اقدامات اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی در سیره امیرالمؤمنین

اقدامات اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی در سیره امیرالمؤمنین

نویسنده: احمد جمالی پور

طلایه‌داران چه کسانی بودند؟
در صدر اسلام طلایه‌داران به افرادی اطلاق می‌شد که نقش آن‌ها روشن ساختن اطلاعات و به دست آوردن آن بوده است. در صدر اسلام و گذشته‌های دور طلایه‌داران افرادی بودند که از نقل و انتقالات مواضع و عقبه دشمن و نیز انتخاب مناطق عملیاتی برای نیروهای خودی خبر می‌آوردند. همچنین برای شناسایی مواضع و موقعیت‌های جغرافیایی دشمن از وجود آن‌ها استفاده می‌شد.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به اسامه فرزند زید، هنگامی که او را به عنوان فرمانده لشکر به جنگ با رومیان فرستاد، چنین فرمود:
«جاسوسان و طلایه خود را جلوتر از خود و لشکرت بفرست»
در نامه امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شریح فرزند‌هانی و زیاد نضر چنین آمده است:
… پس وقتی که از سرزمین خود بیرون رفتید پس از راهنمایی کردن طلایه و پیش گامان لشکر خود، مراقب علف زارها و بوته زارها، درختان و چیزهایی که در هر طرف برای مخفی شدن دیگران وجود دارد، باشید.
به کارگیری جاسوسان در میان دشمن
گماردن جاسوس به شکل‌های مختلف در سرزمین دشمن و جمع آوری اخبار از آنان برای دریافت نقاط ضعف و قوت آنان یکی از روش‌های آن حضرت بوده است. در نامه حضرت امیر (علیه السلام) به قثم بن عباس کارگزار خود در مکه آمده است:
«… جاسوس من در شام برای من نوشته است، مردمی از اهل شام به حج فرستاده شده‌اند که قلب‌هایشان کور، گوش‌هایشان کر، و دیده‌هایشان کور مادرزاده می‌باشد…»
این بیان امام (علیه السلام) حاکی از آن است که جاسوس آن حضرت در شام ماندگار است تا هرگونه حرکت سیاسی و نظامی حاکم (معاویه) را گزارش کند.
گزارش‌دهی جاسوسان به حضرت علی (علیه السلام)
در سپاه معاویه مردی از قبیله حمیر به نام حصین بن مالک بود که اگر چه در دستگاه معاویه خدمت می‌کرد لیکن روی دل او با امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود و گاه و بی‌گاه با آن حضرت مکاتبه می‌کرد و اخبار معاویه و معایب و زشتی‌های او را به اطلاع امام (علیه السلام) می‌رساند. ابوالاسود دؤلی، در نامه‌ای حضرت علی (علیه السلام) را از خیانت مخفیانه‌کار گزارش در بیت‌المال مسلمین آگاه کرد.
حضرت علی (علیه السلام) خطاب به وی نامه‌ای به این شرح نوشتند:
اما بعد، از محتوای نامه‌ات و منظوری که داشتی آگاه شدم تو مثل کسی است که خیرخواه و مصلحت‌اندیش امام و امت خود باشد و به حق همراه و مأنوس بوده و از جور و ستم به دور است. نامه‌ای را به همکار و رفیق تو نوشته‌ام و از اطلاعات و اخباری که به من داده بودی، او را آگاه کردم اما از مضمون نامه او را با خبر نکردم و از موضوع مهمی که وجود داشت، به او چیزی نگفتیم. پس مراقب اوضاع باش و از آنچه که در اطراف تو می‌گذرد غافل مشو و آنچه را که به خیر و صلاح مردم می‌بینی به اطلاع من برسان، چون که این موضوع حقی است بر عهده تو و واجب و الزامی است.
از گزارش ابوالاسود دؤلی و نامه حضرت (علیه السلام) این مطالب به دست می‌آید:
1- حضرت علی (علیه السلام) گزارش ابوالاسود دؤلی را امری خیرخواهانه دانسته و آن را عملی جهت منافع امام و امت به حساب آورده است.
2- حضرت علی (علیه السلام) در نامه مبارک خویش مسؤولیت ابوالأسود را امری مهم شمرده و اخبار خیانت‌ها را از او خواسته است چنانکه حضرت (علیه السلام) می‌فرماید:
«هر اتفاقی و یا حادثه‌ای که در مقابل دیدگانت رخ می‌دهد و فکر می‌کنی که در جهت منافع عمومی است به اطلاع من برسان و از هیچ چیزی فروگذار نباش»
در واقع حضرت (علیه السلام) گزارش دادن ابوالاسود دؤلی به ایشان را که جهت استحکام حکومت می‌باشد، امری واجب و الزامی می‌داند.
3- کسی که گزارش به دست او می‌رسد، نباید به گونه‌ای برخورد کند که گزارش و گزارشگر افشا شود و افراد دیگر هم از آن اطلاع یابند.
روش‌های حضرت علی (علیه السلام) در کسب خبر از دشمن
پاره‌ای از شیوه‌ای آن حضرت در آگاهی از مواضع دشمن و همچنین اطلاع از عملکرد کارگزاران داخلی به این قرار است:
الف) فریب
امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از جنگ جمل وقتی خواست عایشه را به مدینه بازگرداند برای مراقبت و محافظت وی در مسیر، دستور فرمود چهل زن در پوشش مردان جنگاور با صورت‌های پوشیده او را تحت الحفظ تا مدینه همراهی نمایند. عایشه تا پیش از رسیدن به مدینه می‌پنداشت امام علی (علیه السلام) مردان را با او همراه ساخته است و از این رو حضرت را مورد شماتت قرار می‌داد. اما هنگامی که در مدینه متوجه تدبیر حضرت شد از ناسزا گویی خود احساس ندامت کرد و گفت: خداوند به فرزند ابوطالب پاداش نیک دهد که درباره من حرمت رسول خدا را نگه داشت.
ب) بهره مندی از منابع جلبی
همسر هیثم بن الاسود العریان (هیثم از نزدیکان معاویه بود) زنی علویه (شیعه) و از علاقه مندان حضرت امیر (علیه السلام) بود. اخبار مربوط به معاویه را می‌نوشت و در افسار اسب قرار می‌داد و آن را به سوی سپاه حضرت (علیه السلام) در منطقه صفین روانه می‌کرد و سپاهیان حضرت، آن را به نزد حضرت علی (علیه السلام) می‌بردند.
ج) استفاده از جاسوسان در مأموریتهای فوری
دستیابی به اطلاعات دشمن و جمع آوری اخبار از آنان به ویژه در زمان جنگ از روش‌های آن حضرت بوده است. در جنگ صفین حضرت امیر (علیه السلام)، به منظور جلوگیری از دستیابی معاویه به اخبار و اطلاعات، گروهی را روانه کرد. معاویه نیز گروهی را به فرماندهی ضحاک بن قیس فهری به سمت گروه حضرت امیر (علیه السلام) فرستاد و گروه امیر (علیه السلام) را از بین بردند. جاسوسان حضرت خبر واقعه را برای حضرت (علیه السلام) آوردند.
د) پخش نمودن عوامل اطلاعاتی در نقاط گوناگون
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه‌ای که به یکی از کارگزاران خود می‌نویسد در زمانی که ابن راشد و یارانش از کوفه گریخته بودند می‌فرماید:
«… این نامه‌ای است از بنده خدا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به کسی که نام من خطاب به او است (یعنی کارگزار من)… اما بعد، عده‌ای از افراد و نیروهای ما که از زیردستان و تابعین حکومت ما بودند، از آنجا گریخته‌اند و به گمان می‌رسد که به سمت شهر بصره رفته باشند، پس درباره آن‌ها از شهروندان خود تحقیق و پرسش به عمل آور و برای دستگیری آن‌ها به تمام نواحی و بخش‌های تحت قلمرو حکومت خود جاسوسانی را گسیل بدار…» از این نامه برمی‌آید که وظیفه کارگزاران حکومتی این است که از اخبار تمامی عملیات و حرکت‌های سیاسی و نظامی افراد در حیطه مسؤولیت خویش باخبر باشند.
دلایل حضرت علی (علیه السلام) در بهره برداری از اخبار پنهان
الف) نظارت بر مأمورین و مسئولین دولتی
در دستور حضرت علی (علیه السلام) به مالک اشتر می‌بینیم:
«بازرسان مخفی راستگو را به نزد مردم بفرست تا در پنهانی و به طور مخفیانه درباره آنان نظارت و بازرسی کنند. این کار به جهت انگیزه دادن به آنان است تا در مسوولیت خود به خوبی رعایت امانت کرده و با زیردستان خود به نرمی رفتار کنند»
حضرت علی (علیه السلام) کسب خبر از کارگزاران را برای حفظ خود آنان از لغزش‌ها، امری لازم برمی‌شمارد. همچنین از نامه‌های حضرت علی (علیه السلام) بر می‌آید که حضرت (علیه السلام) کارگزاران خود را به نحو شایسته‌ای کنترل می‌کرده است، تا جایی که مهمانی‌ها، خرید و فروش‌های آنان در بازار، استفاده از نوع لباس، آمد و شدها و نشست و برخاست‌های آنان را کنترل می‌کرده است. نامه ایشان به اشعث بن قیس، کارگزار ایشان در آذربایجان، نامه ایشان به نعمان عجلان، کارگزار وی در بحرین، نامه به عبدالله بن عباس، کارگزار ایشان در بصره و نامه ایشان به عثمان بن حنیف انصاری در بصره و… همه نشان از زیرکی و احاطه اطلاعاتی حضرت درباره کارگزاران است. نامه ایشان به عثمان به حنیف در بصره نشان از احاطه کامل اطلاعاتی آن بزرگوار بر کارگزار خویش دارد.
«اما پس از حمد و درود بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)‌ ای پسر حنیف، به من خبر رسیده است که یکی از جوانان بصره تو را به طعام دعوت کرده است و به سوی آن شتابان و با عجله رفته‌ای و خورشت رنگارنگ گوارا و لذیذ برای تو آورده‌اند، پس بنگر به آن غذایی که دندان‌هایت را بر آن فشرده‌ای و آن را می‌جوی و…»
ب) حفظ بیت‌المال مسلمین
همچنان که در تاریخ آمده، اهمیت حفظ بیت‌المال از سوی حضرت علی (علیه السلام) بیش از هر چیزی بوده است.
حضرت علی (علیه السلام) در یکی از نامه‌های عبرت آمیز خود به مصقله فرزند هبیره، کارگزار ایشان در ناحیه خرّه می‌نویسند:
«اما بعد درباره کار تو به من خبر داده‌اند و برای من بسیار سنگین و گران است که باور کنم تو بیت‌المال مسلمین را میان مردم تقسیم کرده و از بیت‌المال به چاپلوسان و دروغ گویان از جمله شاعران بخشیده‌ای، قسم به کسی که دانه را در زمین شکافت و جانداران را آفرید من در ارتباط به این موضوع بررسی کامل را به عمل خواهم آورد و راجع به آن تحقیق خواهم کرد. و چنانچه این موضوع حقیقت داشته باشد، مطمئن باش که تو را به خاک ذلت خواهم نشاند.»
ج) حفظ آمادگی همه جانبه
حرکت خصمانه و تهدید دایم دشمن برای صلح و امنیت عمومی، هوشیاری و احتیاط دائم حکومت اسلامی را ایجاب می‌کند. برای هوشیاری و خوب عمل کردن در مقابل دشمن، اطلاع از برنامه آنان امری لازم و ضروری است.
حضرت علی (علیه السلام) در نامه‌ای به عامل خود در مکه می‌نویسد که آماده و مهیا برای مقابله به شبیخون‌های معاویه که در موسم حج رو به سوی مکه نموده بشود تا مبادا با ورود او غافلگیر شده و بدون آمادگی قبلی شکست خورد، می‌فرماید:
«جاسوس من در مغرب با نامه‌ای مرا آگاه کرده است که مردمی از دیار شام به مکه گسیل شده‌اند و…» در نوشته منوّر بالا مشخص است که آن بزرگوار برای حفظ حکومت خود و کارگزارانش افرادی را جهت کسب خبر در تمامی مناطق داشته است.
نقش زنان در جاسوسی و عملیات اطلاعاتی در زمان حضرت (علیه السلام)
زنان زمان حضرت علی (علیه السلام) همانند عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای احیای اسلام فداکاری زیادی انجام دادند. بعضی از آنان در زمان امامان معصوم (علیهم السلام) فرزندان و شوهران خود را روانه جنگ می‌کردند. و خود در پشت جبهه‌های نبرد علیه دشمن به انجام کارهای مربوط به رزمندگان می‌پرداختند. شیعیان علی (علیه السلام) نیز به تبعیت از فرمان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) و گردن نهادن به امر ولایت در حمایت از حضرت علی (علیه السلام) کمک شایانی را انجام دادند. ام سلمه، ام الفضل دختر حارث، همسر هیثم بن اسود العریان، اسماء دختر حارث و مادر محمد بن ابی بکر و … کسانی بودند که در زمان بحران و سختی‌ها به کمک حضرت علی (علیه السلام) شتافتند و از وقایع اتفاقیه گزارش نمودند. نمونه‌هایی را در اینجا می‌آوریم:
1- زمانی که عده‌ای برای کشتن حضرت علی (علیه السلام) متحد شده بودند و علیه حضرت (علیه السلام) هوای توطئه در سر داشتند، اسماء دختر عمیس، مادر محمد بن ابی بکر، خادمه اش را به خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرستاد و به او چنین گفت:
« به خدمت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برو و سلام مرا به او برسان و زمانی که به درب خانه او رسیدی آیه 20 سوره قصص را بخوان «عده‌ای هستند که می‌خواهند علیه تو توطئه کنند و تو را بکشند پس از خانه خارج شو که من تو را نصیحت کننده‌ای بیش نیستم.» پس اگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) متوجه شد برگرد و گرنه دوباره آن را تکرار کن.
پس او حرکت کرده وارد خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) گشته و آیه قرآن را برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) تلاوت کرد. وقتی که می‌خواست از خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) خارج شود دوباره همان آیه را تکرار نمود. حضرت علی (علیه السلام) به خادمه اسماء چنین فرمود:
«سلام مرا به بانوی خود برسان و به او چنین بگو، «خداوند عزوجل میان آن‌ها و آنچه می‌خواهند و قصد دارند مانع می‌شود. ان شاءالله.»
2- اُم سلمه که خدایش رحمت کند در نامه اش به حضرت علی (علیه السلام) می‌نویسد:
این نامه‌ای است به بنده خدا علی امیرالمؤمنین (علیه السلام) از ام سلمه دختر ابی امیه، درود و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد.
اما بعد طلحه و زبیر همراه با عایشه و فرزندانش که فرزندان ناخلف و از رهروان ضلالت و گمراهی‌اند به همراه فرزند جزار عبدالله بن عامر به شهر بصره رفته‌اند. آن‌ها گمان می‌کنند که عثمان بن عفان مظلومانه کشته شده است می‌خواهند به خون خواهی او برخیزند. خداوند شما را کفایت کند و تمام بدی‌ها و زشتی‌ها را بر آنان احاطه گرداند. ان شاءالله. به خدا قسم که اگر خداوند گرانقدر و گرامی، زنان را از خارج شدن از خانه‌هایشان منع نمی‌کرد، و اگر سفارش پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به هنگام وفاتش به من نمی‌بود، مطمئن باش که من همراه با تو به جنگ با آنان می‌آمدم، لکن کسی را به سوی تو فرستادم که دوست داشتنی‌ترین افراد در نزد تو و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است! یعنی فرزندم عمر بن ابی سلمه.
3- ام الفضل دختر حارث نامه‌ای را به این مضمون به حضرت (علیه السلام) نوشت:
به نام خداوند بخشنده مهربان، به بنده خدا امیرالمؤمنین (علیه السلام) از ام الفضل دختر حارث. اما پس از حمد و ستایش پروردگار عالمیان و درود بر پیامبر آخرین او، بدان که طلحه، زبیر و عایشه از شهر مکه بیرون رفته و عازم بصره شده‌اند و مردم را یکی یکی برای جنگ با تو دعوت کرده‌اند و آن‌هایی که در دلشان بیماری و مرض جای گرفته است بی‌مهابا به آن‌ها پیوسته‌اند. دست خدا بالاترین دست‌ها است.
پس از نگارش نامه، آن را به مردی از اهل جهینه داد. او فردی عاقل و معروف و نامش ظفر بود. به وی گفت تا آن را به حضرت (علیه السلام) برساند، پس دستور داد به هر منزلی که رسیدی شتری را ذبح کن و برای خوراک خود از آن استفاده کن و هزینه آن با من است. همچنین صد دینار به وی داد تا خرج سفرش کند.
مراعات اصول حفاظتی
تدبیر حفاظتی حضرت علی (علیه السلام) در جنگ ذات السلاسل که فرماندهی آن را بر عهده داشت این گونه بود که نیروها را شبانه، خارج از جاده و مسیر اصلی و با رعایت کامل اصول اختفا و استتار حرکت داده و دستور فرموده بود که دهان اسب‌ها را ببندند تا صدای شیحه آن‌ها باعث افشای عملیات و مانع غافل‌گیری دشمن نگردد. محصول رعایت کامل این اصول حفاظتی؛ پیروزی افتخار آمیز سپاه اسلام در این عملیات بود.
روش‌های انتقال اطلاعات در سیره حکومت علوی
الف) روش شفاهی
روش‌های انتقال اطلاعات در زمان آن حضرت از طریق انتقال شفاهی و نامه نگاری و پیک و گزارش‌های رمزی بوده است. در نبرد صفین آمده است: حضرت علی (علیه السلام) گروهی را فرستاد تا عناصر و نیروهای معاویه را بازداشت کنند، معاویه تا این خبر را شنید ضحاک بن قیس فهری را با گروهی به سراغ آنان فرستاد تا آن‌ها را از بین ببرند، پس جاسوسان حضرت (علیه السلام) برگشتند و اخباری را که اتفاق افتاده بود برای ایشان به تفصیل گزارش دادند.
ب) روش نامه‌نگاری
یکی از راه‌های انتقال اطلاعات، روش نامه نگاری است که در زمان حضرت (علیه السلام) بسیار مرسوم بوده است «… به همراه معاویه مردی بود حمیری به نام حصین بن مالک که در دستگاه معاویه آمد و شد داشت… او به حضرت (علیه السلام) از طریق نامه نگاری و مکاتبه کارهای زشت و خلاف شئونات را گزارش می‌داد».
ج) روش پیک
گاهی هم انتقال اطلاعات به وسیله پیک و پیغام رسان مورد اطمینان صورت می‌گرفت. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سفارش خود به زیاد بن نضر و شریح بن‌هانی به هنگامی که آن‌ها را به عنوان فرماندهان تیم اطلاعاتی خود به صفین فرستاد، چنین فرمود:
«… اما خبرهایی از شما هر روز به وسیله پیکی که با شما فرستاده بودم به دست من می‌رسد…»
د) روش بیان به صورت رمز
مانند آنچه در مورد پیغام رساندن خادمه اسماء دختر عمیس مادر محمد بن ابی بکر که به خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) رسیده بود و با قرائت آیه قرآن مطلب خود را به رمز به سمع حضرت رساند.
آنچه از نظر گذشت تنها گوشه‌ای از زندگی سیاسی، اجتماعی و نظامی حضرت علی (علیه السلام) در دوران کوتاه حکومت بوده است، آن هم گوشه‌ای از شگردهای مربوط به جمع آوری اخبار از دشمن و حفظ اطلاعات. مقصود ما از بیان مطالب بالا ایجاد حساسیت در برادران و خواهران مسلمان، و رسیدن به مرحله‌ای از آگاهی و آمادگی برای توجه به آنچه در اطراف می‌گذرد، بوده است.
عملیات ویژه و پوشش اطلاعاتی
در ماجرای عملیات ویژه قتل کعب بن اشرف یهودی، عاملان این عملیات، خود را هم فکر و هم نظر کعب نشان دادند و با پوشش خریدار خرما و مواد غذایی دیگر به او نزدیک شده و پس از اینکه اعتماد او را به طور کامل جلب نمودند، در فرصتی مناسب دشمن خدا را به قتل رساندند. حضرت علی (علیه السلام) به یکی از طرفدارانش به نام خفاف بن عبدالله که از فصاحت کلام ویژه‌ای برخورد بود تا با پوشش صله رحم و دیدار با پسر عمویش که در شام اقامت داشت برود و با توانمندی که در شاعری داشت، به مجلس معاویه نفوذ کرده و با خواندن اشعاری در وصف دلاوری‌های علی (علیه السلام)، روحیه لشکریان معاویه را در هم شکست.
نتیجه‌گیری
اقدامات اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی در سیره و روش حکومت داری امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، در همه شئون زمامداری آن حضرت به چشم می‌خورد. این مهم، حاکی از لزوم و اهمیت و جایگاه دستگاه اطلاعاتی امین و دل سوز در راستای حفظ امنیت پایدار نظام اسلامی و اقتدار آن است. همچنین روش‌های گوناگون جمع آوری اخبار، جاسوسی از دشمن، اشراف بر مسئولین حکومتی، اقدامات حفاظتی و ضد جاسوسی در سیره آن حضرت، بهترین الگو و نمونه برای زمامداران حکومت اسلامی در همه زمان‌ها است.
منابع تحقیق :
* ملایی، حسین، (بی‌تا)، اطلاعات و حفاظت اطلاعات در سیره نبوی و علوی.
* بحارالانوار / علامه مجلسی.
* تاریخ طبری / طبری.
* وقعه صفین / نصر بن مزاحم.
* الجمل / شیخ مفید.
* تاریخ بیهقی / بیهقی.
* www.tebyan.com
منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان؛ (1395)، اطلاعات و سیره معصومین (ع)، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی، چاپ اول.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید