نویسنده: جمشید خدادادی
یکی ازعمده اشکال های علم پزشکی روز عدم شناخت اندام های انسان از نظر مزاج است و این مطلب را غیر علمی و خرافی می دانند، در حالی که حقیقتاً چنین نیست. عدم شناخت مزاج اندام ها موجب شده است که پزشک هر نوع غذایی را به هر بیماری تجویز نماید و موجب حاد شدن بیماری وی گردد.
همان طور که مشخص است مزاج اندام ها در حقیقت گرایش به حالت اسیدی یا بازی داشتن اندام است. هم چنین مواد غذایی که هر شخصی در طول روز استفاده می کند از چنین قوانینی برخوردار است، مانند ماست که حالت اسیدی حادی داشته و خرما که بر عکس ماست است و حالت قلیایی دارد. جالب این که در علم پزشکی روز بین این دو فرقی نیست به جز کالری که ماست را کم کالری و خرما را پُر کالری می دانند، اما در حقیقت این اصل علمی نیست!
ممکن است سؤال شود، درجواب عرض می شود که مواد غذایی دارای کالری است، آیا صرف داشتن کالری کافی است یا خیر؟ آیا این گونه اندیشیدن کافی است یا خیر. آیا ماست و خرما هر دو در بدن یک نوع تأثیر دارند یا خیر؟ یا هر کدام در افراد مختلف تأثیر گوناگونی را بر جای می گذارند. در مباحث گذشته از نظر علم روز ( متابولیسم بازالت ) اثبات شد که تمام انسان ها از این نظر با هم متفاوت اند. در حقیقت هم همین طور است.
به عنوان مثال یک نفر ماست می خورد و احساس نشاط می کند، ولی دیگری بعد از مصرف آن چند ساعت از شدت خستگی و بی حالی به خواب عمیق فرو می رود. پس کالری ماست در نفر دوم چه شد؟ این جاست که پزشکی روز حرفی برای گفتن ندارد؛ زیرا معتقد به مزاج و گرمی و سردی نیست و علت عدم آگاهی است. به جای این که پزشک بگوید نمی دانم با قاطعیت هر چه تمام می فرماید علمی نیست و خرافی است و جالب تر این که دلیلی هم برای رد موضوع ندارد، در حالی که بخش مهمی از واحد درسی پزشکان در واقع مطلب اسید و باز است.(1)
مثال دیگری را بیان می کنم، افرادی که از طبع گرمی برخوردارند، پس از میل کردن غذای سرد، به سرعت آن را هضم می کنند و شخص بدهیم، معده اش ضعیف نخواهد بود. و در حقیقت تعادل اسید و باز را توسط غذا تنظیم کرده ایم و بدن به زحمت نمی افتد.
یکی از مسائل مهمی که ناگزیر باید به آن اشاره کنم، این است که متأسفانه در علم پزشکی روز در این زمینه کار نشده است که فرضاً مغز از چه مزاجی برخوردار است یا قلب چه مزاجی دارد و مزاج استخوان کدام است؟ ( منظور PH اندام هاست) به خاطر همین مسئله است که یک سری از بیماری ها که عارض می شود و پزشکان محترم در دنیای پزشکی سکوت اختیار می کنند و می گویند که این بیماری ها اتوایمیون است و ما علت را نمی دانیم!
سؤال:
زمانی که علت بیماری مشخص نیست، بر چه اساس علمی باید آن را درمان کرد؟!
جواب:
در طب قدیم برای این نوع بیماری ها دلایل کاملاً علمی وجود دارد؛ مانند بیماری صرع یا رماتیسم مفصلی و غیره؛ به عنوان مثال تومور آستروسیتومای مغزی دلیلش این است که یک نوع غذای اسیدی با گوهر مغز یکی شده و مغز را از حالت عادی خارج کرده است؛ مانند: ماست. ( کشف نگارنده ).
ممکن است در جواب عنوان شود که اسیدوز را دو اندام مانند ریه ها و کلیه ها خنثی می کنند که صحیح است، اما اگر این اتفاق هر روز رخ دهد، باز هم این اندام ها می توانند به راحتی آن را کنترل کنند یا خسته و فرسوده و دچار اشکال می شوند؛ در حالی که برای هر اسیدوز در بدن این اندام ها چند دقیقه تا چند روز وقت لازم دارند. حال اگر شخص هر روز ماست استفاده کند، باز هم بدنش قادر است این حالت را تنظیم کند یا خیر؟
خلاصه در علم پزشکی روز برای مزاج اندام ها حرفی برای گفتن نیست و درباره ی این که چه غذایی مناسب چه اندامی است. دقیقاً کار نشده است. بهترین روش پیشنهادی این است که پزشکان بتوانند از طب قدیم استفاده کنند تا بیماری های اتوایمیون از بین برود.
کلید:
مزاج اندام ها در طب روز دقیقاً همان PH اندام ها می باشد، به عنوان مثال مزاج مغز حالت اسیدی و مزاج قلب و کبد حالت قلیایی دارد! پس نتیجه می گیریم که طب قدیم کاملاً علمی است، فقط زبانش فرق می کند.
پینوشت:
1. همان، ج2، ص 715.
منبع مقاله :
خدادادی، جمشید؛ (1391)، خلاصه ی کلید ورود به طب قدیم، تهران: مؤسسه نشر شهر، چاپ چهارم