سخت است، اما باید از تو دست بردارم

سخت است، اما باید از تو دست بردارم

 

زندگی بعد از مرگ فرزند

زن جوان از عمق حنجره فریاد برمی آورد. صدایش تا دور دست ها شنیده می شود. هراز چند گاهی از حال می رود، دوباره به هوش می آید و ضجه زدن را از سر می گیرد. در جای جای صورتش رد خراش دیده می شود کمی آرامتر می شود چیزی مثل لالایی زیر لب زمزمه می کند و دوباره بغضش می ترکد… غم از چهره ی مرد می بارد. زن جوان شروع به فریاد زدن می کند :« می خواهم تا ابد اینجا بنشینم.» او پاره ی جگرش فرزندش را از دست داده است. آیا می تواند با این واقعه ی دردناک یا به عبارتی فاجعه کنار بیاید؟
غم از دست دادن فرزند بسیار بزرگ است و در ایران شاید بیشترین نمره از نظر میزان دریافت استرس را دارد. به عبارت دیگر، بیشترین فشار روانی است که به فرد در طول زندگی وارد می شود. این مقاله قصد دارد به راهکارهایی درارتباط با کنار آمدن با سوگ از دست دادن فرزند بپردازد. چند روز اول مرگ فرزند، روزهای سخت و پرفشاری است. اطرافیان گریه می کنند و سعی در آرام کردن و تسلی دادن به یکدیگر دارند. بر این اساس افراد در مقابل هم موضع گیری های متفاوتی می کنند. بعضی ها غمگین می شوند. بعضی دیگر نگران یا بعضی ها به شدت می ترسند، شوکه می شوند. گیجی و سر درگمی یا به هم ریختگی ذهنی، فاصله گیری از اجتماع، احساس پوچی، بی پناهی و خالی شدن از درون از جمله حالاتی است که بعد از مرگ فرزندان درافراد تجلی می کنند.

لحظه اول

آن چیزی که در لحظه ی اول مرگ فرزند بر ذهن اطرافیان مستولی می شود، این تصور است که افراد فکر می کنند دیگر نمی توانند به زندگی ادامه دهند. به اعتقاد بسیاری این واکنش بسیار طبیعی است. اما از سوی دیگر باید زندگی کرد و با این مساله کنار آمد. در این مواقع کارشناسان روانشناسی معتقدند که می توان از رفتار کسانی که درموقعیت مشابه شما قرار گرفته بودند و توانستند خودشان را خوب حفظ کنند الگو برداری کنید و کاری را بکنید که احتمال موفقیت تان در آن بیشتر است.

واکنش مادر با پدر فرق دارد

درک تفاوت غصه خوردن در زن ها و مردها موجب می شود فکر نکنیم یکی از والدین کمتر یا بیشتر از دیگری رنج می کشد و غصه می خورد. بلکه هر دو از مرگ پاره تن خود رنج می برند و روز به روز تحلیل می روند. روانشناسان در زمانی که یکی از پدر و مادر، داغدار فرزندشان هستند توصیه می کنند که همسران در چنین شرایطی از هم انتظار نداشته باشند، فکر هم را بخوانند و به عبارت دیگرهمسران با خود این طور اندیشه کنند که «او نمی داند شما به چه چیزی احتیاج دارید، مگراین که خودتان به او بگویید.» هر کدام باید احساسات دیگری را بپذیرد و این احساسات را معقول و موجه بدانید حتی اگر آنها را به تمامی درک کنید.

راهی برای بازگشت به زندگی

به طور معمول در مراسم سوگواری برای فرزند، اطرافیان به فرد داغ دیده القا می کنند که کمتر گریه کند و زیاد خود را اذیت نکند، در صورتی که به باور روانشناسان یکی از راه های بازگشت افراد به زندگی عادی تخلیه ی احساسات و تأملات روحی است. شخص داغ دیده باید احساسات خود را بروز دهد و به جای نگه داشتن بغض در گلو، آزادانه اشک بریزد. از آنجا که در جامعه ی ما ابراز احساسات برای زنان آسان تر است، بنابراین فایق آمدن برغم و اندوه ناشی از مرگ به خصوص برای مردان دشوارتر است. روانشناسان راهکارهای مختلفی را برای تسکین فرد داغ دیده موثر می دانند. به عنوان مثال معتقدند به فرد داغ دیده اجازه دهید هرچه قدر که دوست دارد گریه کند. همچنین باید به فرد داغ دیده این گونه القا شود که بازگشت به زندگی طبیعی به این معنا نیست که فرزند از دست رفته را فراموش کند. به او یادآوری کنید که عشق به او در وجودش است. پس اصلاً مهم نیست دیگران چه می گویند. تا زمانی که فرد تمایل دارد، در مورد موقعیت موجود و مرگ عزیزش با او صحبت کنید. تن صدای تان آرام و با محبت باشد. به فرد نشان دهید که برایتان مهم است و به او توجه می کنید. از تجارب مشابهی که در زندگی داشته اید، احساسات غم و اندوه خود را برایش تعریف کنید. خانواده و مخصوصاً دوستان بسیار نزدیک در تسکین غم های پدر و مادر داغ دیده تاثیر بسیار سودمندی دارند، چرا که گاهی اوقات افراد ترجیح می دهند که با دوستان قدیمی و نزدیک خود درددل کنند. صبر و تحمل کمک می کند این فرایند آسان تر بگذرد و اجازه بروز احساسات بدون قضاوت کردن درباره آنها کلید رهایی از اندوه است.

مرحله واکنش به مرگ فرزند

غم و اندوه پس از مرگ عزیزان شامل مراحل زیر می شود:
1- انکار و ناباوری: درابتدا پذیرش مرگ عزیز بسیار مشکل است. فرد فکر می کند که این اتفاق تلخ و دردناک برای او روی نداده است و یا خواب می بیند و اصلاً آن را باور نمی کند.
2- خشم: در این مرحله فرد از خود می پرسد: «چرا من؟» فرد از تلخی و بی عدالتی در تقدیر مرگ عصبانی است، از این رو رفتار تند و خشنی با دیگران دارد.
3- معامله: فرد حاضراست هرچه را که دارد ببخشد تا عزیز از دست رفته اش بازگردد و زندگی اش را به روال سابق برگرداند.
4- گناه: فرد دچارعذاب وجدان و گناه می شود و احساس می کند درحق عزیز خود کوتاهی کرده است.
5- افسردگی: فرد غمگین و گوشه گیر می شود و نوسانات خلقی در رفتارش مشاهده می شود ولی با گذشت زمان به تدریج به روال عادی بازمی گردد و فعالیت اجتماعی خود را از سر می گیرد.
6- تنهایی: در پی مرگ عزیز و تغییرات زندگی، فرد احساس تنهایی و ترس می کند.
7- پذیرش: پذیرش مرگ به معنای بازگشت فرد به شادی نیست، بلکه فرد به مرحله سازگاری و رویارویی با واقعیت می رسد. او به تدریج می پذیرد به زندگی خود بدون حضور عزیز از دست رفته ادامه دهد.
8- پایان اندوه: زمان کاملاً مشخصی برای پایان اندوه وجود ندارد و این مرحله در افراد متفاوت است. به گفته ی کارشناسان معمولاً این مرحله یک سال به طول می انجامد. البته این امر به رابطه ی فرد با عزیزان از دست رفته، حمایت اطرافیان و عوامل فردی بستگی دارد.
9- امید و بازگشت به زندگی: فرد به مرحله یی می رسد با یادآوری خاطرات عزیز خود، کمتر ناراحت می شود. به آینده چشم می دوزد و امیدواراست. البته مراحل پس از مرگ عزیزان بسته به فرهنگ های مختلف تفاوت می کند.
منبع: نشریه 7 روز زندگی، شماره 117

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید