اخلاق مبلّغ (1)

اخلاق مبلّغ (1)

تبلیغ و دعوت ارشاد به سوى ارزش هاى اسلامى فرهنگ دین وظیفه همگانى و همیشگى مسلمانان و داراى اهمیت است .
قرآن مجید بهترین گفتار را دعوت الى الله دانسته است :
و من احسن قولا ممن دعاالى الله و عمل صالحا .1
و برترین امت را امتى مى داند که امر به معروف و نهى از منکر مى کنند:
کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر… 2
دعوت و تبلیغ یعنى شناساندن اسلام و ارزشهاى دینى و ابلاغ آنها به اعماق فکر و دل مردم .امر به معروف و نهى از منکر یعنى عینیت بخشیدن به ارزشهاى اسلامى و برچیدن ضدارزشها از جامعه اسلامى .
پس تبلیغ مرحله القاء پیام و عرضه آن به حساب مى آید و امر به معروف و نهى از منکر تحقق عینى و خارجى آن زیرا تا معروف و منکر شناسانده نشود امر و نهى به آن به آن معقول و منطقى نخواهد بود.
ازاین روست که قرآن مى فرماید:
و لتکن منکم امه یدعون الى الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون . 3
باید که از میان شما گروهى باشند که به خیر دعوت کنند وامر به معروف و نهى از منکر بنمایند ایشان رستگارانند.
این آیه [ فلاح] جامعه اسلامى را مرهون دعوت به خیر وامربه معروف و نهى از منکر دانسته و در سوره[ والعصر] بعدازایمان و عمل صالح [تواصى به حق] و تواصى به صبر را عامل رهایى از خودزیانى و[ خسران] برشمرده است . تلقى اسلام ازاین مساله نشانگر اهمیت و جایگاه ویژه دعوت و تبلیغ در فرهنگ دین است بدین جهت در آیه دیگرى از هدایتگرى و گمراه کردن انسانها تعبیر به حیات بخشیدن و میراندن شده است :
من قتل نفسا بغیر نفس اوفساد فى الارض فکانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیاالناس جمیعا . 4
هر کس انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در زمین بکشد چنان است که گویى همه انسانها را کشته و هر کس انسانى را از مرگ رهایى بخشد چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است .
اگر چه مفهوم ظاهرى آیه همان حیات و مرگ مادى است ولى در روایات متعددى این آیه به حیات و مرگ معنوى یعنى گمراه ساختن یک نفر یا نجات او از گمراهى تفسیر شده است . 5 .
در ترازوى سنجش ارزشها دعوت به هدایتگرى تبلیغ و ابلاغ از همه سنگین تر و پربهاتر است از این روى پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به على(علیه السّلام) در موقع اعزام ایشان به سوى یمن فرمود:
یا على ! لا تقاتلن احدا تدعوه الى الاسلام وایم الله لان یهدى الله عزوجل على یدک احدا خیر لک مما طلعت علیه الشمس و غربت. 6 …
اى على ! مبارزه را با کسى آغاز نکن مگر آن که پیش از آن او را به اسلام دعوت نمائى و به خدا سوگند اگر با دست توانسانى هدایت یابد بهتراست از آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب مى نماید.
و در همین راستااست که امیرالمومنین (علیه السّلام) فرمود:
و ما اعمال البر کلها والجهاد فى سبیل الله الامر بالمعروف والنهى عن المنکر الا کنفثه فى بحر لجى . 7
تمام کارهاى نیک و حتى جهاد در راه خدا در برابرامر به معروف و نهى از منکر چون آب دهان است در برابر دریاى پهناور.
بنابراین دعوت به ارزشها (تبلیغ) و پیاده کردن آنها در صحنه زندگى انسانها (امربه معروغ و نهى از منکر)ازاساسى ترین و ارزشمندترین وظایف امت اسلام است .این وظیفه به دو گونه قابل انجام است :
1. فردى .
هر فردى ازاعضاء جامعه اسلامى موظف و مکلف است که مردم را به خوبیها دعوت و امر کند واز منکرات و زشتیها نهى و جلوگیرى نماید.
2. گروهى .
علاوه براین که همه افراد جامعه مسوول یکدیگرند ضرورى است که گروهى تحت نظر سازمان و تشکیلاتى باشند و با برنامه ریزى دقیق و همه جانبه به دعوت و تبلیغ ارزشهاى دینى بپردازند واجراى ارزشهاى دینى را در زندگى مردم به عهده بگیرند. قرآن ازاین عده و گروه به نام[ امت] یاد کرده است :
ولتکن منکم امه یدعون الى الخیر ….
ازاین آیه روشن مى شود که همواره باید در جامعه اسلامى گروهى آماده و مسلح به سلاح علم وایمان آگاهى و بصیرت باشند و به مساله دعوت و تبلیغ مردم همت بگمارند و از اخلاق و عقاید مردم حراستت و پاسدارى نمایند و با هر منکر و فسادى که مانع اجرا و گسترش ارزشهاى دنى است بستیزند به همین جهت است که مى بینیم با این که دراسلام جهاد بسیار پراهمیت است و جنبه حیاتى براى مسلمانان دارد و تخلف از آن ننگ و گناه بزرگ به شمار مى رود ولى در مواردى که ضرورت ایجاب نمى کند که همه در میدان نبرد شرکت کنند نباید همگى در صحنه نبرد شرکت کنند بلکه لازم است گروهى فریضه جهاد راانجام دهند و گروه دیگرى احکام و معارف اسلامى را فرا بگیرند و به جنگ دیو جهل بشتابند و وظیفه مقدس
تبلیغ و نشراحکام دینى را به انجام برسانند قرآن در این زمینه مى فرماید :
…. فولا نفر من کل فرقه منهم لیتفقهوا فى الدین ولینذروا قومهم اذا رجعواالیهم لعلهم یحذرون . 8
چرا از هر گروهى دسته اى به سفر نروند تا دانش دین خویش را بیاموزند و چون بازگشتند مردم خود را هشدار دهند باشد که از زشتکارى حذر کنند.
امام صادق(علیه السّلام) در ذیل آیه شریفه : و مما رزقناهم ینفقون .
بیان مى دارند: اى و مما علمناهم یبثون . 9
یعنى از آنچه به آنان آموختیم به دیگران بیاموزند.
امام صادق(علیه السّلام) فرمود:
علماء شیعتنا مرابطون فى الثغرالذى یلى ابلیس و عفاریته یمنعونهم عن الخروج على ضعفاء شیعتنا وعنم ان یتسلط علیهم ابلیس وشیعه النواصب الا! فمن انتصب لذلک من شیعتنا کان افضل ممن جاهدالروم …الف الف مره لانه یدفع عن ادیان محبینا و ذلک یدفع ابدانهم . 10
دانشمندان پیروان ما همانند مرزدارانى هستند که در برابر لشکر ابلیس صف کشیده اند واز حمله کردن آنها به افرادى که قدرت دفاع از خود ندارند جلوگیرى مى کنند. آگاه باشید! هرکس از شیعه ما خود را به این مرزدارى برگمارد مقامش از کسانى که با رومیان جهاد کردند و… هزار هزار بار بالاتراست بدان جهت که این مرزداراز دین دوستان ما دفاع مى کند در صورتى که آنان از بدن ایشان دفاع مى کنند.
باالهام ازاین تعالیم است که مى بینیم در طول تاریخ اسلام همواره جمعى و به تعبیر قرآن :[امتى] در خطر مقدم مبارزه با جهل و فساد قرار گرفته وازارزشهاى دینى حمایت و حراست نموده اند.
طلایه داران تبیلغ در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام و تشیع عالمان راستینى بوده اند که با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر مردم و جامعه با اشکال گوناگون به تبلیغ دست یازیده و با عشق و سوز به هدایت دیگران پرداخته اند.
در رابطه با مساله تبلیغ بویژه منبر وارشاد به طریق معمول دو گونه نگرش وجود دارد:
در باور گروهى عالم دین وظیفه ندارد سراغ مردم برود واحکام و معارف دین را به آنان بیاموزد بلکه این وظیفه مردم است که به عالمان دین رجوع کنند و درس دین بیاموزند.
صاحبان این اندیشه مساله تبلیغ و منبر را دون شان علما مى دانند و آن را منافى با قداست و حرمت عالم و فقیه مى شناسد.امام خمینى رضوان الله تعالى علیه درباره این تصور غلط و ناپسنداین گروه چنین مى فرماید:
[ممکن است دستهاى ناپاکى با سمپاشیها و تبلیغات سوء برنامه هاى اخلاقى واصلاحى را بى اهمیت وانمود کرده منبر رفتن براى پند و موعظه را با مقام علمى مغایر جلوه دهند…امروز در بعضى حوزه ها شاید منبر رفتن و موعظه کردن را ننگ بدانند! غافل ازاین که حضرت امیر علیه السلام منبرى بودند و در منابر مردم را نصیحت فرموده … و راهنمایى مى کردند. سایرائمه(علیه السّلام) نیز چنین بودند]. 11
البته تفکر غالب حوزه هاى علمیه بویژه طلاب و فضلاى جوان و دلسوز براین است که براى تبلیغ و منبر و دعوت مردم به سوى معارف واحکام دینى ارزشى اساسى قائلند و تبلیغ را یک فن و هنر دانسته و مبلغ را یک هنرمند متخصص به حساب مى آورند.
در باوراین طایفه از حوزویان که طیف وسیع و گسترده اى هستند تبلیغ جانمایه رسالت انبیاى الهى است و شعار همه پیامبران در طول تاریخ این بوده است که :
ابلغکم رسالات ربى وانا لکم ناصح امین . 12
رسالتهاى پروردگارم را به شماابلاغ مى کنم و من خیرخواه امینى براى شما هستم . و به فرموده امیرالمومنین ( ع ) :
…. فبعث فیهم رسله وواترالیهم انبیائه لیستادوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسى نعمه و یحتجوا علیهم بالتبلیغ . 13 …
خداوند پیامبرانش را در میان آنان مبعوث کرد و پى درپى رسولان خود را فرستاد تا
پیمان فطرت رااز آنان مطالبه کنند و نعمتهاى فراموش شده را به یاد آنان آورند و باابلاغ دستورات خدا حجت را بر آنان تمام کنند.
مبلغان راستین و درد آشنا نیز درانجام رسالت خود به سوى مردم حرکت مى کنند و مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) :
طبیب دوار ربطبه قدااحکم مراهمه واحمى مواسعه یضع حیث الحاجه الیه من قلوب عمى و آذان صم والسنه بکم متتبع بدوئه مواضع الغفله ومواطن الحیره. 14
او طبیبى است سیار که با طب خویش همواره به گردش مى پردازد. مرهمهایش را به خوبى آماده ساخته حتى براى مواقع اضطرار و داغ کردن محل زخمها ابزارش را گداخته است براى قلبهاى نابینا گوشهاى ناشنوا و زبانهاى گنگ با داروى خود در جستجوى بیماران فراموش شده و سرگردان است!
این دستورالعمل على (علیه السلام) را در پیش روى خود دارند که فرمود:
ما اخذالله على اهل الجهل یتعلموا حتى اخذ على اهل العلم ان یعلموا . 15
خداوند پیش از آن که ازافراد نادان پیمان بگیرد که دنبال علم و دانش بروند از علما و دانشمندان پیان گرفته است که به آنان علم بیاموزند.
آرى حوزه هاى علمیه در خود مشعلداران هدایتى را جاى داده است که در نشر و تبلیغ آموخته هاى خود هیچ گونه بخل وامساکى ندارند و هیچ گاه راض به تاریک دلى دیگران نمى شوند و آنان را در بى راهه هاى باطل و گمراهى و بى خبرى رها نمى کنند و به این فرمایش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جامعه عمل پوشیده اند که فرمود:
مااتى الله عالما علما الااخذ علیه المیثاق مااخذ على النبیین ان یبینه للناس و لایکتموه . 16
خداوند به هیچ عالمى دانش نداده است مگر آن که ازاو همان پیمانى را گرفت که از پیامبران گرفته است که مسائل را براى مردم بیان کنند و کتمان نکنند.
مبلغان وظیفه شناس و داعیان الى الله نه تنها حقیقت را کتمان نمى کنند بلکه در هر فرصتى از سنگر تبلیغ اهداف شوم فرهنگ وارداتى شرق و غرب را نشانه مى روند و جلو هجوم افکار بیگانه را سد مى کنند و بازیگران و ملعبه گران دین را به
مردم معرفى مى نمایند و چهره کریه آنان را به مردم مى نمایانند و براین باورند که : محراب و مسجد و منبر سنگرهاى پربرکتى است که از قدیم الایام پایگاه نشراندیشه هاى دینى بوده است اماامروز ضمن حفظ این سنگرها سنگرهاى جدید ضرورى است . واز کانالهاى متعددى که به برکت انقلاب اسلامى در خدمت حوزه و مبلغان اسلامى قرار گرفته است بهترین استفاده ار در معرفى چهره اسلام ناب محمدى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) باید کرد.
شایسته است امروز حوزویان بیش از گذشته به تبلیغ بها بدهند و آن را جزء برنامه هاى اصلى خود قرار بدهند. نیروهاى متخصص توانمند بپرورانند تا بتوانند همگام با زمان در برابرامواج تبلیغات جهانى علیه اسلام وارزشهاى دینى حرکت کنند و طوفان تبلیغات دشمنان را با کشتى نجات خویش درهم بشکنند.
از آن جهت که تبلیغ کار پرارزش و پراهمیتى است که از سویى دیگر در دید مردم مبلغ تجسم اسلام وارزشهاى مکتبى شناخته مى شود بر آن شدیم که دراین نوشته به برخى از ویژگیهاى مبلغان اشاره کنیم.
اخلاق مبلغ
لیاقت و تقوا
سنگ زیرین شخصیت اخلاقى هرانسانى که در وادى انسانیت و معرفت گام نهاه و در مسیر ارزشهاى الهى قرار گرفته تقوا و خویشتن بانى اوست . تقوا در سلسله ارزشها مقام نخست و برتر را داراست :
التقى رئیس الاخلاق . 17
تقوا و پرهیزگارى در راس همه شایستگیهاى اخلاقى است .
در ترازوى نظام ارزشى اسلام تقوا سنگین ترین وزن را دارد و متقى در پیشگاه خداوند داراى مقام والا و گرامى است :
ان اکرمکم عندالله اتقیکم.
تقوا هم سرچشمه ایمان است و هم ایمان و هدایت ازاو بر مى خیزد:
هدى للمتقین .
روح حرکت پیامبران الهى و جانمایه کلام آنان است : فاتقوا الله واطیعون . 18
مبلغان دین خود باید در صراط هدایت باشند تا بتوانند به هدایت دیگران عزم کنند. حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) مى فرماید:
من نصب نفسه للناس اماما فلیبدا بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره … 19
کسى که خود را در مقام پیشوایى مردم قرار مى دهد باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد به تعلیم خویش بپردازد…
ذات نایافته از هستى بخش
کى تواند که شود هستى بخشى
قطعه ابرى که بود زآب تهى
کى تواند که کند آب دهى
ازاین روى خداوند به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آغاز رسالت تبلیغى اش مى فرماید:
یاایهاالنبى اتق الله ولا تطع الکافرین والمنافقین . 20
اى پیامبر! تقواى الهى را پیشه کن و با کافرین و منافقین سازش نکن .
بدینسان مى یابیم که لیاقت و تقواى مبلغ در راس همه خصوصیات و صفات اخلاقى او قرار دارد و نظام تبلیغ حوزه و دست اندرکاران امور تبلیغات بایستى به این مهم توجه داشته باشند و به گونه اى این مساله حساس را تنظیم کنند که افراد با صلاحیت و داراى شرایط علمى و عملى لازم به تبلیغات جذب شوند وافراد فاقد صلاحیت و شایستگى لازم کنار زده شوند.
در گذشته بزرگان حوزه به هر کس اجازه تبلیغ و منبر رفتن را نمى دادند و تا شایستگى افراد را احراز نمى کردند به تبلیغ اعزام نمى نمودند. یکى از بزرگان درباره روش مرحوم آیه الله عبدالکریم حائرى مى گوید:
[… مرحوم حاج شیخ مردى بسیار روشن و فکور بود و درامور بسیار خوب مى اندیشید مثلا در همین مساله تبلیغ و منبر رفتن درست است که ازاصل مساله حمایت مى کردند اما راضى نبودند هر کس با هر قدر معلومات و هرگونه شرایط منبر برود.ایشان تا به افراد از هر لحاظ اطمینان پیدا نمى کرد اجازه منبر رفتن و تبلیغ را نمى داد. به این جهت افراد راامتحان مى کرد و] 21 …
خوب است همین روش در حوزه هاى زمان ما نیز زنده شود و لیاقت و شایستگى افرادارزیابى گردد آنگاه اعزام آنان به تناسب شرایط صورت بگیرد.
البته در بعضى از نهادهاى تبلیغى این روش در سطح محدودى وجود دارد که کافى و فراگیر نیست.

پى‏نوشتها:

1. سوره فصلت آیه 33.
2. سوره آل عمران آیه 110.
3. سوره آل عمران آیه 104.
4. سوره مائده آیه 32.
5. تفسیر نورالثقلین ج 620.1 الحیاه ج 1.37.
6. بحارالانوار ج 19.167.
7. نهج البلاغه حکمت 374.
8. سوره توبه آیه 122.
9. الحیاه ج 1.58.
10. الحیاه ج 2.308.
11. جهاداکبر .44.
12. سوره اعراف آیه 68.
13. نهج البلاغه خطبه 1.
14. نهج البلاغه خطبه 108.
15. غررودرر چاپ دانشگاه تهران ج 6.94.
16. المحجه البیضاء ج 1.424.
17. نهج البلاغه حکمت 478.
18. سوره شعراء آیه 108 120 126 131 144 163 179.
19. نهج البلاغه حکمت 73.
20. سوره احزاب آیه 1.
21. مجله حوزه شماره 24.61.

ادامه دارد …..

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید