نویسنده: لیلا غلامزاده
بدون تردید ازدواج یکی از باارزشترین و مقدسترین وقایع و فعالیتها در زندگی اکثر بزرگسالان است که نه تنها مورد پذیرش و تایید اقوام و ملل مختلف در دنیا است بلکه از جانب تمامی ادیان الهی نیز مورد تاکید واقع شدهاست، چنانچه در دین مقدس اسلام ازدواج به عنوان یکی از ارکان دین و حافظ نیمی از دین معرفی شده است. (من تزوج فقد احرز شطر دینه، فلیتق الله فی الشطر الثانی1) در فرهنگ ما نیز ازدواج سنتی خوشایند است که نه تنها خانوادهها، بلکه بیشتر جوانان هم، چه پسر و چه دختر آن را دوست دارند و انتظار دارند که در سن و موقعیت مناسب ازدواج کنند تا با تشکیل خانواده از دروازه ورود به دنیای بزرگسالی و استقلال بگذرند. در عین حال رسیدن به استقلال با خود مسئولیتهایی هم به همراه میآورد. با تشکیل خانواده جدید، جوان دیگر خود را تنها فردی از خانواده اولیهاش نمیداند، بلکه میبیند خود تشکیلدهنده و بوجودآورنده سلول جدیدی از جامعه، یعنی یک خانوار تازه است.
این آگاهی در خود، هم احساس خوشحالی و افتخار دارد و هم اضطرابی که با قبول هرگونه شرایط تازه همراه است: اینکه آیا میتواند با شخص دیگری که به هرحال فرهنگ خانوادهاش با فرهنگ او تفاوت دارد و با طرز فکر و باورهای دیگری بزرگ شدهاست عملاً به تفاهم و توافق برسد؟ آیا همین که یکدیگر را دوست داشتهباشند کافی است؟ و در صورت بروز اختلاف چطور باید با آن روبرو شوند؟ و دهها سوال دیگر که جوان به دلیل عدم تجربه پاسخ کاملی برای آن ندارد و همین باعث بروز نگرانی و اضطراب برای او میشود.
علاوه بر این پس از غلبه بر تمام این دلواپسیها و پاسخ به پارهای از این سوالات و گرفتن تصمیم نهایی که منجر به ازدواج دو جوان میشود در شرایط تازه، سوالات جدیدی هم مطرح میشود که خود باعث بروز نگرانیهای تازهای میشود. اگر چه ازدواج و تشکیل خانواده امری مقدس و باارزش است اما چه بسا این ارزش وابسته به حفظ و دوام آن است، چه، ازدواجی که منجر به طلاق شود از ارزش خاصی برخوردار نبوده باعث سرزنش زوجین نیز میشود.
آمار جاری نشان میدهد که 97% از جمعیت بزرگسالان در طول زندگی خود حداقل یکبار ازدواج کردهاند(کارتر، 1973). برطبق آمار جهانی نرخ ازدواج در طول 15 سال گذشته تقریباً ثابت ماندهاست اما متاسفانه این وضعیت در مورد نرخ طلاق صادق نمیباشد. آمار نشان میدهد که نرخ طلاق امروزه به مراتب بیش از گذشته است که در این میان ایالات متحده امریکا بالاترین نرخ طلاق را در دنیا دارا میباشند، بطوریکه میزان طلاق در این کشور 40% مجموع ازدواجها را تشکیل میدهد. در ایران نیز این آمار برای جمعیت شهری 12% بوده است که با توجه به ارزشهای مذهبی و سنتهای دیرین خانوادگی و اصالت و باور به زندگی مقدس زناشویی به یقین باید آمار طلاق در ایران از روند کندتری برخوردار باشد.2
هرچند ازدواج به عنوان یک نهاد جهانی همچنان پایدار است و پایدار خواهد ماند، لکن نرخ ازدواج در دهههای اخیر افزایش نیافته است و برعکس نرخ طلاق بویژه در جوامع غربی، از جمله امریکا، رو به افزایش است (50% درصد از ازدواجها به طلاق میانجامد).3
اما چه چیز باعث میشود که بسیاری از زوجهایی که غالباً با این عبارت که «تنها مرگ ما را از یکدیگر جدا میکند» زندگی مشترک خود را آغاز میکنند و در ابتدا نسبت به این عبارت احساس تعهد دائمی دارند، پس از مدتی با مشکلات زیادی روبرو شده و در نهایت به جای مرگ، طلاق آنها را از هم جدا میکند، و کار به جایی میرسد که نسبت به هم پرخاش و نزاع نموده و در مواردی کار به متارکه و طلاق میانجامد.
آنچه مسلم است دو زوج جوان که از آغاز با دیدی غلط و محدود وارد زندگی زناشویی میشوند و برای خود بنایی رویایی و سراسر ایدهآل تصویر میکنند، از آنجا که اطلاعاتشان از یکدیگر و از امکانات و تواناییهای هم بسیاری محدود و ناقص است و چه بسا با وهم و خیال خواستند برای خود دنیایی بسازند پس از گذشت چند ماه و یا حتی چند سال زندگی مشترک به فکر حسابرسی و ارزیابی میافتند و درمییابند آنچه تصور کردهاند باطل و بیحساب بودهاست و این سرآغاز مشکلات جدیتری میباشد. تحقیق کارشناسان خانواده نشان میدهد حدود 50% از زوجها، ازدواج خود را در نهایت ناموفق ارزیابی میکنند.
در هر حال تشکیل زندگی زناشویی مرحله انتقالی دشوار و پیچیدهای است، چرا که ازدواج مستلزم از نو تعریفکردن افراد برای خود و توسط والدینشان است. در ازدواج زن و مرد نیاز دارند خود را در قالب نقشهای جدید بپذیرند و این مهم بدون آگاهی از مسائل مختلف مربوط به زندگی زناشویی و خصوصیات متفاوت زن و مرد امکانپذیر نمیباشد.
تحقیقات و شواهد بسیاری نشان میدهد که در جوامع امروز، زوجهای جوان در اوایل زندگی با مسائل و مشکلات گوناگون و گاه شدیدی مواجه هستند. بنابراین پیشنهاد اصلی و اساسی، بهرهمندی از خدمات مشاورهای پیش از ازدواج است تا زن و مرد با آگاهی هرچه بیشتر و تجهیز به دانش کافی در ارتباط با خود، ویژگیهای خود و ویژگیهای همسر آینده و نیز اهمیت و اهداف ازدواج به این دوره پویا و شکوفا در زندگی خود با آرامش بیشتری گام نهند. به بیان دیگر مرد و زن هر دو از آموزشهای پیش از ازدواج به ویژه در ارتباط با انتظاراتی که از آنها به عنوان زن و شوهر میرود، سود میبرند.
در جوامع امروز، زندگی انسانها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی بوده است. بازتاب ماهیت پیچیده این تغییرات و تحولات در زندگی فردی و اجتماعی افراد کاملاً محسوس است. ازدواج و زندگی زناشویی و تشکیل خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست. زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیرواقعی از ازدواج و همسر، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی، لاجرم میبایست مسائل و مشکلات بسیاری را در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر تجربه کنند. طبق طبقهبندیهای تشخیص روانپزشکی مسائل و مشکلات زناشویی و خانوادگی یکی از بالاترین علل رجوع به کلینیکها و مراکز خدمات مشاورهای است که این خود گواه صحت مطالب ذکرشده است.
بطور خلاصه ازدواج و تشکیل خانواده برای همه انسانها یک نیاز طبیعی است که از فطرت و آفرینش ویژه آنان سرچشمه میگیرد و نباید آنرا یک قرارداد متعارف اجتماعی تلقی نمود که در صورت عدم تحقق آن آسیبی به نظام اجتماعی وارد نمیشود بلکه برعکس هرگونه آسیبی به این بنیاد مقدس پیامدهایی را در تحول ساختاری کلی جامعه و نظامهای ارزشی و فرهنگی آن به دنبال دارد. جای آن دارد که برای حفظ کانون مقدس خانواده از هر تلاشی فروگذار نشود که در این میان مشاوره پیش از ازدواج یکی از راههای مناسب برای حفظ تداوم خانوادههاست و از آن جهت که بیشتر جنبه پیشگیری دارد تا درمان، اهمیت بالاتری نیز پیدا میکند.
اسلام نیز که خانواده را پیمانی مقدس بین یک زن و مرد میداند و ثمره ازدواج را انس و آرامش خانوادگی و فردی بیان میکند (سوره روم، آیه 21) بر اهمیت مشاوره تاکید داشته و بارها در قران کریم به مشورتکردن توصیه میکند: «در کارها مشورت کن، پس هنگامی که تصمیم گرفتی به خدا توکل کن»4 امام علی (ع) نیز میفرمایند: «مشورت کنید که موفقیت و رستگاری از مشاوره بدست میآید.»5
آموزش زوجهای جوان معمولاً یکی از برنامههای رسمی و غیررسمی خانواده و دیگر نهادهای اجتماعی است. زوجهای جوان که اغلب از دو فرهنگ (و خردهفرهنگ) متفاوت اثر پذیرفتهاند، به منظور افزایش سطح رضامندی در تشکیل خانواده و افزایش ضریب اطمینان از تشکیل خانواده جدید، باید آموزشهای لازم را کسب نمایند. برخی از عواملی که این ضرورت را بیشتر جلوه میدهند عبارتند از:
1. اشتباهات والدین خود را تکرار نکنند و بر عادات بدی که در خانواده خود فراگرفتهاند غلبه کنند.
2. نقاط ضعف و قوت خود و طرف مقابل را بشناسند و در قبال آن مسئولیت بپذیرند. اغلب همین شناخت و احساس، تفاوت بین موفقیت و شکست در زندگی زناشویی است.
3. انتظارات واقعبینانه از زندگی زناشویی بدست آورند و از انتظارات رویایی و غیرواقعی دست بردارند.
4. بدانند که چه انتظاری از خود و از همسر خود و از ازدواج دارند. این انتظارات بنیان ایمان و اعتقاد به زندگی را شکل میدهد.
این آموزشها به شیوههای گوناگونی میسر است از جمله: آموزش از طریق تشکیل کلاسهای رسمی و غیررسمی، توزیع جزوات، تشکیل کلاسهای پرسش و پاسخ و بحثهای گروهی، طرح موارد مبتلا به اکثریت و…
از نظر تاریخی در حرفههای کمکی، مشاوران و رواندرمانگران نخست با فرد، سپس با زوجین و در نهایت با کل خانوده کار میکردند. مشاوره ازدواج در آمریکا از مشاوره و رواندرمانی فردی و نیز مطالعات خانواده و آموزش خانواده نشات گرفته است (نیکلز 1979).6
در سال 1988 انجمن بینالمللی مشاوران ازدواج خانواده (I.A.M.F.C)، ملاکهای تربیت مشاوران و درمانگران ازدواج و خانواده را تعیین کرده است. ویژگیهای کلی این ملاکها عبارتند از: توسعه دانش و مهارت در مبانی مشاوره (فردی، گروهی، شغلی، بینفرهنگی)، تاکید بر مشاوره فردی ازدواج و سیستمهای خانواده، تاکید مفهومی بر سیستمهای خارج از خانواده که با سیستم خانواده در تعامل هستند، آموزشهای بالینی شامل نظارت بر کار عملی درمانگر با افراد (زوجها و خانوادهها) و ادغام روشهای مشاوره فردی و رویکردهای سیستمی در کار با افراد (زوجها و خانوادهها).
در ایران برنامه تربیت مشاوران، سابقهای 30 ساله دارد، اگرچه هنوز این موضوع به طور کامل برای جوانان در آستانه ازدواج جا نیافتاده است. تاسیس و گسترش مراکز مشاوره از مهمترین گامها و مسئولیتهای نظام اسلامی جامعه است تا از این طریق بتوان به خانوادهها، در جهت رشد سالم و مطلوب و نیز پویایی و شکوفایی استعدادهای همه اعضاء خانواده و پیشگیری از اختلافات و ناهنجاریهای فردی و اجتماعی کمک کرد.
بدیهی است موفقیت و کارایی مراکز مشاوره منوط به برخورداری از وجود مشاوران صالح و متخصص و کارآمد است. در هر حال در دنیای امروز ضرورت وجود کلاسهای مشاوره هر چه بیشتر احساس میشود.
منابع و ماخذ:
1. قرآن کریم
2. نوابینژاد، شکوه، «مشاوره پیش از ازدواج و خانوادهدرمانی»
3. گوردون، توماس، «فرهنگ تفاهم در ازدواج»
4. ملکمحمودی، امیر، «راهنمای ازدواج»
5. قائمی، علی، «خانواده و مسائل همسران جوان»
پانویسها:
1. پیامبر اکرم(ص): کسی که ازدواج کند نیمی از دین خود را محکم نگه داشتهاست و برای نگهداری نیمه دوم باید تقوای خدا در پیش گیرد. (ترجمه میزان الحکمه، ص 2250، ح 7809)
2. این آمار تا سال 1376 میباشد.
3. برنشتین 1990 Bornstein
4. و شاورهم فیالامر فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین. (آلعمران، آیه 159)
5. غررالحکم
6. Nichols