نویسنده :سید مهدی موسوی
مبانی تعلیم و تربیت بر سلسله ای از معارف نظری دلالت کند که به جنبه های وجود شناختی، انسان شناختی و معرفت شاختی نظر دارد[1] و بنیان و اساس هر نظام فکری را مشخص می کند. در واقع، این بینشها.و نگرشهاست که مبانى تعلیم و تربیت هر نظامى را تشکیل می دهد هرچند آگاهانه مورد توجّه واقع نشود یا مورد تصریح، قرار نگیرد[2] مهدویت و انتظار یک مقوله صرفاً اعتقادی نیست بلکه باید در سیاست گذاری و تدوین نظام آموزش و پرورش دولت زمینه ساز، حضور پر رنگ و محوری را داشته باشد. چرا که مهدویت یک فلسفه بزرگ جهانی است[3] و فقط مخصوص قشری خاص نیست بلکه تأثیر گذار در حیات کل بشریت است. قرآن کریم در آیاتی به بعد جهانی آن اشاره دارد:«وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ»[4]«إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ؛[5] زمین از آنِ خداست؛ آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد مىدهد؛ و فرجام [نیک] براى پرهیزگاران است».شهید صدر می نویسد:«مهدویت، فرایند یک عقیده اسلامى، که فقط رنگ دین داشته باشد، نیست. مهدویت فصل مهمى از خواسته هاى بشرى است که انسانها با داشتن ادیان و مذاهب مختلف، روسوى آن دارند. مهدویت تبلور یک الهام فطرى است که مردم از دریچه آن، على رغم دیدهاى مختلف و نگرشهاى متفاوت عقیدتى، روز موعود را مى بینند، روزى که رسالتهاى آسمانى با همه اهدافش در زمین تحقق مى یابد و راه ناهموارى که در طول تاریخ براى انسان دشوار بود، پس از رنج بسیار هموار مى شود.»[6]مهدویت یکی از محور های مهم اعتقادی است که در جهانبینی و نظام ارزشی منتظران تأثیر بسیار قوی دارد؛ چرا که روشنگر آینده بشریت، تعیین کننده حرکت تاریخ، آرامش بخش قلوب ستمدیدگان و تنبه بخش ظالمان است. از این رو مهدویت و انتظار در قالب گفتمان تشیع، لوازم جهان شناختی و انسان شناختی و ابعاد ارزشی فراوانی را در درون خود دارد که می تواند در تبیین مبانی تعلیم و تربیت و پایه های سیاتگذاری و تصمیم گیری های تربیتی و آموزشی تأثیر گذار باشد. استاد شهید مطهرى(ره) مى نویسد: «آرمان قیام و انقلاب مهدى(عجّ الله تعالی فرجه) یک فلسفه ى بزرگ اجتماعى اسلامى است. این آرمان بزرگ، گذشته از این که الهام بخش ایده و راه گشاى به سوى آینده است، آینه ى بسیار مناسبى است براى شناخت آرمان هاى اسلامى. این نوید، ارکان و عناصر مختلفى دارد که برخى، فلسفى و جهانى است و جزئى از جهان بینى اسلامى است، برخى فرهنگى و تربیتى است و برخى سیاسى است، و برخى اقتصادى است و برخى اجتماعى است، و برخى انسانى یا انسانى طبیعى است».[7]با توجه به ابعاد مختلف مسئله مهدویت، مبانی کلی و مهمی هستی شناسانه، انسان شناشناسی و معرفت شاختی استخراج می شود که می تواند نقش بسیار مهمی را در فرآیند تعلیم و تربیت مهدوی داشته باشد. از محورهای ده گانه ذیل، دو محور اول از جهت “وجود شخصی حضرت مهدی(عجّ الله تعالی فرجه)”، دو محور از بعد” ظهور”، پنج محور از “فلسفه غیبت” و یکی از مقوله “انتظار” استنباط و استخراج شده اند: 1- 1. واسطه فیض و مربی جامعهامام معصوم واسطه فیض الهی است و هر فیض و رحمتی که از سوی خداوند بر بندگان نازل می شود از مجرای حجت حق است. امام صادق می فرماید: «لو بقیت الأرض بغیر إمام لساخت.»[8]و امام باقر در وصف ائمه(علیه السلام) می فرماید: «جعلهم الله عزّوجلّ أرکان الآرض أن تمید بأهلها، و عمد الأسلام، و رابطۀ علی سبیل هداه.»[9]یکی از فیوضات الهی، ربوبیت و پرورش بندگان است، راه بهره وری از این فیض الهی راه ائمه هدی است. امام مهدی(عجّ الله تعالی فرجه) می فرماید: «فکانوا هم السبیل إلیک و المسلک إلی رضوانک»[10] از این رو اهلبت(علیه السلام) معلم و مربی جامعه هستند. امام صادق(علیه السلام) می فرمماید: «إنّ الأرض لا تترک إلّا بعالم یحتاج الناس إلیه و لایحتاج إلی الناس، یعلم الحرام و حلال»[11]
پی نوشت ها :
[1]رهنمایی، ص68.[2]محمدتقى مصباح یزدى، مبانى و اصول تعلیم و تربیت.
[3]مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، تهران، صدرا، 1368، ص298.
[4] انبیاء، آیه: 105
[5] اعراف، آیه: 128
[6] صدر، رهبری بر فراز قرن ها، مقدمه.
[7]مرتضى مطهرى، قیام و انقلاب مهدى(عجّ الله تعالی فرجه)، ص 5 – 7.
[8]میزان الحکمه، ج1، ص118، حدیث 821.
[9]همان، حدیث823.
[10]همان، ص116، حدیث 793.
[11]همان، حدیث 808.