نویسنده: سعیده جعفری دهخوارقانی (1)
چکیده
خوش خلقی با مردم در شبکه گستردهی روابط اجتماعی معصومین (علیهم السلام) با اطرافیان، همراهی با محاسن و مکارم اخلاق فردی موجب تقویت اعتماد مردم به آنان میشود و سرمایه عظیم اجتماعی را فراهم میسازد که میتواند الگوی بارز و روشنی برای عموم مردم و به ویژه مسئولین و مدیران در همه ردههای مدیریت در جامعه اسلامی باشد. این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از ابزارفیش نویسی- کتابخانه به بررسی این مسئله پرداخته و به این نتیجه رسیده است که برای به دست آوردن سبک زندگی (فردی و اجتماعی) اسلامی، ائمه به عنوان الگو و اُسوه شیعیان و همه جوامع بشری چگونگی زندگی اجتماعی و ارتباط با دیگران را در سایه اخلاق اجتماعی ترسیم نمودهاند.
مقدمه
هیچ مکتبی مانند اسلام و کتابی مانند قرآن درباره کرامت انسان سخن نگفته است و برای ذکر کرامت انسان دغدغه نداشته است. «قرآن از جایگاه وجودی، منزلت، نسبت او با هستی جهان و موجودات دیگر، ظرفیت، استعداد و دانستنیهایی سخن گفته و یادآور شده که در بین مخلوقات مانندی ندارد. شیوه تعامل و برخورد با او مثل دیگر موجودات نیست و شرایط وجودی متفاوتی دارد.» (مردانی نوکنده 1392 ص12)
از مصادیق کرامت انسان میتوان به 1- مسجود فرشتگان (حجر28) 2- جانشین خداوند (بقره 3) 3- امانتدار خدا (احزاب72) 4- دارای علم ویژه خداوند (بقره 31) 5- انسان مَثَل اعلای خداوند (روم27) 6- اشرف مخلوقات (مؤمنون14) 7- دارای اراده و اختیار (ملک2) و… اشاره نمود که همین صفات و خصوصیات ایجاد ضرورت میکند که انسان دارای راه و روشی معقول و در خور شأن و کرامت خویش در مسیر زندگی باشد.
از دیدگاه نهج البلاغه نیز، انسانها چون زندگی اجتماعی را امری متناسب با طبیعت عقلانی خویشتن میدانند، آن را برمیگزینند و این گزینش، به خاطر جبر یا از روی درماندگی نیست، بلکه از سر شعور و درک است. از این روی، در خطبهی 23 آمده است:» اگر کسی از شما در خویشاوندان خود خلل و کمبودی مشاهده کند مبادا از رفع آن سرباز زند، چون اگر نبخشد مالش افزون نمیشود. آن کس که دست دهندهی خود را از بستگانش بازدارد، تنها یک دست را از آنها گرفته، اما دستهای فراوانی را از خویش دور کرده است، و کسی که پر و بال محبت خویش را بگستراند، دوستی خویشاوندانش تداوم خواهد یافت.»
در بیان ضرورت و اهمیت اخلاق کافی است که بدانیم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فلسفه بعثت خود را تحقق مکارم اخلاق بیان میکنند و میفرمایند. «انی بعثت معلماً لاتمّم مکارم الاخلاق «همانا برای تحقق مکارم و خوبیهای اخلاقی برگزیده شدم» اخلاق اجتماعی یکی از شاخصههای اصلی علم اخلاق در عصر حاضر به حساب میآید و امروزه هم در جوامع اسلامی و هم در جوامع غربی نیاز به اخلاق بیش از پیش احساس میشود. در گذشته بشر از امکانات زندگی مدرن بی بهره بود بنابراین در اثر سقوط و تباهی دامنه تأثیر محدودتری داشت. اما امروز با توجه به ارتباطات و فنآوریهای پیش روی آن از جمله ماهواره و اینترنت و… تباهی و سقوط اخلاقی بشر دامنه نامحدودتری دارد و به همین ترتیب فساد اخلاقی در حوزه فردی محدود نمیشود و به راحتی از مرزها عبور میکند و از حصار خانهها میگذرد. از طرفی انسان موجودی اجتماعی و برای تأمین سعادت و رفاه خود ناچار است که با دیگران مراوده و همکاری داشته باشد و به حکم آفرینش علاقه و گرایش به آزادی دارد اما با توجه به نکات ذکر شده این آزادی به طور مطلق امکان پذیر نیست و لازم است پایبند به ضوابط و معیارهایی باشد و همه افراد جامعه رفتار و روش خود را بر مبنای آن قرار بدهند تا نظام زندگی اجتماعی را پی ریزی کنند. جامعه نیازمند قانون است که به عنوان مانع بیرونی در مقابل آزادی خوهی افراطی بشر مؤثر است و البته محتاج اخلاق است که نقش مانع درونی در رفتار انسان را دارا است.
اخلاق خوب، اختصاص به طبقهای ندارد، در هر طبقه و صنفی پیدا شود مورد احترام واقع میگردد. اخلاق خوب مانند آب جاری است که موجب حاصل خیزی کشتزارها میشود. پاخلاق بالاتر از قوانین است، زیرا قوانین همیشه همراه انسان نیست ولی اخلاق همیشه با او است. اشخاص عاقل و با اخلاق هرگز کلامی بر زبان نمیآورند که احساسات دیگران را جریحه دار سازند. انحطاط اخلاقی همیشه پیشاهنگ انقراض تمدنها است. ارزشهای اخلاقی و معنوی و اخلاقی حمایتگرند، نه محدودیت آفرین، اخلاق باید بر هنر حکومت کند. اخلاق و عظمت مردان بزرگ، در طرز رفتارشان با افراد کوچک معلوم میشود. آداب و عادات به آسانی و سرعت به صورت اخلاق درمیآید.
اخلاق یکی از بزرگترین قوای محرکه جهان است و در کمال تظاهرات خود طبیعت انسانی را در عالیترین شکل آن مجسم میسازد. اخلاق ساخته شده و حاضر و آماده نیست، بلکه ذره ذره، روزبه روز خَلق و ایجاد میگردد.
مفهوم شناسی
1- اخلاق
«واژه اخلاق بر وزن اَفعال و جمع خُلق است که به ویژگیهای نفس انسان گفته میشود. برخی نیز معتقدند اخلاق جمع مکسر خُلق به معنای نرمی و صافی یا خَلق به معنای اندازه، هیئت و شکل است» (ستوده1391 ص55) اخلاق از ریشه خلق به معنای نصیب و بهره مشخص نیز میباشد. که در نتیجه شخص با اخلاق کسی است که بهره فراوانی از فضایل اخلاقی را دارا است زیرا فضایل یا رذایل اخلاقی هستند که حالت، صفت و ملکهای نفسانی را در انسان ایجاد میکنند.
2- علم اخلاق
از جمله دیرینهترین دانشهای بشری است و از گذشتههای دور دغدغه بشر بوده است و در قدیمیترین متونی که از فرهنگهای مختلف باقی مانده با آموزههای اخلاقی مواجه میشویم، توصیهها و دستورات فراوانی که از حکما و فرزانگان دربارهی رفتارهای درست و نادرست و خصلتهای خوب و بد رسیده همه گویای سابقه دیرین این دانش است. فیض کاشانی صاحب کتاب المحجه البیضاء نیز علم اخلاق را علمی میداند که به کمک آن از حالات اخلاص و برخی دیگر مذموم و قبیح است مثل حسد و خیانت (فیض کاشانی 1364، ص31) در تعریفی خلاصه و ساده استاد مطهری گفتهاند: علم اخلاق عبارت است از علم زیستن یا علم چگونه باید زیست (مطهری،1371 ص55)
3- الزامات اخلاقی
هر مکتب یا مذهب اخلاقی که شایستگی بهرهبرداری از نام اخلاق را داشته باشد بر یک عنصر الزام بنیاد نهاده شده است. قرآن کریم نیز به عنوان یک منبع اصلی تبیین علم اخلاق در مسیر اهداف خود از جمله استواری، نظم، عدالت و تأمین سعادت انسانها در دنیا و آخرت، انجام و ترک پارهای از امور را به شکل بایدها و نبایدها بر مکلفان اجبار و الزام نموده است و همه افراد بالغ و عاقل موظفاند این اوامر و نواهی را رعایت کنند که این دستورات در ظاهر و باطن با بسیاری از امور مرتبط با زندگی بشر در دنیا و سعادت اخروی او در ارتباطند.
از نظر برخی اندیشمندان عقل بشر ضامن الزامات اخلاقی و رفتاری اوست چرا که این الزامات در نهاد بشر موجود است و عقل توانایی انتخاب و هدایت را دارد. در نقد این نظرات باید گفت عقل به تنهایی قادر به ایجاد الزام در امور اخلاق نیست و نیازمند شرع و وحی الهی است. چرا که وحی از طرفی عقل را تأیید میکند و از جهت دیگر آن را در بستری از رهنمودهای ارزشمند قرار میدهد. تا چشم بسته مغلوب هوای نفس نباشد. امام زین العابدین (علیه السلام) در این زمینه میفرماید:» انَّ دین الله عزَّو جلَّ لایصابُ بالعقول الناقصه و لاراءِ الباطلهُ و المقابیسِ الفاسده (مجلسی1403، 2/ 302) نمیتوان با عقلهای ناقص و نظرهای باطل و قیاسهای فاسد به دین خدا رسید.» در نهایت باید گفت قرآن کریم رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را برای مؤمنان اسوهای نیک معرفی نموده است (احزاب31) بدین ترتیب نه تنها دستورهای گفتاری بلکه کردار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز برای مسلمانان نمونهای اخلاقی معرفی شده است.
رابطه دین و اخلاق
بین دین و اخلاق، رابطه مستحکمی وجود دارد زیرا نظام اخلاق دینی بر مبنای وحی است و در کنار اصول اعتقادی و احکام و قوانین فقهی بر اساس مصالح و مفاسد وضع شده است بنابراین احکام اخلاقی از احکام دین هستند و در متن آن قرار دارند و به همین جهت دین در اخلاق کارکردهای فراوانی دارد. میتوان به این نتیجه رسید که خداوند سبحان انسان را به سوی سعادت و هدف آفرینش راهنمایی میکند و در این راه قوانین را برای رسیدن به قدرت اراده و اختیار که در وجود بشر نهاده انسان میتواند آن الزامات و قوانین را برای رسیدن به سعادت انجام بدهد به همین دلیل بر هر انسان عاقل و فهیمی لازم است که با مراجعه به قرآن و سیره اهل بیت (علیهم السلام) از این سرچشمه معرفت کسب فیض کرده و راه سعادت را پیش بگیرد. انشااله
مراتب (ابعاد) اخلاق
ابعاد مختلف اخلاق در زندگی امروز بشر عبارتند از: اخلاق فردی- اخلاق خانوادگی- اخلاق اداری و شغلی- و اخلاق اجتماعی
فضایل و رذایل اخلاقی «منشأ اخلاق حسنه حکمت یا همان قوه عقل است که عبارت است از شناخت حقایق موجودات به طوری که هستند. مثلاً شجاعت که در اثر اطاعت قوه غضبیه از عقل حاصل میشود تا آدمی خودش را در مهلکهای نیندازد که از عقل دور است و مضطرب نشود» (معراج السعاده1382 ص 80) فضایل اخلاقی سرمایه نجات و رستگاری انسان و سبب رسیدن او به سعادت جاوید است و البته رذایل اخلاقی مایه بدبختی و شقاوت همیشگی او خواهد بود. پس جهت دهی و راهنمایی نفس بشر به سوی فضایل و پاک کردن آن از رذایل ازاهم واجبات و ملزومات زندگی بشر است که دوام زندگی و هدایت آن به سمت نیکی و سعادت را موجب خواهد شد. نکته مهم این است که انسان اگر نفس خود را از رذایل پاک نکند نمیتواند آن را به فضایل آراسته کند و نفس آماده درک و پذیرش فیوضات و بهرههای الهی نمیشود. از رموز موفقیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در دعوت و رسالتشان، اخلاق نیکو و برخورد شایسته و جذاب با مردم بوده است که با این توانایی و قدرت الهی دلها را جذب میکرد و دشمنان را به دوست تبدیل مینمود. یکی از مهمترین ابعاد فضایل اخلاقی در اخلاق اجتماعی حسن خلق است، کلام نرم، رفتار شایسته، گفتار مؤدبانه و جاذبهدار، تحمل فراوان و حلم و بردباری و چهره گشاده و بشاش از مظاهر و جلوههای حسن خلق است.
اخلاق اجتماعی
«معمولاً افرادی که اخلاق را به فردی و اجتماعی تقسیم میکنند به بستری که اخلاق در آن محقق میشود نگاه میکنند یعنی نظریات و اصول حاکم بر جامعه، در این تقسیمبندی بخشی از اخلاق که بدون وجود جامعه هم قابل تحقق است فردی و آن دسته که تنها با فرض اجتماع و در تعامل با دیگران امکان ظهور دارد را اجتماعی مینامند.» (جوادی1390 ص3) منظور از اخلاق فردی همان الزامات و مواردی است که از جهت هنجاری و اخلاقی در تعاملات اجتماعی انسان وجود دارد که با این تعریف بخش بزرگی از اخلاق، اجتماعی است.
