آئین خویشاوندی در سبک زندگی رضوی (ع)

آئین خویشاوندی در سبک زندگی رضوی (ع)

نویسنده: محمدتقی فعالی

آیین خویشاوندی یا صله‌ی رحم یکی از مهم‌ترین راهبردهای اخلاقی و حقوقی در اسلام برای ایجاد همبستگی اجتماعی است. شبکه‌ی خویشاوندی از طریق صله‌ی رحم تقویت شده و تحکیم می‌یابد. صله‌ی رحم، رفتاری اجتماعی و دینی و حاکی از صمیمیت و محبّت است. اصولاً ارتباط با دیگران نیازی انسانی بوده و صله‌ی رحم از مهم‌ترین مکانیسم‌ها برای ارضای این نیاز بنیادی است. رابطه‌ی خویشاوندی، بستری برای شکوفایی استعدادها و آشکارسازی توانمندی‌هاست. افراد در سایه‌ی ارتباط گرم انسانی، احساس آرامش و رضایت‌مندی می‌کنند، از تنش‌ها و مشغله‌های ذهنی رهایی پیدا کرده و به نیازی درونی پاسخی مثبت می‌دهند.
از دیدگاه اسلام، نگاه به ارحام، نگاه به نعمت‌ها و ارزش‌های الهی است. اگر ارحام با یکدیگر ارتباط برقرار نکنند یا برای قطع رحم اقدام کنند، کفران نعمت کرده و آثار مخرّبی در انتظار آنهاست. دین‌داری، با صله‌ی رحم نسبت دارد، چنان که قطع رحم سبب خروج آدمی از مدار تعاون و هم‌گرایی می‌شود و به سوی کفر پیش می‌رود. صله‌ی رحم تأثیری شگرف بر بهزیستی، سلامت و بهداشت روانی و اجتماعی دارد. یکی از عواملی که تربیت دینی را شکل می‌دهد، صله‌ی رحم است. همچنین به این نکته می‌توان اشاره کرد که ارتباط خویشاوندی، یکی از حقوق ارحام نسبت به یکدیگر است.
خواجه نصیرالدین طوسی، اساس صله‌ی رحم را مبتنی بر عقل و نقل دانسته و معتقد است عقل، مهجور بودن انسان در میان انبوه هم‌نوعان خود را جایز نمی‌داند و آن را از اقسام رهبانیّتی می‌داند که موجب زوال قوای نفسانی انسان و خسران اخروی و دنیوی او می‌شود. لذا به حکم عقل، آدمی به ارتباط با دیگران نیازمند است تا در سایه‌ی این ارتباط، حیات خود را ذیل اخلاق و حیات معنوی ادامه دهد و نیز حوائج مادی خود را نیز برآورده کند. احیای این ارتباط، به نظر عقل ضروری است، اما با تمام اهمیت، در وهله‌ی دوم از ضرورت عقلی قرار می‌گیرد، زیرا عقل پس از بیان اهمیت و خواص ارتباط انسان با سایر هم‌نوعانش و نیاز انسان به برقراری این ارتباط، در حقیقت رابطه با خویشاوندان را در وهله‌ی اول قرار می‌دهد تا آغاز روابط گسترده‌ی اجتماعی قرار گیرد.
خواجه نصیرالدین طوسی، تأکید قرآن و حدیث را به لزوم برقراری صله‌ی رحم به عنوان یک فضیلت، مطابق با حکم عقل دانسته و معتقد است عقل و نقل در تأکید بر فضیلت صله‌ی رحم هماهنگ‌اند (1).
یک) جایگاه
الف) در قرآن و روایات
قرآن کریم برای مسئله‌ی خویشاوندی و ارتباط فامیلی، جایگاه ویژه‌ای قائل شده است، به گونه‌ای که صله‌ی رحم یکی از واجبات شرعی شمرده می‌شود. آیات قرآن و نیز روایت‌های متعدد، شاهدی گویا بر این مدعاست:
سوره نساء حاوی آیه‌ای است:
یَاأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبَاً؛ ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد پروا دارید. از خدایی که به [نام] او از همدیگر درخواست می‌کنید پروا کنید و زنهار از خویشاوندان نبرید که خدا همواره نگهبان شماست (2).
در این آیه احتمال‌های مختلفی از سوی مفسرین مطرح شده است (3). که همگی آنها دلالت بر این نکته دارد که صله رحم واجب است و قطع آن حرام.
• آیه‌ی 21 سوره‌ی رعد، مسلمانان را به وصل تشویق می‌کند. خداوند به صله‌ی رحم امر کرده و بر پیروان دین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لازم است از آن تبعیت کنند:
وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛ و آنان که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده می‌پیوندند و از پروردگارشان می‌ترسند و از سختی حساب بیم دارند (4).
• یکی از تعابیر زیبای قرآن، «ذی القربی» است. قرآن کریم از طریق به کارگیری واژه‌ی مذکور، مسلمانان را به رعایت پیوند خویشاوندی توصیه و آن را به عنوان میثاق الهی ذکر می‌کند:
وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لاَتَعْبُدُونَ إِلَّا اللّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَذِی الْقُرْبَى‌ وَالْیَتَامَى‌ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَأَقِیمُوا الصَّلاَهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلاً مِنْکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ؛ و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر، خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید، با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید، نماز به پا دارید و زکات بدهید. آنگاه جز اندکی از شما [همگی] به حالت اعراض روی برتافتید (5).
• در میان آیات الهی، مواردی یافت می‌شود که به شدت قطع رحم را مذمت کرده و آن را به منزله‌ی فساد در زمین بیان می‌کند:
وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ؛ و کسانی که پیمان خدا را پس از بستن آن می‌شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده، می‌گسلند و در زمین فساد می‌کنند، بر ایشان لعنت است و بد فرجامی آن، سرای ایشان راست (6).
• رحم و خویشاوندی در روایات به صورت گسترده مطرح شده جایگاه والایی پیدا کرده است. در حدیثی به این نکته برمی‌خوریم که کلمه «رَحِم» مشتق از نام زیبای «رحمان» می‌باشد. هر کسی رابطه خویشاوندی را برقرار نموده آن را تحکیم نماید از رحمت خدا بهره‌مند است. حضرت علی (علیه‌السلام) فرمود:
خداوند تعالی خطاب به رحم فرموده است: من رحمان هستم و نام رحم را از اسم خودم مشتق کرده‌ام، پس هر کس صله‌ی رحم و با بستگان خود پیوند کند، او را با رحمت خود صله می‌کنم و هر کس قطع رحم کند، رحمت خود را از او قطع خواهم کرد (7).
در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) آمده است که اولین عضوی که در قیامت سخن می‌گوید رحم است:
اولین عضو سخنگو از اعضا و جوارح انسان در روز قیامت رحم است که خطاب به خداوند می‌گوید: خدایا کسی که با من در دنیا وصل کرد، در این روز با او وصل کن و کسی که در دنیا مرا قطع کرد، در این روز با او قطع کن (8).
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به حقیقتی زیبا اشاره فرمود؛ رحم در کنار قرآن و اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌تواند در قیامت شفاعت نماید:
در قیامت پنج شفیع وجود دارد: قرآن، رحم، امانت، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم‌السلام) (9).
ب) فرهنگ رضوی
حضرت رضا (علیه‌السلام) بیان‌های گوناگونی در ارتباط با جایگاه و منزلت رابطه‌ی خویشاوندی ارائه کردند. از آن بزرگوار احادیث متعددی نقل شده است که می‌توان به نمونه‌هایی از آن اشاره کرد.
نمونه‌ی نخست:
حضرت رضا (علیه‌السلام) میان صله‌ی رحم و تقوا، ارتباطی ساختاری برقرار کردند. ایشان فرمودند:
کسی که با رحم خود ارتباط نداشته باشد از تقوای الهی برخوردار نیست (10).
نمونه‌ی دوم:
حضرت ثامن‌الحجج (علیه‌السلام) در نامه‌ای که از خراسان خطاب به فرزندشان ارسال کردند چنین اظهار داشتند:
یکی از منّت‌هایی که خداوند بر تو گذاشته این است که اگر صله‌ی رحم انجام دهی، خداوند بر تو وسعت گیرد (11).
نمونه‌ی سوم:
شخصی به نام اسماعیل بن سعد اشعری از امام رضا (علیه‌السلام) پرسید: «مردی قسم خورده که با رحم خود قطع رابطه کند. حکم آن چیست؟» امام فرمودند:
نذر در باب معصیت روا نیست، چنان که قسم در باب قطع رحم جایز نیست (12).
نمونه‌ی چهارم:
از امام رضا (علیه‌السلام) روایتی طولانی به نقل از محمد بن ابی‌نصر بیان شده است. حضرت در این حدیث ویژگی‌های مؤمن را برشمردند. آن امام همام (علیه‌السلام) ضمن بیان مسئله‌ی رحم، بر این نکته تأکید می‌فرمایند که رعایت پیوند خویشاوندی نزد خدا جایگاه دارد (13).
در روان‌شناسی
در بیشتر نظریه‌های روان‌شناختی فرض شده است که یک نیاز بنیادی برای ارتباط نزدیک با دیگران وجود دارد (14). این بدین معناست که در صورت برآورده نشدن این نیاز عملکرد سالم انسانها به خطر می‌افتد. در حوزه‌ی روان‌شناسی اجتماعی و روان‌شناسی شخصیت، پژوهش‌های بسیاری در خصوص اهمیت روابط صمیمی انجام شده است. بسیاری از این پژوهش‌ها تحت عنوان دلبستگی انجام گرفته است (15).
در چارچوب نظریه‌ی دلبستگی، عمدتاً فرض می‌شود روابط بین کودکان و مراقبان اولیه‌ی آنان، شکل ابتدایی روابط بعدی با دیگران است و دلبستگی‌های ایمن با مراقبان برای پایدار ماندن روابط سالم در زندگی بعدی و برای سلامت و بهزیستی عمومی، حیاتی است. ساراسون و همکاران (1991) مفهوم دلبستگی در کودکی و حمایت اجتماعی ادراک شده در بزرگ‌سالی را دو مفهوم موازی فرض می‌کنند. براساس این دیدگاه، افرادی که ارتباطی مطمئن و قابل اعتماد با اولین مراقبت کننده‌ی خود تجربه می‌کنند، الگوهای کاری شکل‌گرفته‌شان از افراد دیگر حاکی از قابل دسترس و حمایتگر بودن آنهاست. این الگوهای کاری، ساختارهای شناختی پویایی هستند که ادراک‌ها و انتظارهای فرد را در ارتباط با افراد مهمی که در کاهش آشفتگی سودمند و مؤثرند، شامل می‌شود.
بالبی عقیده دارد که اگرچه الگوهای کاری مربوط به خود و دیگران در اوایل نوزادی پدید می‌آیند، اما آنها تداوم می‌یابند و تحوّل کنش‌مند و ادراک ارتباطات در بزرگ‌سالی را تحت تأثیر قرار می‌دهند و گرچه تجارب بعدی ناشی از تعامل با افراد خاص، ادراک‌های حمایت را متأثر می‌کنند، با وجود این، بازخوردهایی که نسبت به دیگران در اوایل زندگی ایجاد می‌شوند، تمایل‌ها و گرایش‌های کلی برای ارزیابی در دسترس بود حمایت یا عدم دسترسی به آن را متأثر می‌کند.
از میان نظریه‌پردازان تحوّلی، پیاژه نیز رشد اجتماعی را به طور اجتناب‌ناپذیری با کل تحوّل انسان مرتبط می‌داند. افراد از خلال تجربه‌ها و تعامل‌های اجتماعی، چیزهایی درباره‌ی جهان می‌آمورند و به انطباق و تمرین مهارت‌های اجتماعی که در تعامل‌های قبلی آموخته‌اند، می‌پردازند و به تجربه روی می‌آورند. به نظر می‌رسد از طریق یادگیری مشاهده‌ای نیز که بندورا معرفی کرد، به یادگیری رفتارهای اجتماعی می‌پردازند. کودکی که تعامل مادرش را با بستگان مشاهده کرده است، در بازی‌های خود آن را تمرین کرده و در خزانه‌ی رفتاری‌اش ذخیره می‌کند تا در آینده، آنها را به کار گیرد. بنابراین، اگر دختربچه‌ای روابط سالم را مشاهده کرده باشد، رفتارهای بزرگ‌سالی او با دیگر افراد نیز متأثر از آن می‌شود. بندورا تا آنجا پیش می‌رود که می‌گوید معیارهای اخلاقی نیز از طریق تعامل با الگوها رشد می‌کنند.
آدلر نیز مفهوم «علاقه‌ی اجتماعی» را معرفی و چنین تعریف کرده است:
استعداد فطری فردا برای همکاری با دیگران برای دستیابی به هدف‌های شخصی و اجتماعی (16).
از آنجا که همکاری کردن، مستلزم روابط اجتماعی مطلوب است، از این رو، علاقه‌ی اجتماعی به مفهوم صله‌ی رحم بسیار نزدیک است. با وجود آنکه از دید آدلر، نیروهای اجتماعی بسیار بیشتر از نیروهای زیستی بر ما تأثیر دارند،‌ استعداد، علاقه‌ی اجتماعی فطری است. با این حال، درجه‌ای که استعداد فطری ما برای علاقه‌ی اجتماعی تحقّق می‌یابد، به تجربه‌های اولیه‌ی ما بستگی دارد (17).
شاید به همین دلیل باشد که بالبی به تعامل ظریف مادر و کودک اشاره می‌کند که رفتار دلبستگی در کودک را شکل می‌دهد. به عقیده‌ی بالبی، رفتار دلبستگی هم از یک نیاز فطری و هم از اکتساب‌ها منتج می‌شود که دارای دو کنش مهم است: یکی، کنش حمایتی که به کودک ایمنی می‌بخشد و فرصت می‌دهد تا فعالیت‌های لازم را از مادر خویش برای ادامه‌ی حیات بیاموزد و دیگری، کنش اجتماعی شدن است. دلبستگی کودک در جریان چرخه‌های زندگی، از مادر به نزدیکان و سپس به بیگانگان و سرانجام به گروه‌های از پیش وسیع‌تری گسترش می‌یابد و به صورت عاملی مهم برای ساخت‌دهی شخصیت کودک در می‌آید (18).
از دیگر نظریه‌هایی که در مورد روابط انسانی و اجتماعی سخن گفته‌اند، می‌توان نظریه‌ی کارن هورنای را نام برد. به عقیده‌ی هورنای نوع روابطی که ما انسان‌ها با دیگران برقرار می‌کنیم بستگی به این دارد که ما چگونه در برابر «اضطراب بنیادی» از خود دفاع کنیم. اضطراب بنیادی از نظر هورنای «احساس فراگیر و به تدریج فزاینده‌ی تنها و درمانده بودن در دنیای خصمانه» تعریف می‌شود به نظر هورنای، در کودکی به چهار طریق می‌کوشیم تا از خود در برابر اضطراب بنیادی محافظت کنیم به دست آوردن محبت و عشق دیگران، سلطه‌پذیر بودن، دست یافتن به قدرت یا کناره‌گیری کردن. این چهار مکانیزم حفاظت از خود، که هورنای آنها را معرفی کرد یک هدف دارند و آن هم دفاع در برابر اضطراب بنیادی است. بی مثال، در سلطه‌پذیر بودن، شخص با اطلاعات از دیگران مطمئن می‌شود که دیگر آسیبی به او نخواهد رسید. همچنین وقتی که شخص به قدرت می‌رسد، دیگران نمی‌توانند به او صدمه‌ای برسانند؛ بنابراین از نظر هورنای تمام روابط روان‌رنجور انسانها با همدیگر، ریشه در «اضطراب‌های بنیادی» دارند. هورنای سه گرایش روان‌رنجور را که حاصل مکانیزم‌های حفاظت از خود می‌باشند معرفی کرد (19). حرکت به سوی مردم (شخصیت مطیع)؛ حرکت علیه مردم (شخصیت پرخاشگر)؛ حرکت به دور از مردم (شخصیت جدا).
هر چند دوران کودکی در شکل‌گیری شخصیت و روابط اجتماعی بزرگ‌سالی اهمیت زیادی دارد، اما با توجه به مسائل و تغییرهای فرهنگی نمی‌توان روابط انسانی را به دستی تحلیل کرد. برای مثال، در نتیجه‌ی تغییر و تحوّل‌های اجتماعی، از جمله پیشرفت در فناوری و ارتباطات، نوع رابطه‌ی انسان‌ها نیز تغییر کرده است. امروزه امکان دارد صله‌ی رحم، با تلفن، ارسال پیامک یا پست الکترونیکی صورت گیرد، اما برخی معتقدند ارتباط انسان‌ها نسبت به گذشته از عمق کمتری برخوردار است و انسان‌ها خود را بیش از گذشته تنها احساس می‌کنند. چنان که اریک فروم می‌گوید مردم با به دست آوردن آزادی بیشتر، احساس تنهایی، بی‌معنایی و بیگانگی بیشتری کرده‌اند و برعکس هرچه مردم آزادی کمتری داشته‌اند، احساس تعلّق و امنیت آنها بیشتر بوده است (20).
بنابراین، صله‌ی رحم به عنوان نمودی از ارضای نیاز روان‌شناختی از طریق ایجاد آرامش روانی، کاهش اضطراب و دردهای جسمانی و همچنین ایجاد پیوند با خدا، بر کیفیت زندگی افراد تأثیر می‌گذارد. این امر به لحاظ روان‌شناختی می‌تواند چنین توجیه شود که وقتی افراد با دیگران روابط صمیمی برقرار کنند توجه مثبت غیرمشروط دریافت و احساس می‌کنند دیگران برای آنان ارزش قائل‌اند، مطابق با نظریه‌ی راجرز، بین خود و تجربه، هم‌خوانی و هماهنگی ایجاد می‌شود که در بهزیستی افراد مؤثر است.
از طرفی، صله‌ی رحم می‌تواند به احساس درماندگی در دنیای خصمانه که منجر به اضطراب بنیادی می‌شود پایان دهد. وقتی عشق و صمیمیت و به دست آوردن آن از سوی دیگران تأمین شد دیگر آنها، متخاصم و آسیب‌رسان نیستند. افزون بر این، ما از طریق ارتباط با دیگران می‌توانیم چنان که آدلر، در مفهوم علاقه‌ی اجتماعی بعدی ما که بخشی از سبک زندگی ماست نیز اشاره کرد، بر برخورد یا بر تمام مشکلات زندگی تأثیر گذاریم (21).
دو) مفهوم‌شناسی
واژه صله رَحِم از دو کلمه تشکیل شده است. رَحم در لغت به جایگاه رویش کودک در شکم و زهدان گفته می‌شود. (22) در اصطلاح کلمه مزبور عبارت است از رابطه خویشاوندی است. جمعی از اهل لغت دلیل نام‌گذاری را این می‌دانند که رَحم در ایجاد عاطفه و مهربانی نقش مهمی دارد. همچنین در روایات آمده است که کلمه رحم از اسم خداوند یعنی نام زیبای رحمان مشتق شده است.
کلمه‌ی صِلَه از ریشه‌ی وصل به معنای عطیه یا جایزه آمده است. همچنین لفظ مزبور در موردی به کار می‌رود که چیزی به چیز دیگر مُلزم شده باشد. در مقابل، کلمه‌ی قطع، هجران یا فصل به کار می‌رود.
بنابراین، مفهوم صله‌ی رحم عبارت است از ارتباط خویشاوندی که با صمیمیت و احسان همراه باشد. خویشاوندی دو گونه است: نسبی و سببی. توسعه‌ی مهربانی و گره‌گشایی در اسلام مهم است. اگر در شریعت محمدی تأکید فراوانی بر دیدار ارحام و سر زدن به خویشان شده، حکمت اصلی آن این است که یار یکدیگر و در درد و رنج همدیگر شریک باشیم، حضرت رضا (علیه‌السلام) فرمودند:
صله‌ی رحم کنید اگر چه با یک لیوان آب باشد. بهترین صله‌ی رحم، خودداری از آزار و اذیت خویشاوندان است (23).
نکته‌ی قابل ذکر این است که ارحام دو دسته‌اند: مادی و معنوی. براساس روایت‌های متعدد می‌توان گفت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم‌السلام)، ارحام معنوی هستند (24).
سه) پیامدها
صله‌ی رحم دارای آثار و پیامدهای متعددی است. مراجعه به متون دینی در باب کارکردهای صله‌ی رحم، انسان را شگفت‌زده و متحیر می‌سازد. با توجه به نگاه کارکردگرایانه، می‌توان به جایگاه و اهمیت رابطه‌ی خویشاوندی از نظر اسلام پی برد. صله‌ی رحم می‌تواند آثار فردی در پی داشته باشد، چنان که دارای آثار اجتماعی نیز است. سعادت دنیا و آخرت در گرو پیوند گرم و صمیمی خویشاوندی قرار دارد. براساس معارف دینی و وحیانی، صله‌ی رحم، منطقی را بر انسان حاکم می‌کند که صد البته برای عمر محدود و نامحدود انسان مفید و مؤثر است.
در ادامه به برخی از آثار صله‌ی رحم اشاره می‌شود:
الف) ازدیاد عمر
احادیث می‌گویند داشتن ارتباط گرم و صمیمی با خویشان موجب افزایش عمر و کسب برکت است. امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند:
من چیزی مؤثرتر از صله‌ی رحم برای زیادت عمر نمی‌شناسم. گاه کسی که تنها سه سال به پایان عمرش باقی است، صله‌ی رحم می‌کند و خداوند به برکت آن، 30 سال به عمرش می‌افزاید و عمر او را تا 33 سال دراز می‌گرداند. گاه کسی 33 سال به پایان عمرش باقی است، اما قطع رحم می‌کند و خداوند 30 سال از عمر او تقلیل داده و سه سال بعد از آن، اجلش فرا می‌رسد (25).
ب) افزایش روزی و نعمت
از دیگر آثار مثبت صله‌ی رحم، زیاد شدن رزق و روزی و نعمت‌های الهی است. به دو حدیث می‌توان اشاره کرد. حدیث اول از امام رضا (علیه‌السلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است که فرمودند:
هر که برای من یک چیز را ضمانت کند، من چهار چیز را برایش ضمانت می‌کنم. صله‌ی رحم کند تا خداوند او را دوست بدارد، روزی‌اش را توسعه دهد، عمرش را زیاد کند و او را در بهشت داخل کند (26).
روایت دوم جمله‌ای کوتاه اما پر مغز از امام علی (علیه‌السلام) است:
صِلَهُ الرَّحِمِ تُدِرُّ النِّعَمَ وَ تُدْفِعُ النِّقَم؛ صله‌ی رحم نعمت‌ها را فراوان و گرفتاری‌ها را دور می‌کند (27).
آبادانی سرزمین
صله‌ی رحم می‌تواند اثری دیگر در پی داشته باشد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میان پیوند خویشاوندی و آبادی سرزمین‌ها ارتباط مستقیم برقرار کردند:
إِنَّ الصَّدَقَهَ وَ صِلَهَ الرَّحِمِ تُعَمِّرَانِ الدِّیَارَ وَ تَزِیدَانِ فِی الأَعْمَار؛ صدقه و صله‌ی رحم، سرزمین‌ها را آباد و عمرها را زیاد می‌گرداند (28).
د) آسان‌گیری حسابرسی در قیامت
اگر کسی برای صله‌ی رحم همت ورزد، خداوند ثوابی در آخرت به وی می‌دهد و آن تسهیل حسابرسی بر وی است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
نیکی به پدر و مادر و صله‌ی رحم، حسابرسی در روز قیامت را آسان می‌گرداند (29).
ه‍) افزایش جمعیت
یکی از پیامدها و آثار صله رحم این است که نسل رو به ازدیاد گذاشته تکثیر جمعیت می‌شود. در خطبه حضرت فاطمه (علیهاالسلام) آمده است:
فَرَض صِلَهَ الْأَرْحَامِ مَنْمَاهً لِلْعَدَدِ؛ خداوند صله رحم را برای زیاد شدن نفوس واجب کرده است (30).
نکته ای شایان ذکر است. می‌دانیم که امروزه ایران با بحران جمعیت روبرو شده به زودی از جمعیت جوان کشور کاسته خواهد شد. براساس حدیث مزبور می‌توان برداشت نمود در دو دهه اخیر برای صله رحم جایگزین‌هایی پیدا شده است. امروزه پیام‌های موبایلی یا برقراری ارتباطات اینترنتی جایگزین رفت و آمدهای فامیلی و نشست و برخاست‌های خویشاوندی شده است. تکنولوژی جایگزین روابط انسانی شده انسان‌ها را از داشتن روابط گرم و چهره به چهره محروم ساخته است. از سوی دیگر شرایطی که بر کلان شهرها حاکم شده است رفت و آمدها را دشوار نموده تقلیل داده است. کاستن از ارتباطات رو در رو و نیز پدید آمدن جایگزین‌های مجازی به معنای کاستن شدید صله رحم است. شاید بتوان گفت یکی از عوامل پدید آمدن بحران جمعیت در ایران کاهش صله رحم باشد. در کتاب علی (علیه‌السلام) به حدیثی تکان دهنده برمی‌خوریم:
سه خصلت است که دارندگان آن نمی‌میرند، مگر آنکه کیفر آنها در همین دنیا می‌بینند؛ ستم، قطع رحم و قسم دروغی که با آن با فرمان خدا مخالفت می‌کنند… به درستی که قسم دروغ و قطع رحم، سرزمین‌ها را از اهل آن خالی می‌گرداند و رحم زنان را عقیم می‌سازد و عقیم شدن رحم، انقطاع نسل در پی خواهد داشت (31).
هرگاه ما در حضور خویشاوندان و دوستان خود هستیم از لحاظ عاطفی احساس خویشاوندی به ما دست می‌دهد و احساس آرامش می‌کنیم و این کار به بهتر شدن خلق و خوی ما می‌انجامد. صله‌ی رحم می‌تواند به عنوان یک روش برای پالایش خلق و خوی ما در نظر گرفته شود و موجب سلامت روانی و تزکیه نفس شده و زمینه‌ی بروز رفتارهای مناسب و با ارزش به دور از اعوجاج و انحراف را فراهم سازد.
تحقیقات نشان داده است افرادی که ارتباط سالمی با دیگران دارند کمتر به بیماری‌های قلبی و عروقی مبتلا می‌شوند (32). در نتیجه امکان طولانی شدن عمر آنها بیشتر است. همچنین انسانها از طریق صله رحم از حال یکدیگر با خبر می‌شوند و تعاملات اقتصادی خوبی برقرار می‌کنند و چه بسا از این راه رزق و روزی آنها زیاد می‌شود.
هنگامی که ما با صله‌ی رحم روابط صمیمی با دیگر افراد ایجاد می‌کنیم، از حمایت اجتماعی آنها برخوردار می‌شویم. حمایت عاطفی و توجه، فشار روانی را تحمل‌پذیر می‌کند. معمولاً اگر آدمی مجبور شود بدون یاری‌های دیگران و به تنهایی با رویدادهایی مثل طلاق، مرگِ یک دوست محبوب یا بیماری سختی روبه‌رو شود، این رویدادها آسیب‌زا می‌شوند.
علاوه بر فواید جسمانی و روانی که در صله‌ی رحم از طریق حمایت‌های اجتماعی و عاطفی به دست می‌آید، انسان با صله‌ی رحم به کمال راه می‌یابد. این مسئله در مورد همه انواع صله‌ی رحم قابل بررسی است؛ برای مثال، یکی از انواع صله‌ی رحم در ارتباط با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم‌السلام) و جانشینان آنها صورت می‌گیرد. از نظر اسلام بهره‌مندی از شرایع دین و احکام الهی صرفاً با تأسّی به کردار و سنّت معصومان (علیهم‌السلام) میسّر است؛ از این رو، در شریعت اسلام، پیروی از ولایت که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم‌السلام) نشأت می‌گیرد، لازم و واجب شمرده شده است. در خصوص معلّم نیز باید گفت که فراگیرنده در خلال این ارتباط علاوه بر فراگیری علم خلوص نیّت را می‌آموزد و به تزکیه نفس می‌پردازد و این به شکوفایی خود منجر می‌شود.
در خصوص احترام به والدین که در مرتبه‌ای بعد از مقوله‌ی ارتباط با خدا قرار می‌گیرد، می‌توان ماهیت حق‌شناسی را از احترام جدا کرد؛ به سخنی دیگر، با توجه به این که حق‌شناسی و سپاسگزاری به منزله‌ی نوعی پاسخگویی به کسی است که به نحوی گرهی از مشکل ما باز کرده، متضمّن نوعی یاری‌رسانی و کمک متقابل و رعایت شأن اوست. در منطق قرآن کریم حفظ حریم والدین در طول حفظ حریم خدا و در مرتبه‌ی بعد از آن قرار گرفته است. در رابطه‌ی با همسر می‌توان گفت که سیراب شدن عواطف و احساسات و آرامش یافتن علاوه بر تداوم نسل یکی از هدف‌های تربیتی آن است. از دیدگاه دینی، انسانها و جامعه‌ی بشری در پرتو این آرامش می‌توانند رشد کرده و به تعالی و تکامل یعنی قرب الهی نائل شوند.
در مورد ارتباط انسان با سایر مؤمنان که در قرآن بدان اشاره شده، باید گفت که بحث از اهداف تربیتی در حیطه‌ی ارتباط یک فرد مؤمن با دیگر هم مسلکانش ناظر بر ایجاد و پرورش روحیه‌ی اخوّت و همیاری بین افراد در جهت هدف غایی، یعنی قرب الهی است. مسلماً تمایل به عضویت در یک گروه و بسط ارتباط با اعضای آن در گرو تطابق خواسته‌ها و نیازهای فرد با پاسخ‌هایی است که گروه به فرد می‌دهد؛ چنانکه معیار در رویکرد آدمی رفع نیازهای عالی و پاسخ به این اشتیاق درونی او برای رسیدن به مقام قرب الهی باشد، ارتباطات و مناسبات عالی‌تر از زمانی خواهد بود که صرف پاسخگویی به نیازهای حیوانی و پست مورد توجّه است.
چنانکه دیدیم صله‌ی رحم و ارتباط سالم با دیگران هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ اجتماعی بر سازگاری ما می‌افزاید و در جنبه‌ی معنوی انسان باعث رشد و تعالی انسان و قرب به پروردگار می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:

1. طوسی، کشف المراد، ص 317.
2. نساء/ 1.
3. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج 9، ص 135؛ طبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 6؛ زمخشری، الکشاف، ج 1، ص 462.
4. رعد/ 21.
5. بقره/ 83.
6. رعد/ 25.
7. مجلسی، بحارالانوار، ج 23، ص 266؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 243.
8. مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 101؛ کوفی اهوازی، الزهد، ص 36.
9. ابن شهرآشوب، مناقب، ج 2، ص 164؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 8، ص 43.
10. صدوق، الخصال، ج 1، ص 156؛ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج 1، ص 258؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 68 و ج 93، ص 12.
11. عیاشی، تفسیر عیاشی، ج 1، ص 131.
12. کلینی، الکافی، ج 7، ص 440، طوسی، تهذیب، ج 8، ص 285.
13. حلّی، عده الداعی، ص 56؛ بحرانی، تفسیر برهان، ج 1، ص 185؛ حمیری، قرب الاسناد، ص 385؛ حویزی، نورالثقلین، ج 1، ص 171.
14. غباری بناب و دیگران، «آثار صله رحم از دیدگاه اسلام و روانشناسی و کاربردهای تربیتی آن»، دو فصلنامه تربیت اسلامی، سال 3، ش 5، ص 114-81.
15. اتکینسون، زمینه روانشناسی، ترجمه براهینی، ص 197-189.
16. کاویانی، سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، ص 90.
17. شولتز، نظریه‌های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، ص 98.
18. همان، ص 133.
19. همان، ص 255.
20. همان، ص 212.
21. همان، ص 37.
22. قرشی، قاموس قرآن، ج 3، ص 68؛ طریحی، مجمع البحرین، ج 6، ص 96؛ راغب، المفردات، ج 1، ص 347؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، واژه رحم؛ معین، فرهنگ معین، واژه رحم.
23. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص 247.
24. مجلسی، بحارالانوار، ج 23، ص 263.
25. کلینی، الکافی، ج 2، ص 152؛ فیض کاشانی، الوافی، ج 5، ص 509.
26. صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج 2، ص 37؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 92؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 246.
27. آمدی، غررالحکم، ص 420.
28. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 388؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 93، ص 130.
29. مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 85.
30. صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 248؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 94.
31. کلینی، الکافی، ج 2، ص 347؛ صدوق، الخصال، ج 1، ص 124؛ مفید، الأمالی، ص 98؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 99 و 134.
32. اتکینسون، زمینه روان‌شناسی، ترجمه براهینی، ص 93-78.
منبع مقاله :
فعّالی، محمدتقی؛ (تابستان 1394)، سبک زندگی رضوی (2) – مناسبات اجتماعی، مشهد: انتشارات بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، چاپ اول

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید