آیا افرادی که نماز را فقط به خاطر رفع تکلیف خوانده اند، در قیامت نمازشان مورد قبول واقع می شود؟

آیا افرادی که نماز را فقط به خاطر رفع تکلیف خوانده اند، در قیامت نمازشان مورد قبول واقع می شود؟

آیا افرادی که نماز را فقط به خاطر رفع تکلیف خوانده اند، در قیامت نمازشان مورد قبول واقع می شود؟

نماز نور دیده پیامبر[1] ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و موجب تقرّب پرهیزکاران[2] و بهترین تکلیفی است که وضع شده است[3] و از بهترین و برترین کارها[4] و ستون دین بوده[5] که اقامه آن موجب دوری و پرهیز انسان از فحشاء و منکر می باشد.[6] منظور از خواندن نماز فقط به خاطر رفع «تکلیف» این است که ، شخصی اعتقاد به نماز و وجوب آن دارد ولی به عللی ، از جمله تنبلی و بی حوصلگی به آن محبتی ندارد و فقط از ترس عقاب و برای رفع تکلیف آن را به جای می آورد.
نماز چنین شخصی (اگر شرایط دیگر صحّت را داشته باشد) از نظر ظاهری صحیح بوده و نیازی به قضا (از نظر فقهی) ندارد. و نماز این شخصی از نظر ظاهری مورد قبول واقع می شود.[7] منتهی باید توجه داشت که نماز ظاهری دارد و باطنی و آنچه منظور اصلی پروردگار متعال و باعث قرب الی الله می شود باطن و حقیقت نماز است.[8] و هر یک اثر مخصوص به خود را دارند.
اثر خواندن ظاهر نماز (با شرایطی که در فقه و توضیح المسائل آمده است)، اسقاط تکلیف و نجات از عذاب است. اما اثرات باطنی نماز (که مقصود اصلی هستند) بالاتر و عمیق تر است. از جمله: پاداش و ثوابهای اخروی و دنیوی، رسیدن به مقامات معنوی، تقرّب به خدا، دوری از گناهان بزرگ، برپایی خیمه دین.[9] بنابراین شخصی که فقط به جنبه ظاهری و مقدار فقهی نماز اکتفا می کند، نباید انتظار داشته باشد که از آثار و فوائد دنیوی و آخروی آن مانند مصون بودن از گناهان و یا پاک شدن از آلودگی های گناه و جایگاه والای مصلیین در بهشت برخوردار باشد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. صلاه الخاشعین، آیت الله دستغیب، دفتر انتشارات اسلامی.
2. پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.

پی نوشت ها:
[1] . ر.ک: محمدی ری شهری، محمد، ترجمه میزان الحکمه، مترجم: حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، چاپ اول، 1377 هـ ش، ج 7، ص 3093، ح 10535.
[2] . ر.ک: همان، ص 3094، ح 10537.
[3] . ر.ک: همان، ص 3094، ح 10541.
[4] . ر.ک: همان، ح 10544.
[5] . ر.ک: همان، ح 10546.
[6] . ر.ک: همان، ص 3096، ح 10551.
[7] . ر.ک: دستغیب، گناهان کبیره، انتشارات جهان، چاپ ششم، ج 2، ص 205.
[8] . ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، انتشارات اسراء، چاپ سوم، 1381، ج 2، ص 165؛ و ر.ک: ملکی، جواد، اسرار الصلوه، پیام آزادی، مترجم: رجب زاده، چاپ چهارم، 1372، ص 297.
[9] . ر.ک: تفسیر تسنیم، همان، ص 166.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید