همسرم پای‎بند به فروع دین نیست و مفسده اخلاقی دارد… گاهی محافل نامشروع برپا می‎کند، با او چه برخوردی داشته باشم؟

همسرم پای‎بند به فروع دین نیست و مفسده اخلاقی دارد… گاهی محافل نامشروع برپا می‎کند، با او چه برخوردی داشته باشم؟

همسرم پای‎بند به فروع دین نیست و مفسده اخلاقی دارد… گاهی محافل نامشروع برپا می‎کند، با او چه برخوردی داشته باشم؟

پاسخ

مقدمه: تشکیل خانواده برای زندگی مشترک زن و مرد می‎باشد؛ از این رو قبل از ازدواج باید به مشترکاتی که استمرار و استحکام زندگی را به دنبال داشته باشد توجه نمود. اکنون به هر دلیل شما با کسی شریک زندگی هستید که دارای خصوصیاتی مشکل آفرین است. ما هم نکاتی را یادآور می‎شویم به امید این که هر چه زودتر به خواسته خویش برسید.
نکته اوّل:
از آنجا که همه انسان‎ها تأثیر پذیرند، قابل تربیت هستند، شما می‎باید از اصول و روش‎هایی که برای تغییر و اصلاح رفتار استفاده می‎شود،‌ بهره ببرید و آنها را بکار بگیرید. در این زمینه سخن فراوان است که این نامه گنجایش آن را ندارد؛ امّا به تدریج آنچه می‎پسندید یا نمی‎پسندید را به او یادآوری نمایید. در این رابطه نیازی نیست مستقیماً چیزی را به او بگویید؛ بلکه بهتر است به صورت غیر مستقیم او را متوجه خصلت‎های خوب و‌ آثار رفتار ناشایست بنمایید. از سوی دیگر زن و شوهری که یکدیگر را دوست دارند باید آن را اظهار کنند و در عمل به هم نشان دهند که عاشق یکدیگرند تا پیوندشان مستحکم‎تر گشته و در نتیجه نسبت به خواسته‎های یکدیگر اهمیت و احترام قایل باشند.
نکته دوّم
یکی دیگر از روش‎هایی که می‎توانید برای تغییر رفتار شوهرتان از آن استفاده کنید این است که با افراد و خانواده‎هایی معاشرت داشته باشید که از نظر اخلاقی خوب باشند و در اموری که فکر می‎کنید همسرتان اشتباه می‎کند و کار خلاف انجام می‎دهد، آنان تأیید کننده همسرتان نباشند. در این باره باید به تدریج ارتباط با افراد و خانواده‎هایی که مشوّق و ترغیب کننده او به کارهای ناشایست است را قطع نمایید. امام صادق ـ علیه السّلام ـ از پدرانش نقل می‎کند که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎فرماید: « المرء علی دین خلیله، فلینظر الانسان من یخالل» انسان به شیوه و آیین دوستش کار می‎کند، پس هر انسان باید ببیند با چه کسی دوستی می‎کند.[1] نکته سوّم
اگر تا به حال مشکلاتی که وجود دارد را با همسرتان در میان نگذاشته‎اید، به آرامی و با محبت نه پرخاشگرانه، و از روی لجبازی و دعوا – در زمانی که سرحال و شاداب است نه وقتی که حوصله خودش را هم ندارد چه رسد به شما، با بیانی که نیش‎دار نباشد و احساس کند از روی صداقت و دلسوزی حرف می‎زنید، مسائل خودتان را با وی در میان بگذارید. این که شما با این روحیه حاضر به ازدواج با ایشان شده‎اید نشان می‎دهد که او نیز از ریشه‎های معنوی و اخلاقی برخوردار بوده است. همین باعث می‎شود که زمینه‌های پذیرش هم در او باشد و به کمک حق تعالی بتوانید خودتان با هم مسئله را فیصله دهید و آن را اصلاح نمایید.
نکته چهارم
با افرادی که می‎توانند با کلام و رفتار کارساز خود در ایشان نفوذ کنند و مؤثر واقع شوند، مشورت کنید و از آنان بخواهید که در رفع این مشکل با شما همکاری کنند، باید توجه داشت که با افرادی صحبت شود که اولاً راز نگه‌دار باشند، ثانیاً اگر همسرتان فهمید با ایشان مسائل خانواده را در میان گذاشته‎اید، عصبانی نشود و مشکل را بدتر نکند.
نکته پنجم
اگر فکر می‎کنید در صورت اصلاح نشدن همسرتان نمی‎توانید به زندگی با او ادامه دهید و یا فرزند‎دار شدن شما هم مشکل را پیچیده‎تر می‎کند برای داشتن فرزند عجله نکنید؛ همه راه‎حل‎های ممکن را بیازمایید، اگر نتیجه مثبت نگرفتید، به انتخاب‎های دیگر فکر کنید. جدایی زوجین از یکدیگر در اسلام بسیار مذموم است ولی اگر کار به اضطرار و ناچاری برسد می‎تواند یک گزینه برای انتخاب باشد.
نکته ششم
شما باید مقداری هم با خودتان فکر کنید. آیا قبل از ازدواج با همسرتان، ایشان اهل مراوده با افراد خلاف‎کار بوده‎اند یا نه؟ اگر بوده چرا با وی ازدواج کرده؟ اگر نبوده صادقانه دنبال عوامل و ریشه‎های آن بگردید. در صورتی که خودتان هم در حفظ شوهر کوتاهی کرده باشید بدون این که او را در جریان بگذارید، گذشته را جبران کنید. آیا نمی‎دانید که اگر همسر در خانه نیازهایش ارضا نشود در خارج از خانه به دنبال آن می‎گردد؟ ما نه شما را می‎شناسیم و نه همسرتان را؛ از این رو این گفتار برای احتمال مطرح می‎گردد و خود شما می‎توانید صادقانه با خود گفتگو کنید و ارزیابی به عمل آورید. مدتی بیشتر به فکر جذب همسرتان باشید، با کلام و بیان شیرین، با رفتار و کردار جذّاب، با او برخورد نمایید. در این کارتان صادقانه عمل کنید و انتظار اصلاح یکباره نداشته باشید.
در هیچ لحظه از لطف خدا و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ غافل نشوید. دائماً از آنان مدد بگیرید. خداست که مقلّب القلوب است، اوست که از هر کس به شما نزدیک‎تر است و مسائل همه را بهتر از شما می‎داند.

پی نوشت:
[1] . مجلسی، محمدباقر، ‌بحارالانوار، ج 74، ص 192، حدیث 12.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید