در جامعه اسلامي افرادي اقدام به فروش نوارهاي كاست و ويدئويي مستهجن و طاغوتي، خوانندگان زن فراري رژيم شاه مينمايند، تكليف ما چيست؟ از طرفي فروشنده براي امرار معاش خانواده اين كار را انجام ميدهد.
پاسخ
تكليف و وظيفه ما در قبال افرادي كه در جامعه اقدام به كارهاي خلاف ميكنند، يكسان نيست، بلكه در موقعيتهاي مختلف و نسبت به افراد، وظيفة ما فرق ميكند. در قدم اول بايد ببينيم چرا افراد مرتكب كار خلاف ميشوند.
1. برخي افراد مركب كارهاي خلاف ميشوند امّا در عين حال كار خلاف شُغل آنها نيست بلكه عادت كردهاند كار خلاف انجام دهند مثلاً ممكن است شغلش نانوايي باشد ولي اخلاق اجتماعياش فاسد باشد، يا شغلاش رانندگي است امّا به طور قاچاق مواد مخدر هم انتقال ميدهد، تكليف ما در برابر اينگونه افراد، اين است كه زمينههاي مشكلاش را شناسايي كنيم و اگر راه حّلي به نظر ما ميرسد و يا كاري از ما ساخته است، نسبت به آنها انجام دهيم. گزارشي كه در پي ميآيد ميتواند راهگشا باشد و آن اينكه:
در يكي از شهرهاي آمريكا ديدند كه اكثر زنهاي خانهدار قمار باز شدهاند، كشيش دست به كار شد، نهي از منكر كرد موعظه كرد، امّا هيچ اثري نداشت، بلكه روز به روز هم بيشتر شد؛ تا اينكه يك شهردار متوجه شد مشكل اصلي اين زنها اين است كه اوقات فراغت آنها پر نشده، لذا به قمار روي آوردهاند، اين شهردار زمينه و امكاناتي را براي اينكه زنها بتوانند در كلاسهاي خياطي و گلدوزي و… شركت كنند، فراهم آورد. در يك مدت بسيار كوتاهي، گرايش آنها از قمار قطع شد و بعد از آن اوقات فراغتشان را با كارهاي مفيد و مورد علاقهشان پُر نمودند»،[1] اين تجربه نشان ميدهد كه بسياري از افرادي كه كار خلاف شُغل و راه درآمد آنها نيست، ميتوان با ايجاد زمينههاي مناسب براي گذرانيدن اوقات فراغت آنان، از انجام كار خلاف بازداشت. و اين در قدم اول وظيفه مسئولان و سياستگذاران جامعه و بعد از آن وظيفه يكايك ما است كه زمينة رشد و بالندگي افراد را در جامعه فراهم كنيم.
2. برخي از افراد، كار خلاف را به عنوان شُغل و حرفة خود قرار داده و از آن راه، مخارج زندگي خود را تأمين ميكند مثلاً شُغلش قاچاق مواد مخدر است، شُغلش تهيه و فروش نوارهاي كاست و ويديويي مستهجن خوانندگان زن فراري رژيم شاه است، يا عكسها و نوارهاي مبتذل وارد ميكند، تكليف ما در برابر اين گونه افراد كه كار خلاف را به عنوان شُغل و راه درآمد خود قرار داده است، نسبت به افرادي كه صرفاً به خاطر فساد اخلاقي اقدام به كارهاي خلاف ميكنند امّا قصد استمرار ندارند و شُغل و راه درآمد خود قرار ندادهاند، بسيار متفاوت است، در اينجا وظيفة ما اين است كه امر به معروف و نهي از منكر كنيم،امّا از آنجا كه امر به معروف و نهي از منكر گسترة وسيعي دارد و متناسب با شرايط مختلف، برخوردهاي متفاوتي را ميطلبد، بايد ديد اينگونه افراد را با كدام مرتبه از مراتب امر به معروف و نهي از منكر ميتوان اصلاح كرد. براي اينكه تكليف و وظيفة ما در قبال اينگونه افراد مشخص شود، مراتب امر به معروف و نهي از منكر را به اختصار يادآور ميشويم.
مرتبه اول: يكي از مراتب امر به معروف و نهي از منكر انكار قلبي است. بايد تنفر و انزجار خودمان را از اينگونه افراد نشان دهيم، يعني بر خوردمان، برخورد محبتآميز نباشد، برخوردي باشد كه بفهمند، از كارشان بيزار و متنفريم، امرار معاش خانواده، نميتواند مجوز فعل حرام باشد. از ميان اين همه شغل حلال چرا شُغل حرام را انتخاب كرده است؟!
مرتبه دوم: نوبت ميرسد به امر به معروف و نهي از منكر به صورت زباني و شفاهي، شايد متوجه نيست كه فعل حرام انجام مي دهد يا فكر ميكند كه هدفش امرار معاش خانواده است، ميتواند هر كاري را انجام بدهد، لذا بايد توضيح داد كه شغلش حرام است،در اينكه چگونه بايد توضيح داد و چه برخوردي بايد داشته باشيم تا مؤثر واقع شود، لازم است نسبت به روحيات طرف مقابل آشنايي داشته باشيم.
مرتبه سوم: اگر تبليغ كلامي هم مؤثر واقع نشد، نوبت ميرسد به اقدام عملي، كه شديدترين مرتبة او امر به معروف و نهي از منكر است و افراد هر كدام به اندازة توان و در گسترة مسئوليت اجتماعي خود ميتواند اقدام كنند، لذا وظيفه يك فرد عادي با يك مأمور نيروي انتظامي فرق ميكند، افراد عادي نميتوانند وارد حريم خصوصي افراد شوند چون خود اين كار نيز حرام است. امّا نيروي انتظامي چون مجوز دارد و حافظ نظم و امنيت در جامعه است، ميتواند در صورت لزوم اقدام كند. و فردي را كه شغلش فروش نوارهاي منحرفكننده است، مورد ضرب و شتم و حتي زندان نمايد. براي اينكه امر به معروف و نهي از منكر موثر واقع شود و افرادي كه اقدام به فروش نوارهاي كاست ويديويي مستهجن ميكنند. از اين كار دست بردارند، رعايت چند نكته لازم و ضروري است كه بايد خود ما رعايت كنيم.
1. خود ما به آنچه ميگوئيم عمل كنيم؛ يعني فقط ديگران را امر به معروف و نهي از منكر نكنيم، بلكه در قدم اول خودمان را بسازيم، (خداوند در قرآن مجيد ميفرمايد: «لم تقولون، ما لا تعملون»[2] چرا ميگوئيد چيزي را كه خود شما به آن عمل نميكنيد؟ پس چه خوب است ما اوّل خودمان را اصلاح كنيم، خودمان را به عنوان الگوهاي صالحي در معرض ديد آنهايي كه ميخواهند از ما حرف شنوي داشته باشند، قرار بدهيم آن وقت انتظار داشته باشيم، كه حرف ما تأثير بكند.
2.درهنگام ارشاد وهدايتگري ازخوشرويي ومحبت دريغ نکنيم.[3] امام علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: خوشرويي ريسمان محبت و دوستي است.[4]
خود پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ گاهي اين كار را ميكرد. مرد يهودي بسيار به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ اهانت ميكرد، خانهاش سر راه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود، جلو راه ميايستاد و پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را اذيت مينمود، يك روز پيامبر متوجه شد كه مردي يهودي نيست، سراغش را گرفت. گفتند: مريض شده و در بستر خوابيده است. فرمود: به عيادتش برويم، وقتي يهودي حضرت پيامبر را ديد، يكباره منقلب شد، يعني رفتار محبّتآميز پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ او را نرم كرد. ما هم اگر ميخواهيم در ديگران، خويشان و دوستانمان و حتي تكتك افراد جامعه نفوذ كلام داشته باشيم، بهترين راه اين است كه كاري كنيم كه جاذبه به وجود بياورد و اين با رفتار نيكو و اخلاق شايسته امكان پذير است. امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: كاملترين مردم از نظر ايمان خوشخُلقترين آنها است.[5] مثلاً افرادي كه فروش نوار كاست يا ويديويي مستهجن را شغل خويش قرار داده، اگر براي ما مقدور است، شُغل مناسبي براي آنها فراهم كنيم و يا كمك مادي نمائيم.
البتّه وظيفه مسئولين جامعه است كه با سياستگذاريهاي معقول و حسابشده، زمينة اشتغال جوانان را فراهم نمايند تا از شغلهاي كاذب و چه بسا حرام مانند آنچه در سؤالتان يادآور شدهايد يا مواردي از اين قبيل، دست برداشته و شغل مناسبي برگزينند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. امور تربيتي منطقه يك قم . نظارت صالحان (شيوههاي عملي امر به معروف و نهي از منكر) . معاونت آموزش و پرورش . 1371.
2. دادسراي انقلاب اسلامي . شيوه هاي صحيح به معروف و نهي از منكر . سازمان تبليغات اسلامي . 1369 .
پي نوشت ها:
.[1] امور تربيتي منطقه يك قم . نظارت صالحان (مجموعه سخنرانيهاي سمينار بررسي شيوههاي عملي امر به معروف و نهي از منكر) . ص 52ـ51 . 1371.
[2] . صف/3 .
[3] . دادرسي انقلاب اسلامي . شيوههاي صحيح امر به معروف و نهي از منكر . ص 235ـ233 . سازمان تبليغات اسلامي . 1369 .
[4] . نهجالبلاغه . قصار الحكم . حديث شماره 5 .
[5] . كليني . اصول كافي . ج 3 . ص 156 . حديث 1 .