نویسنده: دکتر سید جلال یونسی
نحوه شناخت ما از دیگران چه تأثیری بر روابط زناشویی ما دارد؟
سازه های شناختی مختل:
مدت هاست که کار مشاوره با زوجین در شرف طلاق را که دادخواست قضایی در این باره داده اند، به عهده گرفته ام. تا به حال صدها پرونده در این رابطه بررسی و مشاوره شده است. صدها ساعت جلسه ی مشاوره قبل از طلاق با زوجین دچار مشکل داشته ام که با هدف پیش گیری از طلاق به اینجانب ارجاع داده می شود. تا به حال در بیش از 50 درصد موارد موفق بوده ام که زوجین را به صلح و سازش سوق دهم و متأسفانه در مواردی فرآیند جدایی و طلاق اتفاق افتاده و شاهد از هم گسستگی زندگی زناشویی بوده ام. این پرونده ها شامل تمام قشرهای جامعه نظیر تحصیل کرده، بی سواد، شهری، روستایی، جوان، مسن، با فرزند، بدون فرزند، با مدت زمان ازدواج متفاوت از چندین ماه تا 30 سال و از طبقات اقتصادی- اجتماعی متفاوت بوده است. روزی در زمان تدریس به تعدادی از روان شناسان و مشاوران خانواده با سؤال جالبی مواجه شدم، سؤال این بود:
« استاد در این مدت که پرونده های زیادی را بررسی کرده اید ریشه های اصلی اختلافات زناشویی در ایران را در چه می بینید؟»
سؤال جالبی است، در آن جلسه جوابی که من داشتم این بود، برای اختلافات حاد زناشویی چندین عامل بیش تر خود را نشان می دهد: 1- دخالت های خانواده اصلی 2- عدم وجود رفتارهای جرئت آمیز در زوجین 3- مشکلات جنسی در زن یا مرد 4- مشکلات اقتصادی (تورم و فقر مالی) 5- عدم تناسب فرهنگی زن و شوهر 6- انتظارات نابه جای زن و شوهر از یکدیگر 7- ازدواج های بدون شناخت و بر اساس ظاهربینی. ولی آن چه در ایران زوجین را به طلاق می کشاند و در مقابل جلسات مشاوره مقاوم می کند و منجر به شکست رابطه ی زناشویی می شود، سازه های شناختی مختل است.
سازه های شناختی مختل چیست؟
به طور ساده و عامه فهم اگر بخواهیم سازه های شناختی را توضیح دهیم باید بگوییم این سازه ها کانال هایی هستند که جهان اطراف از جمله روابط زناشویی را از درون آن می نگریم. این سازه ها در مواردی به ما دید تونلی می دهد که فقط شعاع انتهایی تونل را می بینیم. فرض کنید، یک دودکش بخاری را در جلو چشمان خود قرار دهیم. آن چه ما می بینیم تنها دایره ی انتهایی این لوله است و چیزی جز آن شعاع انتهایی را نمی بینیم. هر آن چه در دید آن دایره ی انتهایی آید برای ما قابل مشاهده است و غیر آن اصلاً وجود ندارد!!
مسابقه ی قدرت یا محبت؟
در روابط زناشویی، زن و شوهری که دارای سازه ی ذهنی کم آوردن – کم نیاوردن هستند همه چیز را در بین خودشان از درون این لوله ی دودکش می بینند و رفتارشان را نیز با این دید مطابق می کنند. تجارب ما در اکثر پرونده های طلاق حکایت از حاکمیت سازه ی شناختی مختل کم نیاوردن – کم آوردن در زن و شوهرهاست. شاید بسیاری به دادگاه مراجعه می کنند تا کم نیاورند و حتی دخالت های خانواده های شان توسط این سازه ی شناختی صورت می گیرد تا فرزندشان در مقابل آقا داماد یا عروس خانم کم نیاورد! در این جاست که مسابقه ی تخریب شروع می شود. زوجین وارد مسابقه ی بسیار خطرناک ضایع کردن و خراب کردن یکدیگر می شوند و متأسفانه از هیچ کوششی فروگذار نیستند، حتی دروغ گویی!! هدف فقط کم نیاوردن است. هدف من بودن است که مبادا نیم من شوند! در بسیاری از موارد زوجین در شرف طلاق در جلسات، همکاری لازم را نشان نمی دهند و درمان گر را در ارتباط با ادامه ی جلسات دچار تأمل جدی می کنند. در این گونه موارد زمانی که درمان گر اخطار به ختم جلسات می دهد، دیده می شود که در مقابل این اقدام درمان گر زوجین اظهار می کنند که دوست دارند به زندگی شان برگردند ولی… این «ولی» زمانی که خوب بررسی می شود به کم نیاوردن منتهی می شود که در قطب متضاد کم آوردن طرف مقابل است. دوست دارند پیروزمند به زندگی زناشویی برگردند، در حالی که طرف مقابل یک شکست خورده باشد.
این مسابقه ی باخت – باخت را چگونه می توان متوقف کرد و آن را به بازی برد – برد تبدیل کرد؟
البته این نوع مسابقات باخت – باخت را در بسیاری از خانواده ها حتی در بین زوجینی که در شرف طلاق نیستند و با یکدیگر اختلافات معمولی دارند نیز می بینیم که باید در موضع پیشگیرانه در رابطه با آنان اقدام شود، زیرا پیشگیری مقدم بر درمان است.
راه کارها:
با توجه به حساسیت و پیچیدگی راه کارهای مربوط به زوجین در شرف طلاق که نیاز به مشاوره در بحران دارند، توصیه می شود این راه کارها زیر نظر روان شناسان متخصص انجام شود. چنان چه زوجین دارای مشکلات حاد قادر به خوددرمانی بودند هرگز کارشان به طلاق نمی رسید. بنابراین در این جا تنها به راه کارهای مناسب برای خانواده ی معمولی یا نزدیک به آن پرداخته می شود تا با به کارگیری آن ها وارد مسابقات خطرناکی نشوند که در نتیجه ی آن مجبور شوند سر از مراکز قضایی درآورند. ضمن این که این راه کارها می تواند برای ارتقای مدیریت روابط زناشویی و ایجاد جو محبت بسیار مناسب و به جا باشد.
پرسش زوجین از خود درباره ی ساختار ذهنی حاکم در مکالمات خود
این روش را می توان این گونه انجام داد:
الف – از زوجین خواسته می شود قسمت هایی از مکالمات خود را به وسیله ی ضبط صوت ضبط کنند. این می تواند شامل مکالمات عادی یا حتی مشاجرات شود و هر کدام از زوجین به طور جداگانه موارد ضبط شده را با دقت گوش دهند.
ب – سعی کنند تکیه کلام ها و اصطلاحات تکرارشونده را در موارد ضبط شده دنبال و مشخص کنند.
ج- سپس هر یک از زوجین سعی کنند با بستن چشمان خود در عالم خیال تصور کنند که در حال گفت و گو با همسرشان هستند و در این گفت و گو طرف مقابل کاملاً محق جلوه گر می شود در حالی که خود را در موضع قبول طرف مقابل می بیند. در این جا هر یک از زوجین دقت کنند چه احساسی دارند و اولین اصطلاح و جمله ای که در عکس العمل به این وضعیت در ذهن شان می آید چیست؟
این اصطلاحات و جملات می تواند سازه های شناختی ما را تشکیل دهد. باید سریعاً این جمله و اصطلاحات در یک برگ کاغذ ثبت و یادداشت شود( مانند کم آوردن).
د – اگر وقتی این اصطلاح یا جمله به ذهن تان آمد احساس خاصی نداشتید یا حتی احساس مثبتی داشتید این سازه های شناختی که در ذهن تان در مورد روابط زناشویی یافته است، مختل نیستند در غیر این صورت شما دارای سازه ی شناختی مختل هستید.
شاید بپرسید چرا؟
درباره ی ارتباط زن و شوهر سخن جالبی از دین مبین اسلام وجود دارد و آن این که خداوند در قرآن مجید اساس این ارتباط را بر مودت (دوستی) و مهربانی می داند و در جایی دیگر دین اسلام زن و شوهر را لباس یکدیگر می داند. زمانی که لباس شما کثیف و خراب می شود، بدانید که شما نیز کثیف و خراب شده اید. اگر زنی محکوم یا ضایع می شود قطعاً شوهرش نیز ضایع شده است و بالعکس. اگر مردی حاکم می شود و محق جلوه گر می شود و به اصطلاح کم نمی آورد قطعاً زنش نیز در چنین موضعی است و بالعکس. جایی که زوجین نمی پذیرند که لباس یکدیگرند و هر آن چه بر سر یکی آید قطعاً بر سر دیگری نیز آمده است، آن جاست که سازه ی شناختی مودت (دوستی) و مهربانی جای خود را به سازه های شناختی مختل مثل کم آوردن و کم نیاوردن می دهد که: (وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ)، از نشانه های خداوند این است که از خودتان همسرانی آفرید که در کنار آنان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد. به تحقیق این ها نشانه هایی برای آنان که اهل تفکرند، است (آیه ی 12 سوره ی روم).
جالب است قرآن کریم، زوج و زوجه را قسمتی از وجود یکدیگر می داند، لذا می فرماید همسران تان را از خودتان آفرید. اگر مردی یا زنی در پی ضایع کردن همسر خویش است با توجه به این آیه ابتدا خود را ضایع کرده است و بالعکس. اگر شما به دست تان خراشی وارد می کنید ابتدا برای خودتان درد درست می کنید سپس برای دست تان. به هر حال دست قسمتی از وجود شماست، هم چنان که همسر قسمتی از وجودتان است. بعضی اوقات سازه ی شناختی مختل برای شما چنان دید تونلی می سازد که حتی قادر به دیدن خودتان نیز نیستید تا بدانید آن چه خوب و بد برای همسرتان انجام می دهید یا می خواهید انجام دهید، ابتدا برای خودتان است، چون زمانی که همسرتان ضایع می شود خودتان نیز ضایع می شوید. دقت کنیم چنان چه جان کلام این آیه ی قرآن را با تمام وجود درک کنیم حقیقتاً مدیر چیره دست و موفقی در روابط زناشویی خواهیم بود.
هـ – سعی کنید پس از این که ساختار ذهنی مورد نظر در ذهن تان را پس از ملاحظه ی نوار ضبط شده و آن چه در ذهن تان در تمرین خیالی گذشت نوشتید، قطب متضاد آن را مشخص و یادداشت کنید. برای مثال برای ساختار ذهنی کم نیاوردن ممکن است قطب متضاد کم آوردن را مشخص کنید. البته این بستگی به نظر خودتان دارد، ممکن است ما قطبی متضاد دیگری بیابیم و در ورقه یادداشت کنیم مثل مطرح بودن – حرفم به زمین نخوردن.
و – مشخص کردن حداقل 3 نمونه درگیری و نزاع میان زوجین و نمره گذاری هر کدام درباره ی تجربه شان از میزان ساختارهای فوق پس از نزاع. نمره های بین 0-10در مورد این که چه اندازه ساختارهای شناختی مذکور طی روزهای گذشته مسئول نزاع های شما بوده است. صفر به معنای هیچ گونه تأثیر و 10 برای بالاترین میزان اثرگذاری این ساختارها در ایجاد مشاجرات، اختلافات و نزاع هاست.
ز – برای این که مشخص شود زوجین تا چه اندازه در کاربرد این ساختارها تحت تأثیر خانواده های اصلی خود به ویژه والدین شان بوده اند، این تکلیف به صورت زیر اجرا می شود: یادآوری نزاع ها و درگیری های والدین خودشان در دوره ی کودکی و حتی در زمان های اخیر و مشخص کردن حداقل 2 نمونه درگیری و نزاع میان والدین زوجین و نمره گذاری هر یک از زن و شوهر درباره ی این که چند درصد نزاع های والدین آن ها متأثر از این ساختارها بوده است (0-100درصد)؟
ذکر این نکته ضروری است که همواره شباهت های زیادی بین رفتارهایی که پدران و مادران ما با یکدیگر داشته اند با رفتارهایی که ما با همسران مان داریم وجود دارد. گویا تاریخ تکرار می شود! با دانستن و آگاهی نسبت به تاریخ می توان از تکرار بخش مخرب آن جلوگیری کرد.
ح – مشخص کردن میزان شباهت نزاع های والدین آن ها و ساختارهای ذهنی حاکم بر آن نزاع ها با نزاع های زوجین و ساختارهای شناختی حاکم بر آن ها بر مقیاس 0 تا 10.
ط – تکلیف خانگی: خانم ها و آقایان هر شب به مدت 20 شب پیاپی قبل از خواب میزان تجربه ی قطب ها را در روزی که گذشت با نمره ی 1 تا 6 مشخص کنید و در یک دفترچه برای خودتان یادداشت کنید.
– مثلاً:
کم نیاوردن |
|
کم آوردن |
|
6_5_4_3_2_1 |
|
حرفم به کرسی نشستن |
|
حرف من به کرسی ننشستن |
|
6_5_4_3_2_1 |
|
من بودن |
|
نیم من شدن |
|
6_5_4_3_2_1 |
|
ی – پس از گذشت بیست شب از انجام تکلیف مذکور، نوبت به انجام تکنیک نیت متناقض (Paradoxical intention) می رسد.
تکنیک نیت متناقض:
هر یک از زوجین به مدت یک هفته نقش یکی از قطب ها را به صورت تشدیدیافته بازی کند. منظور این است که زن یا شوهر به مدت یک هفته سعی کند موضع نیم من بگیرد، سعی کند عمداً موضعی داشته باشد که به اصطلاح کم بیاورد! بدین صورت که هر آن چه همسرش می گوید یا اظهار می کند بدون قید و شرط بپذیرد،
حتی اگر می داند غلط است – البته با این شرط که باید در هفته ی بعد آن قطب ساختارهای ذهنی درباره ی زوج دیگری عوض شود. برای مثال اگر یک هفته آقا موضع نیم من گرفت در هفته ی بعد خانم دقیقاً این موضع را خواهد داشت. هر کسی این تکنیک را شروع کرد بداند که هفته ی بعد همسر وی دقیقاً این تکنیک را اجرا خواهد کرد. مهم این است که کسی این تکنیک را آغاز کند.
ک- هر شب میزان تجربه ی خودتان را در بین دو قطب (مثلاً کم آوردن – کم نیاوردن) در مقیاس 1-6 نمره گذاری کنید به طوری که کم آوردن 1 و کم نیاوردن در 6 قرار می گیرد و در دفترچه ی مورد نظر یادداشت کنید.
ل- هر شب پس از یادداشت میزان تجربه، در حالی که در بازی نقش نیت متناقض قرار دارند، هر یک از زوجین بررسی کنند که چه احساسی دارند و درباره خودشان چه فکر می کنند. سپس سعی کنند از خود این سؤالات را بپرسند: 1- میزان دوست داشتن خود در مقیاس 0-10 زمانی که تکنیک نیت متناقض را اجرا می کردند چه قدر بود؟ 2- در مقیاس 0- 10 میزان دوست داشتن خانواده زمانی که تکنیک فوق را اجرا می کردند چه قدر بود؟
این سؤالات باید در مواقع بازی نقش دو قطب توسط هر یک از زوجین پاسخ داده شود.
دقت شود اگر ما دارای روانی سالم و بدون اختلال روانی خاص باشیم به تبع آن در رابطه با زمانی که در بازی نقش (نیت متناقض) و در قطب کم نیاوردن هستیم و همسرمان در بازی نقش (نیت متناقض) و در قطب کم خواهد بود. زیرا خود را می خواهیم و نه خانواده را و در مقابل زمانی که در بازی نقش (نیت متناقض) و در قطب کم آوردن هستیم و همسرمان در بازی نقش (نیت متناقض) و در قطب کم نیاوردن است، میزان دوست داشتن خانواده در مقیاس 0- 10 بالا خواهد بود.
این بازی نقش را حداقل 8 هفته ادامه دهید، البته اگر برای تان مشکل است می توانید به جای هفته هر نوبت را دو روز یک بار یا حتی روزانه قرار دهید. یعنی اگر امروز آقا در موضع کم نیاوردن نقش بازی می کند خانم فردا در این موضع قرار می گیرد و مرد در موضع کم آوردن است. تداوم این بازی نقش به نوبت از طرف زوجین، آن ها را به تعادلی بین دو قطب می رساند. تعادلی بین کم آوردن و کم نیاوردن و این که زمانی که من مرد کم آوردم قطعاً همسرم نیز در این موضع است و بالعکس، یعنی رسیدن به دوستی(مودت) مورد نظر خلقت در روابط زن و شوهر زیرا دوستی را در ادبیات ما: «رنج خود و راحت یاران طلب» تعریف کرده اند.
البته کسانی که در اجرای روش مذکور مشکل دارند می توانند به جای این روش از راه کار تقسیم بندی حوزه ها استفاده کنند. برای مثال زوجین خود توافق می کنند که در چه زمینه هایی آقا و در چه زمینه هایی خانم حرف اول و آخر را بزند.
چنان چه در هیچ یک از روش های فوق موفق نبودید یا حتی اصلاً تمایل به اجرای آن ندارید برای پیگیری مشکل حتماً به یک روان شناس متخصص مراجعه کنید، زیرا باید سؤالی از خودتان بکنید که چرا من در کانالی به نام مودت (دوستی) قرار نمی گیرم؟ چرا من با فرآیند خلقت هماهنگ نیستم؟ این سؤالات باید در حضور متخصص روان شناس پیگیری شود و به جواب برسد.
منبع مقاله :
یونسی، سید جلال؛ (1388)، مدیریت روابط زناشویی (آسیب ها و راه حل ها در روابط زناشویی)، تهران: نشر قطره، چاپ دوم