و اکرم الحسَب حُسن الخلق: گراميترين اصل و تبار، خوشخويي است.
لا قربة بالنوافل اذا اضرّت بالفرائض:هرگاه مستحبّات به واجبات زيان رساند، (آن مستحبات) سبب نزديکي به خدا نميگردد.
لسان العاقل وراء قلبه: زبان دانا در پشت قلب اوست.
و قلب الاحمق وراء لسانه : و قلب نادان در پشت زبانش ميباشد.
قدر الرجل علي قدر مروءته: صداقت و راستگويي مرد به اندازه جوانمرديش ميباشد .
و عفته علي قدر غيرته: و پاکدامني مرد به اندازه غيرت اوست.
الظّفَر بالحَزْم: پيروزي در سايه هوشياري و دور انديشي است .
اولي الناس بالعفو اقدرهم علي العقوبة: شايسته ترين افراد به گذشت، تواناترين آنان بر کيفر است .
لا غني کالعقل، ولا فقر کالجهل: هيچ بينيازي همانند خرد، و هيچ تهي دستي مانند ناداني نيست.
و لا ميراث کالادب و لا ظهير کالمشاورة: هيچ سرمايهاي همچون ادب و هيچ پشتيباني همانند مشورت نيست .
31 القناعة مال لا ينفد: قناعت دارايي تمام نشدني است .
المال مادة الشهوات: ثروت مايه و اصل تمام شهوت هاست.
اللسان سَبُعٌ، ان خُلّي عنه عقر: زبان درنده است، اگر رها شود ميگزد.
فوت الحاجة اهون من طلبها الي غير اهلها: از بين رفتن خواسته، آسانتر و بهتر از آن است که از نا اهل درخواست نمايي.
العفاف زينة الفقر، و الشکر زينة الغني: پاکدامني زينت تهيدستي، و سپاسگزاري زينت توانگري است .
لا يري الجاهل الا مفرطاً او مفرطً: نادان همواره يا افراط کننده (تندرو) است، ياکوتاهي کننده و ضايع کننده.
اذا تم العقل نقص الکلام: هرگاه خردکامل گردد، سخن کم ميشود.
نَفَسُ المرءِ خُطاه الي اجله: نفسهاي هر انساني، گامهاي او به سوي زمان مرگش است.
رأيُ الشيخ احبّ اليّ من جَلَدِ الغلام: انديشه و فکر پير (دانا) در نزد من، از صلابت و دليري نوجوان بهتر است .
قيمة کلّ امري ما يُحسنه: ارزش هر فرد به ميزان کاري است که ميتواند آن را نيکو انجام دهد.
و اکرم الحسَب حُسن الخلق: گراميترين اصل و تبار، خوشخويي است.
لا قربة بالنوافل اذا اضرّت بالفرائض:هرگاه مستحبّات به واجبات زيان رساند، (آن مستحبات) سبب نزديکي به خدا نميگردد.
لسان العاقل وراء قلبه: زبان دانا در پشت قلب اوست.
و قلب الاحمق وراء لسانه : و قلب نادان در پشت زبانش ميباشد.
قدر الرجل علي قدر مروءته: صداقت و راستگويي مرد به اندازه جوانمرديش ميباشد .
و عفته علي قدر غيرته: و پاکدامني مرد به اندازه غيرت اوست.
الظّفَر بالحَزْم: پيروزي در سايه هوشياري و دور انديشي است .
اولي الناس بالعفو اقدرهم علي العقوبة: شايستهترين افراد به گذشت، تواناترين آنان بر کيفر است .
لا غني کالعقل، ولا فقر کالجهل: هيچ بينيازي همانند خرد، و هيچ تهيدستي مانند ناداني نيست.
و لا ميراث کالادب و لا ظهير کالمشاورة: هيچ سرمايهاي همچون ادب و هيچ پشتيباني همانند مشورت نيست .
القناعة مال لا ينفد: قناعت دارايي تمام نشدني است .
المال مادة الشهوات: ثروت مايه و اصل تمام شهوت هاست.
اللسان سَبُعٌ، ان خُلّي عنه عقر: زبان درنده است، اگر رها شود ميگزد.
فوت الحاجة اهون من طلبها الي غير اهلها: از بين رفتن خواسته، آسانتر و بهتر از آن است که از نا اهل درخواست نمايي.
العفاف زينة الفقر، و الشکر زينة الغني: پاکدامني زينت تهيدستي، و سپاسگزاري زينت توانگري است .
لا يري الجاهل الا مفرطاً او مفرطً: نادان همواره يا افراط کننده (تندرو) است، ياکوتاهي کننده و ضايع کننده.
اذا تم العقل نقص الکلام: هرگاه خردکامل گردد، سخن کم ميشود.
نَفَسُ المرءِ خُطاه الي اجله: نفسهاي هر انساني، گامهاي او به سوي زمان مرگش است.
رأيُ الشيخ احبّ اليّ من جَلَدِ الغلام: انديشه و فکر پير (دانا) در نزد من، از صلابت و دليري نوجوان بهتر است .
قيمة کلّ امري ما يُحسنه: ارزش هر فرد به ميزان کاري است که ميتواند آن را نيکو انجام دهد.