با توجه به اینکه پیچیدگی زندگی اجتماعی در طول زمان بیشتر شده و به قول علامه طباطبایی در المیزان «امروزه دیگر چنین امکانی وجود ندارد و انتظار نیست که افراد از محیط زندگی خود بیرون بروند و در تنهایی و عزلت به کشف و شهود برسند.» این یعنی طبیعتاً الزام و ضرورت اخلاق اجتماعی بیشتر شده است و میتوان گفت بسط و توسعه اخلاق اجتماعی مدیون تحولات اجتماعی دوران جدید است. چون نهادهای اجتماعی پیدا شدند و حتی ارتباط این نهادها با هم نیز موضوع اخلاق است، امروزه موضوع اخلاق دیگر تنها بین انسانها نیست بلکه بین نهادها و سازمانها نیز اصول اخلاقی حاکم است و توجه به آنها ضروری است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت اخلاق اجتماعی یکی از شاخصههای اصلی علم اخلاق در عصر حاضر به حساب میآید.
تعریف اخلاق اجتماعی در حوزه اسلامی عبارت است از «مراد از اخلاق آن دسته از بایدها و نبایدهای غیر الزامی که اعم از صفات نفسانی و افعال هستند میباشد و چنین اخلاقی اگر مربوط به روابط گروهی و جمعی باشد اخلاق اجتماعی گفته میشود.» (حق شناس1386 چکیده)
تعریف اخلاق اجتماعی غربی: برخی از اندیشمندان غربی معتقدند به دلیل فرهنگهای مختلف و اعتقادات متفاوت تعریف اخلاق اجتماعی به عنوان امری مطلق کار مشکلی است و اخلاق اجتماعی از تجربه جمعی مردم و فرهنگها در طول زندگی به دست آمده است.
گرایش به اجتماع یکی از ویژگیهای انسان است که به اعتقاد بعضی ریشه در آفرینش دارد در این مورد فلسفههای مختلفی وجود دارد که از حوصلهی بحث این مقاله خارج است ولی از آیات قرآن این گونه برمیآید که اجتماعی بودن انسان در متن خلقت آفرینش او پی ریزی شده است (حجرات13) و از طرفی گرایش به فضایل اخلاقی نیز از فطرت بشر سرچشمه گرفته و در جان و روان او ریشه دارد و شکوفایی آن نیازمند تربیت است که این مهم در اجتماع و در تأسی به پیشوایان دینی امکان پذیر خواهد بود.
انواع ارتباط در اسلام
1-روابط انسانی: که در اسلام به نوع ارتباطی که یک مسلمان بر اساس حقوق و ملاحظات انسانی و قطع نظر از اشتراک در عقیده با همنوع خود برقرار میکند اطلاق میشود. از جمله انساندوستی، هدایت، عدل عمومی، حقوق ویژه انسانی، حسن معاشرت و… میباشد.
2- روابط ایمانی: که نوع ارتباط مسلمان بر اساس حقوق و ملاحظات مذهبی و با توجه به اشتراک عقیده و رأی در بین مسلمانان وجود دارد که شامل: ولایت و محبت- اخوت- مسئولیت اجتماعی – مشورت و نصیحت- توصیههای اخلاقی و… است.
برخی مصادیق فضایل و رذایل اخلاقی در اخلاق اجتماعی اسلام
1- خوشرویی:
خصلتهای بسیار زیبا که غم و اندوه را از دل دیگران میزداید نشان دادن خوش رویی است، کاری که برای انسان هیچ هزینهای ندارد. چقدر شایسته است انسان هنگامی که میخواهد با زن و فرزند، پدر و مادر، اقوام و خویشان و همهی مردم برخورد کند همه غم و اندوهش را در پس پردهی باطن پنهان نماید و همهی نشاط و سرسبزی و خرمیاش را در چهره ظاهر کند و با خوشرویی کامل با همگان دیدار کند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) وقتی خصلتهای مؤمن را میشمارد میفرماید: (مجلسی 1403) مؤمن شادی و خرمیاش در چهرهاش نمایان و غم و اندوهش در دلش پنهان است … (مجلسی1390 ص5)
گشاده رویی با خوش رویی و دست دهندهات و کار نیکت و سلام کردنت کشانندهی تو به سوی محبوبیت نزد همهی مردم است.
2-حسن خلق:
از علل بسیار مهم و پر ارزشی که در زیبایی باطن نقش بسزایی دارد و در سالم سازی حالات و حرکات سهم قابل توجهی را داراست، حسن خلق است، که پیامبر بزرگ اسلام از آن تعبیر به برگ درخت دین کرده است. اخلاق نیکو از حقایق عظیم است.
از هیچ حکمی از احکام فقهی در قرآن مجید با وصف عظیم یاد نشده است. در قرآن صوم عظیم، صلاه عظیم، جهاد عظیم و حج عظیم نیامده است، ولی صفت عظیم همراه اخلاق ذکر شده است:. (مجلسی1403)
رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) که خود دارای حسن خلق بود و به شدت از بد اخلاقی و مفاسد نفسی و زشتی حالات نفرت داشت، در روایات متعدد در رابطه با اخلاق نیک و دوری از اخلاق زشت سفارش نموده است. (میر محمدی1390 ص12)
آیات قرآن و روایات این حقایق را از مکارم اخلاق و ارزشهای رفتاری و از مصادیق حسن خلق دانستهاند: راستی در گفتار، بذل و بخشش به تهی دست، تلافی کردن خوبی دیگران، حفظ امانت، صلهی رحم، حفظ عهد و امان و ضمان و حرمت و حق همسایه و رفیق، حیا، شجاعت، صبر، مهمانداری، وفای به عهد، نرمی، مدارا، ملاطفت، حفظ آبروی مردم، گذشت از کسانی که به انسان ستم روا داشتهاند، انس و الفت با مردم، آسان گرفتن به دیگران، انصاف، عدالت، قناعت، احترام به بزرگتر، ترحّم به کوچکتر، رعایت ایتام، خیرخواهی، دور بودن از حسد و تجاوز و حرص و تکبر و ریا و خشم و سخت دلی و… .
3-عدالت:
در صورتی که وجود انسان از غضب و شهوت بیجا دور بماند و این قوا را تحت سلطه و اقتدار عقل درآورد ایجاد میشود و در مسیر زندگی بشر میتواند مسبب خیلی از موفقیتها و پیشرفتهای اجتماعی باشد. عدالت مایهی سعادت بشر است و هر شخصی با عدالت و میانهروی در همه صفات و کارهای ظاهری و باطنی باعث نجات خود و دیگران در دنیا و آخرت خواهد شد. عدالت منشأ حسن تدبیر و توحید است (نراقی1382 ص42)
4-عفت:
که در اثر اطاعت شهوت از عقل به وجود میآید یعنی سرکشی نکردن از امرونهی که نتیجه آن بندگی خداوند و دوری از هوی و هوسهای گذرا که مانع سعادت انسان خواهد بود میباشد. عفت منشأ و سبب سخاوت و حیا، امانت، گشاده رویی و مانند اینها است. (نراقی1382 ص37)
5-وقار:
در برابر عجله و شتابزدگی است. یعنی اطمینان و آرامش در گفتار، کردار و رفتار به عبارتی هر کاری را با فکر و تدبیر انجام دادن که لازمه آن عزت نفس و آگاهی و توانمندی است که البته از خصوصیات ملکوتی و اخلاق حسنه است.
6-عفو و بخشش:
طریقه عفو و بخشش را نگه دار و امر به معروف کن (اعراف192) اگر عفو کنید به تقوا و پرهیزکاری نزدیکتر است (بقره237) در روایتی آمده است «موسی (علیه السلام) عرض کرد خداوندا کدام یک از بندگان نزد تو عزیزترند؟ فرمود آنکه وقت قدرت و توانایی عفو نماید.» (نراقی1382 ص344) گاهی بعضی از قدرتمندان و مدیران به این فکر میکنند که اگر بخشش و گذشت داشته باشند ممکن است اقتدارشان دچار خدشه شود و یا اینکه فرد خاطی دوباره خطای خود را تکرار کند که دربارهی این موضوع امام باقر (علیه السلام) میفرمایند «پشیمانی بر عفو بهتر و آسانتر است از پشیمانی بر انتقام و عقوبت» (علیزاده 1389ص115)
برخی از صفاتی که در اسلام از آنها نهی شده
مؤمنین را به سمت و سوی مقابله با آنها توصیه نمودهاند. توجه به این صفات میتواند مسیر زندگی اجتماعی سالم را برای بشر هموار کند.
1-شتابزدگی و عجله:
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند شتاب کاری از جانب شیطان است و تأنی در کارها از جانب خداوند منان (بحارالانوار ج7ص55) انسان عجول به محض این که چیزی به ذهنش خطور میکند به آن عمل میکند بدون آنکه جوانب را بسنجد و در عاقبت کار تأمل کند و این خود نتیجه ضعف نفس است و بصیرت و دانایی در این کار نقش نداشته و ممکن است عملی غیرعقلانی صورت گیرد که نتیجه خوبی ارائه نشود. خصوصاً در حیطهی مدیریتی گاهی یک تصمیم عجولانه میتواند اهداف یک سازمان را به مخاطره بیندازد.
2-سوء ظن به خالق و مخلوق:
که این صفت نتیجه جُبن و ضعف نفس است که فرددر قضاوت در مورد دیگران هر چیزی که به ذهنش خطور کند بر مبنای آن عمل میکند.» ای گروه مؤمنان اجتناب کنید از بسیاری از گمان به درستی که بعضی از گمانها گناه است. (12.49) ظن و گمان بد در روایات اسلامی هم تراز قتل و غارت است. روایت است» خدای تعالی حرام کرده از هر مسلمی خون او را عرض او را و ظن و بدبینی به او را (نراقی1382ص70)
البته در این توصیه نکته ظریف دیگری نیز نهفته است که در روایات و سخنان ائمه (علیهم السلام) بسیار تأکید و تکرار شده است و آن اینکه مؤمن نباید عمل و رفتاری داشته باشد که خود را در معرض بدبینی و سوءظن قرار دهد.
3-غضب مفرط و مفاسد آن:
غضب مفرط و بیش از اندازه باعث هلاکت انسان و از آفات اجتماعی است و چه بسا باعث قتل نفس، قطع عضو و… شود و در اخبار و روایات نهی بسیار شدیدی نسبت به این موضوع وجود دارد.
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: غضب ایمان را فاسد میکند چنانکه سرکه عسل را فاسد میکند. (مجلسی ج3ص226) این تنها خشم و غضب نیست که در روابط اجتماعی مذموم است بلکه اعمالی که در اثر آن به وجود میآید هم مذموم هستند و مورد شماتت هستند. از جمله دشنام- اظهار نظر بد- سرزنش- شماتت- فاش کردن اسرار- تمسخر و استهزا و… از همه مهمتر اینکه بعد از غضب انسان پشیمان و غمگین میشود و غضب باعث سرزنش دشمنان و دشمنی با دوستان است نه عقلا و دانایان. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند خداوند وحی فرستاد به بعضی از پیامبران خود که ای فرزند آدم وقتی که غضبناک گردی مرا یاد کن تا منت تو را یاد کنم در وقت غضبم و تو را هلاک نسازم. (کلینی1470ج2ص30) نقطه مقابل غضب حلم و بردباری است که همان اطمینان نفس است و جلوی ورود شیطان را میگیرد. کظم غیظ یعنی فروبردن خشم درجه پایینتر حلم و بردباری است.
4-کج خلقی
به معنی روترش کردن و دلتنگی و بدکلامی است که انسان را از خدا و خلق خدا دور میکند پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند «بدخلقی بنده را میرساند تا اسفل درک جهنم» (علیزاده1389ص116)
5-عجب و خودبزرگ بینی:
یعنی فرد خود را بزرگ بداند به علت کمال یا قدرت که در خود میبیند که این صفت با تکبر و غرور فرق دارد متکبر کسی است که خودش را از دیگران بالاتر ببیند و مرتبه و درجه خودش را بیشتر بداند ولی در این صفت پای کسی در بین نیست و فرد به خود میبالد و از خودش شاد و راضی است. عجب و خودبزرگ بینی در زمینههای مختلف ایجاد میشود مثل مال، جمال، قدرت، تقوی، اصل و نسب، و البته جاه و مقام و منصب که آنچه بیشتر مد نظر ما در این مقاله است جاه و منصب و حکومت و مدیریت است که فرد برای حفظ مقامش ممکن است هر کار بدی انجام بدهد گناه کند، خیانت کند، حق را ناحق کند تنها به خاطر حفظ مقامی که باعث خود بزرگ بینی او شده است.
اخلاق کارگزاران
یکی از زوایای مهم اخلاق اجتماعی که در سطح جامعه به منظور ایجاد ارتباط منطقی و صحیح میان مردم و مسئولین و در جهت نیل به اهداف نظام مردمسالاری دینی مورد توجه بوده و هر کدم از اقشار جامعه بنا به فرموده رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) کُلُکُم راعٍ وَ کُلُکُم مَسئولٌ عَن رَعیَّته، موظف به رعایت آن هستند، بحث اخلاق کارگزاران میباشد. اخلاق سرمایه و بهترین و عالیترین دارایی ما است. از بسترهای مهم اخلاق اجتماعی، چگونگی روابط سیاسی طبقهی حاکمان با مردم است. مسئوولان هر جامعهای، در نهادینه کردن گزینههای اخلاقی، تأثیرات شگرفی دارند؛ همچنان که میتوانند سرچشمهی پدید آمدن بیماریهای اخلاقی فراوانی در جامعه باشند. (مصدقیان، (1390) ص9)
به همین دلیل حضرت علی (علیه السلام) در خطبهی 107 نهج البلاغه میفرمایند:
رعیت هیچ گاه اصلاح نمیشود، مگر با اصلاح والیان. و حاکمان هرگز اصلاح نمیشوند، مگر با اصلاح رعیت. اگر رعیت حق حکومت را ادا کند و حکومت نیز حقوق آنان را مراعات نماید، حق در میانشان قوی و نیرومند خواهد شد… و اگر رعیت بر والی خود چیره شود یا رییس حکومت بر رعایا ستم روا دارد، نظام بر هم میخورد و نشانههای ستم و جور آشکار میشود، دستبرد در احکام دین، بسیار شده و جادههای وسیع آداب و سنن، متروک خواهد ماند. از این روی، بر اساس هوا و هوس عمل میشود، احکام الهی تعطیل و بیماریهای اخلاقی فراوان میگردد.
همچنین عدالت ورزی حاکمان نقش پیشگیرانهای در ناهنجاریهای اجتماع دارد؛ زیرا باعث عدالت میشود و عدالت، باعث استواری مردم است که تمامی طبقات لیاقت محوری، ارزش محوری و در یک کلام ارزشها را به جای قدرت و دارایی و وابستگیهای حزبی و خویشاوندی بپذیرند و هر کس در به دست آوردن هنجارهای اجتماعی تلاش کند.
ویژگیهای رفتاری در ارتباطات کاری از دیدگاه اسلام
ویژگیهای رفتاری در ارتباطات رئیس با مرئوس
ویژگیهای ثبوتی: |
ویژگیهای سلبی |
وفق و مدارا و رفتار ملایم |
تکبر و ریاست طلبی |
مشورت |
استبداد |
انتقادپذیری |
دروغگویی |
قاطعیت |
خشم و غضب |
عفو و اغماض |
بیتفاوتی |
ویژگیهای رفتاری در ارتباطات مرئوس با رئیس
ویژگیهای ثبوتی: |
ویژگیهای سلبی: |
رعایت سلسله مراتب |
نافرمانی |
حیا |
تملق |
انتقاد و پیشنهاد |
|
ویژگیهای رفتاری ارتباطات کارکنان و کارمندان هم سطح با یکدیگر
ویژگیهای ثبوتی: |
ویژگیهای سلبی: |
محبت و الفت |
نفاق |
اعتماد متقابل و حسن ظن به یکدیگر |
عیبجویی |
حرمت نگه داشتن |
حسد |
امربه معروف و نهی از منکر |
|
تعاون |
|
سبقت در خیرات |
|
ویژگیهای رفتاری در ارتباطات کارکنان با ارباب رجوع
ویژگیهای ثبوتی: |
ویژگیهای سلبی: |
خدمت به مراجعان را نعمت تلقی کردن |
تغافل و خطا |
رعایت حسن خلق |
منت گذاشتن |
رعایت انصاف |
تبلیغات دروغین |
وفای به عهد |
تبعیض |
خویشتنداری در برابر درشتی |
جمود و خشکی بر مقررات |
رسیدگی و اولویت به امور ضعفا و محرومان |
|
تضمین اخلاق اجتماعی در اسلام چیست؟
امر به معروف و نهی از منکر ابزاری جهت تضمین اخلاق اجتماعی در اسلام است هدف از امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح جامعهی بشری است. لذا احیای این دو فریضه از اهمیتی خاص برخوردار است. (حسینی سرشت، 1391ص194) همچنین مهمترین عامل جهت کنترل، نظارت عمومی، اصلاح و امنیت در جامعه اسلامی است. مطابق آیات قرآن، مسئلهی امر به معروف و نهی از منکر مسئولیتی عمومی است بدین سان هر فرد نسبت به فرد دیگر و هر طبقه نسبت به طبقه دیگر، حکومت نسبت به مردم و مردم نسبت به حکومت باید مراقب هم باشند و از انحراف، اعمال بد فردی و اجتماعی، فحشا و فساد، فسق و فجور و نیز انحرافات سیاسی جلوگیری کنند و راه خیر و سعادت و تقوا را به هم بشناسانند و کارهای انحرافی و منکر را بفهمانند.
مصادیق زیادی در قرآن درباره امر به معروف و نهی از منکر موجود است که میتوان به نصایح لقمان به فرزندش اشاره نمود. (لقمان17)
نتیجهگیری
1- البته مصادیق زیادی از فضایل و رذایل اخلاقی وجود دارد که اسلام به آنها پرداخته است و اکثر آنها در روابط انسانی و اجتماعی تأثیر گذار هستند از مجموعه این مطالعات میتوان به ویژگیهای رفتاری در ارتباطات کاری دست یافت که از نکات مهم در پیشبرد اهداف مدیریتی در اجتماع است که آن اجتماع میتواند از کوچکترین یعنی خانواده تا بزرگترین یعنی جامعه جهانی را شامل شود.
2- در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام الگوسازی و الگوپذیری یکی از شیوههای طبیعی در تربیت فردی و اجتماعی است. از مدل سازی در تربیت اسلامی به عنوان اسوه سازی یاد شده است که در خودسازی و تربیت اجتماعی نمونههای عملی مهم و عمدهای دارد. والدین با آشنایی با سیره عملی ائمه میتوانند ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی را که شامل اخلاق اجتماعی نیز هست اعم از عینی و ذهنی به کودکان خود آموزش دهند. (عظیمی فرد1391ص30)
3- بهداشت روانی از ثمرات سلامتی اخلاقی است (بهجت پور1389ص50) طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) بهداشت روانی عبارت است از حالات رفاه کامل جسمی، روانی اجتماعی، آموزههای قرآن و سنت به بهداشت روانی انسان توجه خاصی دارند و در آیات متعددی، از قرآن با عنوان شفا دهنده دلها یاد شده است (یونس57)
4- از اساسیترین اصول اخلاق اجتماعی که در قرآن بسیار بر آن تأکید شده است و حیات جامعه اسلامی بدان وابسته است و البته نقش تضمینی و نظارتی دارد امر به معروف و نهی از منکر است و وظایف اجتماعی مؤمنین و همچنین بخشی از وظایف دینی و ایمانی فرد را تشکیل میدهد.
پینوشتها
1. کارشناس ارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه علوم تحقیقات البرز
منابع تحقیق :
1- قرآن کریم، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
2- نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی
3- احمدوند، فردین، بررسی اصول اخلاق اجتماعی در صحیفه سجادیه، (1390) پژوهشهای اخلاقی سال دوم شماره اول ص 116- 137
4- بهجت پور، عبدالکریم و همکاران، تفسیر موضوعی قرآن کریم (1389) نشر معارف
5- جوادی، محسن، دیدگاه تشیع در خصوص اخلاق اجتماعی (1390) ماهنامه اخبار شیعیان، شماره 8، ص1-7
6- حسینی سرشت، سید محمد صادق، در آمدی بر شناخت اخلاق اجتماعی در قرآن، (1391) فصلنامه اخلاق دانشگاه آزاد لنجان شماره پنجم ص221- 189
7- حق شناس، حمیدرضا، رویکرد صحیفه سجادیه به اخلاق اجتماعی، (1386) پایان نامه ارشد، دانشگاه قم، دانشکده الهیات
8- حقانی زنجانی، حسین، پژوهشی در ارزشهای اخلاقی (1383)، پایان نامه، تهران، دانشگاه الزهرا، ص117 (چاپ پنجم)
9- ستوده، محمدرضا و محمد جانی پور، مفاهیم و گزارههای اخلاقی در سوره اسرا (بهار92) فصلنامه پژوهشنامه اخلاق شماره 19ص55-83
طباطبایی، محمد حسین، تفسیرالمیزان (1370) ترجمه محمد باقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا
10- علی زاده، غلامرضا، نقش اخلاق اجتماعی در تشکیل شبکه اعتماد اجتماعی (1389)، پژوهشهای اخلاقی، سال اول، شماره سوم، ص48-46
11- فیض کاشانی، ملا محسن، المحجه البیضاء (1364)تهران، بی تا، ص31
12- قرائتی، محسن، تفسیر نور (1382)تهران مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ج11
13- کلینی، ابوجعفر محمدبن یعقوب، اصول کافی (1470ه. ق) تهران، دارالکتاب الاسلامیه
14- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، (1403)ه. ق، بیروت، دارالحیاء التراث العربی
15- مصباح یزدی، محمد تقی1387، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمهالله علیه)
16- مصدقیان، حسین علی بسترهای اخلاق اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه، (1390)نشریه اخلاق شماره 12ص6-22
17- مطهری،مرتضی، فلسفه اخلاق (1383)، تهران، صدرا
18- میر محمدی، فریده، اخلاق اجتماعی از منظر امام رضا (علیه السلام) (پاییز1390)رشد آموزشی درس اجتماعی دوره 15شماره1ص14
19- نراقی، محمد، معراج السعاده (1382)، تهران، دهقان
20- وارنوک، فری جیمز، فلسفه اخلاق در عصر حاضر (1368)، ترجمه صادق لاریجانی، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب
منبع مقاله :
فصلنامهی قرآنی کوثر، سال پانزدهم، پاییز 94، شماره 55