نامه‌های منسوب به پولس

نامه‌های منسوب به پولس

نویسنده: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

مقدمه: زندگی، اندیشه‌ها و فعالیت‌های پولس
در سنت مسیحی از مجموع 27 کتاب موجود در مجموعه‌ی عهد جدید 13 نامه [رساله] به پولس منسوب بوده و نیز درباره‌ی انتساب نامه چهاردهم اختلاف بوده است. قبل از پرداختن به بحث درباره‌ی هر یک از این نامه‌ها باید اشاره‌ای کوتاه به زندگی و شخصیت پولس داشته باشیم.
نویسنده‌ای مسیحی در مقاله‌ای که درباره‌ی این شخصیت نوشته، چنین آغاز می‌کند:
پولس رسول مؤثر‌ترین مبلغ مسیحیت اولیه و نخستین الهیدان کلیسا بود. گاهی او «مؤسس دوم» مسیحیت خوانده می‌شود… بیش از یک چهارم نوشته‌های عهد جدید به او منسوب است. (1)
بنابراین پولس را باید یکی از مهم‌‌ترین شخصیت‌های عهد جدید به حساب آورد. تأثیر پولس بر مسیحیت به اندازه‌ای است که بسیاری آن را مؤسس دوم یا معمار دوم مسیحیت شمرده‌اند. گاهی گفته می‌شود که پولس نظام الهیاتی خاصی به وجود آورد که در سخنان عیسی اثری از آن نبود. (2) بنابراین نوشته‌های منسوب به پولس در عهد جدید اهمیت ویژه دارد.
1. منابع زندگی پولس
برای شناسایی او دو منبع بیشتر در اختیار نیست، یکی نامه‌های منسوب به خود او و دیگری کتاب اعمال رسولان که به شاگرد او، لوقا، منسوب است و البته گاهی گفته می‌شود که منبع اصلی همان نامه‌های خود اوست، چرا که درباره برخی از حوادث بین دو منبع اختلاف است و نویسنده منبع دوم به نظر می‌رسد که در برخی از موارد با نویسنده نامه‌ها اختلاف نظر داشته است. (3)
گفته می‌شود که این دو منبع با هدف دیگری نوشته شده و اینکه بتوانیم در آنها به شناخت دقیقی درباره‌ی زندگی و شخصیت پولس دست یابیم مشکل است. (4)
2. نام‌های او
نام عبری او «شائول» بود که به یونانی «سولس» تلفظ می‌شد. کتاب اعمال رسولان در باب‌های 7 تا 13، که در آن سخن از این شخص آغاز شده است، از همین نام استفاده می‌کند، اما در 13: 9 می‌گوید «شائول» [سولس] که همان پولس است» و از این پس بیشتر از نام پولس، که یونانی است، استفاده می‌کند. در نامه‌ها از همین نام پولس استفاده شده است. (5)
برخی احتمال داده‌اند از آنجا که کلمه‌ی «سولس» در یونانی به معنای «مرد خنثی» است، پولس که معروف به مردانگی و صلابت بوده، به عمد نام خود را تغییر داده است. (6)
3. پولس قبل از تغییر کیش
باب هفتم کتاب اعمال، پولس را جوانی معرفی می‌کند که کسانی که استیفان، از حواریان مسیح، را سنگسار کردند، لباس خود را پیش او گذاشتند (7: 58) و این شخص با قتل استیفان موافقت کرده بود (اعمال، 8: 1)، پس احتمالاً پولس در این زمان جوان یا نوجوانی بیش نبوده است. با اینکه درباره‌ی زمان تولد پولس سخنی نیست، اما از همین ماجرا حدس زده می‌شود که حدود سال 5 یا 10 میلادی متولد شده است.
او در خانواده‌ای یهودی از سبط بنیامین متولد شد (رومیان، 11: 1، فیلپیان، 3: 5). زادگاه او شهر طرسوس قیلیقیه، از بلاد رومی، بود (اعمال، 22: 3) و به همین جهت شهروند روم محسوب می‌شد (اعمال، 16: 37). او تحصیلات تکمیلی خود را در اورشلیم نزد عالم یهودی، غملائیل، گذرانده و تعلیم یهودی را به خوبی فرا گرفته بود (اعمال، 22: 3). وی حرفه‌ی خیمه‌دوزی را آموخته بود و از این راه کسب معاش می‌کرد (اعمال، 18: 3). و یک فریسی متشرع و پایبند بود (اعمال، 26: 5-6؛ فیلپیان، 3: 5) و به سنت یهودی تعصب داشت: «در دین یهود از اکثر همسالان خود سبقت می‌جستم و در تقالید اجداد خود به غایت غیور می‌بودم» (غلاطیان؛ 1: 14).
4. تغییر کیش پولس و مأموریت او
پولس از جوانی با دین جدید، یعنی مسیحیت، مبارزه می‌کرد (اعمال، 7: 58 و 8: 1) تا اینکه به شکنجه‌گر تمام عیار مسیحیان تبدیل شد (اعمال، 9: 1؛ غلاطیان، 1: 23 و…). او که عیسی مسیح را ندیده بود، چند سال پس از صعود او، نزد کاهن اعظم رفت و تقاضای معرفی‌نامه‌هایی به کنیسه‌های دمشق کرد تا رفته مسیحیانی که به آنجا گریخته‌اند، بازگرداند. به گفته‌ی کتاب اعمال رسولان در نزدیکی دمشق نوری از آسمان در اطراف او تابید. او به زمین افتاد و صدایی شنید که می‌گفت ای شائول، شائول، چرا بر من جفا می‌کنی؟ شائول پرسید «خداوندا تو کیستی؟ پاسخ آمد: «من عیسی مسیح هستم، همان کسی که تو بر او جفا می‌کنی، ولی برخیز و به شهر برو و در آنجا به تو گفته خواهد شد که چه باید بکنی» (اعمال، 9: 1-5). بدین ترتیب پولس تغییر کیش داد و شروع به ترویج مسیحیت کرد. سخن پولس در اینجا بعد از تغییر کیش این است که اولاً عیسی به او مأموریت داده و آن مأموریت این است که مسیحیت را به غیر یهودیان بشارت دهد، همان‌طور که مأموریت بشارت یهودیان به پطرس سپرده شده است.
سخن دوم او این بود که خود عیسی آنچه را که باید بداند به او تعلیم داده است و او هیچ تعلیمی از شاگردان عیسی نیافته است (غلاطیان، 1: 11-2: 10). اما از نامه‌های پولس بر می‌آید که او با حواریان عیسی نزاع سختی داشته است (برای نمونه ر.ک.: غلاطیان، 2: 11-16). (7)
5. فعالیت‌های پولس
پولس خود را رسول امت‌ها، یعنی غیر یهودیان که گاهی در نامه‌های پولس غیر مختونان خوانده می‌شوند، خواند. پس به این آغاز کرد که در امپراتوری روم به شهرهای مختلف سفر کند و به غیر یهودیان بشارت دهد. کتاب اعمال رسولان شرح سه مسافرت طولانی پولس را آورده است. او به شهرهای مختلف سفر و مردم را به مسیحیت دعوت می‌کرد و یا شاگردان خود را می‌فرستاد و به هر حال در شهرهای زیادی از امپراتوری روم کلیسای مسیحی تأسیس کرد. او در خلال این مسافرت‌ها برای مسیحیان شهرهای مختلف یا افراد خاص نامه‌هایی نوشته و در آنها تعالیم خود را بیان کرده است. از این نامه‌ها تعدادی در مجموعه‌ی عهد جدید رسمی موجود است. سیزده نامه در عهد جدید است که سنت مسیحی آنها را به پولس نسبت می‌دهد، هر چند دانشمندان جدید در انتساب برخی از آنها تردید کرده‌اند. نامه‌ی دیگری در مجموعه‌ی عهد جدید است که در میان خود سنت درباره‌ی انتساب آن به پولس اختلاف است و آن «نامه‌ی به عبرانیان» است. در این نامه‌ها مطالب متنوعی آمده است. از این نامه‌ها بر می‌آید که پولس مسیحیتی را تبلیغ و ترویج کرده که چه به لحاظ عقیدتی و چه به لحاظ عملی با تعالیم حواریان عیسی و از جمله پطرس، سازگاری نداشته است. سرانجام پولس در حدود سال 64 م. پس از اینکه چندین سال در رم زندانی بود به دست امپراتوری روم کشته شد. (8)
درباره‌ی نامه‌های پولس بحث‌های زیادی وجود دارد که به آن‌ها پرداخته خواهد شد.
1. نامه‌ی پولس به رومیان
الف) اهمیت و جایگاه
شکی نیست که پولس را باید مؤثر‌ترین و بحث‌انگیز‌ترین شخصیت تاریخ اندیشه‌ی مسیحی پس از عیسی به حساب آورد. حال باید گفت آنچه از اندیشه‌های پولس در دست داریم، منحصر در مطالبی است که در نامه‌های منسوب به او آمده است؛ اما در میان نامه‌های منسوب به پولس، بدون تردید، مهم‌‌ترین، تأثیرگذار‌ترین و بحث‌برانگیز‌ترین آنها همین نامه به رومیان بوده است. این نامه غنی‌‌ترین نوشته‌ی پولس به لحاظ عقیدتی است و اساس و پایه و زیرساخت نظام عقیدتی و الهیاتی پولس در آن نهفته است. تأثیر این نامه در تاریخ اندیشه‌ی مسیحی به اندازه‌ای بوده که برخی بر آن رفته‌اند تاریخ کل مسیحیت و این نامه یکی است. (9)
این نامه در دو مقطع مهم تاریخ مسیحیت، که هر دو مقطع نقطه‌ی عطف بوده‌اند، مهم‌‌ترین نقش را ایفا کرده و در واقع در مرکز بحث بوده است: یکی در قرن پنجم و نزاع بین پلاگیوس و آگوستین بر سر انسان و نجات و گناه اولیه و فیض ازلی و… و دومی در قرن شانزدهم و در نهضت اصلاح دین در مسائلی مانند عادل شمردگی به وسیله‌ی ایمان، فیض ازلی، نجات و… به هر حال در نزاع پروتستان و کاتولیک این نامه و شیوه‌ی برداشت و تفسیر آن بسیار بحث‌انگیز بوده است. (10)
علاوه بر این در نزاع یهودی – مسیحی نیز این نامه نقش ایفا کرده است و کسانی مانند مارکیون، که در واقع با اندیشه‌ی یهودی ستیز داشته‌اند، از این نامه استفاده کرده‌اند. (11)
این نوشته نه تنها در تاریخ الهیات مسیحی نقش اول را ایفا کرده، بلکه در تاریخ تفسیر متون مقدس مسیحی نیز بسیار مورد توجه بوده و کسانی مانند اریجن، یوحنای زرین دهان، پلاگیوس، اگوستین، آبیلارد، و توماس اکوئیناس به تفسیر آن پرداخته‌اند. (12)
ب) هدف نامه
مبحث اصلی این نامه بحث‌های عقیدتی است و بیشتر مفسران این نوشته را یک اثر عقیدتی و الهیاتی که به شکل و صورت یک نامه‌ی سرگشاده ارائه شده، به حساب آورده‌اند. هر چند نمی‌توان این نوشته را خلاصه‌ی نظام الهیات پولسی به حساب آورد، چرا که برخی از محورها را دربر ندارد، اما می‌توان گفت سخن اصلی و زیربنایی او، یعنی انسان و نجات، را دربر دارد.
پرسش مهم مطرح این است که چرا پولس این نامه را برای اهالی رم نوشته است؟ نکته قابل توجه در اینجا این است که نامه‌های دیگر پولس مانند غلاطیان و قرنتیان برای کسانی نوشته شده که پولس با آنان آشنایی داشته و خود او کلیسای آن شهرها را تأسیس کرده است و او با توجه به مشکلاتی که پیش می‌آمد و یا پرسش‌هایی که مطرح می‌شد برای آنان نامه می‌نوشت و مشکل را حل می‌کرد؛ اما کلیسای رم را پولس تأسیس نکرده و اساساً به رم نرفته بود. کلیسای رم را اشخاص دیگر، و شاید مسافرانی که در جاهای دیگر با مسیحیت آشنا شده بودند، تأسیس کردند. چرا پولس شهر رم را انتخاب کرده و این نامه را برای آنان نوشته است؟ نظریات بسیار زیادی در این باره وجود دارد. آیا او از این جهت شهر رم را برگزیده که او خود را رسول امت‌ها می‌دانست و می‌خواست اساسی‌‌ترین بخش تعالیم خود را به آنجا برساند؟ آیا از آنجا که کلیسای رم را او تأسیس نکرده بود و اندیشه‌های یهودی در آن نفوذ داشت، می‌خواست با این نامه اندیشه‌های مسیحیت رایج در آن منطقه را اصلاح کند؟ آیا او می‌خواست در اهداف و سفرهای خود از رومیان، به عنوان ساکنان مرکز کمک بگیرد؟ یا… هر یک از این نظریات مؤیداتی دارند. (13)
ج) وثاقت نامه
در اینکه نویسنده‌ی این نامه پولس است کمتر کسی تردید کرده است و دانشمندان قدیم و جدید همه انتساب این نامه را به پولس قبول دارند و در واقع هیچ یک از نامه‌های پولس به این اندازه از این جهت بدون بحث و سؤال نبوده است. با این حال گاهی به دو نکته اشاره می‌شود. این دو نکته نه درباره‌ی وثاقت نامه، بلکه درباره‌ی وحدت و یکپارچگی آن است. نکته‌ی اول این است که در پایان باب پانزدهم گویا رساله خاتمه یافته و بنابراین باب شانزدهم الحاقی است. علاوه بر این در باب شانزدهم نویسنده برای کسانی خاص سلام رسانیده و به گونه‌ای سخن گفته که گویا با افرادی در رم آشنایی دارد. در حالی کهن پولس به رم نرفته بود. کسانی در اینکه باب شانزدهم جزو رساله باشد تردید کرده‌اند. (14)
نکته‌ی دیگر اینکه در برخی از نسخه‌های خطی دو شماره‌ی آخر باب شانزدهم را، که به خداحافظی و دعای پایان‌نامه اختصاص دارد، در پایان باب چهاردهم آورده‌اند و برخی دیگر هم در پایان باب چهاردهم و شانزدهم آورده‌اند. با این حال در همه‌ی دست‌نوشته‌ها باب‌های پانزده و شانزدهم آورده شده است. این نکته نیز گاهی یکپارچگی نامه را زیر سؤال برده است. (15)
د) زمان و مکان نگارش نامه
با اینکه گفته می‌شود در تاریخ دقیق نگارش این نامه اختلاف شده، اما گویا همه قبول دارند که آن بین سال‌های 55 تا 58 م. نوشته شده و برخی می‌گویند سال 57 نوشته شده و در سال 58 فرستاده شده است؛ (16) اما غالباً بر آن‌اند که این نامه در قرنتس نوشته شده و آن در زمانی بوده که پولس سه ماه در آنجا در اواخر 56 و اوایل 57 م. توقف داشته است (اعمال، 20: 3). (17)
ه‍) ساختار محتوایی
درباره‌ی اینکه محتوای نامه پولس به رومیان چگونه دسته‌بندی شود، هر یک از نویسندگان چارچوب و طرحی خاص ارائه داده‌اند؛ (18) اما در این میان یک طرح مناسب‌تر به نظر رسید. مطابق این طرح، این نامه از یک مقدمه و دو مبحث اصلی عقیدتی و اخلاقی و یک خاتمه تشکیل شده است (19):
1. مقدمه (1: 1-17)
پس از سلام و احترام متعارف پولس خود را رسول امت‌ها معرفی می‌کند (1: 1-7) و خدا را به خاطر ایمان کلیسای رم شکر می‌کند و اشتیاق خود را برای دیدار از آن اظهار می‌دارد (1: 8-15). سپس موضوع سخن خود را که «بشارت عادل شمرده شدن به وسیله‌ی ایمان» است، بیان می‌کند (1: 16-17).
2. بخش عقیدتی (1: 18-11: 36)
در این بخش چگونگی نجات انسان، که در واقع انتقال انسان از غضب الهی به عدالت اوست، و تنها به وسیله‌ی ایمان به انجیل یا بشارت یا پیمان جدید حاصل می‌شود، یبان شده است.
الف) از غضب خداوند تا عدالت او (1: 18-4: 26)
ظهور غضب خداوند.
– بر امت‌ها (1: 18-32) که خدا را نمی‌پرستند و شاکر او نیستند. خواسته‌های خدا را ترک کرده‌اند. آنان می‌توانند با تأمل در خلقت خدا را بیابند، ولی چنین نمی‌کنند. به همین جهت غرق در گناه هستند.
– و بر یهودیان (2: 1-3: 20) که شریعت را می‌شناسند و بر ختنه تأکید می‌کنند، اما از نجات دورند، پس مانند بقیه مردم هستند؛ ولی بین امت‌ها کسانی هستند که شریعت خداوند را که بر قلب‌های آنان مکتوب است رعایت می‌کنند، آنان نظام شریعت را نمی‌شناسند، ولی برحسب نظام روح زندگی می‌کنند. پس کل انسان‌ها خطاکارند و مستحق عذاب الهی هستند.
ولی عدالت خداوند نیز ظاهر شده است.
– عدالت نجات‌بخش به واسطه‌ی کشته شدن فداگونه‌ی عیسی به همه‌ی مؤمنین، و نه به غیر آنان، عطا شده است (3: 21-31).
– و کتاب مقدس با این سخن در تعارض نیست بلکه آن را تأیید می‌کند. ماجرای ابراهیم این مطلب را می‌رساند. به قدرت خدا ایمان او برای او عدالت محسوب شد. به همین جهت او پدر همه‌ی مؤمنین است (4: 1-15).
– عیسی برای همه‌ی انسان‌ها آمده و همه باید به او ایمان آورند و با این ایمان نظام شریعت جای خود را به نظام روح داده است. شریعت ایمان جایگزین شریعت عمل شده است (5: 1-8: 39).
ب) از مرگ تا زندگی (5: 1-238)
– ما با ایمان به نعمت می‌رسیم، چون خدا، با فرستادن پسرش، ما را با خود آشتی داد و محبت نسبت به روح خودش را به ما ارزانی داشت (5: 1-11).
بدین سبب، همان‌طور که آدم گناه و مرگ را وارد جهان کرد، مسیح، آدم جدید، نعمت و عدالت و زندگی را آورد (5: 12-21).
– مسیحیان در مرگ مسیح تعمید می‌گیرند پس از گناه می‌میرند و دیگر زیر سلطه گناه قرار نمی‌گیرند. پس به واسطه‌ی مسیح به حیات جدیدی می‌رسند که در واقع مشارکت در رستاخیز و زنده شدن دوباره‌ی اوست (6: 1-11). آنان از گناه آزاد شده‌اند پس بر آنان واجب است که در اطاعت خداوند زندگی کنند و این آنان را به قداست و زندگی جاودانه رهنمون می‌شود (6: 12-23).
ج) از نظام شریعت تا نظام روح (7: 1-8: 39)
– مسیح با مرگ خود ما را از نظام شریعت آزاد کرد (7: 1-6)، اما این امر این واقعیت را که شریعت صالح و مقدس و روحانی است از بین نمی‌برد، اما اراده و عقل نمی‌توانند شریعت را بدون خطا مراعات کنند: شریعت گناه را زیاد کرد و گناه به مرگ منتهی می‌شود (7: 7-25).
– اما خدا گناه را با جسد مسیح محکوم کرد تا مسیحیان بتوانند بر طبق روح زندگی کنند و از سلطه‌ی گناه آزاد شوند و خواسته‌های شریعت را انجام دهند و به امید به زندگی و قیام از مرگ دست یابند (8: 1-11). آنان به وسیله‌ی روح، فرزندان خدا می‌شوند و همراه مسیح وارث او می‌گردند (8: 12-17). پس به امیدی نائل می‌شوند که در واقع امید کل مخلوقات است. و به هنگام برخاستن جسدها پسرخواندگی ما به دست خدا کامل می‌گردد (8: 18-30). پولس می‌گوید در راه این ایمان نجات‌بخش هیچ چیز نمی‌تواند و نباید مانع شود (8: 31-39).
د) بنی‌اسرائیل و برنامه‌ی نجات (9: 1-11: 36)
بنی‌اسرائیل موقتاً عیسی را رد کرده‌اند، اما رد آنان مانعی در برابر شمول برنامه‌ی نجات نیست.
* قوم برگزیده ایمان نیاورده‌اند (9: 1-33).
– موضعی که بنی‌اسرائیل در برابر انجیل گرفتند پولس را بسیار غمگین می‌کند و او امتیازاتی را که به قوم داده شده یادآوری می‌کند (9: 1-5)؛ اما از میان بنی‌اسرائیل اکثریت از ناحیه جسم فرزند ابراهیم هستند و تعداد اندکی از طریق وعده فرزند او هستند. و خدا هر که را بخواهد برای نجات برمی‌گزیند، چه اسرائیلی و چه غیر اسرائیلی و کسی حق ندارد به خدا اعتراض کند که چرا چنین کردی (9: 6-33).
* قوم برگزیده نسبت به عدالت خدا معرفت ندارند، پس آنان عذری ندارند (10: 1-21).
– یهود در پی عدالت خود هستند، اما نسبت به عدالت خدا که مسیح را هدف شریعت قرار داده معرفت ندارند (10: 1-4)، اما کتاب مقدس نجات را در گرو ایمان قرار داده است. موسی عدالت شریعت را بیان کرده و گفته هر که به شریعت عمل کند در آن خواهد زیست، اما عیسی شریعت ایمان را آورده است (10: 5-13).
– یهود در جستجوی خدا نیستند با اینکه صدای مبشرین همه جا رسیده است، پس عذری ندارند (10: 14-21).
* برنامه‌ی خدا و آینده‌ی قوم بنی‌اسرائیل (11: 1-36).
– خدا قوم خود را رد نکرده بلکه از میان آن قوم گنهکار عده‌ای را برگزیده که البته این از طریق فیض الهی است و نه عمل انسان (11: 1-10).
– اما سقوط و لغزش بنی‌اسرائیل باعث نجات امت‌ها، که من رسول آنان هستم، شد. اما وقتی سقوط آنان باعث نجات دیگران شد بازگشت ایشان چه نتیجه‌ای خواهد داشت؟ چیزی جز بازگشت از مرگ به زندگی در پی خواهد داشت (11: 11-15).
– امت‌ها شاخه‌ی زیتون هستند و قوم اسرائیل ریشه‌ی آن. هر چند قوم امروز نافرمان است، اما امت‌ها نباید مغرور شوند چون به هر حال قوم به خاطر اجداد خود محبوب‌اند و خدا به آنان رحم خواهد کرد. چون خدا همه را نافرمان می‌کند تا به همه رحم کند (11: 16-32).
– حکمت و علم خداوند چقدر خارج از درک است و کسی رأی خدا را نمی‌داند زیرا که از او و به او و تا او همه چیز است و او را تا ابد الاباد جلال باد، آمین (11: 33-36).
3. بخش اخلاقی (12: 1-15: 13)
بخش اخلاقی به بخش قبلی مرتبط است و در واقع نتیجه‌ی آن است.
مقدمه: تطبیق اصول بر زندگی اخلاقی مسیحی (12: 1-2)
«ای ایمان‌داران عزیز، در مقابل این لطف و رحمت خدا، استدعا می‌کنم که بدن‌های خود را مانند قربانی زنده و مقدس به او تقدیم کنید، زیرا این است قربانی که مورد پسند اوست. رفتار و کردار و شیوه‌ی زندگی مردم دنیا را تقلید نکنید، بلکه بگذارید خدا افکار و طرز فکرتان را دگرگون کند تا به انسانی جدید تبدیل شوید. آنگاه قادر خواهید شد اراده‌ی خدا را درک کرده، آنچه را که خوب و کامل و مورد پسند اوست، کشف کنید» (12: 1-2).
* دستورات اخلاقی فردی و اجتماعی (12: 3-21).
در این بخش دستورات اخلاقی زیادی از قبیل همکاری اجتماعی و کلیسایی، محبت بی‌ریا، بخشش خطای دیگران، تواضع، صلح‌طلبی، نیکی در مقابل بدی و… داده شده است.
موضع مؤمنان در مقابل قدرت‌های دنیوی (13: 1-7).
قدرت‌های دنیوی همه از طرف خدا هستند و باید تسلیم آنان شد و به آنان باج و خراج داد و هر که در مقابل آنان مقاومت کند در مقابل خدا مقاومت کرده است.
* دستورات اخلاقی اجتماعی (13: 8-14).
دستور به محبت (همسایه خود را چون خود محبت نما) سایر دستورات مانند قتل مکن، زنا مکن، شهادت دروغ مده، طمع مورز و هر دستور دیگری را شامل می‌شود. پس محبت اصل و تکمیل شریعت است (8-10).
پیوند امور اخلاقی با آخرت‌شناسی و دستور به تقلید از مسیح (11-14).
* تسامح در احکام فقهی و مراعات دیگران (14: 1-15: 13).
نسبت به همدیگر در مسائل دینی سخت نگیرید. همه چیز پاک و حلال است. به اعتقاد شخص بستگی دارد که چه چیز را بخورد و چه چیز را نخورد. نسبت به همدیگر حکم به بی‌دینی نکنید. ملکوت خدا خوردن و آشامیدن نیست که با آن انسان‌ها را بسنجید؛ البته مراعات حال همدیگر را بکنید و نزد همدیگر چیزی که او را اذیت می‌کند مخورید. همدیگر را تحمل کنید چنان که مسیح ما را تحمل کرد. بدینسان مختونان و غیر مختونان در کنار هم خدا را تمجید می‌کنند.
4. خاتمه (15: 14-16-27)
هدف از نامه و برنامه‌ی پولس (15: 14-33)
پولس در پایان علت نامه نوشتن خود را، ضمن عذرخواهی،‌ رسول امت‌ها بودن خود بیان می‌کند. او به فعالیت‌های خود اشاره می‌کند و می‌گوید در مسیر خود به اسپانیاه به رم خواهم آمد (15: 14: 33).
توصیه و سلام (16: 1-26).
پولس نسبت به برخی توصیه می‌کند و به برخی سلام می‌رساند. و از کسانی که همراه او هستند سلام نقل می‌کند. و در پایان خداحافظی می‌کند و سرّ نجات امت‌ها را که مکشوف شده یادآوری کرده، خدا را به خاطر آن شکر می‌کند. (16: 1-26) و در ضمن خطر یهودیان را که باعث دو دستگی می‌شوند گوشزد می‌کند (16: 17-20).
2. دو نامه‌ی پولس به قرنتیان
مقدمه: شهر قرنتس و کلیسای آن
قرنتس شهری بندری بین دو دریای اژه و آدریاتیک بود و از دو جهت شرق و غرب موقعیت بندری داشت. این شهر در سال 146 ق. م. از سوی رومی‌ها سوزانده شد و اهالی آن کشته یا پراکنده شدند. قیصر روم در سال 46 ق. م. این شهر را بازسازی کرد و مرکز استان اخائیه شد. هنگامی که شهر بازسازی شد اقوام متعددی، از جمله یهودیان، به این شهر آمدند و بنابراین بافت و ترکیب جمعیت شهر یکدست نبود. از آنجا که شهر موقعیت تجاری ویژه‌ای داشت ساکنان آن به ثروت زیادی دست یافتند و این باعث فرهنگی خاص گردید. همه چیز جنبه‌ی افراطی داشت و از جمله فساد اخلاقی و جنسی در این شهر بسیار زیاد بود، به گونه‌ای که از این جهت در کل منطقه نمونه بود و حتی در میان مشرکان ضرب‌المثل شده بود. (20)
به گفته‌ی کتاب اعمال رسولان، باب هجدهم، پولس در سفر تبلیغی دوم خود، وارد شهر قرنتس (حدود 50 یا 51 م.) شد. در آنجا با زوجی یهودی، اَکیلا و همسرش ثرِسکِلَّه، که از رم رانده شده بود، و شغل آنان نیز مانند پولس خیمه‌دوزی بود، آشنا شد و به همکاری با آنان پرداخت. پولس مدت یک سال و نیم در این شهر اقامت کرد و ظاهراً با مشکلات زیادی روبه رو بوده و حتی محاکمه شده است. به هر حال او توانست در همین مدت کلیسای این شهر را تأسیس کند و عده‌ای از یهودیان و یونانیان در آن شهر وضعیت عجیبی داشت، به سلک پولس در آمدند؛ اما از نامه‌نگاری پولس بر می‌آید که این کلیسا چندان پایدار و مورد رضایت پولس نبوده است. در عهد جدید دو نامه به پولس منسوب است که آنها را برای اهالی قرنتس نوشته و البته از نامه‌ی اول به قرنتیان (5: 9) بر می‌آید که قبل از آن نامه‌ی دیگری به اهالی این شهر نوشته که البته مفقود شده است. ظاهراً پولس در نامه‌ای که مفقود شده که در واقع نامه‌ی اول بوده، و نامه‌ی اول موجود، به وضعیت نابسامان کلیسای قرنتس و خبرهای ناگواری که درباره‌ی اختلاف در آن کلیسا و فساد همه جانبه‌ی آن، و در رأس آنها فساد جنسی، به او رسیده بود پرداخته است. در نامه‌ی دوم موجود پولس سعی می‌کند در رابطه با اتهاماتی که در آن شهر به او زده شده دفاع کند. البته گاهی گفته شده است که پولس چهار نامه به اهالی قرنتس نوشته و قبل از نامه دوم موجود نیز نامه‌ای نوشته که مفقود شده است به این نامه در نامه‌ی دوم (2: 3-4) اشاره شده است. از آنجا که پولس در نامه‌ی اول خود دو بار به نام پطرس [کیفا] اشاره کرده (1: 12 و 9: 5)، مسیحیان آن شهر با پطرس نیز آشنا بوده و به احتمال زیاد پطرس نیز به آن شهر رفته یا با اهالی آنجا تماس داشته است. (21)
نامه‌ی اول پولس به قرنتیان
الف) وثاقت نامه
در ابتدای این نامه آمده است که: «از طرف من، «پولس»، که به خواست خدا انتخاب شده‌ام تا رسول عیسی مسیح باشم، و از طرف برادر ما «سوستانیس»، به شما مسیحیان اهل «قرنتس» که توسط خدا دعوت شده‌اید تا قوم او باشید» (اول قرنتیان، 1: 1).
بنابراین از خود نامه بر می‌آید که این نامه از طرف دو نفر نوشته شده و البته در سنت نام پولس به عنوان نویسنده نامه معروف است. کلمنت در پایان قرن اول این نامه را به عنوان نامه پولس پذیرفته است (رساله اول کلمنت، 47) و همه‌ی دانشمندان جدید اصل این انتساب را قبول دارند و تنها درباره‌ی بخش‌هایی از نامه تردید دارند. برای نمونه 11: 3-16 و باب 13 و 14: 34-35 را الحاقی و مربوط به زمان‌های متأخر می‌دانند. و البته برخی از دانشمندان این نوشته را مرکب را چند نامه می‌دانند. (22)
ب) تاریخ و مکان نگارش
از تطبیق مطالب این نامه و اینکه پولس در آن بیان کرده که مقصد سفر به مقدونیه و اخائیه را دارد (16: 5-7)، با کتاب اعمال رسولان (باب نوزدهم) چنین نتیجه گرفته شده که این نامه در افسس و حدود دو یا سه سال پس از تأسیس کلیسای قرنتس (حدود 50-51 م.) یعنی بین سال‌های 52 تا 55 م. نوشته شده است. (23)
ج) هدف نامه و سبک آن
در مدتی که پولس در افسس بود خبرهایی درباره‌ی وضعیت کلیسای قرنتس دریافت کرد. همچنین نامه‌ای دریافت کرد که در آن مسائلی پرسیده شده بود. پولس شنیده بود که کلیسای قرنتس منشعب شده هر دسته خود را طرف‌دار یک فرد می‌خوانند. پولس کلیسا را از شقاق برحذر می‌دارد همچنین درباره‌ی رواج زنا، فردی که با همسر پدرش ازدواج کرده، بردن دعوای کلیسایی نزد حاکمان بت‌پرست و… خبرهایی شنیده بود که مسیحیان قرنتس را از این امور برحذر می‌دارد. همچنین از باب هفتم به بعد به سؤالاتی که درباره‌ی ازدواج و قربانی بت‌ها و… در نامه‌ای از او پرسیده شده پاسخ می‌دهد. پس در واقع هدف نامه اصلاح کلیسای قرنتس و پاسخ به پرسش‌های مطرح شده است. (24) از آنجا که این نامه برای اهداف مختلفی نوشته شده است سبک آن با سایر نامه‌های پولس فرق دارد. در این نامه از همه‌ی روش‌های ادبی مانند منطق، طعنه، تقاضا، سرزنش، شعر، نقل قول و… استفاده شده، درست مانند اینکه پولس برای اهالی سخنرانی کرده باشد. (25)
د) ساختار محتوایی
این نامه را به لحاظ چینش محتوا می‌توان به چهار بخش تقسیم کرد: مقدمه؛ واکنش در مقابل گزارشی که اهل خانه‌ی فردی به نام خلویی درباره‌ی وضعیت کلیسای قرنتس به پولس داده بود (11: 1)؛ بخش سوم پاسخ به سؤالاتی است که در نامه‌ای از پولس پرسیده شده (7: 1)؛ و بخش پایانی سلام و خداحافظی است. (26)
بخش اول: سلام و شکرگزاری
پولس پس از سلام و دعا خدا را به خاطر هدایت اهالی قرنتس شکر می‌کند (1: 1-9).
بخش دوم: واکنش به گزارش خانواده خلویی
الف) شقاق در کلیسای قرنتس و دفاع از موضع پولس و خدمات او (1: 10-4: 21).
یکی از گزارش‌های خانواده خلویی نزاع و شقاق در کلیسای قرنتس بوده و گویا کلیسا به چهار بخش تقسیم شده است، برخی خود را پیرو پولس، برخی اَپَلُّس، برخی کیفا [پطرس] و برخی مسیح، می‌شمرده‌اند. پولس می‌گوید نباید این اختلاف‌ها بین شما باشد. هیچ یک از ما رسولان نباید به نام خود بشارت دهیم و تعمید دهیم بلکه به نام مسیح. پس نباید اختلافی باشد.
اما پولس تلاش می‌کند که این را بیان کند که هم اصل مأموریت او از طرف مسیح بوده و هم فعالیت‌های او برای مسیح بوده است و در واقع همه قرنتیان باید به سلک او در آیند:
“و این را می‌نویسم تا شما را شرمنده سازم بلکه چون فرزندان محبوب خود تنبیه می‌کنم، زیرا هر چند هزاران استاد در مسیح داشته باشید، لکن پدران بسیار ندارید، زیرا که من شما را در مسیح عیسی به انجیل تولید نمودم، پس از شما التماس می‌کنم که به من اقتدا نمایید. برای همین تیموتاؤس را نزد شما فرستادم… تا راه‌های مرا در مسیح به یاد شما بیاورد، چنان که در هر جا و در هر کلیسا تعلیم می‌دهم (4: 14-17).”
ب) زنا با محارم (5: 1-13).
این بخش کل باب پنجم را دربر می‌گیرد. پولس می‌گوید شنیده‌ام که فردی با همسر پدر خود، که در واقع محرم اوست، ازدواج کرده، کاری که حتی بت‌پرستان هم نمی‌کنند. شما نباید به این اعمال افتخار کنید، بلکه باید او را طرد کنید. در نامه‌ی اول هم به شما نوشتم که با زانیان معاشرت نکنید. با اشخاصی که زانی، طماع، بت‌پرست، فحاش و میگسار باشند معاشرت نکنید.
ج) بردن مرافعه نزد حاکمان بت‌پرست (6: 1-11).
پولس شنیده است که دو نفر از مسیحیان دعوای خود را نزد حاکم بت‌پرست برده‌اند. او آنان را از این کار منع می‌کند و می‌گوید دعوای خود را نزد مقدسین کلیسا حل کنید. بلکه نباید دعوا به وجود آید. نزاع از آن است که می‌خواهید به هم ظلم کنید و ظالمان وارد ملکوت خدا نمی‌شوند فاسقان، بت‌پرستان، زانیان، متنعمان، لوّاط، دزدان، طمعکاران، میگساران و فحاشان و ستمگران وارث ملکوت خدا نمی‌شوند.
د) زنا محکوم است (6: 12-20).
پولس با شدت هر چه تمام‌تر اهالی قرنتس را از زنا برحذر می‌دارد و عواقب آن را بیان می‌کند.
بخش سوم: پاسخ به پرسش‌ها (7: 1-16: 9)
این بخش با این جمله آغاز می‌شود: «اما درباره‌ی آنچه نوشته بودید» پس به این آغاز می‌کند که به پرسش‌ها پاسخ دهد.
الف) ازدواج و جایگاه آن (1: 7-40).
باب هفتم به ازدواج و مسائل مربوط به آن پرداخته است. انسان بهتر است ازدواج نکند، اما اگر به گناه می‌افتد ازدواج کند. مرد و زنی که ازدواج کرده‌اند از یکدیگر جدایی نگزینند و حقوق همدیگر را ادا کنند. طلاق بر مرد و زن ازدواج کرده جایز نیست. بیوه‌ها بهتر است مجرد بمانند مگر اینکه به گناه بیفتند. کسی که همسرش بی‌ایمان است از او جدا نشود مگر اینکه او بخواهد. باکره‌ها بهتر است باکره بمانند، ولی اگر ازدواج کنند گناه مرتکب نشده‌اند و…
در ضمن می‌گوید هر کس به همان حالتی که ایمان آورده بماند. کسی که غیر مختون ایمان آورده به همان حالت بماند و…
حکم گوشت قربانی بت (8: 1-11: 1).
از کتاب اعمال رسولان باب پانزدهم بر می‌آید که شورایی در اورشلیم با حضور پولس و حواریان تشکیل شد و در آن تصویب شد که غیر یهودیان موظف‌اند تنها چهار حکم را نگه دارند که یکی از آنها پرهیز از گوشت قربانی بت است (اعمال، 15: 20).
گویا در قرنتس در یان باره مشکلی پیش آمده و پولس جواب می‌دهد. در باب نهم پولس، ظاهراً برخلاف حکم شورای اورشلیم، می‌گوید که مهم نیست که چه گوشتی را بخوریم چون بت چیزی نیست؛ اما اگر خوردن گوشت قربانی بت باعث گمراهی دیگران می‌شود از آن بپرهیزید. در باب نهم ظاهراً پولس در پی آن است که رسول بودن خود و در نتیجه اختیار خود برای فتوا دادن را ثابت کند. او می‌گوید من، مثل سایر رسولان و حتی پطرس، از هیچ یک از مواهب استفاده نکرده و حتی همسر برای خود برنگزیده‌ام. بهترین دلیل بر اینکه من رسول هستم خود کلیسای قرنتس است که به دست من ایمان آورد. پس اختیار این را دارم که فتوا به خوردن چیزی دهم. در باب دهم بار دیگر به موضوع خوردن گوشت بر می‌گردد و ضمن نهی از بت‌پرستی می‌گوید خوردن گوشت به دل انسان بستگی دارد.
ج) آداب عبادات اجتماعی (11: 2-14: 40).
در این بخش پولس به چند مسئله پاسخ می‌دهد. یکی اینکه زن باید در هنگام عبادت سر خود را بپوشاند چون زن برای مرد خلق شده نه مرد برای زن. زن با پوشانیدن سر وفاداری خود را نشان می‌دهد. غریزه و طبیعت هم همین را می‌گوید. (11: 2-16).
مسئله‌ی دیگر اینکه گویا در مراسم عشای ربانی کسانی آداب را رعایت نکرده‌اند. پولس تذکر می‌دهد که چه اموری را رعایت کنند همچنین در مجالس عبادتی و امور دینی دستور می‌دهد که نظم و ترتیب را رعایت کنند (11: 17-34 و 14: 26-40).
مسئله‌ی سوم عطایای روحانی است که به چه کسی عطا می‌شود و به چه کسی عطا نمی‌شود و چگونه می‌توان فهمید به چه کسی واقعاً داده شده و چه کسی دروغ می‌گوید. پولس ضمن بیان معیارهایی برای تشخیص می‌گوید افراد مختلف‌اند و هر کدام استعدادی دارند و همه را باید در جای خود پذیرفت، ولی در رأس همه چیز محبت است (12: 1-14-25).
د) رستاخیز بدن‌ها
(15: 1-58).
گویا در قرنتس درباره زنده شدن دوباره مردگان تشکیک شده بود. پولس این مسئله را پاسخ می‌دهد و می‌گوید اگر کسی منکر زنده شدن است پس زنده شدن و رستاخیز مسیح را که اصل و اساس مسیحیت است چگونه قبول می‌کند. مسیح زنده شد و زنده است و باز می‌گردد و دشمنان خود را، که یکی از آنها مرگ است، نابود می‌کند و مؤمنان حیات جاودانه خواهند یافت. واقعیت زنده شدن دوباره را از طبیعت می‌توان آموخت. ما در قیامت بدن تازه‌ای می‌یابیم که شایستگی حیات جاودانه را دارد.
بخش چهارم: توصیه‌ها، و سخنان آخر و ختم نامه (16: 1-23)
پولس توصیه می‌کند که برای مسیحیان اورشلیم هدایایی بفرستند، سپس برنامه خود را برای مسافرت‌های بعدی بیان می‌کند، در پایان توصیه‌هایی درباره‌ی حفظ ایمان می‌کند و توصیه‌هایی درباره‌ی افراد می‌کند و با دعا نامه را تمام می‌کند.
نامه‌ی دوم پولس به قرنتیان
این نامه برخلاف نامه‌ی قبلی که بیشتر به مشکلات پیش آمده در کلیسای قرنتس می‌پرداخت و سعی می‌کرد به مسائل آن پاسخ دهد و یا تعالیمی بدهد، یک موضوع مشخص دارد و آن اینکه پولس می‌خواهد از خود و فعالیت‌هایش در برابر دشمنانش دفاع کند. گوید پولس در قرنتس زیر سؤال رفته است. این نامه یک نوشته دفاعیاتی است. لحن نامه به گونه‌ای است که گاهی به نظر می‌رسد نویسنده به صورت مبالغه‌آمیزی از خود تعریف می‌کند. او سعی می‌کند به اتهاماتی که به او وارد شده پاسخ دهد. (27)
الف) وثاقت نامه
از ابتدای این نامه بر می‌آید که آن را پولس و تیموتاؤس به کلیسای قرنتس نوشته‌اند و سنت این نامه را به پولس نسبت می‌داده است. دانشمندان و نقادان جدید در اصل این انتساب به طور کلی تردیدی ندارند، اما گاهی اعتقاد بر این بوده که بخشی از این نامه از پولس نیست و بعداً به رساله ملحق شده است. برای نمونه 6: 14 تا 7: 1 که گفته می‌شود شواهد زیادی در درون خود آن وجود دارد که نشان می‌دهد از پولس نیست. (28) اما عقیده‌ی دیگر که رواج بیشتری دارد و گفته می‌شود عقیده‌ی رایج در میان نقادان جدید است، این است که در واقع این نوشته یک نامه نیست و بلکه از دو یا چند نامه شکل گرفته است. هر چند از نسخه‌های خطی موجود نمی‌توان شواهدی به نفع این نظریه ارائه کرد، اما در درون خود متن شواهد زیادی مانند تغییر لحن، تعارض در گفتار و مانند اینها وجود دارد که این نظریه را تقویت می‌کند. برای مثال باب‌های 1-9 با باب‌های 10-13 از هر نظر متفاوت است. نظریه‌ای که در این باره بیشتر مورد قبول است این است که این نوشته از بخش‌هایی از چهار یا پنج نامه شکل گرفته است. (29)
ب) زمان و مکان نگارش نامه
اگر قرار باشد که این نوشته از چندین نامه تشکیل شده باشد، بحث از تاریخ نگارش آن مشکل می‌شود، چرا که هر بخش در زمان و مکان خاصی نوشته شده است. (30) اما برخی که وحدت نامه را قبول دارند می‌گویند این نامه پس از نامه‌ی اول نوشته شده است، ولی شواهد برای تعیین زمان دقیق کافی نیست. البته زمان نگارش آن از ناحیه‌ی اول زیاد فاصله نداشته است. مکان نگارش آن احتمالاً ایالت مقدونیه بوده است. (31)
ج) ساختار محتوایی
هر یک از نویسندگان مسیحی مطالب این نامه را به گونه‌ای دسته‌بندی کرده‌اند (32) که در این میان یک دسته‌بندی مناسب‌تر به نظر رسید. بنابراین دسته‌بندی، این نامه از یک مقدمه و سه بخش و یک خاتمه تشکیل شده است. (33)
مقدمه (1: 1-11)
الف) عنوان نامه، نویسندگان و مخاطبان و درود و فیض برای مخاطبان (1: 1-2)
ب) مبارک باد خدا و پدر مسیح که تسلی دهنده همه است و ما باید دیگران را تسلی دهیم.
ج) پولس از مشکلاتی که برای او در آسیا پیش آمده به حدی که نزدیک به مرگ بوده و خدا او را نجات داده، خبر می‌دهد و طلب دعا می‌کند (1: 8-11).
بخش اول: درباره‌ی فعالیت‌های پولس به عنوان یک رسول و مشکلات وی
الف) علت تغییر مسیر مسافرت پولس.
پولس می‌گوید با اینکه به شما علاقه دارم و فخر می‌کنم، اما به خاطر محبت به شما و اینکه باعث رنجش شما نشوم تصمیم خود را مبنی بر آمدن نزد شما عوض کردم و این به خواست خدا بود نه انسان (1: 12-2: 5).
ب) عفو یک خطاکار.
گویا فردی عملی انجام داده که باعث رنجش پولس شده و مردم او را مجازات کرده‌اند. پولس می‌گوید او را ببخشید و همین مجازات کافی است (2: 5: 11).
ج) حرمت عهد جدید.
پولس از نوع بشارت خود و خلوص در آن و تأثیری که بر انسان‌های نیک و بد دارد سخن می‌گوید، همچنین او از عظمت رسالت خود و الهی بودن آن سخن می‌گوید (2: 14-3: 6)
تفاوت دوران موسی که دوره‌ی شریعت است با دوره‌ی عهد جدید که عهد تبرئه است و عظمت این دومی. موسی نقاب گذاشت و امروز برای بنی‌اسرائیل هنگام خواندن عهد عتیق آن نقاب باقی است و این نقاب به وسیله‌ی عیسی برداشته می‌شود و مسیحیان با صورت بی‌نقاب و آزاد نظر می‌کنند. (3: 7-18).
د) خدمات پولس و مشکلات آن. پولس از درستی مأموریت خود و پاکی شیوه‌ای که در پیش گرفته و اینکه هرگز مأیوس نمی‌شود چون برای زندگی آینده کار می‌کند و… سخن می‌گوید (4: 1-5: 11).
ه‍) دعوت از قرنتیان به تعالیم پولس (5: 11-7: 16).
پولس پس از تعریف از رسالت خود و خلوص آن می‌گوید مسیح مرد تا دیگران زنده شوند پس همه باید بدانید که به خاطر او زنده‌اید و او انسان‌ها را با خدا آشتی داد و ما که با خدا آشتی داده شده‌ایم باید تلاش کنیم که دیگران را که هنوز دشمن خدا هستند با این پیام آشتی آشنا سازیم. و هدف ما از تبلیغ همین است. به همین جهت این همه مشکل را تحمل کرده‌ام. ای اهالی قرنتس ما به شما خدمت کرده‌ایم و اگر روابط ما سرد شده به خاطر شماست. شما باید به سوی ما بازگردید.
پولس توصیه می‌کند که خود را از انسان‌های آلوده و ناپاک جدا سازید. او شادمانی خود را از این ابراز می‌دارد که تیطس آمده و از بازگشت اهالی قرنتس به سوی پولس خبر داده است. او از نامه‌ای که قبلاً فرستاده و مردم را ناراحت کرده دفاع می‌کند و می‌گوید خوشحالم که سرانجام حقیقت را فهمیدید و به سوی من بازگشتید.
بخش دوم: کمک به کلیسای اورشلیم (8: 1-9: 15)
پولس در این دو باب از بخشش اهالی مقدونیه برای مقدسین نیازمند سخن می‌گوید و اهالی قرنتس را تشویق به این کار می‌کند و تیطس را برای جمع‌آوری این اعانات می‌فرستد.
بخش سوم: دفاع پولس از رسالت و خدمات خویش (10: 1-13: 10)
پولس در چند باب از خود و خدماتش در کلیسای قرنتس دفاع می‌کند. بیش‌ترین چیزی که پولس را آزار می‌دهد این است که کسانی دیگر از طرف حواریان عیسی آمده و مسیحیت را به گونه دیگری بیان کرده‌اند و مردم به آنان روی آورده‌اند. او صریحاً می‌گوید اگر کسی مسیح را به غیر از آن صورتی که به شما معرفی کردیم معرفی کند آن را نپذیرید (11: 4).
او می‌گوید من از آن رسولان کمتر نیستم و من برای شما زحمت کشیده‌ام و کلیسای قرنتس حوزه‌ی مأموریت من است. او زحماتی را که کشیده یادآوری می‌کند و حتی مدعی می‌شود که در مکاشفه‌ای به آسمان سوم برده شده و اموری را دیده است (12-2-4).
به هر حال همه‌ی سخن پولس دفاع از خود و گلایه از اهالی قرنتس است که چرا به سوی دیگران رفته‌اند.
خاتمه: دعا و خداحافظی (13: 11-13)
در پایان‌نامه پولس توصیه‌هایی می‌کند و با آنان با دعا و سلام خداحافظی می‌کند.
3. نامه پولس به غلاطیان
الف) اهمیت
اگر حجم نسبتاً کم این نامه را در نظر بگیریم، باید آن را مهم‌‌ترین و مؤثر‌ترین بخش عهد جدید به حساب آورد. در این نامه‌ی نسبتاً کوتاه مسائل الهیاتی بسیار مهمی، که به جهاتی اساس الهیات پولسی هستند، بیان شده است. علاوه بر این، این نامه به خوبی شدت نزاعی را که بین پولس، از یک سو، و حواریان و در رأس آنان پطرس، از سوی دیگر، در جریان بوده، نشان می‌دهد. سخن پولس در این نامه، آزادی از شریعت است، و نزاع او با شریعت گرایان است. پولس می‌گوید که مسیح با صلیب خود ما را از زیر یوغ شریعت آزاد کرده است و اگر بنا باشد عدالت با شریعت باشد صلیب بیهوده می‌شود. (34)
ب) وثاقت نامه
از ابتدای این نامه بر می‌آید که آن توسط پولس به اهالی غلاطیه نوشته شده و نقادان در این باره کمتر تردید کرده‌اند و با سنت هم رأی هستند و نویسنده‌ی نامه را شخص پولس می‌دانند. (35)
ج) مخاطب و مکان و زمان نگارش نامه
در اینجا در واقع سه پرسش مطرح است: یکی اینکه مخاطب نامه کیست؟ دیگر اینکه در چه زمانی نوشته شده؟ و سوم اینکه در کجا نوشته شده است؟ این سه پرسش به هم گره خورده و در واقع باید گفت برای هیچ کدام جواب قاطع و روشنی وجود ندارد.
در ابتدای این نامه آمده است که آن خطاب به کلیسای غلاطیه نوشته شده است؛ اما غلاطیه کجاست؟ غلاطیه در ابتدا نام منطقه‌ای در شمال آسیای صغیر بوده است. سال 25 قبل از میلاد این منطقه به دست رومیان افتاده و آنان در تقسیم‌بندی خود استانی به نام غلاطیه به وجود آورده‌اند که هم غلاطیه اصلی را دربر می‌گرفته و هم مناطق متعدد دیگری را در ناحیه جنوب شامل می‌شده است. بنابراین غلاطیه نه نام یک شهر بلکه نام یک منطقه بوده است. حال نامه‌ی پولس که به غلاطیه نوشته شده آیا مقصود غلاطیه اصلی است یا بخش جنوبی آن؟ دو نظریه در این باره وجود دارد. تا قبل از دوره‌های جدید قائل بودند که نامه خطاب به غلاطیه اصلی نوشته شده ولی اخیراً در این تردید شده و نظر دیگری پذیرفته شده است.
اما اهمیت این بحث در زمان نگارش نامه خود را نشان می‌دهد. پولس در سفر اول بشارتی خود به بخش جنوبی رفته (اعمال، 14: 22-23) در حالی که در سفر دوم بشارتی خود به بخش شمالی رفته است (اعمال، 16: 6). از این گذشته در این نامه اشاره شده به اینکه پولس به اورشلیم سفر کرده است (غلاطیان، 2: 1-50). آیا این سفر، سفر زیارتی اول او بوده که برای بردن اعانه و کمک رفته (اعمال، 11: 29-30) یا اینکه سفر دوم او بوده که برای شورای اورشلیم و تصمیم برای چگونگی عمل به شریعت توسط غیر یهودیان رفته بود (اعمال، 15). اکر مقصود سفر دوم زیارتی است چرا در نامه به غلاطیان اشاره‌ای به مصوبات آن شورا نشده است؟ به هر حال امور فوق باعث شده که درباره‌ی زمان و مکان نگارش و مخاطب این نامه اختلاف باشد؛ (36) برای مثال درباره‌ی زمان نگارش آن بین سال‌های 49-58 م. اختلاف است. (37)
د) ساختار محتوایی
درباره‌ی چینش مطالب این نامه و اینکه مطالب آن را چگونه دسته‌بندی کنیم، نویسندگان به شیوه‌های مختلف عمل کرده‌اند. (38) برخی محتوای این نامه را به یک مقدمه و سه بخش و یک خاتمه تقسیم کرده‌اند. (39)
مقدمه (1: 1-10)
الف) عنوان نامه و اینکه آن از طرف پولس است و تأکید بر اینکه خدا و مسیح در نگارش آن نقش داشته‌اند، نه انسان؛ و اینکه نامه برای کلیساهای غلاطیه نوشته شده است و دعا برای مخاطبان نامه.
ب) آغاز سخن آغاز سخن پولس در این نامه اوضاع و احوال غلاطیه، و به معنایی اوضاع و احوال مسیحیت قرن اول و نزاعی را که در جریان بوده به خوبی نشان می‌دهد:
“من از این تعجب می‌کنم که شما به این زودی از آن کسی که شما را به فیض مسیح دعوت کرده است روی‌گردان شده‌اید و اکنون از انجیل دیگری پیروی می‌کنید! (در صورتی که انجیل دیگری وجود ندارد)، اما عده‌ای هستند که می‌خواهند شما را مضطرب سازند و انجیل مسیح را تحریف نمایند. حتی اگر ما یا فرشته‌ای از آسمان انجیلی غیر از آنچه ما اعلام کردیم بیاورد بر او لعنت باد! چنان که قبلاً گفته بودم باز هم تکرار می‌کنم: «هر کسی انجیلی غیر از آنچه پذیرفتید بیاورد بر او لعنت باد». آیا این سخن می‌رساند که من رضایت آدمیان را می‌خواهم؟ خیر! من فقط رضایت خدا را می‌خواهم و آیا قصدم خشنود ساختن مردم است؟ اگر تاکنون قصدم این بود خادم مسیح نمی‌بودم! (غلاطیان، 1: 6-10).”
این پیش درآمد، نکات مهمی را دربردارد. پولس مسیحیت را تنها همان مسیحیتی می‌داند که خود او تعلیم داده است. دوم اینکه مخالفان خود را، که در دنباله‌ی نامه آشکار می‌شود که همان حواریان مسیح هستند، نه تنها منحرف، بلکه مستحق لعنت می‌داند. و سوم اینکه پولس از اینکه دیگرانی رفته و تعالیم دیگری داده‌اند، به شدت خشمگین است و در واقع آماده‌ی یک جنگ تمام عیار است. او هرگز عقب‌نشینی نمی‌کند و کوتاه نمی‌آید. پولس در ادامه‌ی نامه در سه بخش و در واقع با سه استدلال تلاش می‌کند حقانیت تعالیم خود را به اثبات برساند. در بخش اول او به حقانیت رسالت خود و فعالیت‌های خود و مقایسه‌ی خود با دیگر رسولان می‌پردازد. در بخش دوم تلاش می‌کند با بحث الهیاتی حقانیت موضوع خود را اثبات کند. در بخش سوم او نتایجی را که برای تعالیم او هست بیان می‌کند.
بخش اول: منشأ الهی تعالیم پولس و مقایسه‌ی پولس با دیگر رسولان (1: 11-2: 21)
الف) انجیل پولس از طرف خداست نه انسان (1: 11-24).
پولس می‌گوید انجیلی که به شما تعلیم دادم از انسان‌ها نگرفته‌ام بلکه از مسیح گرفته‌ام. من یک یهودی پایبند بودم و خدا، که مرا در شکم مادر برگزیده بود، صلاح دانست که پسر خود را در من ظاهر سازد تا بشارت او را به ملت‌های غیر یهود برسانم. من با کسی مشورت نکردم و نزد کسانی که قبل از من رسول بودند نیز نرفتم، بلکه به عربستان رفتم. بعد از سه سال به اورشلیم رفته و با پطرس ملاقات کردم و بعد به شهرهای دیگر رفته چقدر جفا دیدم.
ب) پولس و رسولان دیگر (باب دوم).
پولس می‌گوید چهارده سال بعد بار دیگر به اورشلیم رفتم و تعالیم خود را برای بزرگان گفتم؛ اما عده‌ای می‌خواستند ما را زیر بار شریعت بیاورند، ولی تسلیم نشدیم. آنانی که اسم و رسم داشتند چیزی به تعالیم ما نیفزودند چون نام و عنوان اهمیتی ندارد. آنان این حقیقت را قبول کردند که خدا وظیفه‌ی اعلام انجیل به غیر یهودیان را به من سپرده، همان‌طور که وظیفه‌ی اعلام آن به یهودیان را به پطرس سپرده است. پس ما با آنان تقسیم کار کرده آنان قبول کردند که ما در بین غیر یهودیان انجیل را بشارت دهیم و آنان در میان یهودیان. اما وقتی پطرس به انطاکیه آمد با او رو در رو مخالفت کردم چون نفاق ورزید و اول با غیر یهودیان غذا می‌خورد اما وقتی کسانی از طرف یعقوب آمدند ریاکاری کرد و برنابا هم در ریاکاری آنان گرفتار شد. به پطرس گفتم تو که یهودی هستی به احکام آن عمل نمی‌کنی، چرا از غیر یهودیان آن را می‌خواهی. ما با شریعت عادل نمی‌شویم. ما در مسیح زندگی تازه‌ای یافته‌ایم و بنابراین با صلیب مسیح از یوغ شریعت آزادیم، اگر عدالت با شریعت حاصل شود پس صلیب عیسی بیهوده‌ی بیهوده است.
بخش دوم: کتاب مقدس می‌گوید عدالت با ایمان است نه با شریعت (باب‌های سوم و چهارم)
«ای غلاطیان نادان، مرگ عیسی با چنان روشنی بیان شد که گویی او در برابر چشمان شما مصلوب شده است. پس چه کسی شما را افسون کرده است؟ من از شما فقط یک سؤال دارم: آیا شما روح‌القدس را از راه انجام شریعت به دست آوردید یا از گوش دادن به انجیل و ایمان آوردن به آن؟ چطور می‌توانید تا این اندازه احمق باشید (3: 1-3).
پس سخن پولس این است که انسان تنها با ایمان نجات می‌یابد و او این را تعلیم داده و از این خشمگین است که چرا کسانی گفته‌اند باید به شریعت هم عمل کرد. پولس می‌گوید همه‌ی معجزاتی که ما انجام دادیم به خاطر ایمان بود و نه شریعت. او دو استدلال کتابی می‌آورد: اولاً ابراهیم با ایمان عادل شمرده شد و نه با عمل به شریعت و ثانیاً در کتاب آمده است که «هر که همیشه تمام آنچه را در شریعت نوشته شده انجام ندهد ملعون است» و عیسی به خاطر ما ملعون شد چون آمده است «هر که به دار آویخته شود ملعون است» پس ما را از لعنت شریعت آزاد کرد.
همچنین خدا با ابراهیم پیمان بست که نسل او را نجات دهد. در حالی که شریعت چهارصد و سی سال بعد به وسیله‌ی موسی آمد آیا این شریعت می‌تواند در آن پیمان تأثیر گذارد. شریعت بعدها برای تشخیص گناه آمد و آمد تا گناه زیاد شود.
شریعت در زمان خود بد نبود و در واقع دایه‌ی ما بود، اما با آمدن مسیح دیگر نیاز به دایه نداریم، پس هر که به مسیح ایمان آورد از شریعت آزاد است.
ما صغیر بودیم و قیم داشتیم و آزاد نبودیم، اما مسیح آمد تا ما را آزاد کند. از این به بعد هر که ایمان آورد فرزند خود می‌شود و دیگر برده شریعت نیست.
پولس برای غلاطیان اظهار نگرانی می‌کند و می‌گوید پایبندی به شریعت مثل ادیانی است که قبلاً داشتید و خدایانی که می‌پرستیدید. آنهایی که چنین تعالیمی به شما می‌دهند نیتشان خیر نیست. من برای شما زحمت کشیده‌ام پس مانند من شوید همان‌طور که من مانند شما شدم. شما دیگر اسیر شریعت نیستید. به این مثال توجه کنید. ساره آزاد است و هاجر کنیز. این دو نماد دو دسته هستند. فرزندان هاجر فرزندان بندگی هستند و فرزندان ساره فرزندان وعده هستند. شما باید فرزندان وعده باشید و در نتیجه از شریعت آزاد باشید.
بخش سوم: آزادی مسیحی، نتیجه تعالیم پولس (5: 1-6: 10)
آزادی مسیحی:
مسیح ما را آزاد کرده است پس نگذاریم یوغ بندگی بر گردن ما گذاشته شود:
“ملاحظه کنید که من، پولس، با تأکید به شما می‌گویم، اگر مختون شوید دیگر مسیح برای شما فایده‌ای ندارد! بار دیگر تأکید می‌کنم اگر کسی مختون شود مجبور است از تمام احکام شریعت اطاعت نماید! و شما که می‌کوشید به وسیله‌ی اجرای شریعت کاملاً نیک شمرده شوید بدانید که ارتباط خود را با مسیح قطع کرده و از فیض خدا محرومید. ما به وسیله‌ی روح‌القدس در انتظار انجام امید خود، یعنی نیکی مطلق که از راه ایمان حاصل می‌شود به سر می‌بریم. برای کسی که با مسیح متحد است داشتن یا نداشتن ختنه چیز مهمی نیست، آنچه اهمیت دارد ایمان است که با محبت عمل می‌کند (5: 1-6).”
پولس در ادامه باز از این می‌نالد که شما خوب پیش می‌رفتید و کسانی شما را خراب کردند. پولس تذکر می‌دهد که این آزادی که به شما داده شده به معنای بی‌بندوباری نیست بلکه به این معناست که روح‌القدس در شما عمل می‌کند و شما با اینکه در قید شریعت نیستید اما تنها کارهای نیک انجام می‌دهید و کسی که کارهای ناپسند انجام می‌دهد در پادشاهی خدا نصیبی نخواهد داشت. روح محبت، خوشی، آرامش، بردباری، مهربانی، خیرخواهی وفاداری و خویشتن‌داری به بار می‌آورد.
* در واقع پولس در این دو بخش از نامه‌ی خود چهار اصل مهم نظام الهیاتی خود، یعنی ایمان، نفی شریعت، انسان و مسیح و رابطه‌ی آنها را به طور کامل بیان می‌کند.
خاتمه (6: 11-18)
پولس در پایان‌ نامه می‌گوید من در نامه با درشتی با شما سخن گفتم و مقصودم آن است که کسانی که می‌خواهند شما را مختون نمایند به خاطر صلیب مسیح نیست بلکه به خاطر خودپرستی است، و من به دنبال صلیب مسیح هستم. پولس نامه را با یک شکوائیه و اینکه دیگر کسی مزاحم من نشود، و با دعا پایان می‌دهد.
4. دو نامه‌ی پولس به تسالونیکیان
در میان نامه‌های منسوب به پولس در مجموعه‌ی عهد جدید دو نامه خطاب به اهالی تسالونیکی نوشته شده است. تسالونیکی، که امروز سالونیکا خوانده می‌شود و دومین شهر یونان است، در حدود 300 ق. م. توسط شوهر خواهر ناتنی اسکندر ساخته شد و او نام همسرش سالونیکا را بر آن گذاشت. این شهر که در خلیج ترمائیک (Thermaic) واقع است و در آن زمان از اهمیت زیادی برخوردار بود در سال 48 ق. م. و در زمان سلطه‌ی رومیان مرکز ایالت مقدونیه گردید. (40)
بنابر کتاب اعمال رسولان (17: 1-5) پولس در سفر دوم بشارتی خود، در حدود 40 م. وارد شهر تسالونیکی شد. او در این شهر، که عده‌ی قابل توجهی یهودی در آن ساکن بودند، وارد کنیسه یهودیان شد و در سه روز شنبه متوالی به مباحثه پرداخت. اصل بحث او با یهودیان دو سخن بود.
برخلاف دیدگاه عمومی یهودیان که قائل به این بودند که مسیح چون بیاید قاطعانه به پیروزی دنیوی نائل می‌آید، پولس با استفاده از کتاب مقدس این را اثبات می‌کرد که مسیح باید رنج ببیند و کشته شود و بار دیگر زنده گردد. سخن دیگر پولس با یهودیان این بود که مسیح منتظر یهود همان عیسی است. عده زیادی از یهودیان و یونانیان به پولس ایمان آوردند. (41)
اعتقاد بر این بوده است که پولس پس از رفتن از تسالونیکی در فاصله‌ی چند یا چندین ماه این دو نامه را برای اهالی تسالونیکی فرستاده است. این دو نامه درباره‌ی اعتقادات اساسی پولس و نظام الهیاتی او سخن چندانی ندارند و بیشتر به همان دو تعلیمی که پولس در تسالونیکی داد و همچنین زمان بازگشت مسیح می‌پردازند. نکته‌ی دیگر اینکه نامه اول پولس به تسالونیکیان یکی از نخستین نامه‌های پولس است و دانشمندان جدید آن را یکی از قدیم‌‌ترین نوشته‌های عهد جدید می‌دانند. (42)
نامه‌ی اول پولس به تسالونیکیان
1. زمینه‌ی نامه
از خود نامه بر می‌آید که مدتی بعد از آنکه پولس تسالونیکی را ترک کرد، تیموتاوس را به آنجا فرستاده (3: 2) و تیموتاوس نزد پولس بازگشته (3: 6) و گزارشی درباره‌ی کلیسای تسالونیکی به او داده است. ظاهراً گزارش تیموتاوس بیشتر مثبت بوده و پولس از وضعیت ایمان تسالونیکیان شاکر است. علاوه بر این گویا دو نکته‌ی دیگر نیز در گزارش تیموتاوس بوده است. یکی اینکه یهودیان به پولس و بشارت او اتهاماتی وارد کرده‌اند (2: 1-13) و دیگر اینکه در میان برخی از مسیحیان تسالونیکی سستی اخلاق بوده است. این امور باعث شده که پولس این نامه را بنگارد.
2. وثاقت نامه
در ابتدای نامه آمده است که از طرف پولس و سیلوانس و تیموتاوس به کلیسای تسالونیکی نوشته شده است. سنت مسیحی این انتساب را قبول داشته و از همان قرن دوم کسانی مانند ایرنئوس و ترتولیان نامه را به پولس منسوب ساخته‌اند. همین نامه در قرن دوم به عنوان نامه‌ی پولس در کتاب مقدس قانونی مارکیون قرار داشته است. نقادان جدید نیز در وثاقت این نامه کمتر تردید کرده‌اند. (43)
3. مکان و زمان نگارش نامه
یکی از نکاتی که باعث شده درباره‌ی وثاقت این نامه کمتر تردید شود این است که ترتیب حوادث آن‌گونه که در این نامه مورد اشاره قرار گرفته با آنچه در کتاب اعمال رسولان از سفرهای پولس نقل شده کاملاً مطابقت دارد. حال با تطبیق این امور چنین به دست آمده که پولس پس از ترک تسالونیکی به آتن رفته و در آنجا مدتی توقف کرده و سپس به قرنتس رفته است (18: 1-4). در قرنتس است که تیموتاوس از مقدونیه می‌آید و به پولس می‌پیوندد (18: 5). بنابراین پولس باید نامه‌ی اول را در شهر قرنتس و حدود سال 50-51 میلادی نوشته باشد. (44)
4. ساختار محتوایی
الف) مقدمه (1: 1).
از پولس و سیلوانس و تیموتاوس به کلیسای تسالونیکیان، فیض و آرامش از آن شما باد.
ب) وضعیت مناسب کلیسای تسالونیکی (1: 2-10).
پولس از وضعیت مناسب کلیسای تسالونیکی راضی و خشنود است و خدا را شکر می‌کند از اینکه آنان پولس را سرمشق خود قرار داده‌اند و….
ج) دفاع از خدمات پولس (باب دوم).
پولس از خدمات خود دفاع می‌کند و زحمات بدون مزد و پاداش خود را یادآوری می‌کند و تلاش می‌کند این را اثبات کند که کار او برای خدا بوده است. او می‌گوید اما یهودیان شهر شما، مانند یهودیان یهودیه، شما را مضطرب می‌سازند و باعث زحمت می‌شوند، ولی غضب خدا آنان را گرفتار می‌سازد.
د) گزارش از فرستادن تیموتاوس به تسالونیکی و برگشت او و گزارش او (باب سوم)
ه‍) توصیه‌هایی اخلاقی (4: 1-12).
شما باید پاک و پاکیزه باشید و از روابط نامشروع جنسی و ظلم و ستم به یکدیگر و فسادهای اخلاقی دیگر بپرهیزید. به همدیگر محبت کنید و برای تأمین معاش خود کار کنید و…
و) بازگشت مسیح و آمادگی برای آن (4: 13-115).
مسیح باز می‌گردد و مردگانی که به خاطر او مرده‌اند دوباره زنده شده همراه بازماندگان مؤمن صعود می‌کنند. زمان آمدن مسیح معلوم نیست پس همیشه برای آن آماده باشید و خواب آلودگی را کنار بگذارید و… .
ز) آخرین دستورها (5: 12-24).
به آنانی که برای شما زحمت می‌کشند احترام بگذارید. با صلح و صفا زندگی کنید. آدم‌های تنبل و بیکار را توبیخ کنید. بدی را با بدی تلافی نکنید. همیشه شاد باشید و دعا کنید و… .
ح) خاتمه (5: 25-28).
طلب دعا و توصیه به بوسه به یکدیگر و خواندن این نامه برای همه. نامه با دعای فیض خاتمه می‌یابد.
نامه‌ی دوم پولس به تسالونیکیان
1. زمینه‌ی نگارش نامه
ابتدای این نامه نشان می‌دهد که در همان وضعیت نامه‌ی اول نوشته شده و زمان زیادی بین این دو نامه فاصله نیفتاده است. این نامه نیز از طرف پولس و سیلوانس و تیموتاوس به کلیسای تسالونیکی نوشته شده (1: 1) و بنابراین هنوز این سه نفر در قرنتس بوده‌اند. گفته می‌شود چون پولس در زمانی که در تسالونیکی بود و نیز در نامه‌ی اول بر آمدن دوباره مسیح تأکید کرده بود کسانی از این سخن بد برداشت کرده و دست از زندگی شسته به انتظار مسیح نشسته‌اند؛ و شاید هم کسانی چنین تعالیمی داده‌اند؛ و نیز ممکن است نامه‌ای از طرف پولس به آنان رسیده باشد که در واقع از او نباشد (2: 2). پولس در نامه‌ی دوم می‌خواهد این انحرافات را اصلاح کند. (45)
2. وثاقت نامه
با اینکه سنت از قدیم این نامه را از آن پولس می‌دانسته و عده‌ی زیادی در قرن دوم آن را از پولس دانسته‌اند، برای نمونه می‌توان از ایرنئوس، ترتولیان، مارکیون و قانون موراتوری (حدود 180 م.) نامبرد، اما نقادان جدید با توجه به مفردات این نامه و نیز اسلوب آن می‌گویند این نامه از پولس نیست. (46)
3. مکان و زمان نگارش نامه
از خود نامه چنین بر می‌آید که در همان ظرف زمانی نامه‌ی اول نوشته شده است. پس اگر دیدگاه سنت را بپذیریم، این نامه چند ماه بعد از نامه‌ی اول، یعنی همان سال‌های 50-51 در شهر قرنتس نوشته شده است. (47)
4. ساختار محتوایی نامه
الف) مقدمه (1: 1).
از طرف پولس و سیلوانس و تیموتاوس به کلیسای تسالونیکیان. خدای پدر و عیسی مسیح فیض و آرامش به شما عنایت فرماید.
ب) تقویت ایمان تسالونیکیان (1: 2-12).
باید خدا را به خاطر ایمان محکم شما شکر گوییم. شما باید محکم باشید و آنانی که به شما ستم می‌کنند با آمدن دوباره‌ی مسیح مجازات خواهند شد. همچنین کسانی که انجیل را رد می‌کنند؛ اما شما که به شهادت ما ایمان آوردید از یاران او خواهید بود.
ج) زمان بازگشت مسیح (2: 1-12).
شما درباره‌ی زمان آمدن مسیح مضطرب نشوید و کسی به شما نگوید که او به زودی می‌آید و حتی آنچه از ما نقل می‌کنند یا نامه‌ای که به ما منسوب می‌کنند شما را مضطرب نسازد.
قبل از آمدن مسیح باید شر مجسم و فرزند شرارت بیاید و مسیح وقتی بیاید او را هلاک می‌گرداند. در آن زمان شرارت آشکار خواهد بود.
د) توصیه‌ها (2: 13-3: 15).
شما برگزیدگان خدا هستید پس استوار بمانید و آنچه از ما آموختید محکم نگه دارید. برای ما دعا کنید تا در جاهای دیگر نیز مانند تسالونیکی موفق شویم. همه شما کار کنید و تنبلی را کنار بگذارید. همه باید برای معاش خود تلاش کنند و سربار دیگران نشوند. اگر کسی این گونه باشد او را طرد کنید. به این نامه همه اعمال کنند.
ه‍) خاتمه (3: 16-16).
خدا به شما آرامش دهد. من، پولس، با خط خود این نامه را نوشتم و همین خط معیار شناخت خط و امضای من باشد. فیض خداوند ما عیسی مسیح با شما باد.
5. نامه‌های زندان
در بین نامه‌های منسوب به پولس چهار نامه وجود دارد که در آنها به این اشاره شده که نویسنده‌ی نامه در زندان است. کتاب اعمال رسولان دستگیری پولس در اورشلیم و محاکمه‌ی او و انتقال او به قیصریه و زندانی شدن او در آنجا و سپس انتقال او به رم و زندانی شدن او را نقل می‌کند (اعمال، 21: 27-28: 31).
در رساله‌های افسسیان (3: 1 و 4: 1)، فیلپیان (1: 7 و 13)، کولسیان (4: 3 و 10 و 18) و فلیمون (شماره‌های (1، 10، 13، 22، 23) به زندانی بودن نویسنده اشاره شده است. اعتقاد بر این بوده است که پولس در همان زندان نهایی خود در رم این نامه‌ها را نوشته است.
البته در نامه‌ی دوم پولس به تیموتاوس هم به زندانی بودن پولس یا نزدیک بودن مرگ او اشاره شده (1: 8 و 4: 6-8)، اما اجماع بر آن است که زمان نگارش این نامه با چهار نامه‌ی دیگر فاصله‌ی زیادی دارد، بنابراین همان چهار نامه‌ی اول را تحت عنوان نامه‌های زندان بحث می‌کنند و تاریخ نگارش آنها را بخش آخر زندگی پولس یعنی بعد از حوالی 60 م. می‌دانند. (48)
الف) نامه‌ی پولس به افسسیان
الف) مقدمه
اَفَسُس شهری در آسیای صغیر و در ساحل شرقی دریای اژه بوده و پولس در سفر دوم (اعمال، 18: 19-21) و سفر سوم (19: 1-20: 1) به افسس رفته و در نوبت دوم مدت زیادی در آنجا مانده است. پولس مؤسس کلیسای افسس بود. در ابتدای این نامه، به شکل کنونی آن، آمده است که «از طرف پولس به مقدسین در شهر افسس» و اعتقاد کلیسای مسیحی این بوده است که پولس این نامه را از زندان خطاب به کلیسای شهر افسس نوشته است. موضوع اصلی این نامه در یک کلمه «کلیسا» است و البته تفصیل آن سر ازلی خداوند است که پوشیده بوده و در مسیح محقق شده و برای پولس کشف شده و در کلیسا متجلی شده است. مقصود از کلیسا در این رساله کل جماعت مسیحیان است و نه مسیحیان یک منطقه خاص. (49)
ب) وثاقت نامه
از قرن دوم میلادی سنت مسیحی قاطعانه این نامه را به پولس منسوب می‌کرده و در خود نامه هم نویسنده خود را پولس می‌خواند (1: 1 و 3: 1). با این حال از حدود 200 سال پیش در انتساب این نامه به پولس تردید شده و امروزه اکثریت نقادان و عالمان جدید کتاب مقدس انتساب نامه را به پولس قبول ندارند و آن را مربوط به نسل بعدی می‌دانند. احتمالاً یکی از شاگردان پولس این نامه را پس از مرگ پولس نوشته است. شاهد و دلیل این نظریه چند چیز است: نخست اینکه ادبیات این نامه با نوشته‌های اصلی و مسلم پولس مثل رومیان، قرنتیان، غلاطیان بسیار متفاوت است و بیشتر شبیه ادبیات لوقا و نامه‌ی اول پطرس و نامه‌ی عبرانیان است. برای نمونه در این نامه حشو زاید زیاد دیده می‌شود، چیزی که در نامه‌های اصلی پولس دیده نمی‌شود. نکته‌ی دوم اینکه این نامه تشابه زیادی به نامه‌ی کولسیان دارد و گویا مطالب زیادی را از آن گرفته است. نکته‌ی سوم الهیات این نامه است که با الهیات نامه‌های رومیان، غلاطیان و قرنتیان بسیار متفاوت است. مسیح‌شناسی این نامه غلیظ‌تر از مسیح‌شناسی آن نامه‌هاست. برای نمونه اموری را که آن نامه‌ها به خدا نسبت می‌دهند این نامه به مسیح نسبت می‌دهد (برای نمونه مقایسه کنید: افسسیان 4: 11 را با اول قرنتیان، 12: 18 و افسسیان، 2: 16 را با دوم قرنتیان، 5: 18 و 19 و کولسیان، 1: 20). همچنین در نامه‌های قبلی کلیسا اجتماع محلی یا مجموعه‌ای از کلیساهای یک منطقه بود، در حالی که در این نامه به یکباره سخن از کلیسای جامع رفته است (1: 2؛ 3: 10 و 21؛ 5: 23-25 و 27 و 29 و 32). همچنین این نامه مقام رسولان را بالا می‌برد. در این نامه آمده است که آنان اساس کلیسا هستند (2: 20) در حالی که در اول قرنتیان (3: 11) آمده است که عیسی اساس کلیساست.
به هر حال با ادله‌ی فوق عده زیادی انتساب نامه را به پولس رد می‌کنند و آن را مربوط به بعد از فوت پولس می‌دانند. (50)
با این حال برخی این ادله را تمام نمی‌دانند و می‌کوشند همه‌ی آنها را پاسخ دهند. آنان می‌گویند اولاً شواهد بیرونی به نفع این است که پولس نامه را نوشته مانند شهادت نویسندگان و نوشته‌های قرن دوم مانند مارکیون، که البته این نامه را خطاب به لاودکیان دانسته، و همچنین قانون موراتوری نامه را به پولس نسبت داده است. نسبت به شواهد درونی هم تلاش کرده‌اند مواردی که عکس نظر فوق را ثابت می‌کند به دست آورند و در رابطه با الهیات هم می‌گویند با تعمق بیشتر معلوم می‌شود که الهیات این نامه شبیه دیگر نوشته‌های پولس است. (51) البته کسانی این نامه را مربوط به قرن دوم و برای مقابله با گنوسیان می‌دانند و دیگرانی آن را یک رساله الهیاتی می‌دانند که یکی از شاگردان پولس بعد از مرگ او برای نشر اندیشه‌های او نوشته است. (52)
ج) مخاطب، تاریخ و مکان نگارش نامه
درباره‌ی اینکه این نامه خطاب به افسسیان نوشته شده باشد تردید شده است، با اینکه عنوان نامه همین را می‌رساند و از همان قرن دوم این بحث مطرح بوده است. مارکیونی‌ها این نامه را خطاب به لاوُدکیان می‌دانسته‌اند و ترتولیان تلاش می‌کند به آنان پاسخ دهد و اثبات کند که نامه خطاب به افسسیان نوشته شده است. دو نکته وجود دارد که باعث می‌شود اینکه مخاطب نامه افسسیان بوده باشند تضعیف شود. نکته‌ی نخست اینکه در برخی از نسخه‌های خطی بسیار مهم کلمه‌ی «در افسس» که در عنوان آمده وجود ندارد، عنوان نامه در قرن دوم ظاهر شده و مقدمه تا قرن چهارم کلمه‌ی افسس نداشته است. و نکته‌ی دوم اینکه نویسنده به گونه‌ای سخن می‌گوید که گویا افسسیان را نمی‌شناسد (برای نمونه، 1: 15 و 4: 20-21 و 3: 2)، در حالی که پولس بیش از هر جای دیگر در افسس توقف کرده است.
برخی می‌گویند نامه خطاب به لاودکیان نوشته شده و این نامه همان است که در کولسیان (16: 17) به آن اشاره شده و برخی می‌گویند این نامه به کلیساهای مختلف و از جمله افسس نوشته شده است.
به هر حال در این باره نمی‌توان نظر قطعی داد. درباره‌ی اینکه نامه در چه زمانی و در کجا نوشته شده، بنابراین نظر که آن را پولس در زندان نوشته باید گفت در حدود سال 60 م. یا یکی دو سال بعد از آن و در شهر رم نوشته شده است. اما از آنجا که در اصل انتساب به پولس تردید است، زمان نگارش و مکان آن نیز مورد تردید واقع شده است.
کسانی که انتساب نامه به پولس را زیر سؤال برده‌اند، درباره‌ی زمان نگارش آن هم از اندکی بعد از فوت پولس تا قرن دوم میلادی اختلاف کرده‌اند. (53)
د) ساختار محتوایی
این نامه را به لحاظ چینش محتوایی معمولاً به چهار بخش مقدمه و خاتمه و دو بخش اصلی تقسیم کرده‌اند؛ هر چند در نام‌گذاری این دو بخش تفاوت‌های جزئی دیده می‌شود. (54) شاید نام‌گذاری آنها به آموزه‌ای و عملی مناسب‌تر باشد. (55)
مقدمه (1: 1-2)
– از پولس به مقدسینی که در افسس می‌باشند و ایمان‌داران در مسیح.
– دعا و طلب فیض برای مخاطبان.
بخش اول: آموزه‌ای؛ مؤمنان و مسیح (1: 3-3: 21)
الف) شکرگذاری برای نجات (1: 3-14).
می‌توان گفت در این چند شماره در قالب شکرگذاری لب تعالیم پولس در باب انسان، نجات، مسیح، گناه، و فدیه آمده است. در واقع او خدا را شکر می‌کند که پسر یگانه خود را فرستاد تا قربانی شود و گناهان ما را فدیه دهد. این نقشه و برنامه‌ی خدا بود که در این زمان مسیح بیاید. و نیز خداوند مؤمنان را از ازل برگزیده بود تا نجات یابند و…
ب) دعای پولس، رابطه‌ی مسیح و کلیسا (1: 15-23).
پولس می‌گوید از اینکه از ایمان شما به خدا و محبت شما به مقدسین آگاه شدم خدا را شکر می‌گویم و برای شما دعا می‌کنم. من دعا می‌کنم که خدا چشمان شما را باز کند تا حقایق را درباره‌ی مسیح و کلیسا درک کنید؛ اینکه خدا همه چیز را زیر مسیح نهاد و او را رأس کلیسا ساخت، کلیسایی که بدن اوست و تمام وجود او را دربر می‌گیرد و در عین حال تمام کائنات را با حضور خود پر می‌سازد. به هر حال نویسنده در قالب دعا رابطه‌ی کلیسا و مسیح را بیان می‌کند.
ج) نجات و حیات به وسیله‌ی فیض و مسیح (2: 1-10).
هم شما امت‌ها و هم ما یهودیان قبلاً در گناهانمان مرده بودیم، اما با مسیح و با اتحاد با او و ایمان به او دوباره زنده شدیم و این ایمان تنها به خاطر فیض خداوند است نه اعمال ما.
د) اتحاد غیر یهودیان و یهودیان در بدن مسیح (2: 11-22).
شما غیر یهودیان قبلاً از سوی یهودیان نامختون و کافر خوانده می‌شدید، اما مسیح آمد و شریعت را که مانع بود منسوخ کرد و دشمنی را از بین برد و حال شما با یهودیان جزو یک بدن و اعضای یک خانواده هستید. شما و یهودیان یک بدن و معبدی را فراهم می‌کنید که خدا به وسیله‌ی روح خود در آن زندگی می‌کند.
ه‍) پولس، رسول غیر یهودیان و کشف کننده سرّ اتحاد (3: 1-13).
نویسنده با اشاره به اینکه زندانی مسیح به خاطر غیر یهودیان است، می‌گوید خدا مرا برگزید تا رسول غیر یهودیان باشم و سری را که قبلاً برای همگان مخفی بود و آن اینکه مسیح آمد تا یهودیان و غیر یهودیان را در یک بدن متحد کند، بر من کشف کرد.
البته این نقشه‌ی ازلی خدا بود که در مسیح عملی شد و ما می‌توانیم با اتحاد با مسیح و با ایمان به او در حضور خدا بیاییم.
و) دعای پولس برای ایمان به مسیح و شناخت او (3: 14-21).
نویسنده می‌گوید من دعا می‌کنم که خدا جلال خود را به شما ببخشاید و روح‌القدس شما را قوی گرداند و معرفت و ایمان شما به مسیح کامل شود و به عمق محبت مسیح پی ببرید تا از پری کامل خدا پر شوید.
بخش دوم: عملی؛ زندگی مؤمنان در مسیح (4: 1-6: 20)
الف) اتحاد در بدن مسیح (4: 1-16).
شما همه در کلیسا عضو یک خانواده و اجزاء یک بدن هستید. به هر کس استعداد کاری داده شده پس همه به هم محبت کنید تا کامل شوید.
ب) زندگی جدید در مسیح (4: 17-32).
شما قبلاً کافر و غرق در گناه بودید. اکنون در زندگی جدید باید از همه‌ی گناهان از قبیل شهوترانی، دزدی، سخنان زشت و غیره پرهیز کنید.
ج) زندگی در نور (5: 1-20).
مانند فرزندان عزیز خدا به خود او اقتدا کنید و با محبت زندگی کنید و حتی سخنی از زنا و بی عفتی و گناهان دیگر در میان شما نباشد. مانند فرزندان نور زندگی کنید نه مانند فرزندان ظلمت. در کارهای بیهوده ظلمت شرکت نکنید. از هر فرصتی به بهترین صورت استفاده بکنید. مست شراب نشوید چون شراب انسان را به کارهای زشت می‌کشاند و… .
د) روابط زن و شوهر (5: 21-33).
زن به شوهر احترام بگذارد و از او اطاعت کند و شوهر زن خود را مانند خویشتن دوست داشته باشد و به احترام بگذارد.
ه‍) فرزندان و والدین و غلامان و اربابان (6: 1-9).
فرزندان از والدین اطاعت کنند و به آنان احترام بگذارند و والدین فرزندان خود را خشمگین نسازند و آنان را با آموزش و پرورش مسیحی تربیت کنند. غلامان با جان و دل از اربابان اطاعت کنند و اربابان با غلامان مدارا کنند و به آنان جفا نکنند.
و) آمادگی برای مبارزه با شیطان (6: 10-20).
خود را برای مبارزه با شیطان‌های جنی و انسی مهیا کنید. پایدار باشید و کمربند حقیقت را به کمر بندید و جوشن نیکی به تن کنید و نعلین آمادگی برای انتشار انجیل صلح و سلامتی را به پا کنید. سپر ایمان را بردارید و کلاه‌خود نجات بر سر گذارید و شمشیر روح‌القدس را بردارید و…
خاتمه (6: 21-24)
تخیکوس را نزد شما می‌فرستم و او همه چیز را درباره‌ی ما به شما می‌گوید. در پایان نویسنده دعا می‌کند و برای مخاطبین طلب فیض می‌کند.
ب) نامه‌ی پولس به فیلپیان
الف) مقدمه
فیلپّی شهری کوچک در اروپا و نزدیک مقدونیه بود که اهمیت آن به دلیل معادن طلا و نقره‌ی اطراف آن بود. این شهر نام خود را از فیلیپ مقدونی، پدر اسکندر، گرفته بود. پولس در سفر بشارتی دوم خود به این شهر رفته کلیسای این شهر را تأسیس کرد (اعمال، 16: 12-40). ظاهراً از این زمان تا زمانی که پولس زندانی شده بود حدود ده سال گذشته بود و البته پولس دوباره دیگر به فیلپی سفر کرده بود. به هر حال اهالی فیلپی چون شنیدند که پولس زندانی شده هدایایی را گرد آوردند و به فردی به نام اپفرودتس دادند تا نزد پولس ببرد. ظاهراً پولس نامه خود را به همین فرد داد تا به اهالی فیلپی برساند.
گفته می‌شود این نامه بیش از هر نوشته‌ی دیگر شخصی است و حتی پولس کمتر در آن می‌کوشد که از فعالیت‌های خود دفاع کند و بیشتر عاطفی سخن می‌گوید. گفته می‌شود در این نامه دو موضوع بیشتر به چشم می‌خورد، یکی انجیل و وظایف در قبال آن و دیگری شادی، که گویا پس از دستگیری پولس و مبهم بودن آینده‌ی او و نوعی یأس بر کلیسای فیلپی حاکم شده بود. پولس این مسئله را کم اهمیت جلوه می‌دهد. (56)
ب) وثاقت نامه
درباره‌ی اینکه اصل این نامه از آن پولس است بسیار کم تردید شده و تقریباً پذیرش وثاقت آن اجماعی است؛ اما نکته این است که درباره‌ی اینکه آیا این نوشته یک نامه است یا دو و یا سه نام در عصر جدید و در میان نقادان جدید تردید شده است. آنان می‌گویند در واقع پولس سه رساله نوشته و بعداً به هم محلق شده‌اند. برای نمونه برخی می‌گویند 1: 1-3: 1 و 4: 10-23 یک نامه بوده و 3: 1-4: 9 رساله‌ای دیگر بوده که فیلپیان را از یهودی – مسیحیان برحذر داشته است. (57) همچنین درباره‌ی اینکه آیا فقره 2: 6-11 در اصل جزو نامه بوده یا نه اختلاف شده و برخی می‌گویند این فقره از پولس نیست و از قبل وجود داشته و به نامه ملحق شده است. (58)
ج) مخاطبان، زمان و مکان نگارش
درباره‌ی اینکه مخاطبان نامه اهالی فیلپی بوده‌اند کمتر تردید شده است؛ اما درباره‌ی زمان و مکان نگارش نامه، از آنجا که اصل این پذیرفته شد که نامه از آن پولس است و از نامه آشکار است که در زندان نوشته شده پس در اواخر عمر پولس یعنی بعد از سال 60 م. و در رم نوشته شده است. البته برخی از نقادان احتمال داده‌اند که در قیصریه، که ابتدا پولس مدتی زندانی بود و بعد به رم منتقل شد، نوشته شده باشد. البته گاهی احتمالات دیگری نیز داده شده، چون پولس گاهی در سفرهایش نیز زندانی شده است. (59)
د) ساختار محتوایی
درباره‌ی چینش مطالب این نامه طرح‌های مختلفی ارائه شده (60) که نمونه‌ی آنها چینش زیر است. (61)
1. مقدمه (1: 1-2).
از پولس و تیموتاوس به مقدسان شهر فیلپی که خدا فیض و آرامش به آنان عطا فرماید.
2. تشکر از فیلپیان و دعا برای آنان (1: 3-11).
پولس از اهالی فیلپی که ایمان آورده و کمک کرده‌اند بسیار تشکر می‌کند و با بیان اشتیاق قبلی خود نسبت به آنان، برای آنان دعا می‌کند.
3. پولس از وضع خود خبر می‌دهد (1: 12-26).
پولس در زندان است، ولی همین باعث موفقیت بشارت شده است. عده‌ای از روی حسن نیت و عده‌ای از روی اهداف دیگر انجیل را بشارت می‌دهند، اما فرقی نمی‌کند مهم بشارت انجیل است. مهم این است که کار مسیح پیش برود حال اگر مرگ پولس به این کمک می‌کند پس بهتر است که چنین شود.
4. توصیه به فیلپیان (1: 27-2: 18).
شایسته‌ی انجیل مسیح زندگی کنید و مقاوم باشید و از دشمنان نهراسید. در اتحاد با مسیح دلگرم باشید. محبت محرک اصلی زندگی شما باشد. با روح‌القدس مصاحبت داشته باشید. با هم همفکری و محبت داشته باشید و فروتن باشید. از من اطاعت کنید. فرزندان بی‌عیب خدا باشید و مانند ستارگان بدرخشید و من حاضرم در راه ایمان شما جان‌فشانی کنم.
سخن الهیاتی در باب مسیح‌شناسی در قالب توصیه (2: 6-11).
پولس در لابه‌لای توصیه‌های فوق این توصیه را دارد که:
طرز تفکر شما درباره‌ی زندگی باید مانند طرز تفکر مسیح عیسی باشد:
“اگرچه او از ازل دارای الوهیت بود، ولی این را غنیمت نشمرد که برابری با خدا را به هر قیمتی حفظ کند، بلکه خود را از تمام مزایای آن محروم نمود و به صورت یک غلام درآمد و شبیه انسان شد. چون او به شکل انسان در میان ما ظاهر گشت، خود را پست‌تر ساخت و از روی اطاعت حاضر شد مرگ – حتی مرگ بر روی صلیب – را بپذیرد. از این جهت خدا او را بسیار سرافراز نمود و نامی را که مافوق جمیع نام‌هاست به او عطا فرمود… (2: 6-9).”
5. خبری از برنامه‌ی آینده (2: 19-30).
تیموتاوس را که از نزدیکان من است نزد شما می‌فرستم. همچنین اپفرودتیس را که شما برای کمک به نیازهای من فرستادید و اکنون از بیماری شفا یافته نزد شما می‌فرستم.
6. هشدار نسبت به شریعت‌گرایان (باب سوم).
از اهل شریعت که به ختنه توصیه می‌کنند برحذر باشید. من نیز قبلاً شریعت را رعایت می‌کردم، ولی به خاطر مسیح آن را رها کردم چون تنها با ایمان به مسیح انسان عادل می‌شود و نه با عمل به شریعت. مانند من باشید. البته من هم می‌کوشم که کامل شوم.
7. توصیه‌ها، تشکرها و دعا (باب چهارم).
به دو تن از زنان مؤمن توصیه می‌کند که صلح کنند. توصیه می‌کند که همیشه در حضور خداوند شاد باشید و هیچ چیز شما را غمگین نکند. مرا و سخن مرا سرمشق خود قرار دهید. هدایایی فرستادید و زحمات زیادی کشیدید که سپاسگزارم. به همه مقدسین سلام برسانید. همه‌ی مقدسین که در اینجا هستند سلام می‌رسانند. فیض خداوند ما عیسی با روح شما باد.
ج) نامه‌ی پولس به کولسیان
الف) مقدمه
کولسی شهری در آسیای صغیر و در نزدیکی دو شهر هیراپولیس و لاودکیه بوده که هر یک در زمانی از مهم‌‌ترین شهرهای منطقه بوده‌اند، اما در زمان پولس شهر کولسی با اینکه شهر بزرگی بوده اما رونق چندانی نداشته است. از فقراتی از همین نامه بر می‌آید (برای نمونه 1: 4 و 2: 1) که پولس خود به کولسی و شهرهای اطراف آن سفر نکرده و احتمالاً کسانی را فرستاده و بشارت را به آن مناطق رسانیده‌اند. (62)
ب) هدف نامه
این نامه درباره‌ی بدعتی است که در کولسی رخ داده و نویسنده می‌خواهد با آن مبارزه کند. اینکه آن بدعت چه بوده و چه ویژگی‌هایی داشته چندان روشن نیست. چرا که در نامه به عناصر متنوعی اشاره شده است. از یک سو گویا کسانی قدرت مسیح را تمام عیار ندانسته به ملائکه متوسل می‌شده‌اند (2: 18). این گرایش یادآوری برخی از جریان‌های گنوسی قرن دوم است. نویسنده می‌کوشد عظمت عیسی را بالاتر از همه‌ی قدرت‌ها قرار دهد (1: 5-19، 2: 9-11).
از سوی دیگر در این نامه سخن از ختنه قلب و نه بدن (2: 11) و سنت‌های مردم (2: 8) و حفظ فرایض و ایام و اعیاد (2: 16) رفته و به آنها حمله شده که یادآور یهودیت است.
همچنین سخن از فلسفه‌ی باطل (2: 8) رفته که یادآور افکار یونانی است. به هر حال ممکن است نویسنده در این باره که هر یک از این گرایش‌ها مسیحیت کولسی را تهدید کرده اطلاع یافته باشد و خواسته که با یک نامه همه را پاسخ دهد. و ممکن است یک جریان التقاطی در شهر کولسی به وجود آمده باشد و چنین چیزی در امپراتوری روم آن زمان بسیار متعارف بوده است. (63)
ج) وثاقت نامه
خود نامه به روشنی خود را به پولس منسوب می‌کند و سنت نیز در این باره هیچ اختلافی نداشته است؛ اما در میان نقادان جدید این انتساب تا حدی زیر سؤال رفته و عده‌ای آن را به یکی از شاگردان پولس نسبت می‌دهند که پس از او آن را نوشته است. نقادان می‌گویند کلمات و اصطلاحات زیادی در این نامه به کار رفته که در نوشته‌های قطعی پولس از آنها استفاده نشده است. سبک نامه نیز متفاوت است. همچنین مطالبی درباره‌ی مسیح‌شناسی در این نامه وجود دارد که در نوشته‌های قطعی پولس سابقه ندارد، از قبیل نقش کیهانی مسیح، سر بودن مسیح برای بدن و… اما مدافعان نظریه سنتی می‌گویند این تفاوت‌ها به خاطر این است که پولس با وضعیت خاصی روبه‌رو شده که قبلاً روبه‌رو نبوده است و بنابراین ادبیات خود را به تناسب تغییر داده است. به هر حال کم نیستند که دیدگاه سنتی را قابل دفاع می‌دانند. (64)
د) زمان و مکان نگارش نامه
اگر نامه مطابق دیدگاه برخی از نقادان به وسیله‌ی برخی از شاگردان او نوشته شده باشد، مکان و زمان نگارش قدری مبهم می‌شود؛ اما بنابر دیدگاه سنتی که نامه را از پولس می‌داند از آنجا که در نامه اشاره به زندانی بودن پولس شده (4: 18) پس آن را مربوط به اواخر عمر پولس و بعد از سال 60 م. و در شهر رم می‌دانند. البته شهر قیصریه نیز احتمال داده شده است. همچنین شهر افسس، که پولس در آن نیز مدتی زندانی بود، احتمال داده شده است؛ اما احتمال قوی‌تر همان رم و بین سال‌های 60 تا 62 میلادی است. (65)
ه‍) ساختار محتوایی
محتوای این نامه به صورت‌های مختلف دسته‌بندی شده است. (66) برخی از نویسندگان این نامه را به نه بخش تقسیم کرده‌اند. (67)
1. عنوان (1: 1-2).
فرستنده نامه: پولس و تیموتاوس؛ مخاطب نامه: مقدسین کولسی؛ طلب فیض و آرامش برای مخاطب.
2. سپاس‌گذاری (1: 3-8).
نویسنده خدا را به خاطر ایمان آوردن کولسیان سپاس می‌گوید و… .
3. دعا برای کولسیان (1: 9-14).
نویسنده برای کولسیان که ایمان آورده‌اند دعا می‌کند و در قالب دعا آنان را به حفظ ایمان خود و پایبندی به آن تحریک و تحریص می‌کند.
4. مقام مسیح و کار او (1: 15-20).
مسیح صورت و مظهر خدای نادیده است و از همه مخلوقات برتر است؛ زیرا به وسیله‌ی او هر آنچه در آسمان و زمین است آفریده شدند، آری تمام موجودات به وسیله‌ی او و برای او آفریده شدند. او قبل از همه چیز وجود داشت و همه چیز به وسیله‌ی او به هم می‌پیوندد و مربوط می‌شود. او سر، و منشأ بدن یعنی کلیساست و نخستین کسی است که پس از مرگ زنده گردید تا تنها او در همه چیز مقام اول را داشته باشد، زیرا اراده‌ی خدا بر این تعلق گرفت که او دارای الوهیت کامل باشد و به وسیله‌ی مسیح جدایی بین خدا و تمام موجودات به اتحاد تبدیل شده و به وسیله‌ی ریختن خون مسیح بر روی صلیب صلح و دوستی بین خدا و هر آنچه در آسمان و زمین است برقرار گردید (1: 15-20).
5. کولسیان و زحمت‌های پولس (1: 21-2: 2).
پولس می‌گوید شما قبلاً از خدا دور و با او دشمن بودید و با خون مسیح آشتی داده شدید. خدا مأموریتی به من داده که بشارت انجیل را به شما امت‌ها برسانم و این سرّی بود که قبلاً بر همه پوشیده بود و اکنون بر قدیسین فاش شده است و آن اینکه خدا صلاح دانست که سرّ پر جلال خود را برای ملت‌های غیر یهود فاش سازد. من برای شما و دیگرانی که آنان را ندیده‌ام از امت‌ها زحمات زیادی کشیده‌ام.
6. از تعالیم بیگانه برحذر باشید (2: 3-23).
همه‌ی گنجینه‌های حکمت و معرفت الهی در مسیح نهفته است پس کسی شما را گمراه نسازد. در ایمان به مسیح استوار باشید:
* کسی شما را با ادله‌ی پوچ فلسفی و عقاید بچگانه گمراه نکند، زیرا الوهیت به طور کامل در مسیح مجسم شد و شما با اتحاد با او مافوق قدرت‌ها هستید.
* شما در اتحاد با مسیح ختنه شده‌اید و دیگر اسیر احکام و مقررات شرعی نیستید. با صلیب مسیح شریعت لغو گردید. در مورد خوراکی یا آشامیدنی و رعایت عید و ماه نو و سنت تحت تأثیر قرار نگیرید.
* نگذارید کسی با تظاهر به فروتنی در برابر فرشتگان شما را از ربودن تاج پیروزی باز دارد. این افراد افکار دنیوی دارند.
وقتی شما با مسیح مردید با عقاید بچگانه این جهان قطع رابطه کردید. همه‌ی احکام و مقررات شرعی را کنار بگذارید.
7. زندگی اخلاقی مسیحی (3: 1-4: 6).
شما با مسیح زنده شده‌اید پس به امور آسمانی دل ببندید و اعمال ناپسند از قبیل زنا، ناپاکی، هوا و هوس، شهوت، طمع، و دروغ را از خود دور کنید و به اعمال پسندیده روی آورید و به شباهت خالق خود در آیید. همه‌ی انسان‌ها از هر قوم و نژادی که باشند برابرند چون مسیح همه چیز است و در همه است. مهربان، فروتن و با گذشت باشید. همدیگر را با خردمندی تعلیم دهید. زنان مطیع شوهران باشند. شوهران همسران خود را دوست بدارند. فرزندان والدین خود را اطاعت و احترام کنند و والدین باعث دلسردی فرزندان نشوند. غلامان از اربابان اطاعت کنند و اربابان با غلامان عادلانه و منصفانه رفتار کنند، چون همه یک ارباب در آسمان دارند. همیشه با حواس جمع دعا کنید. به من که زندانی هستم دعا کنید که بتوانم سرّی را که برعهده من گذاشته شده آشکار سازم.
با افراد غیر مسیحی روابط عاقلانه داشته باشید. از فرصت‌ها استفاده کنید. گفتار شما همیشه جالب و ملیح باشد یاد بگیرید چگونه به هر کس پاسخ مناسب بدهید.
8. سخنان پایانی (4: 7-17).
پولس در پایان این نامه می‌گوید دو نفر را به نام‌های «تیخیکس و اونیمسیوس» نزد شما می‌فرستم تا از وضعیت ما با خبر شوید. کسانی که در زندان همراه من هستند (عده‌ای را نام می‌برد) سلام می‌رسانند. به برادران لاودکیه سلام برسانید. آنان نامه‌ی شما را بخوانند و شما نامه‌ی آنان را بخوانید و….
9. جمله‌ی پایانی (4: 18).
من، پولس با خط خود درود می‌فرستم. فراموش نکنید که من هنوز در زندان هستم. فیض خدا با شما باد آمین.
د) نامه‌ی پولس به فِلَیمون
نامه پولس به فلیمون نامه‌ای شخصی است که از میان نامه‌های پولس از همه کوتاه‌تر است و تنها یک باب دارد. نامه بحثی الهیاتی ندارد، بلکه بیشتر بر عفو و گذشت به خاطر مسیح تأکید می‌کند. از نامه به صراحت بر می‌آید که در زندان نوشته شده است. غلامی به نام انیسمیس از دست ارباب خود فلیمون، که فردی ثروتمند و از دوستان پولس است و مسیحی پایبندی است، گریخته و مقداری از اموال ارباب را نیز با خود آورده است. غلام در شهر رم، یا شهر دیگری که پولس در آن زندانی بوده، با پولس آشنا می‌شود و ایمان می‌آورد. پولس در این نامه از فلیمون می‌خواهد که غلام را ببخشاید و اموالی را که غلام از بین برده تضمین می‌کند. در لابه‌لای سخن اشاراتی به خدمات پولس و حقی که به گردن فلیمون دارد شده است.
درباره‌ی وثاقت نامه کمتر تردید شده و هم سنت هم اکثریت قاطع نقادان، نامه را از پولس می‌دانند؛ اما در اینکه نامه در کجا نوشته شده، آیا در رم و یا در جاهای دیگری که پولس زندانی بوده، اختلاف شده است. با این حال بیشتر شهر رم را ترجیح می‌دهند. و اگر در شهر رم نوشته شده باشد زمان نگارش آن بعد از سال 60 میلادی است.
درباره‌ی اینکه فلیمون اهل کجا بوده نیز اختلاف شده است و برخی کولسی و برخی لاودکیه را احتمال داده‌اند. (68)
6. نامه‌های شبانی (69)
سه نامه از نامه‌های منسوب به پولس نامه‌های شبانی خوانده می‌شوند. این نامه‌ها عبارت‌اند از اول و دومِ تیموتاوس و تیطس. گفته می‌شود برای نخستین بار توماس آکوئیناس این اصطلاح را برای این نامه‌ها به کار برده و سپس از قرن هجدهم شایع شده است. (70) به هر حال ویژگی‌های این سه نامه، که این نام را برای آنها مناسب کرده، این است که اولاً مخاطب آنها فردی خاص است، اما برخلاف نامه‌ی پولس به فلیمون، سخن در این نامه‌ها کاملاً رسمی است و به سِمَتی ارتباط دارد که آنان دارند و سخن شخصی کمتر در آنها دیده می‌شود. و ثانیاً محتوای نامه‌ها با وضعیت عموم مردم یا نظام کلیسا ارتباط دارد و دستورالعمل‌هایی را در این زمینه دربر دارند.
تیموتاوس و تیطس کسانی هستند که پولس آنها را خود به مسئولیت‌هایی گماشته است. (71) تیموتاوس مسئولیت کلیسای افسس را از طرف پولس برعهده داشته (اول تیموتاوس، 1: 3) و تیطس در کریت به مسئولیت گماشته شده است (تیطس، 1: 5). محتوای این سه نامه با مسئولیت این دو شخصیت مرتبط است.
الف) وثاقت نامه‌ها
آیا این سه نامه را یک نفر نوشته و اگر یک نفر نوشته آیا او، همان‌طور که از خود نامه‌ها بر می‌آید، پولس بوده است؟ جواب سنت مسیحی به هر دو سؤال مثبت بوده است. جروم از تاتیان، صاحب دیاتسرون، نقل می‌کند که او این سه نامه را به پولس منسوب می‌دانسته و همچنین ژوستین شهید چنین اعتقادی داشته است. در اثر معروف به قانون موراتوری، که به ربع آخر قرن دوم مربوط است، این سه نامه به پولس منسوب شده است. (72)
با این حال با شروع نقادی عهد جدید دیدگاه سنتی به شدت زیر سؤال رفته است. آنان می‌گویند شواهدی متعددی در این سه نامه وجود دارد که نشان می‌دهد آنها نوشته‌ی پولس نیستند. اولاً لغات متعددی در این نامه‌ها به کار رفته که در نوشته‌های پولس سابقه ندارند. ثانیاً سبک این نامه‌ها متفاوت است؛ برای مثال در این نامه‌ها نویسنده کمتر به مسائل فرعی پرداخته و یک مطلب را تمام کرده سراغ مطلب دیگری رفته است، ولی ادبیات پولس در نوشته‌های قطعی این‌گونه نیست. ثالثاً الهیات این نامه‌ها متفاوت است؛ برای مثال در این نامه‌ها بر فیض، کمتر تأکید شده و در مقابل بر عمل صالح تأکید شده است. رابعاً نظام کلیسایی که در این نامه‌ها مورد اشاره قرار گرفته در زمان پولس هنوز وضعیت به این صورت نبوده است. و خامساً این نامه‌ها اشاره به مسافرت‌هایی از پولس دارد که در کتاب اعمال رسولان نیامده است.
با توجه به شواهد فوق بسیاری از نقادان جدید این سه نامه را مربوط به بعد از مرگ پولس و نویسنده‌ی آنها را شخص یا اشخاص دیگری می‌دانند. (73) با این حال برخی این شواهد را تمام نمی‌دانند و تلاش می‌کنند آنها را پاسخ دهند و از دیدگاه سنتی دفاع نمایند. (74)
درباره‌ی زمان و مکان نگارش این سه نامه از خود این نامه‌ها استفاده‌هایی شده است. از فقراتی از نامه‌ی دوم پولس به تیموتاوس آشکار می‌شود نامه در نزدیکی‌های مرگ پولس و در رم (1: 17) در حالی که او زندانی بوده (1: 8 و 16) نوشته شده و البته این زندانی شدن دوم او در رم بوده است (4: 16-18).
اما درباره‌ی دو نامه‌ی دیگر، یعنی اول تیموتاوس و تیطس، گفته می‌شود از ادبیات و حال و هوای نامه بر می‌آید که آنها به لحاظ زمان نگارش فاصله‌ی زیادی با نامه دوم تیموتاوس نداشته‌اند. بنابراین باید پولس بعد از آزادی از زندان اول در رم به سمت مقدونیه رفته باشد و در اثنای همین سفر به تیموتاوس در افسس و به تیطس در کریت مسئولیت داده باشد و بنابراین در همین سفر او این دو نامه را نوشته است. (75)
اما همه‌ی این سخن بنابر پذیرش دیدگاه سنتی مبنی بر نگارش این سه نامه به وسیله‌ی پولس است. اگر دیدگاه نقادان پذیرفته شود، بحث درباره‌ی زمان و مکان نگارش نامه‌ها نیز مشکل می‌شود.
حال با توجه به مقدمه‌ی کلی فوق، اشاره‌ای به محتوای این سه نامه می‌کنیم.
الف) نامه اول پولس به تیموتاوس
محتوای این نامه را می‌توان به صورت زیر دسته‌بندی کرد (76):
1. عنوان و سلام (1: 1-2).
از پولس که رسول خدا و مسیح است، به تیموتاوس؛ خدا و مسیح فیض و آرامش به تو عطا فرمایند.
2. خطر معلمان دروغین (1: 3-11).
همچنان که سر راه مقدونیه اصرار کردم در افسس بمان و با معلمان دروغین که به جای تعلیم صحیح شجره‌نامه تعلیم می‌دهند مبارزه کن، با معلمانی که شریعت را تعلیم می‌دهند، شریعت برای گناهکاران است و نه نیکان.
3. درباره‌ی هدایت پولس (1: 12-17).
من به مسیح ناسزا می‌گفتم و خدا مرا نجات داد و به من مأموریت داد. خدا مرا برگزید تا برای همه کسانی که ایمان می‌آورند نمونه باشم.
4. فرمان به تیموتاوس (1: 18-20).
درباره‌ی تو مدت‌ها پیش نبوت شد و حال این فرمان را به تو می‌سپارم. تو خود را پاک نگهدار و با بی‌ایمانان مبارزه کن.
5. دعا به درگاه خدا (2: 1-7).
دعا و خواسته‌ها به پیشگاه خدا تقدیم گردد. یک خدا و یک واسطه بین خدا و انسان وجود دارد، یعنی مسیح که جان خود را داد تا کفاره‌ی گناهان ما باشد. و او مرا به عنوان رسول انتخاب کرد.
6. آداب عبادت زنان (2: 8-15).
مردان بدون خشم و نزاع دعا نمایند. و زنان با پوشش مناسب و بدون زیور آلات و آرایش‌های نامناسب و لباس‌های گران‌قیمت دعا کنند. زنان باید سکوت کنند و تعلیم ندهند و بر مردان ریاست نکنند چون اول حوا فریب خورد و آدم را فریب داد.
7. مشخصات سرپرست و خادمان کلیسا (3: 1-13).
سرپرست کلیسا باید بی‌عیب، صاحب یک زن، خویشتن‌دار، هوشیار، منظم، میهمان‌نواز و معلمی توانا، ملایم و صلح‌جو باشد، و میگسار و جنگجو و پول‌پرست نباشد. او باید خانواده خود را به خوبی اداره، و فرزندان خود را به خوبی تربیت کند. او باید نو کیش نباشد و نیکنام باشد. خادمان کلیسا نیز باید موقر، رازدار و بی‌عیب باشند و دو رو و میگسار و پول‌پرست نباشند. آنان باید دارای یک همسر بوده و زنان آنان باید موقر و خویشتن‌دار و با وفا باشند و شایعه‌سازی نکنند. خادمان کلیسا باید در اداره‌ی خانه خود موفق باشند.
8. توصیه و اشاره‌ای به تجسم خدا در مسیح (3: 14-16).
امیدوارم به زودی نزد تو بیایم اما اگر نیامدم این را برای آن می‌نویسم که بدانی در کلیسای خدای زنده چگونه رفتار کنی. راز آیین ما بزرگ است، چون خدا به صورت انسان ظاهر شد و به جهان مژده داد و به عالم بالا برده شد.
9. تعالیم منحرف (4:1-15).
کسانی تعالیم منحرفی می‌دهند. آنان ریاکاری می‌کنند و اموری را بر انسان‌ها حرام می‌کنند. همه چیز حلال و طاهر است و هیچ چیز نجس نیست. همه چیز با کلام خدا پاک می‌شود….
10. خادم خوب خدا (4: 6-5: 2).
توصیه‌هایی به تیموتاوس می‌کند که در کلیسا چگونه رفتار کند و چگونه تعلیم دهد و با پیران و زنان جوان چگونه رفتار کند.
11. درباره‌ی بیوه زنان (5: 3-16).
بیوه زنان پاکدامن را نام‌نویسی کن و آنان را به کار کلیسا بگمار. بیوه زنان جوان ازدواج کنند چون ممکن است در کلیسا به فساد کشیده شوند و…
12. حقوق رهبران کلیسا (6: 17-20):
رهبرانی را که بهتر کار می‌کنند مزد بیشتری بده و…
13. توصیه به تیموتاوس (6: 21-25):
بین افراد تبعیض قائل نشو. در دستگذاری [انتصاب] عجله نکن و…
14. رابطه بین غلامان و اربابان (6: 1-2):
غلامان به اربابان احترام بگذارند و اربابان با محبت و احترام با غلامان برخورد کنند.
15. دنیاپرستی هدف کسانی که تعالیم غلط می‌دهند (6: 3-10):
مواظب افرادی که تعالیم غلط می‌دهند باش. آنان در پی دنیا و پول‌پرستی هستند و…
16. خاتمه‌ی نامه، توصیه‌هایی به تیموتاوس (6: 11-12):
به تیموتاوس توصیه‌های اخلاقی و ایمانی می‌کند و از او می‌خواهد که به این توصیه‌ها برای همیشه عمل کند.
ب) نامه‌ی دوم پولس به تیموتاوس (77)
محتوای این نامه را می‌توان با عناوین زیر بیان کرد:
1. عنوان و سلام (1: 1-2):
از پولس که رسول عیسی مسیح است به تیموتاوس، فیض خداوند با تو باد.
2. شکرگذاری برای ایمان تیموتاوس و توصیه به او (1: 3-2-13):
پولس به خاطر ایمان تیموتاوس شکرگذاری می‌کند و خانواده‌ی مؤمن او را به یاد می‌آورد و از او می‌خواهد که همچنان پایبند باشد. پولس رسالت و مأموریت خود را از جانب مسیح که نجات دهنده است و موت را از میان برداشت، به یاد می‌آورد می‌گوید خدا با فیض خود مرا برگزید. پس تو تعالیم مرا حفظ کن و سرمشق قرار بده. تعالیم من که آنها را به تو دادم همان انجیل عیسی است. پس قوی باش و در راه آنها بکوش.
3. توصیه‌هایی برای مردم و تیموتاوس (2: 14-26):
به مردم گوشزد کن که از بحث‌های تند و بی‌معنی پرهیز کنند و مواظب باشند کسانی که گمراه شده‌اند آنان را گمراه نکنند. از شهوات بپرهیزید و با قلبی پاک دعا کنید و….
4. آخرین ایام و آخرین دستورها (باب سوم):
در ایام آخر مردم گناهکار می‌شوند و انواع گناهان مانند خودخواهی، پول‌پرستی، عیاشی، و هرزگی رواج می‌یابد. از این امور و افرادی که این‌گونه هستند بپرهیز. تو ایمان و پایداری مرا دیده‌ای پس از آنچه آموخته‌ای مطمئن باش و به آن پایبند باش.
5. وصایای آخر (4: 1-8):
تو باید پیام ما را اعلام کنی و مردم را از مبلغین دروغین بازداری. وقت قربانی شدن من رسیده است و تاج پیروزی در انتظار من است.
6. سفارش شخصی (4: 9-22):
سعی کن هرچه زودتر پیش من بیایی و مرقس را با خود بیاور… . در اولین محاکمه کسی مرا یاری نکرد، ولی خدا مرا رهانید و… به دوستان سلام برسان و… .
ج) نامه پولس به تیطس
محتوای این نامه را می‌توان به صورت زیر دسته‌بندی کرد: (78)
1. مقدمه (1: 1-4):
این نامه از طرف پولس، کسی که رسول مسیح است و خدا او را برگزیده است تا پیام او را برساند، به تیطس. فیض خدای پدر و مسیح عیسی بر تو باد.
2. وظیفه‌ی تیطس در کرّیت (1: 5-9):
تو را در جزیره کریت جا گذاشتم تا کارهای عقب افتاده را سر و سامان دهی. همان‌طور که به تو دستور دادم برای کلیسای هر شهر رهبری انتخاب کن که بی‌عیب، بی‌آلایش صاحب یک زن، دارای فرزندان با ایمان، و از هرزگی و سرکشی به دور باشد. تندخو، میگسار، جنگجو و پول‌پرست نباشد و میهمان‌نواز، نیکخواه، روشن بین، عادل، پاک و خویشتن‌دار باشد و بتواند پیام صحیح را برساند.
3. تعالیم معلمان دروغین (1: 10-16):
معلمان دروغین بسیارند که به ویژه در میان تازه ایمانان یهودی‌الاصل پیدا می‌شوند و تعالیمی ناجور می‌دهند. البته اهالی کریت، به گفته‌ی پیامبری از خود آنان، دروغگو، حیوان‌های پلید، پرخور و تنبلی هستند و به این تعالیم زود گوش فرا می‌دهند، تو جلو این اعمال را بگیر. همه چیز پاک و حلال است و نباید به افسانه‌های یهود گوش فرا داد.
4. زندگی مسیحی (2: 1-3: 11):
پولس به تیطس می‌گوید که به مردم اموری را تعلیم دهد. این امور بیشتر اخلاقی هستند برای هر یک از پیر مردان، بیوه زنان، اربابان، زنان جوان دستور دارد. از کارهای ناپسند دوری کنید و با محبت با هم برخورد کنید و… .
5. خاتمه (3: 12-15).
پولس توصیه‌های خاصی به تیطس می‌کند و نامه را با دعا و سلام به پایان می‌رساند.
7. نامه به عبرانیان
نامه به عبرانیان در مجموعه‌ی عهد جدید از جهاتی منحصر به فرد است. در عنوان این نامه نام نویسنده نیامده و در ابتدای نامه نیز چیزی درباره‌ی نویسنده و مخاطب و سلام و دعای متعارف نیامده است. تنها نوشته‌ی مجموعه‌ی عهد جدید است که درباره‌ی نویسنده آن بین خود سنت اختلاف است. برخی آن را به پولس منسوب کرده‌اند و برخی به شاگردان یا نزدیکان او. به هر حال این نامه به لحاظ اصول اساسی الهیات با تعالیم پولس سازگار است و در واقع همان نظام الهیاتی را با ادبیاتی اندکی متفاوت ارائه می‌دهد. درباره‌ی این نامه چند سؤال اساسی مطرح بوده که هیچ کس به آنها پاسخ قاطعی نداده است. آیا این نوشته یک نامه است یا موعظه یا یک نوشته‌ی الهیاتی؟ چه کسی این نامه را نوشته است؟ این‌ها سؤالاتی است که درباره‌ی این نامه مطرح بوده و اختلافاتی را برانگیخته و در هیچ یک از موارد مسئله به صورت نهایی حل نشده است. (79)
الف) نوع نوشته
مقدمه‌ی این نوشته شکل نامه نیست و با نامه‌های مجموعه‌ی عهد جدید متفاوت است. از این رو کسانی آن را یک موعظه به حساب آورده‌اند که نوشته شده و کسانی آن را یک مقاله ادبی در الهیات شمرده‌اند. با این حال کسانی با استناد به باب آخر این نوشته که نشان می‌دهد نویسنده مخاطبان را می‌شناخته است و زمانی با آنها بوده است و آرزو می‌کند که دوباره با آنان ملاقات کند (13: 18-19) و نیز اینکه با سلام و احترام نوشته را به پایان می‌رساند، این نوشته را یک نامه دانسته‌اند. (80)
ب) نویسنده
خود این نوشته نویسنده خود را معرفی نمی‌کند. با این حال می‌توان از آن برخی از ویژگی‌های کلی نویسنده را برداشت کرد. سبک ادبی یونانی نوشته بسیار عالی است و از همه‌ی قسمت‌های عهد جدید بالاتر است. پس نویسنده به زبان یونانی کاملاً مسلط بوده است. ویژگی دیگر اینکه او شاگرد بی‌واسطه‌ی مسیح نبوده و مطالب را از دیگران نقل می‌کند «آنانی که سخن او را شنیده بودند حقیقتش را برای ما تصدیق و تأیید کردند» (2: 3). ویژگی سوم اینکه تسلط کاملی بر عهد قدیم داشته و از ترجمه‌ی سبعینیه نقل می‌کرده است. پس نویسنده احتمالاً یهودی الاصل و البته احتمالاً یونانی زبان بوده است. او دوست تیموتاوس بوده است (13: 23)، اما آیا با شواهد فوق می‌توان نویسنده‌ی رساله را معین کرد؟ اریجن، از نویسندگان قرن سوم، پاسخ این سؤال را این‌گونه می‌دهد: «اینکه نویسنده این نامه واقعاً چه شخصی بوده است فقط خدا می‌داند». (81)
ترتولیان در اواخر قرن دوم نویسنده‌ی نامه را برنابا می‌داند و کلمنت اسکندرانی معتقد بوده که پولس نامه را انشا کرده و دیگری، احتمالاً لوقا یا کلمنت رومی، نوشته است. با این حال سنت کلیسای شرقی قائل بوده که نامه به عبرانیان را پولس نوشته است. عمده دلیل آنان مسیح‌شناسی این نامه است که با مسیح‌شناسی پولس بسیار نزدیک است. دانشمندان جدید این نامه را از پولس نمی‌دانند و یکی از شاگردان او مانند اپولس یا سیلوانیوس را احتمال می‌دهند. (82)
در دوره‌ی اصلاحات، لوتر بر این نامه تفسیری نوشت (1517-1518) و در آن با اینکه تعالیم این نامه را از پولس به حساب می‌آورد، نویسنده آن را پولس نمی‌داند، چرا که در عبرانیان، 2: 3 نویسنده می‌گوید او سخنان را از دیگران شنیده، اما پولس در همه‌ی نوشته‌هایش مدعی است همه چیز را مستقیماً از عیسی گرفته و از شاگردان عیسی مطلبی نگفته است. (83)
به هر حال مخالفان انتساب این نامه به پولس ادله‌ی متعددی می‌آورند. سبک و ادبیات نامه با نوشته‌های پولس متفاوت است. در عبرانیان، 2: 3 نویسنده می‌گوید مطالب خود را از دیگران نقل می‌کند و این با تأکیدهای بسیار زیاد پولس بر اینکه او همه چیز را مستقیماً از عیسی گرفته، نمی‌سازد. حتی الهیات این نامه با اینکه اصولاً با اندیشه‌های پولس سازگار است، اما تفاوت‌هایی، حداقل در شیوه‌ی بیان و تعابیر، با آنها دارد.
به هر حال در خود سنت مسیحی درباره‌ی نویسنده‌ی این نامه اختلاف است و در حالی که سنت کلیسای شرق نویسنده‌ی آن را پولس می‌داند، دو کلیسای کاتولیک و پروتستان آن را از پولس نمی‌دانسته‌اند. دانشمندان جدید موضع دوم را تأیید کرده‌اند. (84)
ج) مخاطب و مکان نگارش
تعیین مخاطب نامه نیز مشکل بوده است. در عنوان نامه کلمه‌ی «عبرانیان» آمده که مقصود مسیحیان یهودی‌الاصل است؛ اما آیا آنان جماعتی خاص از مسیحی – یهودیان هستند یا عموم آنان و اگر جماعتی خاص هستند در کجا بوده‌اند؟ طبق شواهد موجود در نامه، مقصود گروهی خاص است؛ برای نمونه اینکه نویسنده با مخاطبان آشنایی قبلی داشته و آرزو می‌کند نزد آنان بازگردد (13: 18-19). در پایان‌نامه آمده است: «آنانی که از ایتالیا هستند به شما سلام می‌رسانند» (13: 24). آیا نویسنده در ایتالیا بوده است و به کسانی که در جای دیگری بوده‌اند نامه می‌نوشته و در نتیجه اشاره به ایمان داران ایتالیا می‌کند که به شما سلام می‌رسانند؟ یا اینکه نویسنده در جای دیگری بوده و برای رومیان نامه می‌نوشته و می‌گوید مؤمنان ایتالیایی که در اینجا هستند به شما سلام می‌رسانند؟ عبارت تاب هر دو را دارد. به هر حال درباره‌ی مخاطبان نامه و نیز مکان نگارش آن بحث‌های زیادی شده است و ظاهراً سخن قطعی در این باره وجود ندارد. (85)
د) زمان نگارش نامه
درباره‌ی زمان نگارش نیز اختلاف زیادی وجود دارد و از اواسط قرن اول تا آخر این قرن گفته شده است. کسانی که پولس را نویسنده‌ی نامه می‌دانند باید تاریخ نگارش را قبل از 64 میلادی و زمان کشته شدن پولس بدانند، اما حتی در این صورت هم تعیین زمان دقیق ممکن نیست. به هر حال از آنجا که در نامه‌ی کلمنت رومی که در سال‌های 95-96 نوشته شده به این نامه اشاره شده، پس قبل از این تاریخ نوشته شده است. گفته می‌شود از آنجا که در این نامه اشاره‌ای به تخریب اورشلیم در سال 70 میلادی نشده پس قبل از این تاریخ نوشته شده است. پس قول قوی‌تر این است که این نامه بین 65-70 م. و شاید حدود 68 م. نوشته شده است. (86)
ه‍) ساختار محتوایی نامه
محتوای این نامه را می‌توان در چند محور بیان کرد. البته مطالبی به صورت معترضه در ضمن مطالب اصلی آمده است.
1. جایگاه و نقش پسر خدا (باب اول).
در ایام قدیم خدا از طریق انبیا سخن می‌گفت، ولی در این روزهای آخر به وسیله‌ی پسر خود سخن گفته است. این پسر چه شؤون و اعمالی دارد: وارث کل کائنات است، به وسیله‌ی او عالم هستی آفریده شده، کائنات را نگه می‌دارد، مظهر کامل وجود خداست، آدمیان را از گناهانشان پاک کرد و در عالم بالا در دست راست خدا نشست. مقام او از مقام فرشتگان بالاتر است.
2. نجات (باب دوم).
حال که این نجات حاصل شده و این بر ما ثابت شده است دیگر عذری برای هلاکت خود نداریم. خدا پسر خود را فرستاد تا جسم بگیرد و به صلیب رود تا گناهان ما پاک گردد. او برای یاری فرزندان ابراهیم آمد، پس باید او از هر نظر مانند برادران خود می‌شد تا گناهان را کفاره نماید.
3. عیسی برتر از موسی (3: 1-4: 13).
موسی خادم خانه‌ی خداست و عیسی صاحب خانه؛ پس عیسی بالاتر است. خداوند کسانی را که از موسی اطاعت نمی‌کردند مجازات کرد. پس باید مواظب بود که ایمان خود را به عیسی حفظ کنیم چون مقامی بس بالاتر دارد. قوم خدا با عیسی به آرامش می‌رسد و نه با موسی و یوشع و غیره. آنان همه زمینه‌ساز آمدن مسیح بودند.
4. عیسی بر‌ترین کاهن (4: 14-5: 10).
کاهنان با قربانی‌هایی که می‌دهند گناهان قوم را کفاره می‌دهند، اما عیسی همه‌ی گناهان را کفاره داد و بالا‌ترین کاهن است.
5. سطح مخاطبان و تعالیم لازم برای آنان (5: 11-6: 12).
شما باید خودتان معلم دیگران باشید پس نباید مطالب سطحی را برای شما بیان کنم. نباید مطالبی مانند ایمان به خدا، تعمید و قیامت مردگان را تکرار کنیم. به شما اطمینان دارم که وضع مناسبی دارید و… .
6. پیمان جدید و برتر (6: 13-10: 39).
خداوند به ابراهیم وعده داد و همین ابراهیم به ملکی صدق به عنوان یک کاهن ده یک داد. کاهنان از سبط لاوی هم از مردم ده یک می‌گرفتند؛ اما کاهن جدیدی آمده که مانند ملکی صدق کهانت او ابدی است. عیسی مسیح از طایفه‌ی لاویان نیست، بلکه از یهوداست. اگر بنا بود عیسی کاهنی مثل بقیه کاهنان باشد به او چه نیازی بود. پس شریعت تغییر کرده و نجات به شریعت نیست. کهانت عیسی ابدی است و کسی جای او را نمی‌گیرد. اگر کاهنان با قربانی‌های خود گناهان را کفاره می‌دادند، عیسی با صلیب خود به یکباره گناه را برای همیشه کفاره داد. پس این پیمان جدید و برتر است. پیمان قدیم شامل آداب و رسوم و مراسم معبد قربانی بود؛ اما مسیح کار را به یکباره تمام کرد. خون مسیح انسان‌ها را پاک کرد پس این یک پیمان تازه است و… با شریعت کسی نمی‌توانست به کمال برسد ولی با پیمان جدید نجات حاصل می‌شود. از طریق ایمان به مسیح می‌توانیم نجات یابیم.
7. ارزش ایمان (باب 11).
ایمان اطمینانی است به چیزهایی که به آن امیدواریم و اعتقادی است به چیزهایی که نمی‌بینیم. مردم گذشته به وسیله‌ی ایمان مقبول خدا شدند. همه‌ی بزرگان گذشته مثل خنوخ، ابراهیم و موسی از طریق ایمان نجات یافتند و اعمال آنان به خاطر ایمان بود.
8. توصیه‌ها (12: 1-13: 19).
با پشتکار به ایمان خود بچسبید و پایداری کنید و از گناهان دوری کنید. با صلح و صفا با هم رفتار کنید. به ازدواج احترام بگذارید و از زنا بپرهیزید. پول‌پرستی را کنار بگذارید. به رهبران خود احترام بگذارید و از آنها اطاعت کنید. برای ما دعا کنید. ما یقین داریم که برخلاف وجدان خود عمل نکرده‌ایم.
9. خاتمه (13: 20-25).
دعا برای مخطابان و خبر آزادی تیموتاوس و سلام‌رسانی.

پی‌نوشت‌ها:

1. Harper’s Bible Dictionary, p. 756.
2. تاریخ جامع ادیان، ص 613-614؛ تاریخ تمدن، ج 3، ص 689؛ مسیحیت و بدعت‌ها، ص 47.
3. loc. cit.
4. The Oxford Companion to the Bible, p. 576.
5. The New International Dictionary of the Bible, p. 756.
6. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 154.
7. ر.ک.: الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 157-158؛
The New International Dictionary of the Bible, p. 757; Harper’s Bible Dictionary, p. 759-760; The Oxford Bible Commentary, p. 1065.
8. المدخل الی العهد الجدید، ص 344-352؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 760-765; Ibid, p. 757-761.
9. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، «العهد الجدید»، ص 457.
10. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 257؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1083-84.
11. loc. cit.
12. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، «العهد الجدید»، ص 457.
13. همان، ص 459؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 256-260؛ المدخل الی العهد الجدید، ص 367-369؛
The New International Dictionary of the Bible, p. 870; The Oxford Bible Commentary, p. 1084-1085.
14. المدخل الی العهد الجدید، ص 373؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1084.
15. The New International Dictionary of the Bible, p. 869.
16. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 261.
17. همان، ص 262؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1084; Ibid, p. 870.
18. برای نمونه ر.ک.: معرفی عهد جدید، ج 2، ص 58-59؛ المدخل الی العهد الجدید، ص 357-405؛ دائره المعارف کتاب مقدس، ص 268؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 871.
19. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 263-268.
20. معرفی عهد جدید، ج 2، ص 45-47؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 182-184; The New International Dictionary of the Bible, p. 233-235.
21. المدخل الی العهد الجدید، ص 407-408؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 49-50؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 210-212؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 298 The Oxford Bible Commentary, p. 1109-1110.
22. The Oxford Bible Commentary, p. 1108; Harper’s Bible Dictionary, p. 185.
23. معرفی عهد جدید، ج 2، ص 50-51؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1109.
24. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 299-300؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 186.
25. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 506-507؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 51.
26. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 507؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 51-52؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1210؛ المدخل الی العهد الجدید، ص 419-444؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 216-224.
27. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 539-540؛ المدخل الی العهد الجدید، ص 444-445؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 54.
28. Harper’s Bible Dictionary, p. 187.
29. Ibid, p. 181-182; The Oxford Bible Commentary, p. 1134.
30. The Oxford Bible Commentary.
31. The International Standard Bible Encyclopedia , V. 1., p. 780.
32. برای نمونه ر.ک.: معرفی عهد جدید، ج 2، ص 54-55؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 191; The Oxford Bible Commentary, p. 1135.
33. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 226-230.
34. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 236-237؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 26؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 327.
35. The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 649.
36. المدخل الی العهد الجدید، ص 453-458؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 28-31؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 238-241؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 366-367; Harper’s Bible Dictionary, p. 327-328.
37. The Oxford Bible Commentary, p. 1153.
38. See, Harper’s Bible Dictionary, p. 328; The New International Dictionary of the Bible, p. 367.
39. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 249-251؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 32-33.
40. المدخل الی العهد الجدید، ص 353-354؛ The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 1608-1609.
41. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 632؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 196-197.
42. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 197-198؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 38؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 1093.
43. The New International Dictionary of the Bible, p. 1008-1009; Harper’s Bible Dictionary, p. 1063.
44. الکتاب المقدس، الجزء الثانی؛ ص 633.
45. المدخل الی العهد الجدید، ص 361؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 41.
46. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 202؛
The New International Dictionary of the Bible, p. 1065; Harper’s Bible Dictionary, p. 1009.
47. The New International Dictionary of the Bible, p. 1009; The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 1608.
48. المدخل الی العهد الجدید، ص 628؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 289.
49. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 585؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 67.
50. المدخل الی العهد الجدید، ص 484: 486؛
The New International Dictionary of the Bible, p. 314; Harper’s Bible Dictionary, p. 268-269; p. 1166.
51. همان، ص 487-488.
52. همان، ص 490-491.
53. همان، ص 489-492؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 289-291؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1166-1167.
54. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 291-293؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1167; Harper’s Bible Dictionary, p. 269.
55. The New International Dictionary of the Bible, p. 315.
56. المدخل الی العهد الجدید، ص 508-512؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 71-72؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1179.
57. الکتاب المقدس، الجز الثانی، ص 605؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 786-787; Ibid, p. 1180
58. The Oxford Bible Commentary, p. 1180.
59. Harper’s Bible Dictionary, p. 786-787; The New International Dictionary of the Bible, p. 782.
60. ر.ک.: معرفی عهد جدید، ج 2، ص 73؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 787; ibid.
61. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 305-307 (با اندکی تغییر).
62. المدخل الی العهد الجدید، ص 471-473؛ The Oxford Bible Commentary, P. 1191.
63. همان، ص 473-476. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 618؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,V. 1, p. 733-734.
64. Harper’s Bible Dictionary, p. 176; The International Standard Bible Encyclopedia ,V. 1, p. 734; The Oxford Bible Commentary, p. 1191.
65. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 312-313؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,V. 1, p. 733.
66. ر.ک.: معرفی عهد جدید، ج 2، ص 70.
67. ر.ک.: الفغالی، المدخل الی کتاب المقدس، ج 5، ص 314-316.
68. همان، ص 320-324؛ المدخل الی العهد الجدید، ص 502-507؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 780; Harper’s Bible Dictionary, p. 484-85; The Oxford Bible Commentary, p. 1233-34.
69. Pastoral Epistles.
70. المدخل الی العهد الجدید، ص 520.
71. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 325-326؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 753.
72. المدخل الی العهد الجدید، ص 523-525.
73. The Oxford Bible Commentary, p. 1220-1221; The New International Dictionary of the Bible, p. 753-754.
74. المدخل الی العهد الکتاب، ص 525-536.
75. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 652-654؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 78.
76. مقایسه کنید با: الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 328-330؛ معرفی عهد جدید، ج 2، ص 79-80.
77. ر.ک.: الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 331-333؛ مقایسه کنید با: معرفی عهد جدید، ج 2، ص 48-85.
78. ر.ک.: الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 320-331؛ مقایسه کنید با: معرفی عهد جدید، ج 2، ص 83.
79. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 684-685؛ المدخل الی العهد الجدید، ص 682.
80. المدخل الی العهد الجدید، ص 682-683.
81. معرفی عهد جدید، ج 2، ص 97.
82. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 348-349؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1236; The New International Dictionary of the Bible, p. 427.
83. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 685.
84. المدخل الی العهد الجدید، ص 683-689؛ الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 686-687؛ The New International Dictionary of the Bible, P. 427-428; Harper’s Bible Dictionary, P. 380.
85. الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 688-689؛ الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 5، ص 350-352؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1236-1237.
86. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 352؛ الکتاب المقدس، الجزء الثانی، ص 688-689؛ The Oxford Bible Commentary, p. 1239.
منبع مقاله :
سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم؛ (1396)، بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی – مسیحی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، پژوهشکده‌ی تحقیق و توسعه‌ی علوم انسانی، چاپ اول.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید