اشاره:
میدانیم که اهل تسنّن وقتی که نام علی ـ علیه السّلام ـ را میبرند، بجای «علیه السّلام» میگویند: کرّم الله وجهه: «خداوند مقامش را ارجمند کند» (در حالی که در مورد سایر صحابه رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ) میگویند «رضی الله عنه» یعنی: «خدا از آنها راضی شود»، زیرا خود آنها معتقدند که امام علی ـ علیه السّلام ـ گناهی نکرده تا دربارهاش «رضی الله عنه» گفته شود، بلکه باید درباره علی ـ علیه السّلام ـ گفت: «خدا بر مقامش بیفزاید» اینک این سؤال پیش میآید که چرا با ذکر نام علی ـ علیه السّلام ـ ، جمله «علیه السّلام» نمیگویند؟، برای پاسخ به این سؤال به مناظره زیر توجه کنید:
«دکتر تیجانی سماوی» که از اهل تسنن بود، در مسیر خود از قاهره به عراق، در میان کشتی، دوستی دانشمند پیدا کرد به نام «استاد منعم» که از اساتید دانشگاه و دانشمندان شیعه از اهالی عراق بود آن دو، در کشتی با هم گفتگو میکردند، دکتر و استاد منعم در میان کشتی و سپس در عراق، گفتگو و مناظرات بسیار کردند، یکی از آنها این بود که روزی در خانه «استاد منعم» در بغداد، چنین مناظره شد:
دکتر سماوی: شما شیعیان مقام علی ـ علیه السّلام ـ را به قدری بالا میبرید که او را در ردیف پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ قرار میدهید، زیرا بعد از نام او به جای کرّم الله وجهه و… جمله «علیه السّلام» یا «علیه الصلاه و السلام» میگوئید، با اینکه سلام و صلوات، مخصوص پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ است.
چنانکه در قرآن میخوانیم:
«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» «همانا خداوند و فرشتگان بر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درود میفرستند، ای کسانی که ایمان آوردهاید بر اودرود بفرستید و سلام دهید و تسلیم فرمانش باشید»[1]
استاد منعم: آری درست گفتی ما هنگامی که نام امیرمؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ و سایر امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ را میبریم، «علیه السّلام» میگوئیم، ولی این به آن معنی نیست که ما آنها را پیامبر و یا در درجه پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ میدانیم.
دکتر سماوی: پس به چه دلیل بر آنها سلام و صلوات میفرستید؟
استاد منعم: به دلیل همین آیهای که خوانده شد «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ…»[2]
آیا تفسیر این آیه را خواندهای؟ مفسران شیعه و سنّی به اتّفاق نقل میکنند: هنگامی که این آیه نازل شد، جمعی از اصحاب از پیامبر پرسیدند: «ای رسول خدا اصل سلام بر تو را فهمیدیم ولی نفهمیدیم چگونه بر تو درود و صلوات بفرستیم؟»
پیامبرـصلّی اللّه علیه وآلهـ در پاسخ فرمود: بگوئید:
«اَلّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَ عَلی اِبْراهیِمَ وَ آلِ اِبْراهِیمَ وَ آلِ اِبْراهِیمَ فِی الْعالَمِینَ اِنَّکَ حَمِیدٌ مَجیِدٌ»: «خدایا درود و رحمت بفرست بر محمّد و آل محمّد، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم در میان جهانیان درود و رحمت فرستادی، تو ستوده و اجابتکننده هستی»[3]
نیز فرمود: «لا تُصَلُّوا عَلَیَّ الصَّلاَ الْبَتْراء»: «هرگز بر من صلوات ناقص نفرستید».
پرسیدند: «صلوات ناقص چیست؟»
فرمود: «اینکه فقط بگوئید «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد» (بدون دنباله آن) ناقص است، بلکه بگوئید: «اَللهُمَّ صَلَّ عّلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ» که صلوات کامل است».[4]
در روایات متعدّد آمده که صلوات کامل بفرستید و جمله «آل محمّد» را در آخر آن، حذف نکنید، و حتّی در تشهّد نماز،تمام فقهای اهلبیتـعلیها السّلامـ آن را واجب، میدانند، و از فقهای اهل تسنّن، امام شافعی آن را در تشهّد دوّم نمازهای واجب، واجب میداند[5] جالب اینکه شافعی بر همین فتوا، در شعر معروف خود چنین تصریح میکند:
یااَهْلَ بَیْت رَسُولِ اللّه حُبُّکُمُ
فَرْضٌ مِنَ اللّه فِی الْقُرآنِ اَنْزَلَهُ
کَفاکُمُ مِنْ عَظِیمِ الْقَدْرِ اِنَّکُمُ
مَنْ لَمْ یُصَلِّ عَلَیکُمْ لاصلاهَ لَهُ
: «ای اهل بیت رسول خدا! دوستی شما فریضه و واجبی است که خداوند در قرآن، آن را نازل کرده که خداوند در قرآن، آن را نازل کرده است، در مقام و عظمت شما همین بس که هر کس در نماز بر شما صلوات نفرستد، نمازش باطل است»[6].
دکتر سماوی در حالی که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، و این گفتار مستدل بر قلبش نشسته بود، گفت: در این جهت میپذیرم که آل محمّدـصلّی اللّه علیه وآلهـ شریک در صلوات پیامبرـصلّی اللّه علیه وآلهـ هستند، و ما هم وقتی که صلوات بر پیامبرـصلّی اللّه علیه وآلهـ میفرستیم، اصحاب و آل آن حضرت را نیز شریک در صلوات میسازیم، ولی این را قبول نداریم که اگر تنها نام علیـعلیه السّلامـ ذکر شد بگوئیم «ـعلیه السّلامـ» یا «سلام خدا بر او».[7]
استاد منعم: آیا کتاب صحیح بخاری را قبول دارید؟
دکتر سماوی: آری، ابن کتاب را امامی عالی مقام از امامان مورد قبول اهل تسنّن، تألیف نموده، و صحیحترین کتاب بعد از قرآن است.
استاد منعم، کتاب صحیح بخاری را از کتابخانهاش آورد و صفحهای از آن را گشود و به من داد تا بخوانم، دیدم در آن صفحه نوشته:
«فلان شخص ما را حدیث کرد، از فلان شخص دیگر و او از علی علیه السلام» من تا جمله «ـعلیه السّلامـ» را دیدم تعجّب کردم، باور نمیکردم که حقیقت داشته باشد،با خود میگفتم نکند این کتاب، صحیح بخاری نباشد، سراسیمه بار دیگر آن را گرفتم و دقیق خواندم، دیدم همان است که دیده بودم، شک و تردید بر طرف گردید.
استاد منعم، صفخه دیگری از کتاب صحیح بخاری را گشود، که در آن نوشته شده بود: «علی بنالحسین علیهالسلام ما را حدیث کرد». دیگر هیچ جوابی نداشیم جز اینکه شگفتزده بگویم: سبحان اللّه! بعداً من بار دیگر با ناباوری کتاب صحیح بخاری را ورق زدم، دیدم در مصر توسّط «انتشارات شرکت حلبی و فرزندان» چاپ شده است … به هر حال راهی جز پذیرفتن حقیقت نداشتم[1] . سوره احزاب، آیه 56.
[2] . سوره احزاب، آیه 56.
[3] . صحیح بخاری، ج 6، ص 151 ـ صحیح مسلم، ج 1، ص 305.
[4] . الصّواعقالمحرقه، ص 144.
[5] . شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج 6، ص 144.
[6] . المواهب زرقانی، ج 7، ص 7 ـ تذکره علامه، ج 1، ص 126.
[7] . نگارنده گوید: در قرآن در آیه 130، سوره صافّات میخوانیم: «سَلامٌ عَلی آل یاسِین» (سلام بر آل یاسین)، از ابن عباس نقل شده که منظور از آل یاسین آل محمّدـصلّی اللّه علیه وآلهـ هستند، بنابراین مطابق قرآن، رواست که با ذکر هر یک از امامان آل محمّدـصلّی اللّه علیه وآلهـ، بگوئیم: «ـعلیه السّلامـ».
حتی افرادی از علمای متعصّب اهل تسنّن مثل «ابن روزبهان»، که به اشکال تراشی معروف است، قبول دارد که منظور از «آل یاسین»، آل محمّدـصلّی اللّه علیه وآلهـ هستند.
جالب اینکه در سوره صافّات بر افرادی مانند نوح (آیه 79) و ابراهیم (آیه 109) و موسی و هارون (آیه 120) و همه مرسلین (آیه 181) سلام شده است، از این مطلب میتوان فهمید، که آل محمّدـصلّی اللّه علیه وآلهـ در ردیف پیامبران هستند، و آیه مذکور دلیل بر افضلیت و امامت آل محمّدـصلّی اللّه علیه وآلهـ است. (دلائلالصدق ج 2، ص 398).
دکتر تیجانی و استاد منعم (دانشمند سنی)