اصول بهره برداری پایدار از منابع محیط زیست از دیدگاه قرآن

اصول بهره برداری پایدار از منابع محیط زیست از دیدگاه قرآن

مقدمه
تاریخ چند هزار ساله زندگی بشر در کره زمین و ارزیابی آن با معیارها و شاخص های « مصرف پایدار » را می توان به دو دوره مهم تقسیم کرد:
– « عصر الگوهای مصرف پایدار » دوره چند هزار ساله از غارنشینی تا پیش از دوره صنعتی شدن که تصرفات انسان در منابع محیط زیست خسارات جبران ناپذیری را به دنبال نداشت و به شکل نسبتاً پایدار و بهتری از مواهب بهره برداری می شد.
– « عصر الگوهای مصرف ناپایدار » یعنی عصر صنعتی شدن جوامع بشری تا به امروز که، به رغم شکوفایی دانش، دستیابی به قدرت تکنولوژیکی فوق العاده، چرخش سریع اطلاعات و سرمایه متأسفانه دستاوردهایش تخلیه، تخریب، آلودگی و ناپایداری منابع طبیعی بوده است.
از حدود نیم قرن پیش ( نیمه دوم دهه 1960 ) بشر متوجه علائم تهدید کننده پیشرفت های نوین علمی و فنی خود شد و پی برد که فقط برخوردهای اتمی و سلاح های غیر متعارف حیات در کره زمین را تهدید نمی کنند، بلکه شیوه و الگوهای تولید و مصرف نیز بسیار خطر آفرین هستند. بشر در تجربه کوتاهش از همراهی با غول صنعت و تکنولوژی صدمات سریع و خطرناکی بر منابع محیط زیست وارد ساخته و فرصت بازسازی و ترمیم آسیب های وارده را از طبیعت سلب کرده و محیط زندگی خود و سایر جانوران و گیاهان را در معرض خطر نابودی قرار داده است، به گونه ای که اکنون دریافته، چنانچه از سوء استفاده های خودخواهانه و کوته بینانه خود دست بر ندارد و شیوه زندگی و الگوی تولید و مصرف خودش را اصلاح نکند، کره زمین این تنها سیاره قابل زیست را تبدیل به ویرانه ای خواهد کرد که زندگی سالم در آن یک آرزوی دست نیافتنی خواهد بود.
وضع قوانین زیست محیطی در سطح ملی، عقد صدها معاهده منطقه ای و بین المللی و تلاش های صورت گرفته، به خصوص در چند دهه اخیر، نه تنها وضعیت را تغییر نداده، بلکه شرایط نسبت به گذشته وخیم تر نیز شده است. چه باید کرد؟ آیا ظرفیت های دیگری برای کنترل انسان و کاهش آثار سوء دخالت هایش وجود دارد؟
برخلاف ده ها سال تبلیغات سکولارهای لیبرال و همچنین کمونیست ها و سوسیالیست ها علیه مذهب و متهم کردن دین به این که نقش منفی و تخدیری در جامعه دارد، حوادث زیست محیطی و رویدادهای سیاسی امنیتی در جهان طی چند دهه اخیر باعث شد اندیشمندان و رهبران سیاسی جهان درباره نقش مذهب در عرصه های مختلف، حتی در امور جهانی، بازنگری کنند و با برگزاری همایش ها و انتشار اسنادی دست استمداد به سوی مکاتب فلسفی، معنوی، مذاهب و از جمله اسلام دراز کنند. هر چند دنیای سکولار شرق و غرب از سر ناچاری سراغ همه مذاهب آمده اند، اما ما معتقدیم اسلام تنها راه و الگوی زندگی است که ضمن توجه به حیاتی بودن محیط زیست و منابع آن و بدون این که از کرامت انسان بکاهد می تواند سعادت دنیا و آخرت بشر را تضمین کند.
موضوع الگوی بهره برداری را از زوایای مختلف می توان مطالعه کرد. گاهی بحث درباره الگوی بهره برداری و مصرف کالاها و خدمات مختلف در سطح خرد و گاهی درباره الگوهای مصرف و بهره برداری کلان از منابع طبیعی است. هر چند امروز سبک زندگی شهری به گونه ای است که حتی مسئله تولید و مصرف خُرد و شخصی را نیز به شکل یک مسئله کلان، عمومی، ملی و بلکه جهانی درآورده است؛ چرا که جزئی ترین تغییر کمّی و کیفی در سطح شخصی، بازتاب و تأثیرات کلانی را در پی خواهد داشت. الگوی تولید و مصرف هر یک از شهروندان به عنوان جزئی از تولید و مصرف کلان جامعه بشری تغییرات آب و هوایی در سطح جهانی ایجاد می کند و هزاران کیلومتر دورتر موجب آب شدن یخ های قطب و یا سوراخ شدن لایه اوزن می شود. برداشت و بهره برداری های یک جا، حجیم و ناگهانی از منابع تجدید پذیر و ناپذیر بدون توجه به شرایط زمان، مکان، کمیت، کیفیت، شیوه بهره داری و میزان تحمل طبیعت، ارکان محیط زیست را با ناپایداری، فساد و زوال روبه رو کرده است.
بنابراین مسئله تولید و مصرف در هر اندازه ای که باشد، به تعبیر قرآن « امر جامع » (2) ( نور/62 ) و از مصادیق بارز امور عمومی و همگانی است که بدون مشارکت همگانی در کنار مدیریت کلان ملی و بلکه در سطح منطقه ای و بین المللی پیامدهای آن سرو سامان نخواهد یافت. مدیریت کلان از طریق سیاستگذاری ها و تصمیم سازی ها نقش مهم و حیاتی در کلیه امور عمومی از جمله منابع طبیعی و سرمایه های ملی دارد. چنانچه این تصمیمات و سیاست ها غلط و نابجا باشد، تأثیرات نامطلوب آن به مراتب از الگوهای مصرف خُرد مخرب تر خواهد بود.
در یک نگاه کلی، منابع محدود، نیازهای فراوان، اشتهای سیری ناپذیر مصرف زدگان و ثروت اندوزان و از سویی آسیب پذیری فوق العاده محیط زیست، مسئله حفظ و توسعه منابع را به صورت یک ضرورت مطرح نموده و نقش مدیریت را در پایداری و ناپایداری مصرف منابع از گذشته برجسته تر ساخته است. قرآن کریم برای بهره برداری درست از منابع طبیعی، اصولی به شرح زیر را بیان کرده که چنانچه رعایت شوند، بشر از بحران زیست محیطی فعلی رهایی می یابد. مقاله حاضر این اصول را در دو بخش اصول ناظر بر ضرورت پیروی از الگوهای درست بهره برداری و اصول ناظر بر ممنوعیت پیروی از الگوهای نادرست بهره برداری دسته بندی کرده است.

1. اصول ناظر بر ضرورت پیروی از الگوهای درست بهره برداری
آیات قرآنی و روایات اهل بیت ( علیهم السلام ) منابع سرشار شناخت و معرفت و تنها آموزه های درست زیستن هستند. تلاش های فراوان و قابل ستایشی تاکنون برای درک صحیح این منابع انجام شده است، اما آنچه که مورد غفلت قرار گرفته پژوهش نظام مند همراه با دسته بندی و به خصوص رتبه بندی این معارف در حوزه های مختلف نظری و عملی است. مطالعه جامع، دسته بندی دقیق و قرار دادن هر کدام از موضوعات این معارف و آموزه ها در جای خود، ضمن رعایت اولویت و تقدم و تأخر آن ها، کاری بس دشوار و جسورانه است. چیدمان مطالب این مقاله با چنین رویکردی انجام شده است.
به هرحال هر کدام از دو بخش یاد شده سه اصل تحت عنوان الگوهای درست و نادرست بهره برداری را به این شرح مورد بحث و بررسی قرارداده اند:

1-1. اصل بهره برداری حافظانه و عالمانه
اگرچه در طول تاریخ نقش مدیریت کلان جوامع به دلیل آن که قدرت، اختیارات، منابع و دارایی های ملی را در اختیار داشته است، از اهمیت برخوردار بوده، اما در شرایط کنونی با وجود علم و فنّاوری های نوین نقش مدیران و تصمیم سازان جامعه بیش از گذشته حساس و سرنوشت ساز شده است. قرآن صریحاً تأکید کرده که (3): « اموال و دارایی هایتان را که پایداری جامعه به آن وابسته است به نادانان نسپارید » ( نساء/5 ) در همین راستا روایتی با تأکید بیان کرده که: پایداری اسلام و جامعه اسلامی تنها در صورتی تضمین می شود که دارایی ها نزد کسانی که حق را می شناسند. به گردش در آید ( شیخ صدوق، ج: 2، 1372: 64). (4) مفهوم مخالف این فرمایش این است که چنانچه ثروت و دارایی جامعه به دست نادانان بیفتد، حیات، عزت و استقلال جامعه و اسلام در معرض تهدید قرار می گیرد: اقدامات بدون مطالعه و برنامه ریزی، مصرف و بهره برداری های نادرست از منابع تأثیرات نامطلوب و خطرناکی را بر جا خواهد گذاشت. امام علی (ع) فرموده اند: دنیایی که تدبیر در آن نباشد، سعادت و خوشبختی نخواهد داشت (5) ( مجلسی، 1404 هـ ق، ج 70: 307 ). در موقعیتی دیگر درباره اهمیت تصمیم سازی آگاهانه و عالمانه ضمن جملات کوتاهی آن حضرت فرموده اند: قبل از بُرش، اندازه گیر، فکر کن سپس سخن گو و پیش از اقدام، به دقت ( امور را ) بررسی و مطالعه کن (6) ( آمدی: 1375: 342)، چرا که اندیشیدن قبل از اقدام انسان را از پشیمانی مصون می دارد (7) ( حرانی 1378: 170). نقش تصمیم سازی، هدایتی و نظارتی مدیریت دانا و سالم در تمامی شئون عمومی حتی در شرایط عادی انکار ناپذیر است، اما اهمیت و ضرورت آن در شرایط سخت و بحرانی دو چندان می شود. قرآن کریم در سوره یوسف به خوبی نقش یک مدیر جامع الشرایط را در مدیریت منابع در زمان قحطی به خوبی ترسیم و آن را تنها عامل برون رفت از بحرانی ترین وضعیت معرفی کرده است.
قرآن در سوره یوسف در شرح داستان آن حضرت، با تأکید بر جمله « اِنّی حفیظٌ علیمٌ » در میان همه ویژگی های مثبتی که در حضرت یوسف به عنوان یک پیامبر وجود داشته است، اشاره کرده که ایشان نزد پادشاه مصر بر دو ویژگی مهم خودش یعنی مدیریت حافظانه و عالمانه برای اداره منابع تأکید فرموده است. مدیریت های واکنشی و غیرعلمی همیشه در گرداب حوادث، رویدادها و مسایل پیش بینی نشده گرفتار هستند و هرگز نمی توانند درست و پایدار از منابع استفاده کرده و وضعیت موجود را حفظ کنند. به گواهی واقعیت ها، مدیریت کشور ما در بسیاری از تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها چه در سطح محلی و چه ملی، مدیریت عالمانه و حافظانه ای نبوده است. برای مثال کلان شهر تهران تا سال 1386 طرح جامع مصوبی نداشت و تصمیمات نادرست مدیران تهران در چند دهه اخیر منابع آب، هوا و زمین در این منطقه را به نحو بارزی ناپایدار کرده است.
تراکم جمعیت در هر منطقه باید متناسب با میزان کمیت و کیفیت منابع آن باشد و از الگوی خاص خودش پیروی کند که لزوماً با الگوی سایر مناطق متفاوت است. افزایش و تراکم بیش از اندازه جمعیت در یک نقطه جغرافیایی بدون توجه به ظرفیت های منابع، مهمترین عامل ناپایداری محیط زیست کلان شهرها است؛ با وجود علم به این مطلب، جمعیت شهرها و کلان شهرهای ایران به نحو بی رویه ای رو به افزایش است. متأسفانه به جای این سیاستگذاری ها بر کاهش جمعیت متمرکز و ظرفیت های سایر مناطق کشور افزایش یابد، دائماً ظرفیت ها و امکانات جدید در کلان شهرها زیادتر و جاذبه آن ها افزایش می یابد. بسیار روشن است که فقط با سرمایه گذاری و ظرفیت سازی در کلان شهرها نمی توان مشکل کمبود و کیفیت منابع را حل و فصل کرد.
سیاستگذاری ها در جهت تعریف کاربری از منابع زمینی و سرزمینی که نوعی الگوی مصرف می باشد، تاکنون تأثیرات شگرفی در ایجاد ناپایداری منابع داشته است. تعریف کاربری صنعتی برای منطق غربی تهران، شهری که جریان وزش بادهایش از سوی غرب است، به معنای ناپایدار ساختن هوا برای شهروندان، جانوران، درختان، گیاهان و حتی ابنیه و ساختمان ها است. تعریف کاربری مسکونی برای دامنه ها و ارتفاعات شهری که سیستم فاضلاب ندارد و آب آن از بارش های آسمانی تأمین می شود، به معنای آلوده کردن و ناپایدار کردن کیفیت آب های سطحی و زیرزمینی در مناطق پایین دستی است.
کارنامه مدیریت منابع در سطح ملی نیز وضعیت مناسبی ندارد. از زمان صنعتی شدن کشور تا به امروز ده ها و بلکه صدها هزار و پروانه بهره برداری صنعتی و معدنی، مراتع، جنگل ها، معادن، منابع صادر شده است، بدون این که مطالعه و بررسی های لازم حفاظتی و حمایتی درباره آن ها صورت بگیرد. بهره برداری های ناپایدار از معادن، ذخایر آب و خاک، جنگل ها و مراتع، توسعه اراضی کشاورزی و صنعتی همه منابع ملی را در شرف نابودی قرار داده است. شرایط نامناسب رویشگاه های درختان و گیاهان و زیستگاه های جانوران، برداشت، بهره برداری و شکار بی رویه گونه های جانوری کشور را تهدید به انقراض کرده و می کند. بدیهی است، چنین وضعیتی به هیچ وجه قابل تداوم نیست و در صورت تداوم آن، ظرف کمتر از چند دهه علاوه بر آلودگی، تخریب و نابودی منابع، مردم، جانوران، حتی درختان و گیاهان از نعمت محیط زیست سالم محروم خواهند شد.
برای اطمینان یافتن از پایداری مصرف و بهره برداری از منابع مختلف زنده و غیرزنده، شناسایی و مطالعه آن ها، تجدید پذیر و ناپذیر بودنشان روش های تولید و بهره برداری، میزان برداشت و همچنین بررسی شرایط زمانی و مکانی آن ها امری ضروری است؛ اما مسئله مهمتر پایبند بودن به این گونه آگاهی ها و دستاوردهای علمی و مطالعاتی، یعنی حافظ بودن مدیریت و بهره بردار است. در بسیاری از موارد بررسی ها و مطالعات لازم انجام شده و نکاتی را که در بهره برداری و مصرف منابع و گونه ها باید رعایت شود، حتی در قوانین و مقررات به روشنی بیان شده است. برای مثال در باب حمایت، حفاظت، احیاء و توسعه رویشگاه ها درختان و جانوران به رعایت اصول زیر سفارش شده است، ولی با تأسف فراوان تماماً مورد غفلت قرار گرفته اند:
– حمایت، حفاظت از منابع و ذخائر و حمایت، حفاظت، احیاء و توسعه رویشگاه ها درختان و جانوران
– نظارت به کمیت و کیفیت طرح ها و پروژه های واگذار شده برای بهره برداری
– جلوگیری از تخریب و تخلیه و نابودی منابع، ذخایر و رویشگاه ها
– ارائه آموزش های لازم به مدیران، بهره برداران و مجریان طرح های بهره برداری
– ممنوع یا محدود کردن مصرف و بهره برداری از اکوسیستم های حساس و شکننده گونه های گیاهی و جانوری در معرض انقراض و منابع در شرف نابودی
– افزایش مشارکت های و نظارت های عمومی و همگانی
– شفاف سازی سیاست ها، تصمیمات و اقدامات اجرایی
– وضع قوانین و مقررات لازم به خصوص مربوط به جبران خسارات وارده به منابع
– وجود دستگاه های اجرایی و قضایی لازم برای رسیدگی
با وجود این نوع از قوانین و مقررات و آگاهی ها، در هنگام صدور مجوزها و در مقام اجرا و یا نظارت، بهره برداران، مدیران و کارکنان حافظانه عمل نکرده اند. گاهی مدیران آگاهی و دانش لازم را دارند، ولی متأسفانه به جای این که حافظ و پاسدار منابع باشند، به مدیریت به عنوان یک طعمه و فرصت می نگرند و از اختیارات مدیریتی در جهت آسیب رساندن به محیط زیست، علیه منافع عمومی و به نفع شخصی و گروهی سوء استفاده می کنند.

1-2. اصل بهره برداری عادلانه
رعایت عدل و انصاف نسبت به هم نوعان و نسل حاضر، رعایت مصلحت نسل های آینده بشری، جانوران و محیط زیست و حتی احسان نسبت به جانوران نکات مهمی هستند که مدیریت جامعه نباید از آن ها غفلت کند. رعایت این امور سعادت دنیوی و اخروی جامعه و محیط زیست را تضمین خواهد کرد. قرآن در آیات مختلف بر عدالت تأکید کرده است و یکی از اهداف خداوند از ارسال انبیا را برقراری عدالت و اقامه قسط توسط مردم یعنی توجه به سهم همه طرف های ذینفع و ذیحق دانسته (8) است: « به راستی ما پیامبران خود را با دلایل آشکار فرستادیم و با آنها کتاب و میزان [ حق و باطل ] نازل نمودیم تا مردم عدل و انصاف را اقامه کنند » ( حدید/25 ). « براستی خداوند به عدل و نیکوکاری فرمان می دهد ». (9) ( نحل/90 ) « عدالت را مراعات کنید، عدالت به تقوی و پرهیزکاری نزدیک تر است » (10) ( مائده/8 ). « ای پیامبر بگو! خدای من به قسط فرمان داده است » (11) ( اعراف/ 29 ).
نکته ظریفی که که در این آیات نباید مورد غفلت قرار بگیرد، این است که خداوند اقامه قسط و اجرای عدالت را به عهده خود مردم گذاشته است و تأکید کرده که بدون مشارکت فعالانه آنان عدالت در جامعه اقامه نخواهد شد. در جمله « لیقوم الناس بالقسط » و همچنین در آیه « ای کسانی که ایمان آورده اید مجریان و اقامه کنندگان به قسط و عدالت باشید » (12) ( نساء/135 ). بر این نکته تصریح شده است. عدالت ابعاد حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد که یکی از آن ها عدالت در توزیع و بهره برداری منابع طبیعی و مواهب الهی، برای نسل فعلی، نسل های آینده و به خصوص اقشار آسیب پذیر است.

1-2-1. عدالت و قسط در توزیع و مصرف منابع
توزیع عادلانه منابع و درآمدهای حاصل از استخراج و بهره برداری منابع یکی از مهمترین الگوهای مصرف است. الگوی سرمایه داری با توجیهات فراوانی تحت عنوان جلوگیری از افزایش تورم، ایجاد اشتغال و طرح های توسعه، درآمدهای حاصل از منابع طبیعی یعنی اعتبارات کلان ملی را در نقطه آغازین ظالمانه تقسیم و در واقع فقر را در بخش عظیمی از مردم توزیع می کند و جامعه را طبقاتی می سازد. الگوی کلان بهره برداری و مصرف در نظام سرمایه داری به گونه ای است که سرمایه ها، به خصوص سرمایه هایی مشترک هستند را در دستان اقلیت سرمایه دار و طبقه حاکم به چرخش در می آورد. قرآن در چندین آیه این الگو را صریحاً مردود دانسته است (13): « تا ( اموال ) میان ثروتمندان شما به گردش درنیاید » ( حشر/7 ) « و اموال یکدیگر را ناروا تصرف نکنید و به باطل به دولت مردان نرسانید تا گروهی اموال مردم را بخورند » (14) ( بقره/ 188 ) در همین راستا حضرت علی (ع) درباره تفاوت شیوه حکمرانی اش با حکام پیشین فرموند: « من بیت المال و دارایی های عمومی را مانند حضرت رسول اکرم (ص) به تساوی تقسیم کردم و آن را در دستان طبقه ثروتمند به چرخش در نیاوردم » (15) ( کلینی، 1373، ج 1: 58). متأسفانه نظام های اقتصادی فعلی در سطح ملی و بین المللی به شکل های مختلف از جمله تحت عنوان اعتبارات، ثروت را فقط در میان ثروتمندان به گردش در آورده و منابع طبیعی و دارایی های مشترک را از ابتدا ظالمانه توزیع می کنند ( طباطبایی، 1363، ج 7: 500).
بهره برداری از منابع طبیعی و توزیع درآمدهای حاصله از این منابع در سطح ملی و بین المللی عادلانه نیست و نه تنها طبقات محروم و همچنین ملت های در حال توسعه، سهم چندانی در برداشت و استخراج منابع طبیعی ندارند، بلکه از پیامد دخالت های ناروا و حریصانه طبقات مرفه و کشورهای صنعتی در طبیعت و آلودگی هایی که آن ها ایجاد می کنند به شدت رنج می برند. کشورهای صنعتی هر روز با اعمال تدابیر حقوقی و انعقاد قراردادهای ظالمانه سعی بر صدور صنایع آلوده ساز و حتی زباله های خطرناک صنعتی به کشورهای فقیر دارند و وضعیت زندگی را به ویژه برای مستضعفان بحرانی تر می سازند ( موافقنامه میان ژاپن و فیلیپین درباره صدها میلیون تن خرید زباله و پسماند ملاحظه شود ). (16) بنابراین آنچه در این میان نصیب اکثریت بشر می شود، بدبختی، فقر و محرومیت بیشتر است در سطح ملی، نظام های حقوقی، اقتصادی و اجتماعی و در سطح جهانی شورای توسعه اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل باید از حوزه های محدود فعلی اعانه و کمک به جهان سوم فاصله بگیرند و روشی را طراحی کنند که گردش سرمایه ها را از انحصار طبقه سرمایه دار و شرکت های چند ملیتی خارج سازند و از این طریق حق محرومین و جهان سومی ها را از توانگران بستنانند و توازنی در بهره برداری و مصرف منابع محیط زیست که در شرف پایان یافتن است، ایجاد کنند. به هر حال، اگرچه عدالت موضوعی ذات الابعاد، گسترده و حتی فراتر از روابط انسان ها با یکدیگر می باشد، اما رعایت عدالت بین نسلی و حمایت از نسل حاضر از روشنترین مصادیق آن است.

1-2-2. عدالت بین نسلی
صاحبان ثروت های باد آورده، در کنار دست های نزدیکتر به منابع قدرت و تصمیم سازان صندوق های پولی و بانک ها در سطح ملی و جهانی، به برکت دستاوردهای علوم و فناوری ( تکنولوژی ) توانایی گسترده ای برای تخلیه منابع یافته اند. آنان با این توجیه و استدلال که نسل فعلی نیازهای آیندگان را به خوبی نمی شناسد و فقط باید به فکر خودش باشد، در حد انقراض گونه ها، تخلیه منابع و رها سازی آلودگی های مختلف، از جمله آلودگی های شیمیایی، در حق نسل های حاضر و آیندگان ظلم و نابرابری اعمال می کنند. بهره برداری ها به اندازه ای بی رحمانه و نابود کننده است که گویی نسل های آینده حتی گونه های گیاهان و جانوران را نیز باید خودشان خلق کنند.

1-2-3. حمایت از طبقات آسیب پذیر
شکی نیست که ثروت و قدرت میزان دسترسی افراد به منابع طبیعی و میراث مشترک را افزایش می دهد. در حالی که طبقات محروم امکانات و نفوذ لازم برای دریافت مجوزهای بهره برداری از این منابع را ندارند، عده ای به راحتی هر مجوزی را که بخواهند به سهولت به دست می آورند؛ در صورتی که این موضوع نباید منجر به حرص، تکاثر و زیاده خواهی یک طبقه و محرومیت و فرودست شدن سایر طبقات بشود. شاید حکمت وضع مقررات « زکات » و « خُمس » یعنی اختصاص یک پنجم از استخراج منابع و درآمدهای حاصل از راه تجارت، کسب و کار و قوانینی مانند وقف و ارث، توزیع عادلانه و منصفانه ثروت در میان همه باشد. قرآن کریم و فقه مبتنی بر آن فقرا و محرومان را شریک در اموال توانمندان می داند: « آنان که در اموالشان حقی معین برای فقراء و محرومین است » (17) ( معارج/24 ). در آیه ای دیگر فرموده: « و حق خویشاوند و تنگدست و در راه مانده را بده » (18) ( اسراء/26 ). چنین تدابیری در واقع روش هایی برای حمایت از اقشار آسیب پذیر و توزیع ثروت هستند. بنابر نظر قرآن، جامعه ای که نسبت به اقشار آسیب پذیر بی تفاوت و دارایی ها و ثروتش فقط در دست یک طبقه باشد به سعادت نخواهد رسید (19): « نیکی ( سعادت ) این نیست که روی خویش را به سوی مشرق و مغرب برگردانید، بلکه نیکی آن است که انسان به خداوند و روز واپسین و فرشتگان و کتاب ( های آسمانی ) و پیامبران ایمان آورد و مال خویش را به خاطر خدا به خویشاوندان، یتیمان و تنگدستان و در راه مانده و مستمندان و برای آزادی بردگان ( انسان های دربند ) بدهد و نماز به پا دارد و زکات بدهد و… » ( بقره/177 ).
چنانچه اخذ بیست درصد درآمد حاصله از معادن و منابع طبیعی ( خمس ) و زکات زیر نظر مقامی صلاحیتدار در سطح ملی و جهانی طراحی می شود، راه حل مناسبی برای حل مشکل فقر و محرومیت نیازهای عمومی جامعه ( سبیل الله ) خواهد بود.

1-3. اصل بهره برداری و مصرف شاکرانه
خداوند آن چه را در آسمان و زمین است برای بشر خلق کرده و استعداد، قدرت و اجازه تصرف کردن در منابع محیط زیست را نیز به او داده است: « ای پیامبر (ص) بگو چه کسی نعمت های خداوندی را که برای بندگانش خلق کرده، ممنوع ساخته؟ » (اعراف/32 ) (20). این گونه پرسش را در زبان عربی « استفهام انکاری » می نامند و سؤال کننده به منظور تأکید بیشتر و جلب توجه مخاطب به یک موضوعی، از این نوع پرسش استفاده می کند؛ یعنی دلیلی ندارد خداوند این همه نعمت را برای بشر خلق کند و مصرف و بهره برداری از این مواهب را بر آن ها حرام کند. خداوند اجازه استفاده و مصرف را در چارچوب مقررات خاصی داده است. انسان آزاد است تا در بهره برداری هایش از مواهب طبیعی از شیوه ها و الگوهای درست یا نادرست استفاده کند، اما در صورت پیروی از خواسته های شیطانی اش باید مطمئن باشد که هزینه های این ناسپاسی رنج های فراوان دنیوی و ناخوشنودی خداوند است.
مصرف و بهره برداری از نعمت های الهی مطابق معیارها و استانداردهای صحیح و توسعه دادن و بارور کردن منابع، حیوانات و منابع تجدید شونده و استفاده از آن ها در جهت رشد و تعالی مادی و معنوی « شکر » محسوب می شود. سپاسگزاری دارای مراتب و درجاتی ( قلبی، زبانی و عملی ) است و خداوند از مؤمنان خواسته است تا در استفاده و بهره برداری از نعمت های الهی سپاسگزار باشند (21) ( بقره/172 ). آنان که با مصرف کردنشان موجب ناپایداری نمی شود، استعداد زایش و خلاقیت را از نعمت ها نمی ستانند و در حهت رشد خویش، سایرین و حتی نعمت ها بهره برداری می کنند، از نظر قرآن نیکوکار، سپاس گزار و « شکور » هستند. دست یابی به مقام سپاسگزاری آرزو و آرمان بسیاری از انبیاء، انسان های مؤمن و وارسته بوده است. حضرت سلیمان پیامبر خدا به عنوان الگویی برای انسان های برخوردار به خاطر بهره مندی از نعمت ها چنین نیایش می کند: « پروردگارا! مرا توفیق شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم عطا فرمودی عنایت فرما و مرا به عمل صالحی که تو بپسندی موفق بدار » (22) (( نمل/19 ).
قرآن با جمله « و قلیل من عبادی الشکور » ( سباء/34 ) از اکثریت مصرف کنندگان به دلیل ناسپاسانه بودن شیوه ها و عملکردهایشان ابراز نارضایتی کرده است. نسل فعلی این ناسپاسی و سوء استفاده از مواهب و نعمات الهی را به نهایت رسانده است. متأسفانه جامعه دینی ما نیز در این جهت با جوامع به شدت مادی تفاوت چندانی ندارد. شاید کمتر نعمتی است که سرنوشت آن به اندازه آب و هوا با حیات و زندگی انسان، جانوران و حیوانات پیوند خورده باشد. رفتار ما با این نعمت حیاتی چگونه است؟ ما با بستر و حریم رودخانه ها، آب های سطحی و زیرزمینی، رودخانه ها و دریاها و اقیانوس ها چه کرده ایم؟ با انواع آلاینده ها مانند، مواد سمی، شیمیایی، میکروبی، باکتریلوژی، عوامل بیماری زا، زباله ها کیفیت منابع آب مورد نیازمان را به شدت کاهش داده ایم. با برداشت های غیر اصولی سطح آب های زیرزمینی تغییر فاحش یافته است. آلودگی ها زندگی آبزیان را در معرض خطر قرار داده است و سلامت کسانی که گوشت آن ها را مصرف می کنند، تهدید می شود.
بشر امروز برای کانال های آب، رودخانه های بزرگ، دریاها و اقیانوس ها کارکرد های نوین و مخربی را تعریف کرده است؛ کانال های آب درون شهری و رودخانه ها، بیشتر مجرا و محل دفع فاضلاب ها و پساب های خانگی و صنعتی و حمال انواع زباله های خانگی و صنعتی شده و دریاها و اقیانوس ها در واقع جاده ها و شاهراه های ترددی و ترافیکی بین شهری شناورها و کشتی های مختلف و محل تجمع همه آلودگی ها هستند. این الگوی مصرف و بهره برداری نسل متمدن، مدرن و پر ادعای کنونی است و در عصر حاضر گویی وعده عذاب الهی به ناسپاسان « ان عذابی لشدید » باید به دست خود ناسپاسان تحقق یابد. قرآن عاقبت مصرف کنندگان ناسپاس را این گونه بیان فرموده است: « روزی که کافران را به سوی عذاب می رانند ( به آنها گفته می شود ) شما نعمت های خداوند را در دنیا تباه کردید و لذت های خود را در زندگی در دنیا بردید پس امروز در قبال استکبار ورزیدن به ناحق در زمین و ارتکاب تبهکاری، به عذاب و خواری مجازات می شوید » (23) ( احقاف/20 ).
اگرچه بهترین الگوی مصرف و بهره برداری « الگوی مصرف شاکرانه » است، ممکن است همگان نتوانند به این مرتبه از رشد برسند؛ اما بر اساس بعضی از آیات و روایات الگوی مصرف میانه رو، یعنی استفاده و بهره برداری متعادل و به دور از افراط و تفریط، نیز الگوی قابل قبولی است (24) ( کلینی، 1373، ج 4: 56). این الگو به لحاظ ارزشی در درجه پایین تری از الگوی مصرف سپاسگزارانه قرار دارد. مطابق این الگو فرد و جامعه نه خود را با توجیهات ایدآلیستی و تخیلی از مصرف محروم می سازند و نه از حد و مرز تعادل خارج می شوند. شاید چنین به نظر بیاید که واژه « قوام » نزدیکترین معنا به مصرف پایدار و اصطلاح رایج ” sustainable ” است، ولی با کمی دقت می توان متوجه تفاوت میان آن دو شد. چون مصرف پایدار (25) به این معنا است که نسل فعلی به اندازه و به گونه ای از منابع استفاده کند که ضمن رفع نیازهایش، منابع کافی را برای نیازهای نسل های آینده به میراث بگذارد. این الگو در واقع پیشنهاد رعایت حقوق همه مصرف کنندگان فعلی و آتی را داده است. در این نظریه فقط پایداری اهمیت دارد و اگر بر پرهیز از افراط و تفریط در مصرف تأکید شده، به خاطر پیامدهای نامطلوب زیست محیطی آن است؛ اما قرآن در عین دستور دادن به رعایت حقوق همه مصرف کنندگان فعلی و آتی و رعایت مصلحت محیط زیست و سایر جانوران با هرگونه افراط و تفریط در بهره برداری نیز مخالف است؛ ضمن این که رعایت عدالت و حمایت از اقشار آسیب پذیر در متن چنین الگویی قرار دارد. امام صادق (ع) به یکی از اصحابش فرموده اند: ای عیسی! ثروت و دارایی از آن خداوند است و او این دارایی ها را به عنوان امانت و ودیعه به خلق سپرد و به آن ها فرمان داد در مصرف و بهره برداری مقتصد و میانه رو باشند، و آن چه زیادتر از نیاز متعادل شان اضافه آمد به فقرا بدهند و اگر زیاده روی کنند مصارفشان حرام است (26) ( نوری، 1104هـ ق، ج 13: 52 ).
این الگو با سخت گیری، تحریم و محدودیت غیر ضروری و غیر منطقی مصرف نیز مخالف است. درباره محکومیت تفریط و محروم کردن خویش از نعمت ها تحت عنوان دنیا گریزی و به بهانه رشد معنوی داستان جالبی از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده است. شخصی به نام ربیع خدمت حضرت آمد و از برادرش عاصم بن زید شکایت کرد که برادرم لباس ساده ای پوشیده، از خانه، خانواده و جامعه بریده و گوشه گیر شده است. همسر و فرزندانش از این موضوع بسیار ناراحت هستند. حضرت دستور داد تا عاصم را آوردند؛ وقتی او نزد حضرت رسید، در حالی که ناراحتی در چهره حضرت موج می زد، به عاصم فرمودند: عاصم! ترا چه شده؟ فکر می کنی خداوند ( از روی رودربایستی ) خوشی ها و لذات را برای تو مباح و حلال کرده ولی دوست ندارد تو از آن ها استفاده کنی؟ (27) حضرت به آیات زیادی و از جمله به روایتی از پیامبر (ص) مبنی بر لزوم بهره برداری از نعمت های الهی استدلال کردند و از او خواستند این شیوه غلط را کنار بگذارد. عاصم از حضرت پرسید: پس چرا خودتان لباس خشن می پوشید و نان خشک می خورید؟ حضرت پاسخ داد: خداوند بر دولتمردان عادل این شیوه زندگی را واجب کرده تا تحمل فقر و تنگدستی بر فقرا آسان تر باشد. عاصم سخنان حضرت را پذیرفت و زندگی عادی را آغاز کرد ( مجلسی، 1404 هـ ق، ج 62: 94). اگرچه این گونه روایات ناظر بر بهره برداری و مصرف در سطح خرد هستند، دلایل آن ها اختصاص به مورد خاص و سطح خُرد ندارد و بهره برداری های سطح کلان را نیز در بر می گیرند.

2. اصول ناظر بر ممنوعیت پیروی از الگوهای نادرست بهره برداری
بهره برداری نادرست از منابع، مانند مصارف مسرفانه و بیش از حد، میزان و نوع ریخت و پاش و شدت صدمه و یا تباه ساختن منابع، شکل ها و الگوهای متفاوتی دارد. قرآن الگوهای بهره برداری نادرست و ناسپاسانه را به مسرفانه، مبذرانه و تبهکارانه (مُهلکانه ) دسته بندی و همه را به شدت ممنوع کرده است:

2-1. اصل منع بهره برداری مسرفانه
خداوند به « میانه روی » در بهره برداری و مصرف منطقی نعمت های الهی فرمان داده، « اسراف » یعنی مصرف بیش از اندازه و زیاده خواهی و تکاثر طلبی ( حدید/20 ) (28) را تخلفی بزرگ خوانده و مراتب نارضایتی خویش را به انسان اعلان کرده است (29) ( اسراء/26-27 ). اسراف در واقع عبور از مرز الگوی بهره برداری میانه رو و متعادل است ( طه/81 ) (30).
بهره برداری ها و مصارف غلط در واقع « کفران نعمت » است و مصرف زدگانی که بر خلاف معیارها و استانداردهای معقول و معروف از نعمت های الهی استفاده می کنند و الگوی مصرف آن ها استعداد زایش و خلاقیت را از نعمت ها می ستاند از مصادیق انسان های ناسپاس و « کفور » هستند. بهره برداری های افراطی، نابود کردن منابع مورد نیاز جانداران و نباتات و خروج از حد اعتدال از مصادیق روشن منکرات، خسران و زیانکاری است که موجب خشم الهی می شود. قرآن در همین راستا فرموده است: « خداوند جامعه ای امن و در نهایت آرامش را مثال می زند که روزی آن به وفور از هر جایی سرازیر می شود، تا آن که ( ناسپاسی کرده ) به نعمت های الهی کفر ورزیدند؛ آنگاه خداوند لباس گرسنگی و ترس ( ناامنی ) را بر آن پوشانید » (31) ( نحل/112 ). جالب توجه است که بهره برداری با شیوه های نادرست حریصانه، برخلاف رفاه آنی و فوری که نصیب انسان می کند، نتیجه دراز مدتش گرسنگی و ترس است.
کلمه ( اسراف ) بر خلاف ( تبذیر ) تنها یک واژه اقتصادی نبوده، و کاربرد آن منحصر به امور مالی نیست؛ بیانگر وضعیّت نامناسب و غیر معتدل اخلاقی و فرهنگی شخص و یا جامعه مسرف است و آن حالت تجاوزگری و بی اعتنایی و به قوانین و حدود شناخته شده شرعی و انسانی است. بر این اساس، به کارگیری این واژه در قرآن کریم و دعاهای رسیده از امامان معصوم (ع) در مورد تجاوز از مرز شرع و خصلت های انسانی و گام نهادن در وادی گناه و معصیت بسیار است. برای نمونه، قرآن کریم می فرماید: « پروردگارا، گناهان و تجاوزگری ما در کارمان را ببخش » (32) ( آل عمران/ 147 ) و در موردی دیگر می فرماید: « بگو: ای بندگان من که بر خویشتنِ خویش تجاوز کردید از رحمت خداوند نومید مباشید » (33) ( زمر/53 ). از این رو کاربرد اقتصادی آن نیز، با توجه به معنای اخلاقی آن که « تجاوز از حد » است، قابل توضیح و تفسیر است و تمام معناهای ذکر شده برای آن از فروع و مصداق های همین معنی محسوب می شود؛ پس معنای کلّی اسراف « خروج از حد » است (34).

2-1-1. معیار اسراف
فقهاء و اندیشمندان دینی بر پایه معارف قرآنی و روایی دو گونه شاخص و معیار « شرعی » ( حلال و حرام ) و « عرف » ( شأن و شئون اجتماعی ) را برای مصرف تعیین کرده اند:

یک. معیار شرعی:
مرحوم نراقی (ره) از علامه حلّی (ره) نقل می کند که علمای اسلام اجماع و اتفاق دارند که مصرف مال در راه گناه اسراف و حرام است ( نراقی، 1417 :218).

دو. معیار تجاوز از حد عرفی:
در یک روایت معتبر، عبدالله بن ابان می گوید: از امام موسی بن جعفر (ع) درباره نفقه بر همسر پرسیدم؛ حضرت فرمود: مرز نفقه مجاز بین دو امر زشت است: یکی از آن دو اسراف ( هزینه های بیش از حد ) و دیگری سختگیری ( بر خانواده ) است. در روایتی امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: ای انسان! اگر از دنیا به اندازه رفع نیاز بخواهی، کمترین درآمد هم تو را بس است و اگر طالب زندگی مسرفانه و بیش از حدّ کفایت باشی، تمام درآمد دنیا هم تو را کافی نخواهد بود ( عاملی، 1373، ج 5: 241). در حدیثی دیگر برای جلوگیری از مسابقه در مصرف و پرهیز دادن از کشیده شدن و ورطه اسراف، امام باقر (ع) فرمودند: زینهار که چشم خود به زندگی بالاتر از خویش دوزی. (35) در همین راستا بند 6 اصل چهل و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز اسراف و تبذیر در همه شئون مربوط به اقتصاد اعم از مصرف، سرمایه گذاری، تولید، توزیع و خدمات را منع کرده است ( قانون اساسی جمهوری اسلامی، مصوب 1368 )؛ اما به نظر می رسد، دولت و دستگاه قانونگذاری برای روشن کردن ابعاد گسترده اسراف در مصرف، سرمایه گذاری، تولید و خدمات و پیشنهاد و وضع قوانین عادی از ظرفیت این اصل برای ممنوع کردن و جلوگیری از زیاده روی ها در عرصه خصوصی و عمومی استفاده نکرده اند.

2-2. اصل منع بهره برداری مُبذّرانه
« تبذیر » از ریشه « بذر » است. هنگامی که این واژه در کنار اسراف قرار می گیرد، نوعی مصرف افراطی که بیش از حد اسراف است را تداعی می کند. کاربرد این کلمه برای حوزه ادبیات کشت و کار و کشاورزی مناسب تر است؛ اما چرا قرآن چنین کلمه ای را که در ادبیات بهره برداری و مصرف به کار گرفته است؟ شاید قرآن خواسته به شیوه ای خاص از مصرف افراطی و در حد ریخت و پاش ( مانند بذرپاشی ) اشاره کند. بر خلاف اسراف که دارای معنایی فرهنگی، اخلاقی و اقتصادی است، تبذیر واژه ای است که تنها کاربرد در معنای مالی و اقتصادی دارد. قرآن در دو آیه زیر پشت سر هم از تبذیر سخن به میان آورده است: « حق خویشان، نیازمند و در راه مانده را بپرداز و تبذیر نکن؛ زیرا تبذیر کنندگان برادران شیاطین هستند و شیطان به پروردگار خویش بسیار کفر ورزنده است » ( اسراء/26-27 ).(36) قرآن کریم در کمتر موردی این گونه با لحن تند و شدید از عملی نهی کرده است. بنا بر قواعد زبان و ادبیات در مجموع، کلام با تأکید فراوانی بیان شده است.
اکنون الگوهای مصرف جامعه از حد اسراف گذشته و به تبذیر و حتی به الگوهای تباهی و نابود کردن شبیه تر است. برای نشان دادن عمق فاجعه، شایسته است به نحوه مصرف و بهره برداری هایی که در این قسمت بیان شده است توجه و مصادیق آن، که تقریباً هر روزه در جراید و رسانه ها بازتاب دارد، ملاحظه شود:

2-2-1. آلودگی آب
شهروند ایرانی فعالترین و مهمترین عامل آلودگی منابع آب است. آلودگی های ناشی از مواد آلی موجود در فاضلاب های شهری و صنایع غذایی که در رشد خزه ها و جلبک ها نقش دارند و باکتری های روده ای « کلی فرم » که به مقدار زیاد در روده جانوران خون گرم و در مدفوع آن ها وجود دارد، علاوه بر اینکه موجب بیماری آبزیان می شوند، اختلالات بوم شناسی فوق العاده ای را نیز ایجاد می کنند. پساب های شهری، صنعتی و کشتارگاه های آلوده ساز در مجاورت سواحل رودخانه ها و دریاچه ها وضعیت منابع آب را به طور نگران کننده ای به خطر انداخته است.
مصرف مواد شیمیایی، سمی و کودهای شیمیایی، مخصوصاً در شالیزارهای گیلان و مازندران منابع آب و خاک را آلوده می کند. صنایع غذایی، کارخانه های کنسرو سازی و کمپوت سازی به دلیل نداشتن سیستم دفع فاضلاب، فاضلاب را در جوی ها، رودخانه ها و سواحل، تخلیه می کنند و آب و خاک را آلوده می کنند. صنایع شیمیایی و کارخانه ها انواع اسیدها، قلیاها و املاح، ترکیب های فلزات سنگین و مواد سمی مثل سیانور را در منابع آب تخلیه می کنند. خبر مرگ هزاران ماهی و پرندگان آبزی بارها زنگ خطر را به صدا در آورده است.

2-2-2. آلودگی هوا
هر چند نوع، کمیت و کیفیت آلودگی هوا بستگی به وضعت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر شهر یا کشور تفاوت می کند، اما در تمام شهر های بزرگ و کوچکی که در مجاورت فعالیت های صنعتی و معدنی قرار دارند این نوع آلودگی احساس می شود. آلودگی هوای تهران به اندازه ای جدی است که گاهی منجر به تعطیلی مدارس می شود. آلودگی هوا در شهرهای بزرگ از عواملی چون گرد و غبار حاصل از بیابان و بیابان زایی، ترافیک سنگین، نبود یا کمبود مترو و کافی نبودن شبکه اتوبوسرانی و استفاده شهروندان از خودروهای شخصی، فعالیت پالایشگاه ها، کوره ها و کارخانه های آجرسازی، گچ سازی و سیمان سازی، شوفاژها و بخاری ها، کارگاه های کوچک، نانوایی ها و امثال این ناشی می شود. در حالی که کشور ما یکی از مهمترین تولید و صادر کنندگان گاز با وسیع ترین شبکه گاز رسانی سراسری است، هنوز تا جایگزینی کامل الگوی مصرف گاز به جای سایر سوخت های آلوده کننده تر فاصله فراوان دارد.

2-3. اصل منع بهره برداری تبهکارانه
قرآن شیوه ها و الگوهایی از تصرفات و دخالت های بشر را که موجب تخریب محیط زیست، تباهی و هلاکت حیات نباتی و حیوانی و نابودی حرث و نسل شود « فساد فی الارض » خوانده است ( بقره/205 ) (37) در ادبیات قرآنی عنوان « فساد فی الارض » اصولاً درباره جرایم سنگین به کار می رود و کیفری سخت برای این نوع از جرایم و جنایات پیش بینی شده است. جای تعجب نیست که هلاک حرث و نسل « فساد فی الارض » به شمار آید، چرا که تغذیه بشر از دو منبع بزرگ حیوانات و نباتات است. زندگی حیوانات و نباتات مجموعاً یک زنجیره غذایی را تشکیل می دهند؛ حذف یک حلقه از زنجیره غذایی سبب هلاکت حلقه ها و گونه های دیگر می شود و به این ترتیب نسل و حرث گونه های مختلف روی کره زمین به خطر می افتد. البته اساس نظام طبیعت بر « کَون و فساد » بنا شده و قانون تنازع بقاء در سرتاسر آن حکم فرما است. گریزی از فساد و نابودی نسبی و طبیعی نیست، زیرا پیوسته موجودی فعالیت و هستی خود را باخته و موجود دیگری جایگزین آن می شود. همواره هستی و نیستی، کون و فساد، در این عالم توأم هستند و چون نظام عالم و قوانینی که در آن جاری است به قضا و قدر الهی و تحت تدبیر پروردگار است، فسادهایی که در این نشئه روی می دهد از عوارض و لوازم وجود طبیعی به شمار می آید و مغضوب خداوند نخواهد بود؛ منظور از فساد در آیه این گونه فسادهایی که مربوط به امور تکوینی است نیست، بلکه منظور از آن فسادی است که در نتیجه دخالت ها، بهره برداری ها و مصرف نادرست و لجام گسیخته بشر روی می دهد و سبب مغضوبیت آن نیز روشن است ( طباطبایی، 1370، ج2 : 131). مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر هلاک حرث و نسل به خوبی بیان فرموده اند که آیه مورد بحث « قانون تنازع بقاء » و هلاکت های ناشی از عمل طبیعت که برای ایجاد توازن در محیط زیست ضروری است را شامل نمی شود؛ آنچه فساد فی الارض و جرم شمرده شده نابودی گسترده نباتات ( حرث ) و کشتار دست جمعی انسان ها و حیوانات است.
در حالی که قرآن به عنوان متن هزار و چهارصد ساله تا این اندازه نسبت به مسأله محیط زیست و معضل عصر حاضر عکس العمل نشان داده است، نه فقه اسلامی مجازات های مناسب و لازم را برای جرایم و جنایات زیست محیطی پیش بینی کرده و نه حقوق بین الملل محیط زیست که مطابق نیازهای روز پیش می رود؛ متأسفانه این دو هنوز رشد کافی را نیافته اند و فقط ناظر به جبران خسارت های مادی هستند و درباره مسایل کیفری و جرایم محیط زیستی سکوت اختیار کرده اند. به هر حال مطالعه گزارش ها و بازتاب عملکردهای بخش خصوصی و دولتی در جراید و رسانه ها نشان می دهد که الگوهای بهره برداری و مصرف در کشور ما از حد اسراف و ریخت و پاش گذشته است، و در بسیاری از موارد الگوهای نابودی حرث و نسل و تخریب منابع زیست محیطی – شامل بیابانزایی، از بین بردن پوشش گیاهی و نابودی نسل و منابع جانوری – همچنان دنبال می شود. برای ترسیم وضعیت فعلی نگاهی اجمالی به عملکرد جامعه و نسل حاضر در حوزه های مختلف زیست محیطی خالی از فایده نیست.

2-3-1. بیابان زایی
تخریب سرزمین نتیجه کاهش توان تولید بیولوژیک اراضی در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب و در واقع نابود شدن استعداد های زایش و رویش زمین است. باعث تأسف است که عامل انسانی، از جمله مدیریت های نادرست، در کنار عوامل غیر انسانی دیگری چون محیطی، زمان، میزان نامناسب بارندگی، تبخیر بالا، فراوانی و سرعت نسبتاً زیاد باد، شوری و سیل، نقشی برجسته ای در تخریب و نابودی محیط دارد. بهره برداری بیش از حد از سفره های آب زیرزمینی و افت سطح آنها، شور شدن و آلودگی آب های زیرزمینی از طریق پساب های صنعتی و کشاورزی آلوده به کودهای شیمیایی، آفت کش ها و علف کش ها شیوه های نادرست شخم در جهت شیب، بوته کنی، تغییر کاربری جنگل ها و مراتع، عدم تعادل بین تعداد دام و ظرفیت مراتع، تخریب ناشی از برداشت غیر اصولی از معادن سطحی، از الگوهای غلط مصرف و از مهمترین عوامل بیابانزایی هستند.

2-3-2. از بین بردن پوشش گیاهی
پوشش متنوع گیاهی در مناطق خشک و نیمه خشک زمین به طور طبیعی حتی بدون دخالت بشر در معرض خطر قرار دارد. ایران به لحاظ جغرافیای طبیعی دارای سرزمینی خشک و نیمه خشک است. مدیران و شهروندان به خاطر منافع کوتاه مدت و به جای حمایت و حفاظت از منابع محیط زیست، با تصمیمات نسنجیده و به کارگیری شیوه ها و الگوهای نادرست مصرف، این منابع را به گونه مضاعفی تحت فشار و تهدید قرار داده اند.
چرای بی رویه دام ها، به زیر کشت بردن مراتع و از بین بردن پوشش گیاهی طبیعی، طرح های توسعه شهری، صنعت و معدن و راه ها مهم ترین عوامل مخرب و نابود کننده طبیعی و بشری هستند. این منابع در حالی تحت فشار قرار دارند که هنوز مطالعه جامع و کاملی از تعیین نوع اجتماع گیاهی، مراتع، درختچه ها، جنگل ها و توزیع پوشش گیاهی و همچنین وضعیت رطوبت سطحی خاک و آب های زیرزمینی در همه نواحی و مناطق وجود ندارد.

2-3-3. نابودی نسل و منابع جانوری
نسل بعضی از حیوانات ایران مانند ببر مازندران منقرض شده و نسل بسیاری از اجتماع های جانوری به شدت کاهش یافته و برخی نیز رو به انقراض هستند. استقرار انسانی و توسعه شهرها، شکار بی رویه، از بین بردن جنگل ها، پوشش گیاهی، مراتع و زیستگاه ها، قاچاق و خروج بسیاری از گونه های نادر برای باغ وحش های سایر کشورها یا صدور قانونی و غیر قانونی پرندگان شکاری به شیخ نشین های خلیج فارس و در مقاطعی حتی ایجاد شکارگاه های شخصی از الگوهای مصرف نادرست منابع و نابودی حرث و نسل است.
به هر حال فهرست الگوهای بهره برداری و مصرف نادرست منابع به حدی متنوع و طولانی است که در یک مطالعه جامع چنین احساسی را به محقق القاء می کند که در شکل کلان انگار ملتی تصمیم به نابودی کامل منابع محیط زیست خودش گرفته است.

نتیجه گیری
از آیات قرآنی که مورد بحث قرار گرفت چنین استنباط می شود که مدیریت کلان به دلیل اختیارات و قدرت گسترده اش در سیاستگذاری ها، قانونگذاری ها، اجرا و نظارت نقش کلیدی در بهره برداری های درست و نادرست از منابع طبیعی و سعادت و شقاوت جامعه دارد. به رغم نقش مهم مدیریت کلان در بهره برداری از محیط زیست، این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که تنها دولت و مدیریت کلان در تخلیه و تخریب محیط زیست نقش ندارد، بلکه بینش و سبک زندگی شهری و نوع مصرف مجموع افراد جامعه ضربات اساسی را به محیط زیست زده است. بنابراین خواسته ها و تمایلات اشخاص را باید از طریق تغییر باورها و ارزش ها و دانش و بینش آن ها کنترل کرد.
به رغم تأکید قرآن بر قبح اسراف، تبذیر و هلاک حرث و نسل، متأسفانه فقه و حقوق اسلامی توجه لازم را به این امر نکرده اند و لذا این موضوعات فقط در حد توصیه های اخلاقی باقی مانده اند. با توجه به اهمیت منابع و حیاتی بودن حفظ محیط زیست برای انسان و جانوران، لازم است فقهاء این گونه مباحث را در چارچوب مباحث فقهی طرح کنند و کشورهای اسلامی قوانین شان را در این رابطه روزآمد کنند. کشورهای اسلامی باید قوانین و مقررات ملی خود در خصوص مسئولیت و جبران خسارت وارده به محیط زیست را با مبانی و اصول محیط زیستی که در قرآن آمده است هماهنگ سازند.
الگوی مصرف « شاکرانه » مرتبه بالاتری از « مصرف پایدار » است، چون « قوام » و پایداری قرآن با هرگونه افراط و تفریط و توزیع ناعادلانه منابع مخالف است، حتی اگر به نیاز نسل های آینده نیز توجه بشود. متأسفانه اطلاعات و شاخص ها نشان می دهد که الگوهای مصرف جامعه ما اکنون از حد اسراف گذشته و به ریخت و پاش ( تبذیر ) و تخریب و نابودی شبیه تر است. بنا بر این لازم است تمامی موارد مصرف مورد مطالعه قرار بگیرند و در برنامه ریزی ها باید، نقطه ای و مرحله ای هدف گذاری شود. درباره منابعی که از الگوهای نابودی دنباله روی می شود، هدف مقطعی دستیابی به الگوی تبذیر و نزدیک شدن به شاخص های اسراف باشد و در مواردی که از الگوی اسراف پیروی می کنیم و شاخص ها حد زیاده روی را نشان می دهند، هدف را نزدیک شدن به وضع و شاخص های عادی و شاکرانه تعیین کنیم.
گذار از شرایط نامطلوب و خطرناک فعلی بدون تعیین و رعایت استانداردها و موازین و همچنین تعاون و همکاری در همه سطوح خانوادگی، محلی، ملی و بین المللی ممکن نیست. برنامه های کنترلی همزمان با برنامه های ضروری پیشگیرانه و علاج واقعه قبل از وقوع باید دنبال شود.
منابع :
– طباطبایی، محمد حسین (1363) تفسیر المیزان. تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء و مؤسسه انتشارات امیر کبیر.
– کنفرانس، استهکلم (1376) بیانیه استهکلم درباره محیط زیست و حقوق بشر. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی و نمایندگی سازمان ملل متحد در تهران.
– کنفرانس، ریو (1376) بیانیه ریو پیرامون محیط زیست. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی و نمایندگی سازمان ملل متحد در تهران.
– مکارم، شیرازی و همکاران (1372) تفسیر نمونه. قم: مدرسه امیرالمؤمنین (ع).
– آمُدی، عبدالواحد (1375) غرر الحکم. قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه.
– ابومحمد، حسن (1378) تحف العقول. قم: موسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه.
– راغب اصفهانی، محمد (1385) المفردات فی غریب القرآن. تهران: انتشارات ظرافت.
– سید مرتضی (1375) نهج البلاغه. قم: انتشارات دارالهجره.
– صدوق، محمد (1378) التوحید. قم: دارالکتب الاسلامیه.
– صدوق، محمد (1372) من لا یحضره الفقیه. قم: موسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه.
– طباطبایی، محمد حسین (1370) تفسیر المیزان. قم: بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.
– طباطبایی، محمد حسین (1368) تفسیر المیزان. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
– طبرسی، فضل بن حسن (1403 قمری) تفسیر مجمع البیان.قم: مکتبه آیه الله مرعشی نجفی.
– طریحی، فخر الدین (1375) مجمع البحرین. قم: انشارات مرتضوی.
– عاملی، حر (1373) وسائل الشیعه. قم: دارالکتب الاسلامیه.
– قرآن کریم.
– کلینی محمد بن یعقوب (1373) الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
– مجلسی، محمد باقر (1404 هـ ق) بحار الانوار. بیروت: مؤسسه الوفاء.
– نراقی، احمد (1417 قمری) عوائد الأیّام. قم: مکتب الاعلام الاسلامی.
– نوری، میرزا حسین (1104 قمری) مستدرک الوسائل. بیروت: دار احیاء التراث العربی.

پی نوشت ها :

1. مدیر گروه پژوهشی فرهنگ و هنر، مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهری تهران، شهرداری تهران.
2. « إنَّمَا الْمؤمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلی أمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَاْذِنُوهُ »
منظور از « امر جامع » هر کار مهمی است که تعاون، مشارکت و همکاری همه مردم در آن لازم و ضروری باشد؛ جهاد، مشاوره و شرکت در نماز جمعه از مصادیق این حکم کلی هستند. هیچ جامعه و گروه متشکل و منسجم نمی تواند نسبت به این امر بی اعتنا باشد، چرا که گاهی حتی غیبت یک فرد برای جامعه گران تمام می شود و آن را از دستیابی به اهدافش باز می دارد. در چنین شرایطی منافع شخصی و گروهی فدای هدف مهمتر می شود. رک: تفسیر نمونه، ج 14، ص: 564، تفسیر مجمع البیان و تفسیر فی ظلال جلد 6 صفحه 126ذیل همین آیه.
3. « وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللهُ لَکُمْ قِیاماً ».
4. « ان بقاء المسلمین و بقاء الاسلام ان تصیر الاموال عند من یعرف الحق ».
5. « ایها الناس لاخیر فی دنیا لا تدبیر فیه ».
6. « قدر ثم اقطع و فکر انطق و تبّین ثم اعمل ».
7. « التدبیر قبل العمل یؤمنک من الندم ».
8. « لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم اناس بالقسط ».
9. « ان الله یامر بالعدل و الاحسان ».
10. « اعدلوا هو اقرب للتقوی ».
11. « قل أمر ربّی بالقسط ».
12. « یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط ».
13. « کَیْ لَا یَکُونَ دُولَهٌ بَیْنَ الْأغْنِیَاء مِنکُمْ ».
14. « وَلاَ تَأکُلُوا أمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ وَ تُدْلُواْ بِهَا إِلَی الْحُکَّامِ لِتأکُلُواْ فَرِیقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَ أنتُمْ تَعْلَمُونَ ».
15. « وَ أعْطَیْتُ کَمَا کَانَ رَسُوَلُ اللهِ ص یُعْطِی بِالسَّوِیَّهِ وَ لَمْ أجْعَلْهَا دُولَهً بَیْنَ الْأغْنِیَاءَ ».
16. توافقنامه امضا بین ژاپن و فیلیپین (JPEPA The japan-Philippines Economic Partnership) Agreement که بحث های فراوانی را میان مجلس و دولت و مردم آن کشور راه انداخت نمونه بارز این مسئله است. ( http://www.bilaterals.org/article.php3?id_article=7220)
17. « و الذین فی اموالهم حق معلوم. للسائل و المحروم ».
18. « و آت ذالقربی حقه و المسکین و ابن السبیل ».
19. « لَیْسَ الْبِرَّ أنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکَمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ… وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَالْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أقامَ الصَّلاهَ وَ آتَی الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِینّ فِی الْبَأساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأسِ أولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُون ».
20. « قل من حرّم زینه الله التی اخرج لعباده و الطّیّبات من الرزق ».
21. « یا ایّها الذین آمنوا کلوا من طیّبات ما رزقناکم و اشکروالله ان کنتم ایّاه تعبدون ».
22. « ربّ اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علیّ و علی والدیّ و انّ اعمل صالحا ترضاء ».
23. « و یوم یعرض الذین کفروا علی النّار اذهبتم طیّباتکم فی حیاتکم الدنیا و استمعتم بها ».
24. « عَنْ أبِی الْحَسَنِ (ع) فِی قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ « وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً ». قَالَ الْقَوامَ هُوَ الْمَعْرُوفُ عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْروفِ حَقَّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ عَلَی قَدْر عِیَالِهِ وَ مَئُونَتِهِمُ الَّتِی هِیَ صَلَاحٌ لَهُ وَ لَهُمْ وَ لا یُکَلّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها ».
25. Sustainable consumption.
26. « أحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ فَهْدٍ فِی عُدَّهِ الدَّاعِی، عَنْ عِیسَی بْنِ مُوسَی قَالَ قَالً الصَّادِقُ (ع): یَا عِیسَی الْمَالُ مَالُ اللهِ جَعَلَهُ وَدائِعَ عِنْدَ خَلْقِهِ وَ أمَرَهُمْ أنْ یَأکُلُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَشْرَبُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَلْبَسُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَنْکِحُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَرْکَبُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَعُودُوا بِمَا سِوَی ذَلِکَ عَلَی فُقَراءِ الْمؤْمِنِینَ فَمَنْ تَعَدَّی ذَلِکَ کَانَ مَا أکَلَهُ حَراَماً وَ مَا شَرِبَ مِنْهُ حَراَماً وَ مَا لَبِسَهُ مِنْهُ حَراَماً وَ مَا نَکَحَهُ مِنْهُ حَراَماً وَ مَا رَکِبَهُ حَراَماً ».
27. « وَیْحَکَ یَا عَاصِمُ أتَرَی اللهَ أبَاحَ لَکَ اللَّذَّاتِ وَ هُوَ یَکْرَهُ مَا أخَذْتَ مِنْهَا؟ لَأنْتَ أهْوَنُ عَلَی اللهِ مِنْ ذَلِکَ؟ ».
28. « اعْلَمُوا أنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبَ وَ لَهْوٌ وَ زینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأمْوالِ وَ الْأوْلادِ ».
29. « و لا تسرفوا ان الله لا یحب المسرفین » ( انعام/141 ).
30. « کلُوأ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْناکُمْ وَ لَا تَطْغَوْاْ فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُم غَضَبیِ وَ مَن یحَلِلْ عَلَیْهِ غَضَبیِ فَقَدْ هَوَی ».
31. « و ضرب الله مثلا قریه آمنه مطمئنه یاتیها و رزقها رغدا من کلّ مکان فکفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع والخوف بما کانوا یصنعون ».
32. « ربَّنا اغْفِرْ لِنا ذُنُوبَنِا وَإسْرافَنِا فِی أمْرِنا ».
33. « قُلْ یا عِبِادی الَّذینَ أسْرَفُوا عَلی أنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللهِ ».
34. www.balagh.net/persian/feqh/library/33/330.htm
35. « اِیّاکَ اَنْ تُطْمِحَ بَصَرَکَ إلی مَنْ هُوَ فَوْقَکَ ».
36. « وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تُبْذیراً إنَّ الْمُبَذِرّینَ کِانُوا إِخْوانَ الشَّیِاطیِنِ وَ کِانَ الشَّیْطِانُ لِرَبَّهِ کَفُوراً ».
37. « و اذا تولّی سعی فی الارض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل و الله لا یحبّ الفساد ».
منبع مقاله :
سید امامی، کاووس؛ (1389)، اخلاق و محیط زیست ( رهیافتی اسلامی )، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید