تبلیغ در احادیث

تبلیغ در احادیث

اهمیّت تبلیغ

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

یا عَلِیُّ ، لأََن یَهدِیَ اللّه ُ عَلى یَدَیکَ رَجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ .
اى على! اگر خداوند به دستان تو انسانى را هدایت کند ، از آنچه خورشید بر آن تابیده براى تو بهتر است.

( المستدرک على الصحیحین : 3/691/6537 )

امام على علیه السلام :

نِعمَ الهَدِیَّهُ المَوعِظَهُ .
پند دهى بهترین هدیه است.

( غرر الحکم : 9884 )

امام على علیه السلام :

مَن وَعَظَکَ أحسَنَ إلَیکَ .
هر کس تو را موعظه کند ، به تو نیکى کرده است.

( غرر الحکم : 7924 )
فضیلت مبلِّغ

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

نَضَّرَ اللّه ُ عَبدا سَمِعَ مَقالَتی فَوَعاها و حَفِظَها ، و بَلَّغَها مَن لَم یَسمَعْها .
خداوند ، شاد گردانَد آن کس را که سخنم را بشنود، بفهمد و حفظ کند و به کسى که آن را نشنیده ، برساند.

( الکافی : 1/ 403/ 1 )

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

خِیارُ اُمَّتی مَن دَعا إلَى اللّه ِ تَعالى ، و حَبَّبَ عِبادَهُ إلَیهِ .
بهترین امّت من کسى است که به سوى خداوند متعال فرا خوانَد و بندگانش را با او دوست سازد.

( کنز العمّال : 28779 )

امام على علیه السلام :

قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : اللّهُمَّ ارحَم خُلَفائی ! ـ ثَلاثا ـ قیلَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، و مَن خُلَفاؤُکَ ؟ قالَ : الَّذینَ یُبَلِّغونَ حَدیثی و سُنَّتی ، ثُمَّ یُعَلِّمونَها اُمَّتی .
رسول خدا سه بار فرمود : «خداوندا ! به جانشینانم رحم کن!» . گفته شد : اى رسول خدا! جانشینان شما کیان اند؟ فرمود : «آنان که حدیث و سنّت مرا تبلیغ مى کنند و آنها را به امّت من مى آموزند».

( الأمالی للصدوق : 247/ 266 )

امام على علیه السلام :

رُسُلُ اللّه ِ سبحانَهُ تراجِمهُ الحقِّ و السُّفراءُ بینَ الخالقِ و الخَلْقِ .
فرستادگان خداوند سبحان، مترجمان حق و سفیران میان آفریدگار و آفریدگان هستند.

( غرر الحکم : 5433 )
ثواب تبلیغ

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

حَبِّبُوا اللّه َ إلى عِبادِهِ یُحِبَّکُمُ اللّه ُ .
خدا را براى مردم محبوب سازید تا خداوند ، شما را دوست داشته باشد.

( المعجم الکبیر : 8/ 91/ 7461 )

مشکاه الأنوار :

قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أ لا اُحَدِّثُکُم عَن أقوامٍ لَیسوا بِأَنبِیاءَ و لا شُهَداءَ ، یَغبِطُهُم یَومَ القِیامَهِ الأَنبِیاءُ وَ الشُّهَداءُ بِمَنازِلِهِم مِنَ اللّه ِ ، عَلى مَنابِرَ مِن نورٍ ؟ قیلَ : مَن هُم یا رَسولَ اللّه ِ ؟ قالَ : هُمُ الذَّینَ یُحَبِّبونَ عِبادَ اللّه ِ إلَى اللّه ِ ، و یُحَبِّبونَ اللّه َ إلى عِبادِهِ . قُلنا : هذا حَبَّبُوا اللّه َ إلى عِبادِهِ ، فَکَیفَ یُحَبِّبونَ عِبادَ اللّه ِ إلَى اللّه ِ ؟قالَ : یَأمُرونَهُم بِما یُحِبُّ اللّه ُ ، و یَنهَونَهُم عَمّا یَکرَهُ اللّه ُ ، فَإِذا أطاعوهُم أحَبَّهُمُ اللّه ُ .
رسول خدا فرمود : «آیا براى شما از اقوامى بگویم که با آن که پیامبر و یا شهید نبودند ، اما در روز قیامت ، به خاطر مقامى که نزد خداوند دارند و بر روى منبرهایى از نورند ، پیامبران و شهیدان ، به آنان غبطه مى خورند؟» . گفته شد : اى رسول خدا! آنان کیان اند؟ فرمود : «آنان ، کسانى هستند که خدا را در نظر مردم و مردم را در نظر خداوند ، محبوب مى سازند». گفتیم : این که خداوند را در نظر بندگان محبوب مى سازند ، روشن است ؛ اما چگونه بندگان خدا را در نظر خداوند ، محبوب مى سازند؟ فرمود : «آنان را بدانچه خداوند دوست مى دارد ، فرمان مى دهند و از آنچه خداوند ناپسند مى شمارد ، نهى شان مى کنند. وقتى مردم از آنان اطاعت کنند ، خداوند ایشان را دوست خواهد داشت» .

( مشکاه الأنوار : 240/ 692 )

امام صادق علیه السلام :

إنَّ الرَّجُلَ لَیَتَکَلَّمُ بِالکَلِمَهِ فَیَکتُبُ اللّه ُ بِها إیمانا فی قَلبِ آخَرَ ، فَیَغفِرُ لَهُما جَمیعا
شخصى سخنى بر لب جارى مى کند و خداوند به یُمن آن ، ایمان را در قلب شخصى دیگر ثبت مى کند و در پى آن ، هر دو را با هم مى بخشد.

( المحاسن : 1/ 361/ 778 )
مهمّ ترین چیزهاى لازم براى مبلّغ
1 ـ دین شناسى

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

لا تَأمُرْ بِالمَعروفِ و لا تَنهَ عَنِ المُنکَرِ حَتّى تَکونَ عالِما ، و تَعلَمَ ما تَأمُرُ .
امر به معروف و نهى از منکر مکن ، مگر آن که عالم باشى و بدانى که به چه امر مى کنى.

( الفردوس:5/69/7486 )

معانى الأخبار ـ به نقل از عبد السلام بن صالح هروى ـ :

سَمِعتُ أبَا الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام یَقولُ : رَحِمَ اللّه ُ عَبدا أحیا أمرَنا ! فَقُلتُ لَهُ : فَکَیفَ یُحیی أمرَکُم ؟ قالَ : یَتَعَلَّمُ عُلومَنا و یُعَلِّمُهَا النّاسَ ؛ فَإِنَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعونا .
از امام رضا علیه السلام شنیدم که مى فرمود : «خداوند ، رحمت کند آن بنده اى را که امر ما را زنده کند!». گفتم : چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود : «علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردمْ زیبایى هاى گفتار ما را مى دانستند ، از ما پیروى مى کردند» .

( معانی الأخبار : 180/ 1)
2 ـ روشنگرى

لِرُسلِ اللّه ِ فی کُلِّ حُکمٍ تَبیِینٌ .

امام على علیه السلام :پیامبران خدا در هر حکمى توضیحى دارند.

(غرر الحکم : 7337)

3ـ شجاعت و 4 ـ نوید بخشى و خیرخواهى و مدارا

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

اُمِرتُ بِمُداراهِ النّاسِ کَما اُمِرتُ بِتَبلیغِ الرِّسالَهِ .
همان گونه که به تبلیغ رسالتْ مأموریت یافته ام ، به مدارا با مردم فرمان دارم.

( تحف العقول : 48 )

امام على علیه السلام ـ در بیان فضیلت رسول اکرم ـ فرمود :

بَعَثَهُ وَ النّاسُ ضُلاّلٌ فی حَیرَهٍ، و حاطِبُونَ فی فِتنَهٍ··· فَبالَغَ صلى الله علیه و آله فِی النَّصیحَهِ، وَ مَضى عَلى الطَّریقَهِ، و دَعا إلَى الحِکمَهِ وَ المَوعِظَهِ الحَسَنَهِ .
[خداوند ]زمانى او را به رسالت برانگیخت که مردم، در سرگردانى، گمراه و در فتنه، غرق بودند··· خیرخواهى را به نهایت رساند و در مسیر راست ره پیمود و [مردم را] به حکمت و اندرز نیکو فرا خواند.

( نهج البلاغه : الخطبه 95 )

الدرّ المنثور :

لَمّا نَزلَتْ «یا أیُّها النّبیُّ إنّا أرسلناکَ شاهدا و مبشّرا و نذیرا» ، و قد کانَ [ رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ]أمَرَ علیّا و مُعاذا أنْ یَسیرا إلى الیَمنِ ، فقالَ : انطَلِقا فبَشِّرا و لا تُنَفِّرا ، و یَسِّرا و لا تُعَسِّرا ، فإنّهُ قد اُنزِلَ علَیَّ «یا أیُّها النَّبیُّ ···»
همین که آیه «اى پیامبر ! ما تو را فرستادیم تا شاهد و نوید بخش و بیم دهنده باشى» نازل شد، پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام و معاذ دستور داد که به یمن روند. و به آنان فرمود: بروید، و نوید دهید و [کسى را ]فرارى ندهید و آسان گیرید و سختگیرى نکنید؛ زیرا آیه «اى پیامبر ···» بر من نازل شده است.

( الدرّ المنثور : 6/624.)
توصیف مبلّغ کامل

امام على علیه السلام ـ در توصیف مبلّغ کامل ـ فرمود :

قَد خَلَعَ سَرابیلَ الشَّهَواتِ ، و تَخَلّى مِنَ الهُمومِ إلاّ هَمّا واحِدا انفَرَدَ بِهِ . فَخَرَجَ مِن صِفَهِ العَمى و مُشارَکَهِ أهلِ الهَوى ، و صارَ مِن مَفاتیحِ أبوابِ الهُدى و مَغالیقِ أبوابِ الرَّدى . قَد أبصَرَ طَریقَهُ ، و سَلَکَ سَبیلَهُ ، و عَرَفَ مَنارَهُ ، و قَطَعَ غِمارَهُ ، وَ استَمسَکَ مِنَ العُرى بِأَوثَقِها ، و مِنَ الحِبالِ بِأَمتَنِها ، فَهُوَ مِنَ الیَقینِ عَلى مِثلِ ضَوءِ الشَّمسِ .قَد نَصَبَ نَفسَهُ للّه ِِ سُبحانَهُ فی أرفَعِ الاُمورِ ؛ مِن إصدارِ کُلِّ وارِدٍ عَلَیهِ ، و تَصییرِ کُلِّ فَرعٍ إلى أصلِهِ . مِصباحُ ظُلُماتٍ ، کَشّافُ عَشَواتٍ ، مِفتاحُ مُبهَماتٍ ، دَفّاعُ مُعضِلاتٍ ، دَلیلُ فَلَواتٍ . یَقولُ فَیُفهِمُ و یَسکُتُ فَیَسلَمُ . قَد أخلَصَ للّه ِِ فَاستَخلَصَهُ ، فَهُوَ مِن مَعادِنِ دینِهِ و أوتادِ أرضِهِ . قَد ألزَمَ نَفسَهُ العَدلَ . فَکانَ أوَّلَ عَدلِهِ نَفیُ الهَوى عَن نَفسِهِ . یَصِفُ الحَقَّ و یَعمَلُ بِهِ .
جامه هاى شهوات را از خود برکَنده ، و از تمام اندوه ها خود را رهانیده ، جز یک اندوه که خود را تنها به آن مشغول ساخته است. بدین ترتیب ، از صفت کوردلى و شریک بودن با هواپرستان ، فاصله گرفته است ، و به کلیدهاى باب هدایت ، و قفل هاى باب تباهى مبدّل شده است . راه خود را با بینش دریافته و در راهش گام برداشته و چراغ فراسوى راهش را شناخته و امواجش را درنوردیده و از میان دستاویزها ، به استوارترین ، و از میان ریسمان ها به محکم ترین آنها چنگ زده و در یقین ، به مانند تابناکى خورشید است .در کارها خداوند سبحان را در جانش در بالاترین جایگاه نهاده، به گونه اى که هر چه در آید بر او عرضه مى کند ، و هر فرع را به ریشه و اصل آن باز مى گرداند. او چراغ تاریکى ها و برگیرنده پرده از شبهات، کلید ابهام ها، پاسخ دهنده پرسش هاى پیچیده ، و راهنماى بیابان هاست . وقتى سخن مى گوید ، مى فهمانَد ، و وقتى سکوت مى کند ، به سلامت مى رَهَد.خود را براى خدا خالص کرده و خدا نیز او را براى خود خالص ساخته است . پس او از کان هاى دین و میخ هاى زمین خداست. نیز جانش را به عدل پایبند ساخته است و نخستین عدالت او این است که خواهش نفس را از خود دور ساخته است ، و حق را توصیف مى کند و بدان عمل مى نماید.

( نهج البلاغه : الخطبه 87 )

امام صادق علیه السلام :

کونوا دُعاهً لِلنّاسِ بِالخَیرِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم ؛ لِیَرَوا مِنکُمُ الاِجتِهادَ وَ الصِّدقَ وَ الوَرَعَ .
مردم را به غیر از زبانتان به خوبى فرا خوانید ، باید در شما کوشش ، راستى و پارسایى ببینند.

( الکافی : 2/105/10 )
رسالت مبلِّغ

بُعِثتُ بِمَکارِمِ الأَخلاقِ و مَحاسِنِها.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :من به بزرگوارى هاى اخلاقى و نیکى هاى آن برانگیخته شدم.

( الأمالی للطوسی : 596/1234)

امام على علیه السلام ـ در خطبه خویش ـ فرمود:

فَبَعَثَ فیهِم رُسُلَهُ و واتَرَ إلَیهِم أنبِیاءَهُ ؛ لِیَستَأدوهُم میثاقَ فِطرَتِهِ ، و یُذَکِّروهُم مَنسِیَّ نِعمَتِهِ ، و یَحتَجُّوا عَلَیهِم بِالتَّبلیغِ ، و یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقولِ ، و یُروهُم آیاتِ المَقدِرَهِ.
پس [خداوند ]فرستادگان خود را میان ایشان برانگیخت ، و پیامبرانش را یک به یک به سوى آنان فرستاد تا پیمان فطرتش را از آنان باز ستانند ، و نعمت فراموش شده خدا را به یادشان آورند و حجّت را با تبلیغ بر آنان تمام کنند، و اندیشه هاى پنهان آنان را برانگیزانند ، و نشانه هاى قدرت [الهى ]را نشانشان دهند.

( نهج البلاغه : الخطبه 1 )

امام على علیه السلام ـ در یاد کرد از پیامبر صلى الله علیه و آله ـ فرمود:

طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ ، قَد أحکَمَ مَراهِمَهُ ، و أحمَى مَواسِمَهُ . یَضَعُ ذلِکَ حَیثُ الحاجَهُ إلَیهِ ، مِن قُلوبٍ عُمیٍ ، و آذانٍ صُمٍّ ، و ألسِنَهٍ بُکمٍ . مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَهِ ، و مَواطِنَ الحَیرَهِ
[او] طبیبى بود که با طبابتش در گردش بود . مرهم هاى خود را استوار مى داشت ، و داغ هاى خود را به جا مى نهاد و هر جا که نیازْ بود (از قلب هاى نابینا تا گوش هاى ناشنوا و زبان هاى گنگ) به کارش مى بست. با داروهایش جایگاه هاى غفلت و موارد سرگردانى [مردم ]را مى جُست .

( نهج البلاغه : الخطبه 108 )

الکافى ـ به نقل از سلیمان بن خالد ـ :

إنَّ لی أهلَ بَیتٍ و هُم یَسمَعونَ مِنّی ، أ فَأَدعوهُم إلى هذَا الأَمرِ ؟ فَقالَ : نَعَم ؛ إنَّ اللّه َ یَقولُ فی کِتابِهِ : «یَـا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاس وَ الْحِجَارَهُ» (تحریم،6)
به امام صادق علیه السلام گفتم : من خانواده اى دارم که از من شنوایى دارند . آیا آنان را به این امر (امامت شما) فرا خوانم؟ فرمود : «آرى، که خداوند در قرآن مى فرماید : “اى کسانى که ایمان آورده اید! خودتان و کسانتان را از آتشى که سوختِ آن مردم و سنگ ها هستند ، حفظ کنید”».

( الکافی : 2/ 211/1 )

منبع: میزان الحکمه،جلد دوم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید