معیار حق‌گویی (۳)

معیار حق‌گویی (۳)

وَ ألبِسْنِی زِینَهَ المُتّقینَ فی… َالقَولِ بِالحَقِّ وَ إن عَزّ‌.[۱]

در تبیین این فراز نورانی از دعای مکارم الاخلاق که بر اساس آن گفتن سخن حق اگر چه سخت باشد از زینت‌های اهل تقوا است، گفتیم حق‌گویی در صورتی ارزش دارد که حقیقتاً حق‌گویی باشد، یعنی مبتنی بر حق‌شناسی باشد ، نه بر اساس جهل مرکب .

مهم‌ترین معیار حق‌شناسی، عقل است. روایات متعددی در این زمینه از اهل‌بیت (علیهم السّلام) رسیده است.

در روایتی از امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) آمده است که می‌فرماید:

العَقلُ‌ رَسولُ‌ الحَقِ‌ [۲] .

عقل فرستاده حق است.

به این معنا که عقل انسان از جانب خدا برای شناخت حق، پیام‌آور است.

مرحوم کلینی در کافی، از امام صادق (علیه السّلام) چنین نقل می‌کند:

حُجَّهُ اللّهِ‌ عَلَى‌ العِبادِ النَّبِیُّ، وَالحُجَّهُ فیما بَینَ العِبادِ وبَینَ اللّهِ العَقلُ.[۳]

حجّت خداوند بر بندگان، پیامبر است و حجّت میان بندگان و خداوند، خرد است.

یعنی انسان تا چیزی را عقل او تشخیص نداده است، برایش حجت نیست، حتی پیامبر را باید عقل تشخیص بدهد، معجزات پیامبران را عقل تشخیص می‌دهد.

از امام کاظم (علیه السّلام) نیز روایت شده که طبق نقل فرمود:

إنَّ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَینِ: حُجَّهً ظاهِرَهً وحُجَّهً باطِنَهً، فَأَمَّا الظّاهِرَهُ فَالرُّسُلُ وَالأَنبِیاءُ وَالأَئِمَّهُ علیهم السلام، و أمَّا الباطِنَهُ فَالعُقولُ.[۴]

خداوند، دو حجّت بر مردم دارد: حجّت آشکار و حجّت پنهان. حجّت آشکار، رسولان، پیامبران و امامان‌اند، و حجّت پنهان، خردهایند.

همچنین در روایت جالبی از امام علی (علیه السّلام) چنین رسیده است:

العَقلُ‌ شَرعٌ‌ مِن‌ داخِلٍ، وَ الشَّرعُ عَقلٌ مِن خارِجٍ. [۵]

عقل، شریعتى درونى است و شریعت، خِردى بیرونى.

نکته مهمی که در این روایت وجود دارد این است که دین همان مقتضای عقل است. پس اگر عقل انسان حجت نباشد، دین هم حجت نیست.


[۱] الصحیفه السجّادیّه، الدعاء ۲۰.
[۲] غرر الحکم، تمیمی آمدی، ح۲۷۲.
[۳] الکافی، شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵.
[۴] الکافی، شیخ کلینی، ج۱، ص۱۶.
[۵] مجمع البحرین، طریحی، ج۲، ص۱۲۴۹.

منبع : پایگاه آیت الله ری شهری

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید