نویسنده: سیمین موحد
درستکاری یعنی انجام داد ن کار درست. کار درست چیست؟ کاری است که به ما و دیگران خد مت می کند؛ یا کاری است که به ما و دیگران صدمه نمی زند.
درستکاری، مثل پی ساختمان است. ما چنانچه بخواهیم شخصیتمان ساختمان محکم و قابل اعتمادی داشته باشد، درستکاری برایمان اساسی می شود. اما درستکاری از چیزهای کوچک شروع می شود. ما گاهی در زند گی روزمره مان کارهای نادرستی می کنیم و فکر می کنیم اشکالی ندارد. اما پایبندی به اصول اخلاقی ربطی به کوچکی یا بزرگی کار ندارد. دروغ، دروغ است چه دروغ کوچک مصلحتی باشد چه دروغ بزرگ. دزدی، دزدی است چه یک تومان چه یک میلیون تومان. وقتی می گویند: تخم مرغ دزد شتر دزد می شود به همین حقیقت اشاره می کنند. کج روی همیشه از چیزهای کوچک شروع می شود، و به تدریج بزرگ و بزرگ تر می شود تا این که ما را به وادی غریب و ناآشنایی می رساند که سرگردان و حیران نمی دانیم چطور و چرا به آن جا رسید یم.
بیشتر ما وقتی کار نادرستی می کنیم در دلمان این را احساس می کنیم و احساس ناراحتی می کنیم، اما با مغزمان ده ها دلیل می آوریم تا کارمان را توجیه کنیم و به خود مان “ثابت”کنیم که اشکالی ندارد، و به این ترتیب مشکل را سریع “حل”می کنیم و “پیش”می رویم.
اما با عد م درستکاری هیچ چیزی حل نمی شود و در نهایت هیچ پیشرفتی صورت نمی گیرد. برعکس، از آن جا که ارکان شخصیت سالم بر درستکاری استوار است، با هر عمل کوچک نادرستی که انجام می د هیم ترک کوچکی در ساختمان شخصیتمان ایجاد می شود. به مرور زمان این ترک های کوچک به هم می پیوندند و شکاف بزرگی ایجاد می کنند که جلوی پیشرویمان را می گیرد و در نهایت باعث سقوط مان می شود.
واقعیت این است که بدون درستکاری، هیچ موفقیت حقیقی ای در کار نیست. شاید چند صباحی بتوانیم با نادیده گرفتن این قانون طلایی کارمان را جلو ببریم اما در نهایت به بن بست می رسیم و برای هزارمین بار به ما ثابت می شود که بار کج به منزل نمی رسد.
حفظ درستکاری مستلزم توجه مدام و هشیاری همیشگی است. مد یر شرکت موفقی گفته:”من همیشه سعی کرده ام با این قاعده ساده زند گی کنم که: کاری نکن که اگر خبرش را فردا در روزنامه ها خواندی ناراحت شوی.”این معیار خوبی برای همه ماست تا به آن پایبند بمانیم. اما درستکاری حقیقی از این فراتر می رود. درستکاری حقیقی درونی است، یعنی حتی اگر روزنامه ای نباشد که خبری را چاپ کند، و پلیسی نباشد که قانون را اجرا کند، و اصلا کسی نباشد که قانون را اجرا کند، و اصلا کسی نباشد که ما موقع کارهایمان ببیند، باز هم درستکار می مانیم.
بسیاری از ما آد م ها وقتی کار نادرستی می کنیم علتش این نیست که آدم بدی هستیم بلکه علتش چند تصور اشتباه و دید کوتاه ماست:
1-ما تصور می کنیم کارمان به کسی صد مه نمی زند، در حالی که می زند-اول به خودمان بعد به دیگران.
2-تصور می کنیم کسی نمی بیند، در حالی که می بیند-اول خدا، بعد هم البته دیگران.
3-با دید کوتاه مان فکر می کنیم فعلا مشکلمان را حل کرده ایم، در حالی که در بلند مدت مشکلات بزرگ تری برای خود مان خلق می کنیم.
گاهی هم به این علت اصل درستکاری را زیر پا می گذاریم که تصور می کنیم می توانیم در شرایط مختلف به روش های مختلفی عمل کنیم. جایی خواند م که ناخدای کشتی بزرگی درتاریکی شب نوری دید که ظاهرا متعلق به کشتی دیگری در سمت مقابل بود. ناخدا پیام فرستاد که “لطفا تغییر مسیر د هید” بلافاصله پیام آمد که “شما تغییر مسیر بد هید” ناخدا دوباره پیام فرستاد که “تغییر مسیر بد هید “باز پیام آمد که “شما تغییر مسیر بد هید “این بار ناخدا با عصبانیت پیغام داد که “من ناخدای کشتی بزرگ هستم و می گویم فروا تغییر مسیر بد هید” پیام آمد که “من فانوس دریایی هستم”.آری، اصول مثل فانوس دریایی هستند. آنها تکان نمی خورند. ما نمی توانیم آنها را بشکنیم، مگر این که اول خود مان را بشکنیم. وقتی قوانین ابدی معنوی را زیرپا می گذاریم، خود مان له می شویم.
درستکاری با تصمیم آگاهانه آغاز می شود. ما هر روز و هر لحظه با این انتخاب مواجهیم که راه راست را انتخاب کنیم یا راه نادرست را.راه موفقیت همان راه باریک درست در دو راهی جاده است. هر روز ده ها راه پیش روی ما قرار می گیرد که برخی از آنها آکند ه از دام های سمی خوش ظاهر و پرزرق و برق است. ما تنها با هشیاری ناشی از پایبندی عمیق درونی به درستکاری، می توانیم از افتاد ن در این دام ها اجتناب کنیم.
نادرستی، درهای امکانات و فرصت ها را به روی ما می بندد و روز به روز محدود ترمان می کند. درستکاری درهای موفقیت مدام و حقیقی را به روی ما باز می کند. نام د یگر درستکاری، آزادی است.
تمرین
گفته اند یکی از بهترین مواقعی که می توانی آد م ها را بشناسی مواقعی است که رییس مرخصی است. یا وقتی آد م ها فکر می کنند کسی متوجه کارشان نیست آنها را تماشا کنی.این هفته ببین:
1-وقتی رییس در مرخصی است همان طور کار می کنی که باید بکنی؟ یا وقتی پدر و مادرت نیستند؟ یا وقتی بچه هایت نمی بینند؟ یا وقتی زنت یا شوهرت با تو نیست؟
2-آیا در جمع همان آد می هستی که در خلوت؟
3-اگر سودی برایت نداشته باشد آیا باز هم رفتار خوبی با دیگران داری؟
4-تمرین کن و هر روز هفته یک دروغ کوچک “بی ضرر” را حذف کن.
5-ببین آیا معیار ثابتی برای پایبندی به قوانینی معنوی داری یا طبق شرایط تصمیم می گیری؟
بدان که تک تک اعمال ما از کوچک و بزرگ به سوی ما باز می گردند و ما همیشه به نحوی بهای نقض قوانین ابدی معنوی را می پردازیم. این هفته تصمیم بگیر که با درستی بیشتری عمل کنی. درستکاری احساس خوبی می دهد و همین احساس خوب است که باعث موفقیت می شود.
موفقیت در پایبندی به درستکاری است.
منبع:موفقیت 192