جایگاه تعهد در زندگی زناشویی

جایگاه تعهد در زندگی زناشویی

نویسنده:باربارا دی آنجلس
مترجم:هادی ابراهیمی

تعهد :
قول دادن و پایبند ماندن ،آن زمان که با فرد مناسب هستید و رها کردن ، هنگامی که خوشبختی تان را در پی نخواهد داشت .
اگر هرگز نمی خواهید دوباره مردی را ببینید ، به او بگویید :
«دوستت دارم ، می خواهم با تو ازدواج کنم ، می خواهم از تو بچه دار شوم …»
چنان پا به فرار خواهد گذاشت که خط تایر بر جا خواهد ماند !
کمدین مشهور :ریتا رادنر
اگر می خواهید بعد ازظهرخوبی را بگذرانید ، تعدادی از مجردها را دور خودتان جمع کنید ، موضوع «تعهد »را پیش بکشید و عکس العمل های تند آن ها را تماشا کنید: اکثر زن ها نگاهی از روی آرزو ، خواهش و تمنا بر صورت هایشان نقش خواهد بست درحالی که مردها چنان واکنش نشان خواهند داد که گویی آن ها را حتی با صحبت درباره ی این موضوع شکنجه داده اید . ظاهراً این کلمه که با «ت »شروع می شود !چنین تأثیراتی بر دیگران می گذارد :به این معنا که یا احساسات نیرومندی از امید و خوشحالی و یا مقاومت و ترس در انسان ها بر می انگیزد .
ظرف دو سالی که برنامه ی رادیویی داشتم ،هزاران تلفن درباره ی موضوع تعهد به من شد :
ـ «ازکجا بدانم آیا وقت اش رسیده است که توقع قول ازدواج از کسی داشته باشم ؟ »
ـ «نامزدم مرا تحت فشار گذاشته است که زودتر عروسی کنیم :اما احساس آمادگی نمی کنم .چکار کنم ؟ »
ـ «دو ماه است که ازدواج کرده ام .اما پیش از آن فقط شش ماه با هم آشنا بودیم .حال مشکل داریم .نگرانم که عجولانه ازدواج کرده باشم ».
تا بدین جا به اهمیت موضوع «جاذبه »و «تفاهم »به هنگام انتخاب همسر پرداختم .حال وقت آن رسیده است که جزء سوم یا به عبارتی «تعهد »را نیز بیافزاییم .
شما و همسرتان به سه رکن اساسی نیازمندید تا ازدواج موفقی داشته باشید :
1 ـ جاذبه
2ـ تفاهم
3 ـ تعهد
بدون تعهد هرگونه رابطه ای سطحی ،ظاهری و بدون سمت و جهت خواهد بود و شما و همسرتان نخواهید توانست عمق عشق و صمیمیتی را که تنها در سایه ی وفاداری به تعهدتان به وجود خواهد آمد ، تجربه کنید .
در زیر برخی از فواید تعهد در رابطه را آورده ایم :
ـ تعهد به رابطه ی شما هدفمندی می بخشد .یک رابطه ی بدون تعهد همچون قایقی بدون سکان در اقیانوس است .چنین قایقی هیچ گونه اختیاری از خود ندارد که جهت و هدف خاصی را دنبال کند و در معرض هر جریان آب ، اعم از موافق یا مخالف و وزش هر بادی خواهد بود .تعهد به رابطه ی شما جهت و سمت می دهد .به علاوه به آن این امکان را می دهد که «پیش » برود ، عوض آنکه بدون هدف برگرد خود بچرخد .
ـ تعهد موجب می شود در رابطه از خود مایه بگذارید .تفاوت یک رابطه ی بدون تعهد و یک رابطه ی با تعهد ، همچون تفاوت میان اجاره کردن یک خانه و خریدن یک خانه است .بیشتر مردم توجه کمتری به آپارتمان یا خانه ای دارند که مال خودشان نیست .به مجرد اینکه اولین خانه تان را خریداری می کنید ، همه چیز تغییر خواهد کرد .ناگهان چشمتان هرلکه و خرابی را بر روی دیوار می بیند .چهار چشمی بچه ها ، دوستان ، سگ یا گربه تان را می پایید مبادا چیزی را بریزند یا بشکنند و به «ملک »گرانبهای شما صدمه ای بزنند .
وقتی که تمام و کمال به کسی که به او علاقه مندید ، متعهد می شوید ، رفتار متفاوتی را پیشه خواهید کرد ؛ چرا که حال قسمت بیشتری از وجودتان را در آن سرمایه گذاری کرده اید .این حالت به رابطه ی شما اجازه رشد می دهد تا در جهاتی شکوفا شود که هرگز بدون تعهد امکان نداشت .
هنگامی که به رابطه ای متعهد می شوید ، توجه و انرژی خود را به طرز عمیق تری در آن سرمایه گذاری می کنید ، زیرا حال دیگر نسبت به این رابطه احساس مالکیت دارید .
ـ تعهد موجب احساس امنیت روحی در شما می شود .آیا می توانید تصور کنید آپارتمان ،خانه و یا یک دفتر کار را بدون اجاره نامه اجاره کنید ؟ هرلحظه صاحب خانه یا صاحب ملک این حق را دارد که شما را بیرون کند ، تصور کنید چه تنش و اضطرابی خواهید داشت وقتی بفهمید نامزدتان چندان به شما متعهد و پایبند نبوده است .روابطی که به عنوان مبنا و اساس خود فاقد هرگونه تعهد و پایبندی هستند ، همواره چنین تنش های پنهانی را در خود خواهند داشت .
بدون تعهد ، یک احساس ناامنی خواهید داشت که نگرانی و تشویشی ناخودآگاه را در شما تولید خواهد کرد .دراینجا منظورم این نیست که چنانچه پس از چند هفته آشنایی تعهد خاصی دریافت نکردید ، احساس ناامنی کنید .دراینجا مقصودم روابطی است که در آن برای مدت قابل ملاحظه ای از لحاظ احساسی و … با کسی درگیر شده اید و هنوز تعهد خاصی دریافت نکرده اید تا چشم انداز روشنی از امیدها و نقشه های آن فرد نسبت به رابطه اش با شما دستگیرتان شده باشد .
طبیعتاً صرف تعهد، شما را به تمامی از «رنج »و یا «از دست دادن » محافظت نمی کند .همانگونه که یک اجاره نامه نمی تواند از اینکه شما را بیرون کنند ،محافظت تان کند یا مانع فروش ساختمان توسط صاحب خانه شود .اما مسلماً انعکاسی است از نیت های نامزدتان و می تواند درجاتی از امنیت روحی را برایتان به همراه آورد تا بتوانید در رابطه احساس آرامش داشته باشید .
ـ تعهد ، آزادی می آورد .بسیاری از مردم تداعی معانی مثبتی با کلمه ی « تعهد »ندارند .به ویژه مردها در برابر تعهد دادن مقاومت می ورزند چرا که آن را معادل محرومیت و اسارت می گیرند .معتقدم که تعهد تأثیری کاملاً متفاوت خواهد گذاشت :بدین معنا که از هرز رفتن انرژی روحی شما در دیگر جهان جلوگیری می کند و به شما این امکان را می دهد که انرژی تان را تنها بر روی یک نفر متمرکز کنید .آزاد هستید تا خود را غرق رابطه تان کنید . عشق بورزید ، آن هم تمام و کمال و بی هیچ محدودیتی ، تعهد موجب می شود خود را رها کنید و «تسلیم »شوید ،آن هم نه به معشوق تان ، بلکه به خود « عشق ».که این نیز به نوبه ی خود هنگامی تحقق می یابد که با فرد مناسب باشید .
تعهد به شخص مناسب شما را از لحاظ احساسی آزاد می کند .تعهد به شخصی نامناسب ، شما را از لحاظ احساسی در بند خواهد کشید .

چرا از تعهد دادن می ترسیم
هر گاه مراجعینم به من می گویند نامزدشان از قول دادن به آن ها می ترسد ، به آن ها یادآور می شوم مشکل ، «ترس از تعهد »نیست ؛ بلکه در اینجا با ترسی ناخودآگاه و پنهان سر و کار داریم .به تجربه دریافته ام که چهار نوع ترس کلی وجود دارد که ما را از تجربه ی احساس «خوب »، به هنگام تعهد دادن باز می دارد :
چهار نوع ترس که ما را از تعهد دادن باز می دارند :
1 ـ ترس از آینده
2 ـ ترس از صدمه دیدن
3 ـ ترس از انتخاب فرد نامناسب
4 ـ ترس از اینکه سرانجام ازدواج تان شبیه ازدواج پدر و مادرتان شود .
ترس از تعهد (1)

ترس از آینده
از مردها و زن هایی که می ترسند به کسی قول ازدواج بدهند ، بسیار شنیده ام که از این موضع شکایت دارند :«تعهد دادن »را حرکتی غیرصادقانه می دانند .مردی می گفت :«چطور می توانم به کسی قول بدهم که تا ابد او را دوست خواهم داشت ؟ چه اتفاقی خواهد افتاد ، چنانچه ده سال بعد از هم جدا شویم یا مثلاً او به من خیانت کند و من او را ترک گویم ؟ دراین صورت قولم را زیر پا گذاشته ام !»
هنگامی که از هرازدواج یکی به طلاق ختم می شود ، کاملاً طبیعی است که به هنگام قول ازدواج دادن ،احساس عدم اطمینان داشته باشیم .ما در دنیایی غیر قابل پیش بینی و در بسیاری از اوقات ترسناک زندگی می کنیم .هیچ یک از ما نمی داند که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد .
پاسخ من به این مشکل این است که :
معتقدم وقتی به کسی تعهد واقعی می دهیم ، تنها می تواند به این معنا باشد که متعهد می شویم در هرلحظه تمام و کمال به همسرمان عشق بورزیم ، تا وقتی
که رابطه اجازه می دهد خود را نیز دوست داشته باشیم و برای خودمان نیزاحترام قائل باشیم ، نه به این معنا که تعیین کنیم عشق مان به چه مدت و یا تا «کی »ادامه خواهد یافت .
برای نمونه ، ممکن است به کسی متعهد باشید و بعداً دریابید مایل نیست بر روی رابطه کار کند ، یا مشروب خوردنش را ترک کند یا آزار و اذیت شما و بچه هایتان دست بردارد .چنانچه بر تعهد خود پافشاری کنید ، خود را در تنگنای دشواری قرار داده اید .به خود می گویید :«قول داده ام که در این ازدواج بمانم ، اما احساس بدبختی می کنم ».از طرف دیگر چنانچه متعهد باشید تا هنگامی که به خودتان صدمه ای نزند، همچنان عشق بورزید ، خواهید توانست در پی اینکه هر چه در توان داشتید برای نجات رابطه تان انجام دادید ولی مثمرثمر واقع نشد ، به رابطه تان پایان دهید چرا که به خودتان متعهد هستید .
در اینجا توصیه ام این نیست که به مجرد اینکه با اندک ناملایماتی رو به رو شدید ، تعهد خود را بشکنید .منظور من این است که چنانچه شما یا نامزدتان ، تنها برای آینده از دادن تعهدی جدی تر به یکدیگر می ترسید ،شاید بهتر باشد ، تا «تعهد »را برای خودتان «تعریفی دوباره »کنید تا بتوانید درآینده با خودتان صادق باشید .

ترس از تعهد (2) ترس از صدمه دیدن
بیشتر کسانی که یک بار طلاق گرفته اند و یا رابطه ای مهم و جدی را به هم زده اند ، به نوعی دارای شخصیتی «تعهد گریز»ند .زیرا معتقدند در گذشته این رابطه برایشان درد ، رنج و تأسف به ارمغان آورده است .یکی از دوستانم که به تازگی از یک رابطه صدمه دیده بود ، می گفت :«چرا بایدپس از آنچه بر سرم آمد ، دوباره در طلب «نبردی دیگر »با شخص دیگر باشم ؟ »
از آنجا که خود نیز نه تنها یکبار بلکه چندین بار این تجربه را داشته ام ، می توانم کاملاً او را درک کنم .(تعهد ناپخته و زود هنگام یکی از سرگرمی های
مورد علاقه ام بود !گر چه یکی از مهمترین و آموزنده ترین درسهایی که در طول راه آموختم این بود که :
این عاشق شدن یا تعهد دادن نیست که برایمان درد و رنج به ارمغان می آورد ؛ بلکه تعهد دادن به شخص نامناسب و به دلایل نادرست است که موجبات رنجش ما را فراهم می کند .
امیدوارم بتوانید تفاوت و تمایز دو موضوع فوق را درک کنید ، زیرا یکی از مهمترین نکات این کتاب است .اجتناب از تعهد تنها به این دلیل که در گذشته صدمه دیده اید به همان میزان غیرضروری است که تصمیم بگیرید تنها به این دلیل که آخرین بار در یک رستوران بد مسموم شدید ، دوباره هیچوقت بیرون غذا نخورید .کاری که باید بکنید این است که رستورانی را که می خواهید در آن غذا بخورید با دقت بیشتری انتخاب کنید .و این پیامی است که در سر تا سر این کتاب در مد نظر داشته ام .هنگامی که انتخاب هوشمندانه تری می کنید ، روابط منبع لذت خواهند بود ؛ نه مسبب دلشکستگی و رنجش خاطرتان .
از بسیاری از جهات آن عده از ما که بزرگترین اشتباهات را در عشق مرتکب شده ایم ، به مراتب در وضعیت بهتری ، برای انتخاب های بهتر قرار داریم . تنها اگر از گذشته مان درس بگیریم و بیاموزیم همسری را انتخاب کنیم که با او تفاهم حقیقی داشته باشیم .ما می دانیم که برای بی توجهی به مشکلات رابطه مان یا مطالبه نکردن خواسته ها و نیازهایمان باید چه بهایی بپردازیم . بنابراین اگر به دلیل گذشته تان احساس نقص و کمبود می کنید چرا نگرش و رفتار خود را تغییر ندهید و به خود به عنوان کسی که برای ایجاد روابط موفق حتی واجد شرایط تر است نگاه نکنید !

ترس از تعهد (3) ترس از انتخاب فرد نامناسب
چنانچه از تعهد ترسیده یا می ترسید ،احتمالاً شما نیز این خیالبافی احمقانه را دارید که :
مدتی است با کسی آشنا شده اید که خیلی دوستش دارید ، اما از این می ترسید که به او قول ازدواج بدهید .چرا که می ترسید شاید روزی شخص دیگری را ببینید که خیلی بهتر از او باشد ، و یا شما با او تفاهم بیشتری داشته باشید . در ضمن اتخاذ هرگونه تصمیمی را نیزمدت هاست که به تعویق انداخته اید و سرانجام به این نتیجه می رسید که بدگمانی و کج خیالی تان احمقانه بوده است و موافقت می کنید که با او ازدواج کنید .عروسی مطلوبی می گیرید و ماه عسلی شکوهمند .یک هفته پس از آنکه از ماه عسل باز می گردید ، در مغازه ای ایستاده اید و یا در جلسه ای هستید و همین طور که به آن طرف خیره شده اید ، ناگهان قلب تان می ایستد .شخصی را می بینید و در یک چشم به هم زدن او را شریک مادام العمر و حقیقی خود می پندارید .همانجا عاشق می شوید .به خود می گویید :همیشه می دانستم که چنین کسی وجود دارد . هرگز قبلاً چنین احساسی را تجربه نکرده اید و سپس ناگهان این فکر به سراغ تان می آید که :«اُه ، خدای من ، من متأهلم !»
آیا من تنها کسی هستم که این کابوس را داشته است ؟ از تحقیقاتی که به عمل آورده ام ، معلوم شد که من تنها نبوده ام .طبیعی است هنگامی که می خواهید به کسی برای همیشه تعهد بدهید ، نگران باشید .به این می اندیشید که آیا اگر کمی دست نگه دارم شخص مناسب تری را پیدا نمی کنم ؟ چگونه می توانم 100 % مطمئن باشم که اشتباهی نمی کنم .گویی میل داریم کسی از آسمان بیاید و به ما بگوید که ،(مثلاً درباره ی من ):سلام باربارا . گوش بده چه می گویم ، می دانم مدتی است به این فکر می کنی که آیا درست است با جفری ازدواج کنی یا نه .بگذار به تو اطمینان خاطر بدهم که در واقع جفری همان زوج الهی توست که برای تو آفریده شده است .پس دیگر دو دل نباش .هیچ اشتباهی
در این انتخاب نیست .خوب ، حال ات بهتر شد ؟ ببخشید .دیگر وقت ندارم و باید بروم .کارهای زیادی دارم که باید انجام دهم .خداحافظ ».حال که چنین تضمینی گرفتم ، می توانم کمی بیاسایم .
متأسفانه، هرگز چنین تضمینی را از هیچ کس در رابطه با انتخاب هایمان نمی گیریم .معتقدم هنگامی که می خواهید به کسی برای همشه «تعهد »بدهید ، کمی شک و تردید کاملاً طبیعی است .گرچه شک و تردید زیاد ممکن است که اخطاری باشد از طرف قلب و روح شما مبنی بر اینکه انتخاب تان درست نباشد .درنهایت این فقط زمان است که به شما خواهد گفت که انتخاب شما درست بوده یا نه .دست آخر هرگز چنین نیست که تماماً به دست سرنوشت باشد . انتخاب به عهده ی شماست .و می توانید همسری را انتخاب کنید و متعهد شوید که تلاش خواهید کرد تا رابطه تان موفق باشد .
چنانچه به تعهد دادن به کسی می اندیشید ، اما نگرانی تان در رابطه با انتخاب تان جدی است ،آنگاه هرمقاله را دوبار بخوانید و با دقت تمامی تمرین های آن را انجام دهید .تمامی آزمون ها و پرسش های این کتاب برای این طراحی شده اند که تا سرحد ممکن از شک ها و تردیدهای شما بکاهند . به طوری که اطمینان حاصل کنید آیا با نامزد /همسرتان تفاهم دارید یا نه .

ترس از تعهد (4)
ترس از اینکه سرانجام ازدواج تان شبیه ازدواج پدر و مادرتان شود .
روزی مردی به من گفت :«نمی خواهم با نامزدم ازدواج کنم .می دانید رابطه مان فوق العاده است .اوقات خیلی خوشی داریم .جاذبه ی بینمان نیز بسیار قوی است .قدر یکدیگر را می دانیم ؛ اما اگر ازدواج کنیم ، مثل پدر و مادرم و هرکس دیگری که ازدواج کرده است ، خواهیم شد : همیشه دعوا خواهیم کرد .زنم چاق خواهد شد .من هم از فرم خارج خواهم شد و برای هم عادی خواهیم شد .نه ،من اجازه نخواهم داد که ازدواج ، رابطه ی فوق العاده ای را که دارم خراب کند ».
هر گاه از مراجعه کنندگان در سمینارهایم ، می پرسم کدامیک از آن ها دوست دارند تا ازدواجی نظیر پدر و مادر خودشان بکنند ، تقریباً هیچ کس دستش را بلند نمی کند و همه خنده ی کنایه آمیزی می کنند .واقعیت غم انگیزی است ، اما وجود دارد :تنها عده ی معدودی از ما در کودکی شاهد یک ازدواج خوب و موفق بوده ایم .بنابراین کاملاً طبیعی است که نسبت به «سرانجام گرفتن »اکراه داشته باشیم و سکوت اختیار کنیم .این موضوع حتی درباره ی کودکان «خانواده های طلاق »به مراتب حادتر است .عبارت «سرانجام گرفتن »به خودی خود نیز دید و چشم انداز چندان مثبتی در رابطه با ازدواج به ما نمی دهد .از دیدگاه N.L.P، (1)یا«برنامه ریزی عصبی کلامی »، این تعبیر ازدواج از آنجا که به معنای «به آخر رسیدن »است و نه شروع یک چیز نو و تازه ، ممکن است به طرزی ناخودآگاه برای شما تداعی معانی « درد »و «رنج »داشته باشد وکاری کند که به هرقیمت که شده از آن برحذر باشید .بسیاری از افرادی که برای مشاوره و روانکاوی نزد من می آیند ، این طور احساس می کنند که :
تعهد =خستگی ، کسالت ، اسارت ، خرحمالی ، فقدان تفریح ، از میان رفتن روابط جنسی
قسمتی از مشکل این است که تعریف و تصویر ذهنی ما از ازدواج همان تعریف و تصویر ذهنی است که از والدین مان به ارث برده ایم و هرگز وقتی صرف نکرده ایم تا این تعریف و تصویر ذهنی خود را از ازدواج «تعریف دوباره »کنیم .«تعهد »چه با ازدواج و چه بدون ازدواج به خودی خود لزوماً مجموعه ای از تجربیات و وقایع از پیش تعیین شده و «مقدر »را تولید نمی کند ، بلکه این شمایید که «آزادانه »تجربیات و وقایع دلخواه خود را خلق می کنید و معنایی را که خودتان می خواهید به رابطه تان می دهید .فکر می کنم بسیار مهم است که هر زوجی کمی وقت صرف کنند و درباره ی این موضوع مذاکره کنند که می خواهند تعهد را برای خود دوباره چگونه تعریف کنند . صرف نظر از اینکه به تعهد دادن به یکدیگر
می اندیشند، یا اینکه قبلاً به یکدیگر متعهد شده اند .به عبارتی ببینند که می خواهند تعهد برای آن ها چه معنایی داشته باشد و درباره ی آن به توافق برسند.این آن ها هستند که تعیین می کنند زندگی شان چگونه باشد .گاهی اوقات انجام دادن همین یک کار ،بسیاری از ترس ها و نگرانی های ما را در قبال تعهد همیشگی دادن ، از بین می برد و حتی ترس هایمان را به هیجان تبدیل می کند !!

آیا تشنه ی «تعهد گرفتن »هستید ؟
ـ آیا با حسرت به مجله های «عروس »نگاه می کنید ؟ آیا رویای روزی را در سر می پرورانید که شرایط خرید ده ها شماره از آن را دارید .
ـ آیا در ذهن خودتان با هرمردی که به او علاقه مند شده اید ازدواج می کنید و بچه دار می شوید ؟ آن هم طی چند دقیقه ی اول ملاقات تان با او ؟
ـ آیا از اینکه در فرمول های مخصوص استخدام ، درخواست شغل و … در جلو کلمه ی «مجرد »ضربدر بزنید ، می ترسید ؟
ـ ایا به طرز پنهانی از آن عده از دوستان تان که شوهرهای خوبی دارند ، بیزارید ؟
ـ آیا کلمه ی «مادر شوهر /زن »شما را برانگیخته می کند ؟
چنانچه به هریک از سؤالات فوق چه درحال و چه درگذشته پاسخ مثبت داده اید ، بنابراین فوراً منظورم را از کلمه ی «تشنه ی تعهد »درک می کنید . از این موضوع که «جنسیت گرا »جلوه کنم ، بیزارم ؛ اما چنین دریافته ام که زن ها به دلایل اجتماعی کاملاً واضحی به مراتب بیشتر از مردان تشنه ی تعهدند .برای توضیح بیشتر ر .ک:کتاب دیگرم :«رازهایی درباره مردان که هر زنی باید بداند »(2)هنگامی که «تشنه ی تعهد »هستید ، بیشتر به دنبال تعهد هستید تا اینکه به دنبال یک رابطه ی خوب باشید .
کسانی که تشنه ی تعهد هستند ، معمولاً از تعهدهای نپخته و رود هنگام سر در می آورند .یکی از اشتباهات بزرگی که در ابتدای روابط مرتکب می شویم ، نیز
همین است .چنین افرادی چنان مشتاق اند از کسی تعهدی به آنان داده شود که دیگر توجه چندانی به کیفیت رابطه شان نمی کنند .بارها این دسته از افراد در پی ازدواج چشمان شان را باز می کنند و خود را در رابطه ای که فاقد هر گونه تفاهم است می یابند .
تلفن های زیادی از طرف زن های تشنه ی تعهد در برنامه های رادیویی دریافت کرده ام .ظرف چند دقیقه اول مکالمه ، کاملاً واضح بود که عبارت « تشنه ی تعهد »درباره ی آن کاملاً صدق می کند :
«دکتر دی آنجلیس ، به کمک تان احتیاج دارم .هفت ماه است که نامزد شده ام و واقعاً مایلم تا زودتر ازدواج کنم .اما او می گوید مردد شده است . من بیست و یک ساله و او بیست و دو ساله است .او را واقعاً دوست دارم . می خواهم تا پایان امسال دیگر ازدواج کرده باشیم .آیا به او اولتیماتوم بدهم یا خیر ؟».
پاسخم به چنین افرادی همیشه یک چیز است :عجله تان برای چیست ؟ چرا باید تا این حد برای عروسی عجله داشته باشید ؟ البته پرواضح است که از این سؤالم انتظار هیچگونه جوابی را از طرف آنان نداشتم ، زیراپاسخ آن را خود از پیش می دانستم :مردم تشنه ی تعهد (که خود نیز یکی از آنان بودم و به همین دلیل است که حالت شان را می شناسم )این نیاز عمیق را دارند که به کسی تعلق داشته باشند :نکته اینجاست که ذهن چنین افرادی بیشتر مشغول این قسمت داستان است «به کسی تعلق داشته باشند »تا اینکه آن «کس »«چه کسی »است .ازهمان ابتدا که وارد رابطه ای می شوند و برای گرفتن تعهد و قول ازدواج و …طرف شان را تحت فشار قرار می دهند این ذهنیت را دارند .چنین افرادی بیشتر با این کار خود خواستگارها و یا نامزدی های خود را فراری می دهند و در عمل این فرآیند را هر چه بیشتر نیز به تعویق می اندازند .غم انگیز است که بسیاری از زن ها با توصیف فوق همخوانی دارند ، این حالت خود را از مادران شان که احتمالاً خود نیز تشنه ی تعهد بوده اند ،آموخته اند .تعجب خواهید کرد اگر بدانید چه تعدادی از زن ها در سنین بین هفده و بیست و بیست و چهار سالگی برای پیدا کردن شوهر و ازدواج کردن ، تحت فشار هستند .
ازدواج پیش از آنکه نامزدتان را کاملاً شناخته باشید و رابطه ای مستحکم ، با محبت و صمیمی را با او ایجاد کرده باشید ، صرفاً کاری از روی «بی مسئولیتی »است و بسیار «غیرمسئولانه تر »از آن اینکه ، تصمیم بگیرید فوراً بچه دار شوید .تمام هیجان دوران نامزدی ، ازدواج ، ماه عسل تان با این کار پایان خواهند یافت و در نهایت خود را با آنچه تمام این مدت زیرآن همه زرق و برق و فعالیت های مختلف پنهان کرده بودید ، تنها خواهید دید : رابطه ای نسنجیده ، نپخته و رشد نیافته .به همین دلیل است که عوام معتقدند :«اولین سال ازدواج مثل جهنم ست .اما حقیقت این است که :«اولین سال ازدواج و سالهای بیشتری نیز از ازدواج جهنم خواهد بود اگر بدون آمادگی ازدواج کرده باشید ».تنها هنگامی اولین سال ازدواج «بهشت »خواهد بود که پایه و اساسی محکم و برخاسته از ارتباط ، اعتماد و احترام ساخته باشید .
چنانچه «تشنه ی تعهد »هستید ، تمرین های این کتاب را انجام دهید تا چیزهای بیشتری درباره ی خود و نیازهایتان بفهمید .وقت صرف کنید تا خود را از درون غنی سازید و کشف کنید که «چه کسی »هستید و به عنوان یک انسان ، چه می توانید به دیگران اهدا کنید .کمتر خود و دیگران را تحت فشار قرار دهید و در عوض به این موضوع تمرکز کنید که چگونه رابطه ای مستحکم و با محبت را بیافرینید .

سطوح مختلف تعهد
این طور دریافته ام که یک رابطه در خلال رشد و تکامل خود از چهار سطح اساسی و قابل تشخیص از تعهد می گذرد .توصیف هر یک از این سطوح چهارگانه تعهد را در زیر آورده ام و بعداً نیز به تفصیل به هر یک از آن ها خواهم پرداخت .امیدوارم بتوانید آن ها را در درک روابط خود و اینکه چه وقت می توانید انتظار تعهدی از سطح بعدی را از فرد مورد علاقه تان داشته باشید ، به کار ببندید .

چهار سطح اصلی تعهد :
1 ـ تعهد به اینکه از لحاظ جنسی و احساسی (عاطفی )«تک همسر »باشید .
2 ـ تعهد به اینکه در جهت خلق صمیمیت و ارتباط احساسی بر روی رابطه تان کار کنید .
3 ـ تعهد به اینکه آینده تان را با یکدیگر زندگی کنید .
4 ـ تعهد به اینکه تا پایان عمر با یکدیگر زندگی خواهید کرد .

تعهد سطح (1)
تعهد به اینکه از لحاظ جنسی و احساسی (عاطفی )«تک همسر »باشید .
چنانچه مجردید و به کسی علاقه مند ، احتمالاً به مدتی وقت نیاز دارید تا او را خوب بشناسید .این «دوره »با مقوله ی «رابطه نوپا »مطابقت دارد .پس از گذشت حدود چند هفته و مطمئناً دیگر پس از چند ماه باید به نوعی به یکدیگر متعهد شوید تا بتوانید باز هم به پیش روید .به این معنا که باید از نظر جنسی و احساسی (عاطفی )«تک همسر »باشید .

قرارداد تعهد سطح (1)
ـ موافقت می کنید که این رابطه «یگانه رابطه »و تنها رابطه ی صمیمی شماست و اینکه وقت و انرژی خود را تنها برای یکدیگر و نه هیچ کس دیگری صرف خواهید کرد .
ـ موافقت می کنید از نظرجنسی با هیچ کس دیگری صمیمی نخواهید شد ( هر گونه تماس جسمانی از بوسیدن گرفته تا …تماس جنسی محسوب می شود )و اینکه به راهنمایی ها و دستورالعمل ها عمل خواهید کرد .
چنانچه کسی از دادن تعهد سطح (1)به شما طفره رفت .تقریباً به شما توصیه می کنیم که فوراً همان جا از او خداحافظی کنید .هیچ رابطه ای نخواهد توانست بدون «تک همسری »رشد کند و چنانچه او این ارزش و احترام را برایتان قائل نیست که حتی به تعهد سطح (1)در برابر شما پایبند باشد ، ارزش آن را نیز
نخواهد داشت که منتظر او بمانید .

تعهد سطح(2)
تعهد به اینکه در جهت خلق صمیمیت و ارتباط احساسی بر روی رابطه تان کار کنید .
آنگاه که «تک همسری »گزیدید ، احتمالاً چند هفته ی بعد را به این خواهید گذراند که دانش و شناخت خود را نسبت به یکدیگر عمیق تر کنید و میزان تفاهم تان را بسنجید .این سطح از تعهد ، منابع «رابطه در حال رشد »است که در به آن پرداختم ، هرگاه احساس کنید که :
ـ رابطه تان در حال بهتر شدن است .
ـ ابعاد بیشتری از وقت و زندگی خود را با یکدیگر سهیم شده اید .
ـ به جای «من »و «تو »ازخودتان به کار بردن کلمه ی «ما »یاد می کنید .
آنگاه است که آمادگی تعهد سطح (2)را دارید :«تلاش درجهت خلق صمیمیت و ارتباط احساسی بیشتر »این به آن معناست که شما خودتان را دیگر به عنوان یک «زوج »می شناسید و این هویتی است که از درون برای خود قائلید .(وقتی جوان تر بودم این را «یک فرد ثابت داشتن » می نامیدند .

قرار داد تعهد سطح (2)
ـ موافقت می کنید رابطه ای خاص بوده و ارزش پرورش و بار آورده شدن را دارد .
ـ موافقت می کنید رابطه تان این استعداد بالقوه را داراست که به ارتباطی مستحکم ، صمیمی و پردوام تبدیل شود .
ـ موافقت می کنید که به همراه یکدیگر تلاش کنید تا صادقانه درباره ی افکار و احساسات خود گفت وگو کنید ، با موانع و مشکلاتی که مانع از صمیمیت بیشترشان شده است رو به رو شوید ، بیاموزید تا یکدیگر را بهتر درک کنید و در نهایت رابطه ای پردوام و صمیمی را خلق کنید .
درخلال همین مرحله از «رابطه ی درحال رشد است که بسیاری از ما به اشتباه تعهد سطح (2)را مطالبه نمی کنیم و این طور فرض می کنیم که طرف مقابل نیز همچون ما به «آینده ای مشترک »می اندیشد .تنها به این دلیل که می گوید ، دوستمان دارد و آن همه مدت وقتش را با ما گذرانده است . موضوعی که وجود دارد ، این است که شما عملاً درباره ی این پیش فرض هایتان با او صحبتی نمی کنید و یک روز ، پس از گذشت ماه ها هنگامی که موضوع ازدواج یا چیزی شبیه آن را به میان می کشید ، او با گفتن این جمله که «من هیچوقت به تو نگفتم که «آینده ای »خواهم داشت ، من تو را به چشم همسرم نگاه نمی کردم »، قلب تان را خواهد شکست .
هرگز بدون اینکه تعهد سطح (2)را مطالبه کنید ، بیش از چهار الی شش ماه به یک «رابطه ی درحال رشد »ادامه ندهید .

تعهد سطح(3)
تعهد به اینکه آینده تان را با یکدیگر زندگی کنید
همین که موافقت کردید در جهت خلق صمیمیت و ارتباط احساسی بر روی رابطه تان کار کنید ، می توانید با توجه به اینکه چه سنی دارید و شرایط پیرامون مرابطه تان به چه صورت است ، شش ماه و حتی بیشتر نیز بر رو ی خلق صمیمیت و ارتباط روحی مطلوب تان وقت صرف کنید .هرچه سن تان کمتر باشد ، باید پیش از آنکه بر سرتعهد سطح (3)با یکدیگر به توافق برسید ، وقت بیشتری صرف کنید .چنانچه بیست تا بیست و چهار ساله هستید ، احتمالاً وقت بیشتری احتیاج دارید تا مهارت های زناشویی و ارتباطی بیشتری بیاموزید و از لحاظ احساسی پخته تر شوید تا اینکه عشق تان پایه و اساس مستحکم تری بیابد .
چنانچه میان سی تا چهل سال ، سن دارید و در گذشته روابطی جدی داشته اید و به وضوح می دانید که «چه کسی »هستید و «چه چیزی »می خواهید ، ممکن است به وقت کمتری احتیاج داشته باشید و نخواهید برای رشد و توسعه ی رابطه ی خود به این میزان وقت صرف کنید و آمادگی تعهد برای آینده ای مشترک را در
ظرف همان سال اول داشته باشید .هرمورد با موارد دیگر متفاوت است. هنگامی آمادگی تعهد سطح (3)را دارید که :
ـ ارتباطی قوی و سالم را خلق کرده باشید .به طوری که تقریباً در تمامی اوقات از عملکرد مطلوبی برخوردار باشد .
ـ مطمئن باشید مایلید و می خواهید آینده تان را تا پایان عمر ، درکنار یکدیگر بگذرانید .
ـ هیچگونه تمایلی به اینکه از وقت و انرژی تان بر روی شخص دیگری سرمایه گذاری کنید ، ندارید .
ـ کاملاً احساس کنید ،نامزدتان تقریباً در تمامی اوقات شما را دوست دارد و ارزش شما را می داند .

قرارداد تعهد سطح (3)
ـ موافقت می کنید که مایلید و می خواهید زندگی تان را با یکدیگر بگذرانید .
ـ موافقت می کنید که به این تعهد خود با :
1 ـ نامزد شدن یا ازدواج کردن
2 ـ برنامه ریزی برای نامزد شدن یا ازدواج کردن در اولین فرصت
3 ـ خواستگاری رسمی و اعلام رابطه
صورت رسمی بدهید و هرگونه شک ، تردید و مانعی را که در رابطه با شروع زندگی مشترک دارید ، برطرف کنید .
موافقت می کنید که به کار کردن بر روی خود و رابطه تان ادامه دهید ، تا هر گونه شک ،تردید و مانعی را که در رابطه با شروع زندگی مشترک دارید ، برطرف کنید .
احتمالاً تاکنون دریافته اید که یک تعهد سطح(3)توافقی است .برسر این موضوع که آینده تان را با یکدیگر زندگی کنید .این تعهد به آن معنا است که می دانید ، مایلید و می خواهید زندگی تان را با هم بگذرانید اما ممکن است بخواهید نامزد بمانید و به دلایلی ، تمام و کمال آمادگی نداشته باشید که زندگی
مشترک را سریعاً آغاز کنید .(این کار یک تعهد سطح (4)خواهد بود ).درصفحات بعد ، به جنبه های مثبت و منفی نامزدی طولانی نیز خواهیم پرداخت .
تعهد سطح (3)ممکن است برای هر زوجی ، معنای خاص خود را داشته باشد .بسته به اینکه تا چه حد سنتی و غیرسنتی باشید و بسته به شرایط پیرامون رابطه تان ، تعهد سطح(3)متفاوت خواهد بود .در زیر نمونه های از چندین زوج و تعهد سطح (3)هریک آورده شده است .

آنی و کریس :در حال نامزد شدن
آنی ، بیست و نه ساله و کریس سی و یک ساله ، ماه هاست که یکدیگر را می شناسند .هیچ یک از آن ها قبلاً ازدواج نکرده اند و هر دو در شغل مورد علاقه شان مشغول به کار هستند .آن ها ، سال گذشته را صرف شناخت خود و خانواده های یکدیگر و نیز صحبت درباره ی آینده کردند .از این مراودات، ارتباطی قوی و پر مهر ساخته اند که مایلند آن را تا پایان عمرشان حفظ کنند .گرچه آن ها درباره ی ازدواج صحبت کرده اند ، اما هیچگونه تصمیم قطعی در این باره نگرفته اند .بنابراین ، کریس تصمیم گرفت به طور رسمی به آنی پیشنهاد ازدواج بدهد و در پی آن رسماً نامزد شدند .عروسی خود را برای یک سال دیگر برنامه ریزی کردند، تاپیش از آنکه عملاً زندگی مشترک را شروع کنند ، وقت بیشتری جهت مستحکم تر کردن پیوندشان داشته باشند .
کریس و آنی نسبتاً سنتی هستند .از این رو تصمیم گرفتند گر چه اوقات زیادی را با یکدیگر می گذرانند ، اما تا پس از عروسی با هم ، هم خوابه نشوند .برای آن ها نامزد شدن تحقق مطلوبی از تعهد سطح (3)بود .

جون و کیت :نامزد ماندن
جون ،سی و شش ساله و کیت ، سی و هفت ساله ، دو سال و نیم است که یکدیگر را می شناسند .جون قبلاً یک بار ازدواج کرده است و بچه ای از ازدواج قبلی خود ندارد .والدین جون و کیت از هم جدا شده بودند ؛ بنابراین از همان ابتدا بسیار تلاش کردند تا صادقانه درباره ی افکار و احساسات شان با یکدیگر گفت وگو کنند و رابطه ای را که مطلوبشان بود خلق کنند.ارتباط بین آن ها قوی و سالم است و می دانند که حال ،وقت آن است که آن را به مرحله ی جدیدی وارد کنند . گرچه هیچ یک از آن ها فعلاً آمادگی زندگی مشترک را ندارند و جون نیز در نظر ندارد که درآینده ی نزدیک بچه دار شود (شاید نیز هرگز نخواهد بچه ای داشته باشد )بنابراین از اینکه ازدواج کند ، مردد است .کیت مخالفتی ندارد و گرچه نمی تواند آینده ای بدون جون را تصور کند ، اما می داند که جون همچنان روی دیدهای منفی خود نسبت به ازدواج و برای غلبه برترس ها و تردیدهایش کار می کند .پس از صحبت و گفت وگو درباره ی احساسات خود به این نتیجه رسیدند تا ازدواج و زندگی مشترک را به بعد موکول کنند .این حرکت برای هر دو آن ها به معنای تهدیدی جدید و قوی بود و آنان را آماده ی تعهد سطح (4)خواهد کرد .
جون و کیت زیاد سنتی نیستند و اینطور فکر می کنند که فوراً عروسی کردن و یا نکردن ، تأثیرزیادی در زندگی و آینده ی آنان نخواهد داشت .هر دو از این تصمیم راضی هستند چرا که دو منظور را برای آنان برآورده می کند .
ـ آنان را آماده ی تعهد سطح (4)می کند .
ـ به آنان امکان می دهد که وقت بیشتری داشته باشند تا بر ترس ها و نگرانی های خود در رابطه با ازدواج غلبه کرده و آن ها را التیام بخشند .

جنبه های مثبت و منفی نامزدی طولانی
ظرف چند دهه ی گذشته میلیون ها زوج از تمامی گروه های سنی ، به دلایل مختلف نامزد شدن را سرآغازی بر زندگی مشترک خود قرار داده اند .نکته ی مهم :چنانچه احیاناً در رابطه با این نوع از ارتباط به واسطه ی ارزش ها و باورهای مذهبی یا اخلاقی تان ، نظریات ، قضاوت ها و داوری های به خصوص و نه چندان مساعدی دارید ،در اینجا از شما خواهش می کنم به این نکته توجه کنید که من در اینجا صرفاً از نقظه نظر روانشناختی به این قضیه پرداخته ام .شایان ذکر است که هر دو عواقب مثبت و منفی نامزدی طولانی با شخص مورد علاقه تان را درک کنید .

جنبه های مثبت
از آنجا که به عنوان یک روانکاو و مشاور خانواده در طول سالیان شاهد بسیاری از روابط مختل و عاری از سازش و تفاهم بوده ام ، بخشی از وجودم احساس می کند که چه خوب بود چنانچه امکان داشت تمامی زوج ها پیش از آنکه تصمیم به ازدواج بگیرند ، می توانستند یکدیگر را خوب بشناسند .
نمی توانم بگویم که واقعاً چه تعداد از روابط ناسالم پایان پذیرفته بود تنها اگر طرفین معنای «بیست و چهار ساعت با هم بودن در زیر یک سقف »را درک کرده بودند و با مسائل و موضوعاتی رو به رو شوند که به طور معمول از رویارویی با آن اجتناب می کردند .مسائل و موضوعاتی که به واسطه ی دیدارهای محدود آخرهفته و یا حداکثر چند بار در طول هفته اصولاً امکان پذیر نبود و فرصتی نیزرخ نمی داد تا بروز کنند و یا به عبارت دیگر«رو شوند».
در زیر برخی از جنبه های مثبت نامزدی طولانی آورده شده است :
ـ قسمت هایی از شخصیت همسرتان را خواهید شناخت که به طور معمول امکان ندارد بر آن ها آگاهی یابید ،مگرآنکه با هم زندگی کنید .برای شناخت شخصی که به طور متناوب و نه پیوسته او را می بینید ،هیچ راهی بهتر از این نیست که عملاً با او زندگی کنید ، در دیدارهای کوتاه دو یا سه ساعت در هفته ، بیشتر افراد بهترین رفتارشان را نشان می دهند ، اما واقعیت در زمان طولانی تر آن هم هنگامی آشکار می شود که با هم زیر یک سقف زندگی کنید . هنگامی که با کسی زندگی می کنید ، عادت ها ، نگرش ها و رفتارهایی را از او می بینید که هرگز از اوسراغ نداشتید .چرا که او در محل زندگی دائم و یا به عبارتی «منطقه ی امن »او می بینید که همان خانه اش باشد و بنابراین جنبه هایی از شخصیت او را خواهید دید که اگر مثلاً فقط با او بیرون می رفتید ، امکان نداشت که ببینید .او را هنگامی می بینید که خسته ، مریض ، عصبانی ، مأیوس و غرغرو است .زندگی مشترک قدرت و خویشتن داری می طلبد و ایجاب می کند طرفین ، سازش و انعطاف پذیری هایی از خود نشان دهند . تنها با زندگی مشترک است که طیف کامل تری از عکس العمل های احساسی و روحی شریک زندگی تان بر شما فاش
می شود .
داستان های وحشتناک بی شماری درباره ی ازدواج بسیاری از مراجعینم شنیده ام که به محض آنکه زندگی مشترک زیر یک سقف را آغاز کرده اند چیزهایی از همسرشان کشف کرده اند که برایشان غیرقابل قبول و غیرقابل تحمل بوده است .ازدواج به خودی خود بدون تکان ها و شوکه شدن های ناخوشایندی از این دست ، به اندازه ی کافی سخت است .
ـ در می یابید که آیا سبک زندگی شما و همسرتان از تفاهم و هماهنگی حقیقی برخوردار است یا خیر .بسیاری از مردها برای روابط عشقی دراماتیک معشوق های فوق العاده ای هستند ، اما شوهرهای بسیار بدی هستند . بسیاری از زن ها نیز رفیق های «نیمه وقت »فوق العاده ای هستند ؛ اما همسران و مادران تمام وقت وحشتناکی اند .ممکن است از عشق ورزیدن به کسی لذت ببرید ، اما از زندگی با او بیزار باشید .ویژگی هایی که موجب می شوند ، عاشق کسی شوید و یا از دیدن او لذت ببرید ، ممکن است کافی نباشد تا هماهنگی همیشگی شما راپس از آنکه همخانه شدید ، تضمین کنند . ممکن است ، دریابید که سبک زندگی شما و همسرتان با یکدیگر هماهنگی و همخوانی ندارند و این چیزی است که هرگز نمی توانستید بفهمید مگر آنکه همخانه بودید .
ـ در می یابید که قابلیت و توانایی همسرتان در ایجاد ارتباطی حقیقی و کانونی گرم ، به چه میزان است .همان گونه که قبلاً نیز گفتم ، زندگی مشترک ، قدرت و خویشتن داری می طلبد و ایجاب می کند طرفین سازشکار و انعطاف پذیر باشند .به این دلیل که عادات و خواسته های دو انسان متفاوت و منحصر به فرد ،حال با یکدیگر ادغام می شوند .ممکن است هرگز متوجه نشوید که همسرتان تا چه میزان تمایل و قابلیت ارتباطی مستحکم و صمیمی را دارد ؛ مگر اینکه تعهد زندگی مشترک با او را عهده دار شوید .تنها وقتی که مجبورید با هم درباره ی امور اقتصادی ، غذا ، مسئولیت های خانه ، تملکات و … تصمیم بگیرید خواهید توانست از اینکه آیا همسرتان همراه خوبی است ، مطمئن شوید .
ـ می توانید از ازدواج به دلایل نادرست و زندگی مشترک زود هنگام و نسنجیده برحذر باشید .گرچه زندگی مشترک می تواند تجربه ی شیرینی از یک رابطه باشد ، اما چنانچه زود هنگام ، نپخته و نسنجیده بدان وارد شوید ، اشتباهی بزرگ خواهد بود .به بسیاری از زوج ها مشاوره داده ام که «به دلایل نادرست »زیر ،زندگی مشترک را آغاز کرده بودند :
ـ صرفه جویی در هزینه ی اجاره خانه (در مواردی که زن و مرد هر یک ، خانه ی استیجاری جداگانه ای داشته اند ).
ـ صرفه جویی در هزینه های رفت و آمد و رستوران
ـ به این دلیل که یکی از طرفین خانه «قشنگ تری »داشته است .
ـ به این دلیل که می خواستند زودتر «مستقل »شوند .
ـ تا بتوانند اوقات بیشتری با هم باشند .
ـ به این دلیل که یکی از طرفین می ترسیده است دیگری را از دست بدهد .
زندگی مشترک و همخانه شدن پیش از آنکه رابطه ی شما و همسرتان به سطح رضایت بخش و قابل قبولی از تعهد ، پختگی و ثبات روحی رسیده باشد ، می تواند عملاً موجب تسریع فروپاشی رابطه گردد .
چنانچه آمادگی تحمل فشارهای زندگی مشترک را ندارید ، ممکن است رابطه تان زیر بار تنشی از هم بپاشد که زندگی مشترک زود هنگام با خود به همراه خواهد آورد .
ـ ممکن است ازدواج زود هنگام موجب شود که از لحاظ روحی و عاطفی « تنبل »شوید .چنانچه ازدواج و زندگی مشترک برایتان به صورت هدفی بزرگ درآمده باشد و نیز پیش از آنکه به راستی آمادگی آن را داشته باشید ، زندگی مشترک را آغاز کنید ، این خطر را به جان خریده اید که دیگر همچون گذشته از لحاظ روحی و احساسی فعال نباشید .به این معنا که ممکن است برای حفظ آرامش و از رویارویی با مسائل و مشکلات تان سرباز بزنید ، مخصوصاً اگر نیاموخته باشید که چگونه با همکاری یکدیگر بر روی مشکلات و درگیری هایتان کار کنید تا
آن ها را حل کنید .این امکان وجود دارد که به همسر خود توجه و قدردانی کمتری از گذشته نشان دهید و از رابطه تان در بسیاری از جهات غافل شوید ، چرا که دیگر او مال شما است و همیشه در کنارتان است .
«توافق»و «قرار »زندگی مشترک با کسی ،لزوماً به معنای رابطه و ارتباط با او نیست ؛ بلکه تنها یک صورت اظهار و ابراز آن است .
یکی از معمول ترین و رایج ترین اشتباهاتی که بسیاری از زوج ها مرتکب می شوند ، این است که از لحاظ عاطفی تنبل و کم کار می شوند و این ریسک برای آن دسته از زوج هایی که پیش از تثبیت یک پیوند احساسی مستحکم ، زندگی مشترک را آغاز کرده باشند ، بسیار نیز خطرناک است .

جنبه های منفی
در زیر برخی از جنبه های منفی نامزدی طولانی آورده شده است :
ـ ممکن است رابطه تان را که هنوز به ازدواج نینجامیده است ، با توقعات زیادی و نابه جا ازهمسرتان که برای شما همه کار انجام دهد ،خراب کنید.
ـ ممکن است انگیزه و تمایل تان را نسبت به تعهد سطح بعد از دست بدهید و از تقبل تعهد سطح (4)(مادام العمر )سرباز بزنید .احتمالاً این ضرب المثل را شنیده اید :«چرا هنگامی که می توانید شیرمجانی به دست آورید ، گاو بخرید ؟ »بسیاری از ما در هنگامی که می خواهند دخترهایشان را متقاعد کنند که از روابط جنسی با پسرها برحذر باشند ، این ضرب المثل را به کار می برند .به این معنا که چنانچه با پسرها رابطه ی جنسی برقرار کنید ، دیگر با شما ازدواج نخواهند کرد ؛ زیرا آنچه را که می خواستند ، حال دیگر به دست آورده اند .بسیارشنیده ام که همین ایراد را به نامزدی های طولانی می گیرند :« اگر مردی با شما ارتباط داشته باشد و از مزایای زندگی خانوادگی بهره مند باشد ، انگیزه ای نخواهد داشت تا از شما بخواهد با او ازدواج کنید »معتقدم که در برخی موارد این موضوع صحت دارد .مخصوصاً چنانچه تعهد سطح (3)را هنوز دریافت نکرده باشید و از لحاظ احساسی یا جنسی با کسی درگیر شده باشید و مدت کافی با یکدیگرآشنا نبوده باشید و نسبت به یکدیگر شناخت کافی کسب نکرده باشید .بعضی از مردها (یا زن های «تعهد گریز »)ممکن است خود راپشت نامزدی پنهان کنند تا صمیمیتی را تجربه کنند که محتاجانه به دنبالش هستند و در عین حال از تعهد نهایی ازدواج و مسئولیت های آن راحت باشند .
به عقیده ی من راه حل این نیست که از نامزد شدن یا نامزد ماندن با کسی حتماً خودداری کنیم ، مگر اینکه خودتان احساس کنید این کار برای شما درست است .چنانچه به زندگی مشترک با کسی می اندیشید ، اما سازمان و ساختار رسمی و سنتی ازدواج را ترجیح می دهید ، پیش از آنکه با او همخانه شوید ، باید درباره ی تمامی موضوعات فوق با همسرتان مذاکره و گفت وگو کنید تا از سوء تفاهم های احتمالی جلوگیری کنید .ممکن است بخواهید برای خود یک مهلت زمانی در نظر بگیرید .برای نمونه ، نه ماه الی یک سال ؛ تا درخلال این مدت بتوانید رابطه تان را مجدداً ارزیابی کنید و بفهمید که آیا آمادگی ازدواج را دارید یا نه .

تعهد سطح (4)
تعهد به اینکه تا پایان عمر با یکدیگر زندگی خواهید کرد .
هنگامی آمادگی تعهد سطح (4)را دارید که :
ـ مدتی از تعهد سطح(3)شما گذشته باشد (نامزد شده باشید ، برای نامزدی برنامه ریزی کرده باشید و …)و بر روی مسائل و مشکلات احساسی و روحی خود کار کرده باشید و به نتایج خوبی نیز رسیده باشید .
ـ به رابطه ی خود اعتماد و ایمان کامل داشته باشید و بدانید که به رغم هرگونه سختی ها و ناملایمات می تواند ادامه یابد و رشد کند .
ـ مشتاق و آرزومند آن باشید که با همسرتان سطوح عمیق تری از عشق و صمیمیت را تجربه کنید و تمام و کمال به او و به ازدواج تان تن در دهید .

قرار داد تعهد سطح (4)
ـ موافقت می کنید که مایلید و می خواهید باقی مانده ی عمرتان را با یکدیگر زندگی کنید .
ـ موافقت می کنید که به عنوان همسر مادام العمر یکدیگر ،رابطه تان را همانند «فرزندتان »گرامی داشته و از آن حمایت کنید .
ـ موافقت می کنید تا هرگونه تعهدات دیگران را نیز که برای اتحاد و یگانگی هر چه بیشتر شما لازم باشد ، بپذیرید .
برای اکثر مردم یک تعهد سطح(4)با ازدواج رسمی و قانونی همراه با مراسمی به خصوص تحقق می پذیرد .برای برخی دیگر که کمتر سنتی هستند ممکن است مراسم چندان مهم نباشد و ازدواج خود را خصوصی تر برگزار کنند .درهرشکل ، یک تعهد سطح(4)بالاترین فرم تعهد است که می توانید در قبال کسی عهده دار شوید .

پی نوشت :

1-Neure Linguistic Programming.
2-این کتاب توسط انتشارات نسل نو اندیش چاپ شده است.
منبع:کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید