آموزه هایی از آیت الله مظاهری؛ «طلبگی باید ها و نبایدها»

آموزه هایی از آیت الله مظاهری؛ «طلبگی باید ها و نبایدها»

این سؤال باید در میان همه حوزویان مطرح باشد که این هویت و شخصیت روحانیت چیست و چقدر قیمت و ارزش دارد؟ به حکمت و مسئولیت آن فکر کنیم تا اهمیت و قدر و منزلت روحانیت را متوجه باشیم. اگر ما ندانیم که این کار، فوق همه کارهاست، اگر ندانیم که کار ما عبادت است و قصد قربت می‌خواهد، خیلی بد است و کم‌کم در این مسیر از هدف فاصله می‌گیریم.

مرحوم آقا مصطفی خمینی که از نظر علم و عمل و صفات انسانی خیلی در مرتبه بالایی بود، می‌گفت: روزی از حرم مطهر حضرت معصومه علیها‌السلام بیرون می‌آمدم که یکی از علمای ربانی مرا به نزد خود فرا خواند و گفت: شخصی در مسجد جمکران خدمت حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف رسید و در این ملاقات حضرت به ایشان فرمودند:‌اگر می‌خواهی دعایت مستحباب شود، خدا را به جیره‌خواران من قسم بده! سؤال شد که آنان چه کسانی‌اند؟ فرمودند: همین طلبه‌ها.

آقایان عزیز! اگر ما هیچ مدرک و سندی برای ارزش و هویت روحانیت، به جز همین جمله امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نداشتیم ما را کافی بود، لذا جا دارد که صبح به صبح بنشینیم و از نعمت طلبه شدن‌مان شکرگزاری نماییم.

▪ شکر در مقابل نعمت طلبه شدن
یک آقایی از نزدیکان خودمان در زمان طاغوت به من گفت: روزهای اول که به قم آمدم، مرحوم حاج شیخ انصاری ـ که از منبری‌های معروف زمان آیت‌الله بروجردی بود ـ به من گفت: حالا که به قم آمدی و رئیس شهربانی شده‌اید، یک تقاضایی از تو دارم و آن اینکه بعداز نماز صبح تسبیح را بگیر و چهل مرتبه بگو: این‌جا قم است! منظورم این است که ما نیز برای رفع غفلت از خودمان خوب است که هر صبح با خودمان چنین زمزمه داشته باشیم که من طلبه هستم، من در مسیر کسانی هستم که تشیع مرهون آن‌هاست. این حرف‌ها قدرشناسی می‌آورد، غفلت و عادت را از مسیر حرکت علمی و اخلاقی‌مان برمی‌دارد.

این مسیر، مسیری است که عالمی چون حاج میرزا عبدالمعالی که آیت‌الله بروجردی از شاگردانش بود، می‌گفتند: اگر قلمی که با آن فقه اهل‌بیت نوشته شده، در یک اتاق باشد، من در آن اتاق نمی‌خوابم! از این حرف معلوم می‌شود که او قدر و منزلت روحانیت و درس‌های حوزوی را فهمیده است. اگر ما به این حرف‌ها اعتقاد داشته باشیم، دیگر گناه از زندگی‌مان می‌رود، دیگر خوب درس می‌خوانیم.

▪ مأیوس نشدن در برابر سختی‌ها
طلبه‌ای که قدر و منزلت روحانیت را می‌داند، دیگر در برابر سختی‌ها و مشکلات دنیوی خسته و مأیوس نمی‌شود، بلکه در مسیر تهذیب نفس، سختی‌های پیش آمده را نردبان کمال و ترقی خودش قرار می‌دهد. از همان زمان امام صادق علیه‌السلام که حوزه علمیه تشیع شکل گرفت، سختی‌های بسیار و بی‌سابقه‌ای وجود داشت. طلبه‌های حضرت در حفقان عجیبی بودند. تا یک فرصتی پیدا می‌شد، مثل زنبور عسل که اطراف شیرینی جمع می‌شوند، دور آقا را می‌گرفتند و کسب علم می‌کردند. ابن‌ ابی‌عمیر یک طلبه بود که چندین بار به درون خانه‌اش هجوم آوردند تا کتاب‌های فقهی را از او بگیرند. او به جرم طلبه بودن، هفت سال در زندان همراه با شکنجه بود.

بنابراین مگر زمانی بود که طلبه شیعه در آرامش و سعه اقتصادی بوده باشد؟! همیشه سختی، همیشه تقیه، همیشه شکنجه و گرسنگی بوده است. در همین دوره پهلوی، ما را به جرم طلبگی، دسته‌جمعی زندانی می‌کردند.

حوزه در دوران حاج شیخ عبدالکریم حائری در خفقان عجیبی به سر می‌برد، اما حوزه را نگاه داشتند و همه این مجاهدت‌ها برای این بود که قدر و منزلت حوزه را می‌دانستند، به ارزش و جایگاه روحانیت واقف بودند. متأسفانه امروزه برخی با کوچک‌ترین سختی واکنش نشان می‌دهند! یک کسی به ما توهین می‌کند، ضربه می‌خوریم، کارمان در یک اداره‌ای پیش نمی‌رود، ضربه می‌خوریم و ممکن است چنین طلبه‌ای اندک‌اندک قهر کند و برود. نمی‌دانم چرا این‌قدر بی‌اهمیت شدیم نسبت به درس‌مان، نسبت به شأن و منزلت‌مان؟!

نقل شده که در زمان شیخ انصاری یک اهل علمی از طلبگی قهر کرد و مدتی به درس شیخ نمی‌رفت. شیخ ایشان را خواستند و علت را پرسیدند. او گفت: زندگی‌ام سخت می‌گذرد، زن و بچه‌ام غذا برای خوردن ندارند و گرسنه می‌مانند و لذا برای درس خواندن انگیزه ندارم! شیخ ناراحت شد و به او گفت: بالفرض نانوایی به تو نان قرض نداد، آیا تو باید سرد بشوی؟ تو کار و جایگاهت را ببین که چیست؟ ارزش تو نزد شیخ انصاری چیست؟ این حساب‌ها را بکن و محکم استقامت کن که در روایت آمد: «المؤمن کالجبل الراسخ لا تحرکه العواصف.»

خداوندا به حق امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ما را از جیره‌خواران حقیقی امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف محسوب بگردان.

منبع: وبسایت افق حوزه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید