حیا، مراقبتی از درون

حیا، مراقبتی از درون

نویسنده:زهرا نساجی

اهمیت حیا

حیا، صفتی پسندیده است که خداوند زمینه آن را در نهاد آدمی قرار داده تا با شکوفایی آن از آلودگی های نفسانی برهد وبه مراتب قرب حق نائل گردد. «حیا» دارای آثار ارزشمند اجتماعی، فرهنگی واعتقادی است که به تقویت روابط اجتماعی، خانوادگی ودر نهایت، بندگی خدا منجر می شود.حضرت علی (ع) حیا را کلید هر خوبی می داند که چون میوه ای بر درخت عقل به بار می نشیند و با انفکاک بین فعل خوب و بد، سرشت آدمی را به خصال نیک می آراید. انسان با حیا، توان کنترل نفس خود در برابر وسوسه ها وخواهش های شیطانی را دارد وبا تمسک به خصلت حیا، رفتار مثبت را تقویت و منهیات را ترک می کند. بزرگان علم اخلاق، حیا را خصلتی اخلاقی می دانند که توان انسان را در انجام دادن عمل نیک ویا ترک کار ناپسند بر می انگیزد. به عنوان مثال، اگر انسان با کسی پیمان بست وبه هر دلیل موفق به انجامش نشد ویا اگر عیب فردی را فاش کرد، از کار خود شرمگین می شود.
با این وصف، حوزه عملکرد حیا صرفاً ترک گناه ومعصیت نیست، بلکه همه عامل بازدارنده است وهم وادار کننده. در روایات معصومان (ع) این دو قلمرو مورد توجه قرار گرفته است. امام صادق (ع) فرمود: «اگر(حیا نباشد) هیچ کار زیبایی انجام نمی شود و هیچ کار زشتی ترک نمی شود».(1) به عبارتی ساده تر، حیا صفتی است که می تواند در تمام زمینه های زندگی، نقطه اتکا و محور کارها باشد . با وجود این صفت، هیچ کار واجب ویا طاعتی تعطیل نمی شود. وهیچ فعل حرام ومعصیتی صورت نمی گیرد، وهمان گونه که کارخلاف ادب وعرف را شرم آور می شمرد. امام علی (ع) درباره این ملاک فرموده است: «مؤمن هرگاه عملی برخلاف ایمانش از او سر زند، شرم می کند».(2)

معنا ومفهوم حیا

درفارسی، لغت شرم و آزرم را مترداف حیا گفته اند ودراصطلاح، حیا دگرگونی حال و انکساری است که به جهت ترس از آنچه عیب شمرده ونکوهش می شود، حصال می گردد.(3) گاهی حیا را دو بخش می دانند: حیای نفسانی که دروجود همه انسان ها قرار دارد، وحیای ایمانی که از ایمان فرد به خداوند متعال وخوف از او سرچشمه می گیرد وسبب انجام دادن کارهای نیک وترک اعمال ناصواب می گردد. به معنای دیگر، حیا محصور شدن نفس ودرماندگی اش از ارتکاب حرام های شرعی، عقلی وعرفی به جهت ترس از سرزنش مردم است.(4)
بعضی علت حیا را ترس از نکوهش مردم نمی دانند، بلکه به خاطر زشتی عمل دانسته اند واین نکته مهمی است؛ از جمله درکتاب مفردات الفاظ القرآن الکریم آمده است : حیا؛ یعنی انقباض نفس از کارهای قبیح وترک کردن آنها به جهت زشتی عمل. در فرمایش حضرت علی (ع) به این معنا اشاره شده است: «الحیاء یصد عن فعل القبیح؛ حیا آدمی را از کار بد باز می دارد»(5). البته این کارکرد حیا، چه با ریشه ترس باشد وچه براثر شناخت باطن عمل قبیح باشد، به آگاهی فرد از قدرت خداوند وحضور او در صحنه حیات و زندگی برمی گردد. علامه مجلسی با این دید به مسئله حیا می نگرد ومی گوید: عقل شخص با حیا، به نیک بودن حسنات و زشت بودن سیئات حکم می کند ویاد آور می شود که پروردگار جلیل درهمه احوال از او مطلع است وبه همین جهت او را می پرستد ومعصیت وی را ترک می کند. بنابراین اگر حیای انسان، با خوف از پروردگار قرین می گردد و وی از فوت عملی شایسته ویا اقدام به کاری نادرست نزد پروردگار دارد، نه اینکه فقط ازعقاب الهی بترسد ونگران شود. (6)
لغت شناسان وعلمای صاحب نظر دراین زمینه، ترس از سرزنش مردم را ناظر به این مسئله می دانند ودرتکمیل مطلب، خوف از ذات الهی را همین مورد می دانند و بر آن تأکید می ورزند.

مراتب حیا

برای حیا، درجات ومراتبی ذکر شده؛ از جمله در حدیثی از پیامبر آمده است که حیا پنج درجه دارد:
1. پایین ترین مرتبه حیا، که مربوط به عوام الناس است ومانع گناه می گردد.
2. حیای تقصیر، به این معنا که شخص شرم می کند مرتکب عملی گردد که مقصر واقع شود.
3. حیای کرامت، که بزرگواری وعزت حق، از ارتکاب خلاف جلوگیری می کند.
4. حیای محبت، که ناشی ازتابش شعاع محبت الهی بر قلب انسان است واجازه مخالفت با حق را نمی دهد.
5. حیای هیبت که علت آن خشیت از خالق جهان است.(7)
از زوایه ای دیگر، حیا را دارای سه مرحله دانسته اند: حیا از خود، و آن دوری از زشتی به سبب ترس از عذاب است. دیگری حیا ازمردم به معنای ترک کارهای ناپسند به جهت هراس از سرزنش آنهاست که حیا دراین گستره، بیشترین تأثیر گذاری را دارد.سومین مرحله حیا، حیا از خداوند است؛ یعنی پرهیز از بدی ها وخلاف ها، به دلیل اعتقاد به وجود پروردگار عالم که این نوع، ارزشمندترین شکل حیا در زندگی است.
درمراحل فوق، عامل بازدارنده انسان از گناه، نظارت و آگاهی خود، مردم وخداوند می باشد؛ بدین معنا که وقتی فردی نظارت ناظری را درک کند، حیای او برانگیخته می شود وعدم این توانایی لغزش، رسوایی وارتکاب جرم را به همراه دارد. درک حضور ناظران، به درجه رشد انسان ها بر می گردد.
ممکن است فردی در انظار عموم از انجام گناه ویا اشتباهی حیا ورزد، اما درخلوتگاه خویش از نظارت پروردگار غافل شده، تن به خلاف وگناه دهد. اینجاست که به نقش مهم «تقوا» پی می بریم وهر انسانی که تقوایش بیشتر گردد، حیای او زیادتر خواهد شد: «فاتقوالله الذی انتم بعینه؛(8) تقوای خدایی را داشته باشید که در دید او هستید». قرار داشتن در دایره نظارت، شرم برانگیزاست وآدمی به تقوای الهی دعوت شده، تا به حیا برسد. نکته درخور توجه اینکه این نظارت ها در طول یکدیگرند، نه درعرض هم، و چنانچه انسان به حیا از پروردگار دست یابد، به مراحل پایین حیا نیز می رسد.
دراحادیث آمده است: هرکاری را که در حضور دیگران از ارتکاب آن شرم داری، مبادا درخلوت انجام دهی. اگر انسان به همان اندازه که از دیگران وحضور مردم خجالت می کشد، از خدای عالم خجالت می کشید، هرگز مرتکب گناه نمی شد.
امام حسن(ع) درحضور جمعی نشسته و مشغول غذا خوردن بود. کمی آن طرف تر حیوانی ایستاده بود ونگاه می کرد. حضرت که متوجه نگاه حیوان شده بود، هر لقمه ای که می خورد، مثل آن را به حیوان می داد.حاضران اجازه خواستند آن حیوان را دور کنند. امام فرمود: «رهایش کنید. حقیقتاً از خداوند متعال شرم می کنم که جانداری به چهره
من درحال غذا خوردن نگاه کند وچیزی به او ندهم».(9) دراینجا حضرت از حیوان ویا مردم حاضر شرم نمی کند، بلکه شرم از خدا دارد.
افزون بر موارد یاد شده حیا بنابر شخصیت وکرامت نفس انسان ها، دارای مراتبی است ودرجه حیای افراد براین اساس با هم متفاوت می باشد؛ مثلاً حیا در پیامبران و اولیای الهی به دلیل درجه ی ایمان آنان، نسبت به مردم عادی بسیار بیشتر است.روزی عایشه به رسول خدا (ص) گفت: با توجه به مقامی که دارید، چه نیازی به این همه عبادت دارید؟! رسول خدا (ص) فرمود: «ای عایشه! برادران من از پیامبران اولوالعزم، بر سختی های شدیدتر از این صبر کردند وبر آن حال از دنیا رفتند وبرخدا وارد شدند. خداوند نیز ورودشان راگرامی داشت و پاداش آنان را سنگین ساخت ومن شرم دارم که زندگی مرفهی داشته باشم ومقامی کمتر از آنان یابم.»(10) دراینجا صحبت ازگناه نیست، بلکه سخن از پایین بودن درجه ی اخروی است که رسول خدا(ص) آن را قبیح می شمرد و از آن شرم دارد.

گسترده ترین ناظران

نظارت ناظران، حیا را در انسان برمی انگیزد وهرچه درجه شناخت از آنها وسیع تر و عمیق تر باشد، شرم وحیا نیز گسترده تر خواهد شد. ملموس ترین نظارت، «نظارت مردم» است . زندگی در صحنه اجتماع و مراوده با دیگران و دغدغه ی آبرو، موجب شرم می شود. وانسان می کوشد با رعایت حیا، از نگاه ونظر آنان به سلامت عبور کند.
حیا ازخود وپرهیز از خویشتن که گاه تحت عنوان «وجدان اخلاقی» و یا «نفس لوامه» خوانده می شود. عاملی ارزشمند وبرخاسته از ایمان فرد است. حضرت علی (ع) فرمود: «حیاء الرجل من نفسه ثمره الایمان)(11)؛ حیای انسان از خودش، ثمره ایمان اوست.»
علاوه بر این دو ناظر که حضورشان ملموس و عینی است، ناظرانی دیگر هم در این زمینه دخالت دارند که اگر چه به ظاهر قابل احساس نیستند، اما جزءمهم ترین وتأثیر گذارترین عوامل بروز حیا هستند.

پیشوایان دین

حجت هال الهی از جنس بشرند، اما آگاهی آنان برخلاف مردم عادی، متوقف بر حیات دنیایی نبود، شعاع نظارتی آنان بصری نیست ودر هر مکان و زمان، ناظر انسان ها هستند. اگر با تقویت ایمان، این باور به بار نشیند، حضور ائمه معصوم درک می شود و ویژگی حیا در جان افراد زنده می گردد. در قرآن کریم آمده است:
(وقل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله والمؤمنون)(12)؛
«وبگو: عمل کنید که خداوند و پیامبرش و مؤمنان اعمال شما را خواهند دید».
در تفسیراین آیه که از نظارت خداوند وپیامبر (ص) سخن گفته شده، امام صادق(ع) فرمود: «مراد از اهل ایمان،ما (امامان ) هستیم.»(13)
امام صادق (ع) فرمود: «هر بامداد کارهای بندگان از نیک و بد، به رؤیت رسول خدا (ص) می رسد . بنابراین به هوش باشید هر کی از شما باید شرم کند که کار زشت بر پیامبر عرضه کند.» (14)

فرشتگان

دسته دیگر از ناظران بررفتار انسان ها، فرشتگان الهی اند وآنچه را که انجام داده می شود، ثبت می کنند. قرآن کریم می فرماید:
«قطعاً برشما نگهبانانی گماشته اند؛ (فرشتگان) بزرگوارانی که نویسنده(اعمال شما) هستند. آنچه را انجام می دهید، می دانند».(15)
اگر جایگاه این مخلوقات ونقش آنان برای افراد تبیین و پذیرفته شود، تأثیر بسیاری در بازدارندگی انسان از اعمال ناپسند وبه وجود آمدن شرم خواهد داشت. البته خداوند خود بر اعمال بندگانش گواه است، اما ثبت آن به وسیله فرشتگان از این روست که بنده به خود آید وحیا کند وگناهی مرتکب نشود که فرشتگان آن را بنویسند. امام صادق(ع) درشرح این مطلب می فرماید: «چه بسا بنده ای قصد معصیت می کند، ولی یادآور مقام وجایگاه فرشتگان می شود ودرنتیجه مراعات می کند و از گناه دست می کشد ومی گوید: « پروردگارم مرا می بیند وفرشتگان نگهبان من شاهدند.»(16)
بنابراین فلسفه وجودی فرشتگان، بیداری خصلت حیا درانسان وتصحیح و تنظیم رفتار او بر اساس ملاک ومعیار مکتب اسلام و تبعیت از روش زندگی اسوه های دینی است. ابراهیم کرخی نقل می کند که امام صادق (ع) به شخص بیهوده کاری از مردم مدینه فرمود:
«بدان که همراه تو فرشته ای گرامی است که بر تو گماشته شده تا آنچه را انجام می دهی، ثبت کند وبر سری از مردم پنهان می داری، آگاه است؛ پس شرم کن».(17)

نظارت الهی

عالی ترین و فراگیرترین نظارت درایجاد شرم از گناه، نظارت خداوند متعال است. عالم محضر خداست وهیچ زمان ومکانی از دید او مخفی نیست. «او با شماست، هرجا که باشید وخداوند به آنچه انجام می دهید، بیناست».(18)
این حقیقت، شاهد همیشگی ومراقبت واقعی انسان است واز اعمال آشکار و پنهانش با خبر است . حضرت علی (ع) دراین باره فرموده است: «برترین حیا، حیای تو از خداوند است. » (19)
قلمرو نظارت پروردگار که خیبر و بصیر است، فراتر از عمل است ونیت وانگیزه آن را نیز دربر می گیرد. بنابراین اقرار به حضور ونظارتش، مقدمه ای برای شرم از اوست، اما برای پرهیز از گناه وخطا، باید این واقعیت – حضور خدا – درک شود. این بالاترین صفتی است که پیشوایان دین ومؤمین بدان آراسته شده اند؛ آن گونه که امام صادق (ع) فرمود:
«علمت ان الله مطلع علی فاستحییت؛ دانستم که خداوند بر من مطلع است؛ پس حیا کردم».
وجود طیف گسترده ای از نظارت ها کمک می کند تا انسان درعرصه زندگی، تحت تأثیر وشناخت یک یا چند عامل به لباس حیا ملبس گردد؛ گرچه هیچ نظارتی به اندازه ی تأثیر واحاطه خداوند نیست.

پی نوشت ها :

1- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج3، ص81.
2- غررالحکم ودررالکلم، ح 3463.
3- مجمع البحرین، طریحی،ج1، ص482.
4-جامع السعادات، ملامحمد نراقی، ج3، ص46.
5- غررالحکم و دررالکلم، ج1393.
6- پژوهشی درفرهنگ حیا، عباس پسندیده، چ6، ص29و30.
7-مصباح الشریعه، ص403.
8- بحار الانوار، ج5، ص326.
9- مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج8، ص295.
10-بحارالانوار، ج73، ص209.
11-غررالحکم و دررالکلم، ج4944.
12- توبه/105.
13-کافی، کلینی، ج1، ص219.
14- بحارالانوار، ج17، ص149.
15- انفطار/10-12.
16-بحارالانوار،ج5، ص323.
17-همان، ج71، ص184.
18-حدید/4.
19-غررالحکم ودررالکلم، ح3112.

منبع:نشریه فرهنگ کوثر، شماره83.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید