داستان در قرآن

داستان در قرآن

نویسنده: محمود علیرضایی (1)

نقش داستان
داستان در قرآن، وسیله ای است برای اثبات یگانگی خدا، وحدت ادیان، قدرت نمائی خداوند. بیم و امید، سرانجام نیکی و بدی و سپاسگزاری و غرور و سرمستی و بسیاری از اهداف دیگر که قرآن به آنها عنایت دارد.

مهمترین اهداف بیان داستان در قرآن عبارتند از:
1- یکی از هدفهای داستانگویی نقل سرگذشت اقوام اثبات وحی و رسالت است. چرا که محمد (ص) خواندن و نوشتن نمی دانست و با دانشمندان یهود و نصاری همنشین نبود. با این همه در نقل روایات پیامبران گذشته از ابراهیم گرفته تا یوسف و موسی و عیسی گاه چنان اشارات درست و دقیق است که حقانیت وحی محمدی را به اثبات می رساند.
در آغاز سوره ی یوسف می خوانیم که « ما قرآن را به زبان عربی نازل کردیم تا شما بیندیشید. ما زیباترین داستان را به موجب همین قرآنی که به تو وحی کردیم بر تو حکایت می کنیم با آنکه یپش از نزول آن واقعاً از جمله بی خبران بوده ای». ( یوسف) 3 و در سوره ی قصص / 44-46 می خوانیم:
« و چون امر پیامبری را به موسی واگذاشتیم تو نه در جانب غربی ( طور) بودی و نه از جمله گواهان لیکن نسل ها پدید آوردیم و عمرها بریشان همی گذشت و تو در میان ساکنان شهر مدین مقیم نبودی تا بریشان آیات ما بر خوانی، لیکن این ما بودیم که فرستنده پیامبر بودیم! و آندم که موسی را ندا در دادیمتو در جانب طور نبودی ولی [ آگاهی توفرع] رحمتی از پروردگار تست، تا قومی را که هیچ هشدار دهنده ای، قبل از تو، بریشان نیامده بیم دهی، شاید که آنها بپذیرند!»
و نیز در سوره ی آل عمران / 44:
« این جمله از اخبار غیبی است که بر تو وحی می کنیم و گرنه وقتی که آنها خامه های خود را [ به مقصد قرعه کشی] می افکندند – تا کدامیک سرپرست مریم گردد – پیش ایشان نبودی و نیز چون با همدیگر مجادله می کردند نزد آنها نبودی!» و نیز:
« بگو اینها خبری بزرگ بشمار می رود و از آن ها شمار روی می تابید! مرا هیچ دانشی درباره ی ملاء اعلی نبود آنگاه که مجادله می کردند. به من هیچ چیز وحی نمی شود مگر اینکه من هشدار دهنده ای آشکارم! آنگاه که پروردگارت گفت: « من بشری را از [ ماده] خاکی خواهم آفرید.» سوره صاد / 67-71 و نیز:
« این ( ها) از اخبار نهان است که به سوی تو آنها را وحی می کنیم: پیش از این نه تو خود و نه قومت آن را می دانستید!» هود / 49
2- غرض دیگر از داستان بیان این واقعیت است که همه ی ادیان منبع الهی دارند از روزگار نوح تا عهد محمد (ص)، و خدا پروردگار همگان است و مؤمنان امت واحدی اند. گاه آنچه مربوط به انبیاست و نظر به هدف والای دعوت دارد در سوره ی واحدی نظیر سوره پیامبران با انبیاء می آید:
« و در حقیقت موسی و هارون را فرقان دادیم و [ کتابشان] برای تقوی طلبان روشنایی و اندرزی است. همان کسانی که از پروردگارشان در نهان می ترسند و از ساعت [ رفتن به جهان دیگر یا قیامت] هراسناکند. و این کتاب یاد کردی خجسته است که آن را نازل کرده ایم، آیا باز آن را انکار می کنید؟ سوره ی انبیاء /48-50
3- دیگر از اهداف داستان تأکید روی یکانگی دین و الوهیت واحدست و در تأیید این مطلب حکایت پیامبران پیاپی نقل می شود. مثلاً « ما در حقیقت نوح را به سوی قومش فرستادیم. پس او گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که شما را جز او معبودی نیست!» اعراف/ 95.
« و به سوی قوم ثمود بردارشان صالح را فرستادیم. گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید، شما را جز او معبودی نباشد!» اعراف /73
« و به شر مدین برادرشان شعیب را [ فرستادیم] گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید، شما را جز او معبودی نباشد!» اعراف /85.
4- دیگر از اهداف داستان بیان این معناست که همه پیامبران بیک نحو دست که به دعوت می زنند و واکنش و استقبال قوم آنها نیز همه یکسان است. علاوه بر آن دین خدا یکی است و یک مبنا دارد. نمونه هایی چند درباره طریق دعوت در آیات 25-29 ، 32 و 50-55 سوره هود ذکر شده است.
5- دیگر از اعراض آوردن داستان در قرآن بیان اصل مشترک دین محمد و دین ابراهیم است. مخصوصاً منبع تمام ادیان الهی توحیدی، اس، به طور عام. اینک اشاراتی چند در این زمینه:
« این [ مطلب] در صحیفه های اولیه یعنی صحیفه های ابراهیم و موسی آمده است.» اعلی / 19
« در حقیقت سزاوارترین مردم به ابراهیم همان کسانی اند که او را پیروی کرده اند و این پیامبرست و کسانی که به [ آئین او] ایمان آورده اند» آل عمران /68.
« آئین پدر شما ابراهیم همانکس که از پیش شما را مسلمان نامید!» حج/ 78.
6- دیگر از اهداف داستان تأیید این مطلب است که سرانجام خدا پیامبران خود را یاری و دروغزنان را هلاک می کند. و این مطلب تأیید دین محمد (ص) و ترغیب گروندگان بدوست و بهمین دلیل خطاب به پیامبر ما می فرماید غرض از نقل حوادث و سرگذشت پیامبران بر تو دلگرم داشتن و محکم ساختن قلب تو و اندرز و یاد آوری برای مؤمنان است. در تأیید این اندیشه داستان پیامبران پیاپی گوشزد و خاطرنشان می شود. مثلاً « ما نوح را به سوی قومش فرستادیمو در میان آن نهصد و پنجاه عام درنگ کرد تا طوفان آنها را فرا گرفت در حالی که آنها ستمکار بودند!» عنکبوت/ 14
7- و نیز از اغراض داستان هشدار و بشارت است نظیر: « به بندگان من خبر ده که منم آموزگار مهربان و شکنجه من شکنجه ای است دردناک و آنها را از مهمانی ابراهیم خبر ده. چون بر او در آمدند و سلام گفتند. [ ابراهیم] گفت: ما از شما بیمناکیم! گفتند: مترس! ما ترا به پسری دانا مژده می دهیم.» حجر/49-53.
این بخش مژده خوش است، ولی در دنبال همین سوره حکایت از تهدید و خبر مرگبارست.
8- دیگر از فوائد نقل ماجرای حال گذشتگان بیان نعمت خداست بر پیامبران و گزیدگان و پاکان چون ماجرای سلیمان، داود، ایوب، ابراهیم، مریم، عیسی، زکریا، یونس، موسی که در قرآن نمونه های فراوان دارد.
9- و نیز غرض دیگر از داستان هشدارست به فرزندان آدم که از اغوای شیطان بر حذر باشند چرا که میان او و آدمیان دشمنی دیرینه است و پروردن این مطلب در لباس داستان مؤثرتر و زیباتر و دلنشین تر است تا از مکر این وسواسگر کهنه کار – که مرکز خیر آدمیان را نمی خواهد – در امان باشند و به همین سبب داستان آدم در موارد عدیده تکرار شده است.
10- اغراض دیگری نیز در نقل داستان نهفته که از آن جمله است بیان قدرت خدا در امور خارق عادت نظیر خلق آدم و تولد عیسی و ابراهیم و حکایت چهار پرنده و داستان مردی که بر شهر ویران می گذشت. و نیز باز نمودن فرجام صلاح و فساد و داستان دو باغدار ماجرای فرزندان اسرائیل پس از عصیان آنها و یاران اخدود و سدمارب و همچنین تفاوت میان حکمت شتابزده انسانی و حکمت دوربین الهی در داستان برخورد موسی با بنده ای از بندگان کحه به حکم رحمتی از جانب خود علمی از پیش خود بدو آموخته بودیم و هکذا داستانهای دیگر با نتایج اخلاقی آن.
منابع :
آفرینش هنری در قرآن ( سید قطب محمد مهدی فولادوند)
قصر مرابی بر هنر اسلامی محسن مخملباف نامه ی هدایت ( دکتر محمد مهدی رکنی)
هنر از دیدگاه آیت ا… سید علی خامنه ای

پی نوشت ها :

1. دانشجوی مدیریت ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب.
منبع مقاله :

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید