پرهیز از معاصى در روایات‏

پرهیز از معاصى در روایات‏

گریز عارف از گناهان، یکى از اصولى‏ ترین برنامه‏ هاى زندگى اوست، براى عارف مصیبتى بزرگ‏تر از آلوده شدن به گناه نیست و تنفّر قلبى و عملى عارف از گناه تنفّرى شدید است.

یکى از مهمترین پایه‏ هاى اسلام اجتناب و دورى از گناه است. آن قدر که اسلام بر دورى از گناه پافشارى دارد اصرار بر عبادت ندارد.

اگر در آیین عزیز الهى دقت کنیم، مى‏بینیم که بزرگترین عبادت و پر ارزش‏ترین خط بندگى، دورى جستن از معاصى است.

در روایات، تقوا و خوددارى از گناه به عنوان افضل عبادات و پر پاداش‏ترین بندگى‏ها به حساب آمده است.

عارف به اثر وضعى گناه در دنیا و عقوبت سخت آن در آخرت واقف است و براساس این آگاهى کسب خوف کرده و خوف در وجود او، بهترین عامل وشدیدترین علّت براى گریز از گناه است.

به روایاتى در این باب توجه کنید:
آثار شوم گناه‏

عَنْ أَبى جَعْفَرٍ علیه السلام قالَ: إِنَّ الْعَبْدَ یَسْأَلُ اللّهَ الْحاجَهَ فَیَکُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضاءُها إِلى أَجَلٍ قَریبٍ أَوْ إِلى‏ وَقْتٍ بَطیئٍ فَیَذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَیَقُولُ اللّهُ تَبارَکَ وَتَعالى: لِلْمَلَکِ لانْقُضْ حاجَتَهُ وَأَحْرِمْهُ إِیّاها فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسُخْطى وَاسْتَوْجَبَ‏الْحِرْمانَ مِنّى‏ «1».

امام باقر علیه السلام فرمود: بنده از خدا حاجتى مى‏خواهد که اقتضا دارد دیر یا زود برآورده شود سپس آن بنده دچار گناهى مى‏شود و خداى تبارک و تعالى به فرشته مأمور برآوردن حاجت مى‏فرماید: حاجتش را اجابت مکن و او را از آن محروم دار؛ زیرا خود را در معرض خشم من قرار داد و سزاوار محرومیّت شد.

عَنْ أَبى عَبْدِاللّهِ علیه السلام قالَ: إِنَّ الْرَجُلَ یُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ صَلاهَ اللَّیْلِ وَإِنَّ الْعَمَلَ‏ السَیِّئَ أَسْرَعُ فى صاحِبِهِ مِنَ السِّکِّینَ فى اللّحْمِ‏ «2».

امام صادق علیه السلام فرمود: انسان گناه مى‏کند، از نماز شب با آن همه خصوصیّت و آثار دنیایى و آخرتى محروم مى‏گردد و به حق که اثر گناه در گنه‏کار از اثر کارد در گوشت سریعتر است.

قالَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ علیه السلام: لا وَجَعَ أَوْجَعُ لِلْقُلُوبِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَلا خَوْفَ أَشَدُّ مِنَ الْمَوْتِ، وَکَفى‏ بِما سَلَفَ تَفَکُّراً وَکَفى‏ بِالْمَوْتِ واعِظاً «3».

امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: دردى براى قلوب، دردناکتر از گناهان نیست و ترسى سخت‏تر از ترس براى مرگ نیست و گذشته براى عبرت گرفتن کافى است و مرگ براى اندرز دادن بس است.

عَن أَبى الْحَسَنِ علیه السلام: إِنَّ للّهِ عَزَّوَجَلَّ فى کُلّ یَوْمٍ وَلَیْلَهٍ مُنادِیاً یُنادى: مَهْلًا مَهْلًا عِبادَ اللّهِ عَنْ مَعاصى اللّهِ، فَلَوْ لا بَهائِمُ رُتَّعٌ، وَصِبْیَهٌ رُضَّعُ، وَشُیُوخٌ رُکَّعٌ لَصُبَّ عَلَیْکُمُ الْعَذابُ صَبّاً، تُرَضُّونَ بِهِ رَضّاً «4».

حضرت رضا علیه السلام فرمود: خداوند یک منادى دارد، یک شب و روز فریاد مى‏زند: اى بندگان خدا! از حرکت به سوى نافرمانیها بایستید، بایستید که اگر چهارپایان چرنده و کودکان شیرخوار و پیران رکوع کننده نبودند، عذابى بر شما فرو مى‏ریخت که نرم و کوبیده شوید.
1- شرک به خدا 2- آدم کشى 3- تهمت زنا زدن به زن پاکدامن 4- خوردن مال یتیم 5- زنا 6- فرار از جنگ 7- عقوق والدین.
و عدّه‏اى 13 گناه دیگر را به آن اضافه کرده‏اند:
1- لواط 2- جادوگرى 3- رباخوارى 4- غیبت 5- سوگند دروغ 6- شهادت ناحق 7- میخوارى 8- بى‏احترامى به کعبه 9- دزدى 10- پیمان‏شکنى 11- تعرّب‏ «9» بعد از هجرت 12- نومیدى از رحمت خدا 13- ایمنى از مکر پروردگار.
و بعضى دیگر از علما و بیداران راه حق، 14 گناه دیگر بر گناهان بالا افزوده‏اند:
1- خوردن مردار 2- خوردن خون 3- خوردن گوشت خوک 4- خوردن قربانى براى غیر خدا 5- خوردن هر حرامى مانند رشوه تحت عنوان سُحْت 6- قماربازى 7- کم‏فروشى 8- کمک به ظالم 9- حبس حق مردم بدون دست‏تنگى 10- اسراف 11- تبذیر 12- خیانت 13- اشتغال به کارهاى بیهوده 14- اصرار ورزیدن بر گناهان صغیره.

عَنْ نُعْمانِ الرّازى قال: سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللّهِ علیه السلام یَقُولُ: مَنْ زَنى خَرَجَ مِنَ الْإِیمانِ‏ وَمَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ خَرَجَ مِنَ الْإِیمانِ، وَمَنْ أَفْطَرَ یَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضانِ مُتَعَمِّداً خَرَجَ مِنَ الإِیمانِ‏ «5».

نعمان رازى مى‏گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: کسى که زنا کند و آن کس که شراب بنوشد و شخصى که یک روز از ماه رمضان را عمداً بخورد از ایمان خارج شده است.

عَنْ عُبَیْدَهِ بنِ زُراره قالَ: سَأَلْتُ أَبا عَبْدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الْکَبائِرِ: فَقالَ هُنَّ فى کِتابِ عَلى سَبْعٌ: الْکُفْرُ بِاللّهِ، وَقَتْلُ النَّفْسِ، وَعُقُوقُ الْوالِدَیْنِ، وَأَکْلُ الرِّبا بَعْدَ الْبَیِّنَهِ وَأَکْلُ مالِ الْیَتیمِ ظُلماً، وَالْفِرارُ مِنَ الزَّحْفِ، وَالْتَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَهِ، قالَ: فَقُلْتُ: فَهذا أَکْبَرُ الْمَعاصى؛ قالَ نَعَمْ قُلْتُ: فَأَکْلُ درهَم مِن مالِ الْیَتیمِ ظُلْماً أَکْبَرُ أَمْ تَرْکُ الصَّلاهِ قالَ تَرْکُ الصَّلاهِ قُلْتُ: فَما عَدَدْتَ تَرْکَ الصَّلاهِ فى الْکَبائِرِ فَقالَ: أَىُّ شَی‏ءٍ أَوَّلُ ما قُلْتُ لَکَ قالَ: قُلْتُ الْکُفْرُ قالَ: فَإِنَّ تارِکَ الصَّلاهِ کافِرٌ یَعْنى مِنْ غَیْرِ عِلَّهٍ «6».

عبیده بن زراره مى‏گوید: از حضرت صادق علیه السلام درباره گناهان کبیره پرسیدم، فرمود: در کتاب على علیه السلام هفت گناه از گناهان کبیره است:

1- کفر به خدا، 2- آدم کشى، 3- عدم رعایت حقوق پدر و مادر، 4- خوردن ربا بعد از دانستن، 5- خوردن مال یتیم به ناحق، 6- فرار از جهاد، 7- ایمان بعد از اسلام. عرضه داشتم: اینها بزرگترین گناهانند؟ فرمود: آرى، گفتم:

گناه یک درهم خوردن مال یتیم به ناحق بزرگتر است یا ترک نماز، فرمود:

ترک نماز، عرضه داشتم: شما که ترک نماز را از کبائر نشمردى، فرمود: اوّلین چیزى که گفتم چه بود؟ عرض کردم: کفر، فرمود: تارک نماز کافر است، البته بدون علّت و عذر.

علّامه مجلسى رحمه الله معتقد است که جمله‏ «مِنْ غیر عِلَّهٍ» یا کلام مرحوم کلینى است یا یکى از روایت کنندگان.
گناهان کبیره از نظر بزرگان‏

مرحوم مجلسى رحمه الله از شیخ بهایى در تعریف گناهان کبیره این اقوال را ذکر مى‏کند:

1- هر گناهى که خداوند در قرآن مجید انسان را به خاطر آن به عذاب تهدید کرده است.

2- هر معصیتى که شارع برایش حدّى معین کرده و در قرآن نسبت به آن تهدید آمده است.

3- هر گناهى که ارتکاب آن دلالت بر بى‏اعتنایى به دین داشته باشد.

4- هر گناهى که حرمتش به دلیل قطعى ثابت شده باشد.

5- هر معصیتى که در کتاب و سنّت به شدّت مورد تهدید قرار گرفته باشد.

6- ابن مسعود مى‏گوید:

گناهان از اوّل سوره نساء تا آیه شریفه [إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ‏] «7» کبیره است.

7- هر گناهى کبیره است؛ زیرا هر معصیتى مخالفت خداست و کوچک و بزرگى آنها نسبت به بالا و پایین است: مثلًا بوسیدن زن نامحرم نسبت به زنا صغیره و نسبت به نظر کردن به او کبیره است.

سپس علّامه بزرگ، خدمت گزار بى‏نظیر مرحوم مجلسى رحمه الله مى‏گوید:

گویا نظر کسى که همه گناهان را کبیره دانسته این است که گناه را نباید کوچک‏ و ناچیز شمرد؛ چنانچه در اخبار بسیارى آمده است:

گناه را کوچک نشمارید؛ زیرا نافرمانى شخص بزرگ، بزرگ است و مخالفت با پروردگار جلیل سنگین‏ «8».

ولى این موضوع منافات ندارد که برخى از گناهان نسبت به خود بزرگتر از برخى دیگر باشد و به صغائر و کبائر تقسیم گردد که اگر از کبائر کناره‏گیرى شود صغائر آنها آمرزیده گردد و ارتکاب کبیره و اصرار بر صغیره با عدالت منافات دارد.

امّا در رابطه با شماره گناهان کبیره، برخى آنها را هفت عدد دانسته‏اند:

1- شرک به خدا 2- آدم کشى 3- تهمت زنا زدن به زن پاکدامن 4- خوردن مال یتیم 5- زنا 6- فرار از جنگ 7- عقوق والدین.

و عدّه‏اى 13 گناه دیگر را به آن اضافه کرده‏اند:

1- لواط 2- جادوگرى 3- رباخوارى 4- غیبت 5- سوگند دروغ 6- شهادت ناحق 7- میخوارى 8- بى‏احترامى به کعبه 9- دزدى 10- پیمان‏شکنى 11- تعرّب‏ «9» بعد از هجرت 12- نومیدى از رحمت خدا 13- ایمنى از مکر پروردگار.

و بعضى دیگر از علما و بیداران راه حق، 14 گناه دیگر بر گناهان بالا افزوده‏اند:

1- خوردن مردار 2- خوردن خون 3- خوردن گوشت خوک 4- خوردن قربانى براى غیر خدا 5- خوردن هر حرامى مانند رشوه تحت عنوان سُحْت 6- قماربازى 7- کم‏فروشى 8- کمک به ظالم 9- حبس حق مردم بدون دست‏تنگى 10- اسراف 11- تبذیر 12- خیانت 13- اشتغال به کارهاى بیهوده 14- اصرار ورزیدن بر گناهان صغیره.

ادامه دارد ….

پی نوشت ها:

(1)- الکافى: 2/ 271، باب الذنوب، حدیث 14.

(2)- الکافى: 2/ 272، باب الذنوب، حدیث 16.

(3)- الکافى: 2/ 272، باب الذنوب، حدیث 28.

(4)- الکافى: 2/ 272، باب الذنوب، حدیث 31.

(5)- الکافى: 2/ 278، باب الکبائر، حدیث 5.

(6)- الکافى: 2/ 278، باب الکبائر، حدیث 8.

(7)- نساء (4): 31.

(8)- وسائل الشیعه: 15/ 313، باب 43، حدیث 5/ 206.

(9)- تَعَرَّب: اخلاق و رفتارش شبیه عربها شد (عربهاى زمان جاهلیت).

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید