مصافحه؛ چرا وچگونه؟ (3)

مصافحه؛ چرا وچگونه؟ (3)

نویسنده:محمد هادی مروجی طبسی

آثار ونتایج مصافحه

بی تردید هر آنچه درشرع مقدس اسلام بر آن سفارش شده، آثار فردی یا اجتماعی در دنیاو آخرت دارد وبرای تربیت وتعالی مادی ومعنوی انسان وضع شده است؛ گرچه امکان دارد که ما به همه یا برخی از آن آثار دست نیابیم. سنت پسندیده دست دادن نیز از این قاعده استثنا نیست وآثار مختلف دنیوی واخروی فراوانی به دنبال دارد. ابتدا به بررسی آثار وضعی وتکوینی آن می پردازیم و سپس به برخی از آثار معنوی مصافحه که در روایات آمده است، اشاره می کنیم.

الف) آثار وضعی دست دادن در دنیا

1. از بین بردن کینه و حسادت
دست دادن از جهت روانی، تأثیرات گوناگونی دارد که یکی از آنها، از بین بردن کینه ها و کدورت هاست .امام صادق (ع) فرمود:
«تصافحوا فانها تذهب بالسخیمه؛(48) با یکدیگر دست بدهید؛ چرا که این کار، کینه و کدورت را از بین می برد».
همچنین پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«تصافحوا فانه یذهب بالغل؛ (49) با یکدیگر دست بدهید؛ زیرا کینه و دشمنی را از بین می برد».
از آنجایی که دست دادن نشانه احترام و صمیمیت است، احساس مثبتی را در دو طرف ایجاد می کند که کدورت ها را نابود می کند.
2.افزایش محبت
اثر روانی دیگری که دربرخی از روایات به آن اشاره شده، افزایش محبت ومهرورزی بین دو طرف است. پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«تصافحوا فان المصافحه تزید فی الموده…؛ (50) با یکدیگر دست بدهید؛ چرا که مصافحه، مهرو محبت را افزایش می دهد».
روشن است که مهر و محبت به دلیل ابراز احترام و صمیمیت متقابل، افزون می گردد.
3. امان از شر دشمن
گاهی برای امنیت از شر دشمن می توان به او محبت کرد وبا این کار، او را از دشمنی باز داشت. بر همین اساس امیر مؤمنان (ع) فرمود: «با دشمن خود نیز مصافحه کن؛ هر چند او مایل نباشد؛ زیرا این کاری است که خداوند به بندگانش دستور داده و در قرآن فرموده است : «بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه(خواهی دید) همان کسی که میان تو واو دشمنی است، گویی دوستی گرم وصمیمی است. اما جز کسانی که دارای صبر و استقامت اند، به این مقام نمی رسند وجز کسانی که بهره عظیمی )از ایمان و تقوا) دارند، به آن نایل نمی گردند».(51) (52)
4. آگاهی از وضعیت وحال یکدیگر
دست انسان درهنگام مصافحه، پیام های مختلفی را انتقال می دهد؛ سرما وگرما، لطافت وزبری، رطوبت وخشکی و… که هر کدام احساسات و وضعیت روحی وجسمی انسان را به طرف مقابل ارسال می کند. هوشیاری ونکته سنجی، باعث می شود تا بتوانیم عکس العمل مناسب را در برابر این پیام ها واحساسات از خود بروز دهیم.
به نمونه ای دراین زمینه توجه کنید: انس بن مالک گوید:
هنگامی که پیامبر از جنگ تبوک بازگشت، یکی از کارگران مدینه با استقبال ایشان شتافت.
رسول گرامی اسلام با او مصافحه کرد.
(دستان آن مرد، بسیار زبر وخشن بود) پیامبر از او پرسید: چه چیز دست های تو را این گونه زبر وناصاف کرده است؟ مرد پاسخ داد: ای رسول خدا! برای تأمین مخارج زندگی خانواده ام با بیل وریسمان کار می کنم. پیامیر(ص) دست او را بوسید وفرمود: «این دستی است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد».(53)
از این جریان، افزون براهمیت وارزش کار وتلاش برای تأمین مخارج زندگی، فهمیده می شود که مسلمانان در اثر دست دادن به یکدیگر می توانند از وضعیت روحی و جسمی یکدیگر باخبر شوند وبه یاری یکدیگر درمشکلات گوناگون بشتابند؛ چرا که بسیاری از پیام هایی که بادست دادن منتقل می شود، هرگز با «زبان»، بیان نمی شود.
5. تسلای خاطر داغ دیدگان
یکی از کارهایی که باعث تسکین و آرامش مصیبت دیده می شود، ابراز هم دردی وصمیمت است که نوش دارویی مؤثر وفوری است. جابربن عبدالله انصاری گوید:
از پیامبر درمورد دست دادن هنگام تسلیت مصیبت دیده پرسیدند، ایشان در پاسخ فرمود:
«هو سکن للمؤمن ومن عزی مصاباً فله مثل اجره؛ (54) این کار، باعث آرامش مؤمن می گردد وهر کس به مصیبت دیده ای تسلیت و آرامش بدهد، پاداشی چون پاداش مصیبت دیده [نزد خداوند] دارد.»
مصافحه، پیام های تسلیت وهم دردی را به اعماق جان داغ دیده می رساند و تأثیری شگرف در کاهش سنگینی غم واندوه او دارد.
6. فرو نشاندن خشم
رسول خدا (ص) در روایتی فرمود:
«الرحم اذا مست الرحم اضطربت ثم سکنت؛ هرگاه خویشاوند باخویشاوند خود تماس برقرار کند، به هیجان می رسد و سپس آرامش می یابد».
روزی هارون الرشید که در اثر بدگویی های اطرافیان، از امام موسی کاظم (ع) به شدت خشمگین بود، ایشان را احضار وخشم واعتراض خود را به امام اعلام کرد. امام در ضمن مطالبی با اشاره به این حدیث پیامبر (ص) به او فرمود: اگر مایل هستی، (برای فرو نشاندن خشم خود) با من مصافحه کن. هارون از تخت پایین آمد وبا حضرت دست داد وایشان را در آغوش فشرد وسپس ایشان را در پهلوی راست خود نشاند و گفت: گواهی می دهم که تو راست می گویی وپدر وجدت راست می گویند و رسول خدا (ص) نیز صادق است. هنگامی که بر من وارد شدی، به خاطر بدگویی ها و اطلاعاتی که به من رسیده بود درمورد شما خشم و کینه شدیدی
داشتم، اما همین که آن سخنان را فرمودی وبا من دست دادی، مسرور وشادمان شدم وخشم من به خشنودی تبدیل شد.(55)
علامه مجلسی نیز درهنگام بیان راهکارهای فرو نشاندن خشم، مشابه این روایت را نقل کرده است.(56)

ب) آثار معنوی دست دادن

1. عنایت ویژه خداوند
شاید بتوان بالاترین پاداشی را که خداوند برای دست دادن دو مؤمن در نظر گرفته است، عنایت ویژه اوبه مصافحه کنندگان دانست. در روایات بسیاری از طرق مختلف و با مضامین مشابه آمده است که : هر گاه دو مؤمن با یکدیگر دیدارکنند ودست بدهند، خداوند به آنها رو می آورد وایشان را مشمول مهر وآمرزش خود قرار می دهد.(57)
ابوعبیده از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود:
«اذا التقی المؤمنان فتصافحا اقبل الله بوجهه علیهما …؛ (58) هر گاه دو مؤمن با یکدیگر دیدار و مصافحه کنند، خداوند به آنها رو می کند…»
نیز همان گونه که علامه مجلسی فرمود از برخی روایات استفاده می شود که این عنایت ویژه برای کسی که محبت بیشتری به طرف مقابلش دارد، بیشتر است.(59)
2. آمرزش گناهان.
دومین پاداشی که در بسیاری از روایات پس از عنایت الهی ذکر شده، آمرزش گناهان است. درادامه روایت قبل، ابوعبیده از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمود:
«…اقبل الله بوجهه علیهما وتتحات الذنوب عن وجوهما حتی یتفرقا؛ (60) …خداوند به آنها رو می کند وگناهان آنها می ریزد تا هنگامی که از یکدیگر جدا شوند».
حتی در بعضی از روایات آمده است که دیگر هیچ گناهی برای آنها باقی نمی ماند. پیامبر(ص) فرمود:
«هرگاه دو برادر دینی با یکدیگر مصافحه کنند، گناهان آنها می ریزد، مانند روزی که از مادر متولد شده اند».(61)
امیر مؤمنان (ع) نیز فرمود:
«هرگاه با برادران دینی خود دیدار کردید، دست بدهید وبا آنها خوش رفتاری کنید، تا اینکه وقتی از یکدیگر جدا می شوید، هیچ گناهی بر شما نباشد».(62)
3. ورود به بهشت بدون حسابرسی!
حساسیت پیامبر اکرم(ص) به علی بن ابی طالب(ع) چنان زیاد بود که حتی مصافحه واظهار لطف ومحبت به دوست داران ایشان نیز از نظر مبارکشان
دور نمانده است وثواب های اخروی فراوانی برای آن برشمرده اند. ایشان در ضمن حدیثی فرمود:
«من صافح محباً لعلی غفرالله له الذنوب وادخل الجنه بغیرحساب؛ (63) هر کس با یکی از دوست داران علی بن ابی طالب (ع) دست بدهد، خداوند گناهانش را می آمرزد وبدون حسابرسی وارد بهشت می شود».
4. نزدیک شدن به خدا
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود:
«اذا تلافی الرجلان فتصافحا، تحاتت ذنوبهما وکان اقربهما الی الله عزو جل، اکثرهما بشر الصاحبه؛(64) هر گاه دو نفر با یکدیگر دیدار کنند ودست بدهند، گناهانشان می ریزد وهر کدام که خوش روتر و مهربان تر باشد، به خداوند نزدیک تر است».
از این روایت شریف استفاده می شود که انجام این سنت پسندیده باعث نزدیک شدن به خداوند است؛ اگر چه قرب الهی، مراتبی دارد.
5. مصافحه با خداوند
امام باقر (ع) دراین باره فرمود:
«ان المؤمنین اذا التقیا وتصافحا، ادخل الله یده بین ایدیهما فصافح اشدهما حباً لصاحبه ؛ (65) هر گاه دو مؤمن با یکدیگر ملاقات کنند ودست بدهند، خداوند دست خود را بین دستانشان وارد می کند وبا آن کسی که محبت بیشتری به دیگری دارد، مصافحه می کند».
علامه مجلسی می گوید ممکن است منظور از دست خداوند، بر اساس کاربرد رایج آن، رحمت الهی باشد و نیز ممکن است استعاره ای و تمثیلی باشد.(66)
6. اجرجهاد در راه خدا
در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که برای مصافحه کنندگان، اجری مانند اجر جهادگران در راه خدا نوشته می شود. (67) بنابراین، مراجعه به روایاتی که اجر مجاهدان در راه خدا را بیان می کند، ارزش بالای مصافحه را نیز نشان می دهد.(68)
7. ثواب استلام حجرالاسود
امام جعفرصادق (ع) فرمود:
«من لقی حاجاً فصافحه کان کمن استلم الحجر؛(69) هر کس با زائر خانه ی خداوند دیدار و مصافحه کند، همانند کسی که بر حجرالاسود دست کشیده است».
8. یک هزار حسنه
یکی دیگر از پاداش هایی که برای این سنت نیکو روایت شده، یک هزار حسنه است. ششمین پیشوای شیعه، امام جعفر صادق (ع) فرمود:
«مصافحه المؤمن بالف حسنه؛(70) دست دادن با مؤمن در برابر یک هزار حسنه است».
9. یکصد کارت رحمت
امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمود:
«ای اسحاق! از دیدار برادران خود، خسته مشو؛ زیرا هر گاه مؤمنی با برادر مؤمن خود دیدار کند و…با او دست بدهد، خداوند بین انگشتان آنها یک صد رحمت فرو می فرستد که نود ونه تای آن برای کسی که طرف مقابلش را بیشتر دوست می دارد.»(71)
البته شاید بتوان این مورد ومورد قبل را مصداق هایی برای عنایت ویژه ی خداوند دانست که البته مراتبی دارد.
10. هفتاد مغفرت
پیامبرگرامی (ص) درمورد ثواب مصافحه دو مسلمان فرمود:
«اذا التفی المسلمات فتصافحا، قسمت بینها سبعون مغفره، تسعه و ستون لاحسنهما بشراً؛(72) هر گاه دو مسلمان با یکدیگر دیدار ومصافحه کنند، هفتاد مغفرت بین آنها تقسیم می شود که شصت ونه تای آن برای کسی است که خوش روتر ومهربان تر باشد.»
این مورد را نیز ممکن است بتوان از مصادیق آمرزش گناهان و یا عنایت ویژه ی الهی به شمار آورد.

دونکته

الف) بین آثار معنوی مختلفی که در روایات وارد شده، تعارضی وجود ندارد؛ زیرا اولا، برخی از آنها برای مواردخاص ومشخص ذکر شده اند وثانیاً، اگر موارد خاصی برایشان ذکر نشده باشد، با توجه به مراتب افراد ومیزان اخلاق ومحبت آنها به یکدیگر، خداوند ثواب متناسب را به آنها عطا می فرماید:
ب) یکی از مهم ترین آثار بیان این روایات، تشویق وترغیب مردم به دید وبازدید وانجام این سنت پسندیده است که افزون برتحکیم روابط اجتماعی، موجب گسترش مهرورزی درجامعه می گردد.»

پی نوشت ها :

48-بحارالانوار ، ج73،ص32؛ کافی ، ج2،ص183.
49-بحارالانوار، ج71، ص167.
50-مستدرک الوسائل، ج9، ص57، ح 10196.
51-فصلت /34و35.
52-خصال، ج2، ص 633و632.
53-اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج2، ص269.
54-بحارالانوار، ج79، ص94.
55-تحف العقول، ج404.
56-بحارالانوار، ج70، ص270-273.
57-همان، ج73، ص 21و22و25و27، ج17، ص226و307؛ محجه البیضاء، ج3، ص387و388.
58-کافی، ج 2، ص182.
59-بحارالانوار، ج73، ص21.
60-همان، ص32.
61-همان، ج71، ص307.
62-خصال، ج2، ص632؛ حلیه المتقین، ص141.
63-بحارالانوار، ج27، ص115.
64-همان، ج73، ص 35.
65-کافی، ج2، ص179؛ عده الداعی، ص 189.
66-بحار الانوار، ج73، ص24.
67-حلیه المتقین، ص141.
68-ر.ک : کافی، ج5، ص2، باب فضل الجهاد.
69-ثواب الاعمال، ص 50.
70-ارشاد القلوب، ج1، ص 146؛ وسائل الشیعه، ج12، ص 223؛ ح 16144.
71-بحارالانوار، ج73، ص21.

منبع:نشریه فرهنگ کوثر، شماره83.
ادامه دارد ….

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید