صبر، میوه ایمان

صبر، میوه ایمان

نویسنده:سحر حبیبی

زود و زیاد می‌شکنیم و زبان به شکوه باز می‌کنیم، به دلتنگی رو به آسمان؛ و همین که ناله‌هامان به نقطه آخر نشست و غروب نزدیک شد، قرآن مادر بزرگ نگاهمان می‌کند و با اولین آیه‌‌ جان می‌گیریم: «ان مع العسر یسری: همانا با هر سختی، آسانی است.» می‌خواهم آرام بگیرم و صبور باشم؛اما چگونه؟چرا صبوری از ما گریخته است؟
واژه صبر 103 بار در 93 آیه و 45 سوره قرآن به کار رفته و به معنای فضیلتی غیرقابل انکار مورد توجه و تاکید قرآن است. در این مفهوم، صبر عبارت از تحمل و شکیبایی در برابر سختی‌ها و بلایا و مصیبت‌ها و لطمه‌های جانی و مالی و مسایل مرتبط با آن در دنیاست. در آیه 157 سوره بقره می‌خوانیم: «وما شما را به ترس و گرسنگی و نقص اموال و جان‌ها و ثمرات‌تان می‌آزماییم؛ پس به صابران بشارت ده!» اما چگونه می‌توان صبوری کرد؟

خداباوری، خشت اول صبر

ناگفته پیدا است برای اینکه شخصی به مقام صبر برسد می‌باید به گونه‌ای دیگر به مشکلات و مصایب نگاه کند، انسان می‌بایست به این بینش دست یابد که همه هستی در دست خداوند است و هیچ چیزی از دایره قدرت و علم او بیرون نیست. هر چه از بد و خوب می‌رسد، با علم و آگاهی خداوند است. بنابراین اگر بدی و آسیبی به او رسد بداند که از سوی خداوند است و اوست که امور هستی را می‌گرداند. هر قدر ایمان انسان به حکمت و رحمت پروردگار بیشتر باشد، صبر او نیز بیشتر خواهد بود. امیرمؤمنان(ع) هم در این‌باره مى‏فرماید: «اساس و ریشه صبر، ایمان و یقین به خداوند است.»
انسان با یاد خدا اراده‏اى نیرومند و ایمانى استوار پیدا مى‏کند و همه مشکلات براى او آسان مى‏گردد. در قرآن هم می‌خوانیم: «واستعینوا بالصبر و الصلاه و إنّها لکبیره الاّ على الخاشعین؛ در زندگى از صبر و نماز کمک بگیرید، هر چند این کار جز براى فروتنان سنگین و گران است» این چنین است که لازمه داشتن صبر، آگاهی، شناخت و معرفت را یقین می‌دانند و می‌گویند: «هر چه انسان ایمان و معرفتش به خدای متعال بیشتر شود شکیبایی او نیز بیشتر خواهد شد و صبر نتیجه یقین است.»

این نیز بگذرد

می‌گویند وقتی آن همه بلا و مصیبت به حضرت ایوب رسید، همسر ایوب که از آن همه رنج و بلا و مصیبت به تنگ آمده بود به ایوب گفت: «تا کی خدایت به رنج و زحمت می‌دارد و به دست درد و مصیبت باید مبتلا باشی؟ آن همه مال و ثروت چه شد؟ جگر گوشه‌های عزیزت به کجا رفتند؟ دوستان و آشنایانت کجا هستند؟ آن همه عزت و جوانی و جاه و جلالت کو؟ چرا از خدا نمی‌خواهی که بیش از این تو را رنج ندهد و ابرهای تیره مصایب و بلیات را از بالای سرت دور کند؟»‌
ایوب گفت: «روزگار عزت و سلامت چند سال دوام داشت؟»
زینا جواب داد: «هشتاد سال»
ایوب گفت: «اکنون چند سال است که در رنج و بلا به سر می‌بریم؟»
زینا جواب داد: «هفت سال»
ایوب گفت: «من از خدا شرم دارم پیش از آنکه روزگار رنج و بلا با دوران نعمت و آسایش برابر شود رفع گرفتاری خود را از او بخواهم.»
در هنگام سختی بهترین راه این می‌تواند باشد که به یاد روزگار خوب رفته بیفتیم و با خود بگوییم همچنان که روزگار راحتی بر ما گذشت روزگار سخت هم خواهد گذشت و خورشید دوباره به آسمان باز خواهد گشت. و مشکل و محنت روزگار هر چه باشد، مقطعى و گذرا است. در قرآن هم می‌خوانیم: «همیشه در کنار هر سختى،‏ آسانى است.»

موانع صبر

چرا بسیاری از ما نمی‌توانیم مثل صابرانی که قرآن به آنها بشارت داده، صبوری کنیم و چرا حتی در مقابل برخی مشکلات کوچک در هم می‌شکنیم؟ جواب اگر بی‌ایمانی ما نباشد لابد «شتابزدگی» است چرا که انسان طبیعتا شتابزده است: «خلق الانسان من عجل (انبیاء آیه 37) و هرگاه که کارها آن طور که او می‌خواهد پیش نمی‌رود معمولا شتاب‌زده عمل می‌کند. حتی در این باره خداوند به پیامبر(ص) دستور می‌دهد و سفارش می‌کند که همانند پیامبران اولوالعزم عمل کند و در کارها شتابزده نباشد. (احقاف آیه 35) این آیه به صراحت بیان می‌کند که هرگاه شتاب از دری آمد صبر از دری دیگر می‌گریزد.

حرف آخر

لابد شنیده‌اید که «صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم‏اند/ بر اثر صبر نوبت ظفر رسد.» حضرت علی (ع) می‌فرماید: «آنکه بر مرکب شکیبایی سوار شود، به میدان پیروزی پای ‌نهد.»
آری، آنکه صبور باشد در برابر سختی‌ها از خود اراده محکم‌تری نشان می‌دهد و در میانه راه باز نمی‌ماند و خود را به قله‌هایی که هدف گرفته، می‌رساند.

صبر در صحرای کربلا

عاشورا را که توان آن دارد که فراموش کند؟ آنچه بر خاندان پیامبر رفت! بار این درد را شانه‌های خسته زینب(س) چگونه توانست تاب آورد؟ مصیبت‌هایی که اگر بر کوه‏های استوار و نازل می‏شد، از هم فرو می‏پاشید!
صبر حضرت زینب(سلام الله علیها) چگونه بود؟! این سوالی است که بارها از خویش می‌پرسیم وقتی سخن از صبر به میان می‌آید. صبر بانوی کربلا اما ریشه از ایمان قوی‌اش می‌گرفت. همان ایمانی که علی (ع) درباره آن می‌فرماید: «اساس و ریشه ایمان و یقین به خدا است» و چه ایمانی از ایمان زینب محکم تر،که بر دامان عدل علی(ع) و مهر فاطمه(ع)رشد کرد؟ زینب به راه آنها بود که بارها از پدر شنیده بود: «انسان حقیقت ایمان را درک نمی‏کند مگر اینکه سه ویژگی در او باشد: آگاهی به دین، صبر بر دشواری‏ها و تدبیری نیکو در امور زندگی.» او صبر کرد همان‌طور که در مقابل یزید ایستاد و گفت: «خدا را سپاس که براى دوستان خود سعادت را رقم زد و فرجام برگزیدگانش را شهادت قرار داد، به وسیله رسیدن به آنچه اراده‌اش بود، آنان را به رحمت و رضوان و آمرزش خویش منتقل ساخت و با کشتن آنان کسى جز تو بدبخت نشد و کسى جز تو به آنان آزموده نگشت. از خدا مى‌خواهیم که پاداشمان را کامل و ثواب و ذخیره آخرتمان را سرشار سازد. از او می‌خواهیم که جانشینى خوب و بازگشتى شایسته برایمان مقرر دارد که او مهربان و با محبت است.» راستی ریشه‌های ایمان ما چگونه است که به کوچک‌ترین گزندی لب به شکایت پیش درگاهش باز می‌کنیم و برگ‌های صبرمان فرو می‌ریزد؟!

صبر در آیینه آیات

«(اى پیامبر!) صبر کن، آن‌گونه که پیامبران‏ «اولوالعزم‏» صبر کردند و براى (عذاب) آنان ‏شتاب مکن! هنگامى که وعده‏هاى (عذاب) را که به آنها داده شده، مشاهده کنند، (احساس مى‏کنند که) گویى فقط ساعتى از یک روز (در دنیا) توقف داشتند.»
سوره احقاف – آیه 35
«ما او (ایوب) را شکیبا یافتیم، چه بنده خوبى، بسیار بازگشت‌کننده به سوى خدا»
سوره ص- آیه 44
«ای اهل ایمان! در کار دین صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیا و مراقب کار دشمن بوده و خدا ترس باشید که پیروز و سعادتمند هستید.»
سوره آل‌عمران – آیه 200
«بهشت‌های عدن که آنان با پدران‌شان و همسران‌شان و فرزندان‌شان که درستکارند در آن داخل می‌شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان در می‌آیند (بر آنان می‌گویند) درود بر شما به – پاداش – آنچه صبر کردید.»
سوره رعد – آیات 23 و 24
«و پیراهن یوسف را با خونى دروغین (آغشته ساخته، نزد پدر) آوردند. پدر گفت: «هوس‏هاى نفسانى شما این کار را برایتان آراسته! من صبر جمیل (شکیبایى خالى از ناسپاسى) خواهم داشت و در برابر آنچه مى‏گویید از خداوند یارى مى‏طلبم.»
سوره یوسف – آیه 18
«و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را (به یادآور) که همه از صابران بودند.»
سوره انبیا – آیه 85

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید