بیاناتی در باب موعظه و نصیحت 1 از ایت الله بهجت

بیاناتی در باب موعظه و نصیحت 1 از  ایت الله بهجت

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
الحمد لله رب العالمین، والصلاه علی سید الأنبیاء والمرسلین، وعلی آله ساده الأوصیاء الطاهرین وعلی جمیع العتره المعصومین، واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین.

جماعتی از این جانب، طلب موعظه و نصیحت می‌کنند؛ اگر مقصودشان این است که بگوییم و بشنوند و بار دیگر در وقت دیگر، بگوییم و بشنوند، حقیر عاجزم و بر اهل اطلاع پوشیده نیست، و اگر بگویند کلمه‌ای می‌خواهیم که اُم‌الکلمات باشد و کافی برای سعادت مطلقه دارین باشد، خدای تعالی قادر است که از بیان حقیر، آن را کشف فرماید و به شما برساند.

ما امام زمان عجّل‌الله‌له‌الفرج، را دوست می‌داریم، چون امیر نحل است. امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می‌رسد، و او را پیغمبر صلوات‌الله‌علیه برای ما امیر قرار داده، و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده، و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود ممکنات، فیض اوست.

پس عرض می‌کنم که غرض از خلق، عبودیت است «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون»۱، و حقیقت عبودیت ترک معصیت است در اعتقاد که عملِ قلب است و در عملِ جوارح. و ترک معصیت، حاصل نمی‌شود به‌طوری‌که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت «و لا أقول سبحان الله والحمد لله ، لکنه ذکر الله عند حلاله وحرامه.»

ما امام زمان عجّل‌الله‌له‌الفرج، را دوست می‌داریم، چون امیر نحل است. امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می‌رسد، و او را پیغمبر صلوات‌الله‌علیه برای ما امیر قرار داده، و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده، و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود ممکنات، فیض اوست؛ پس اگر خود و کمال خود را خواهانیم، باید دوستِ خدا باشیم، و اگر دوست خداییم، باید دوست وسائط فیوضات از نبی و وصی، باشیم، وگرنه یا دوست خود نیستم، یا دوست واهب‌العطایا نیستیم، یا دوست وسائط فیوضات نیستیم.

پس کیمیای سعادت، یاد خداست و او محرک عضلات به‌سوی موجبات سعادت مطلقه است. و توسل به وسائط استفاضه از منبع خیرات، به‌واسطه وسائل مقرره خودش است. باید اهتدا به هدایات آنها نماییم و ره‌روی به رهبری آنها نماییم تا کامیاب شویم. دیگر توضیح نخواهید و آنکه عرض شد، ضبط نمایید و در قلب ثبت [کنید]، خودش توضیح خود را می‌دهد. اگر بگویید چرا خودت عامل نیستی؟! می‌گوییم: «اگر بنا بود که باید بگوئیم ما عاملیم به هرچه عالمیم، شاید حاضر به این حضور و بیان نمی‌شدیم»؛ لکن دستور، بذل نعمت است، شاید به مقصود برساند؛ «ما أخذ الله علی العباد أن یتعلموا حتی أخذ علی العلماء أن یعلموا.»۲
مخفی نماند اگر میسور شد برای کسی، نصیحت عملیه بالاتر است از نصایح قولیه «کونوا دعاه إلی الله بغیر ألسنتکم»۳

وفّقنا الله وایاکم لما یرضیه وجنّبنا جمیعاً عن ما یسخطه والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته والحمد لله أولاً وآخراً والصّلوه علی محمد وآله الطاهرین واللّعن علی أعدائهم أجمعین.
مشهد، ربیع الثانی ۱۴۲۰
به‌سوی محبوب، ص۲۵

۱.
ذاریات: ۵۶.
۲.
نهج البلاغه، حکمت ۴۷۸.
۳.
کافی، ج۲، ص۷۸.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید