دستوری یادم ده تا …

دستوری یادم ده تا …

اشاره:
متن ذیل یکی از نامه هایی است که حضرت آیه الله حسن زاده آملی برای برخی از دوستانشان نگاشته اند که مجموع آن نامه ها در کتاب «نامه ها و برنامه ها» گردآوری شده است.
باسمه تعالی
شیخ بهائی رحمت الله علیه در کتاب نفیسش موسوم به اربعین، حدیثی از امام باقر علیه السلام نقل کرده که شخصی به نام شیبه هذلی نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای رسول خدا من پیر شده ام و سن من بالا رفته است و مرا توانایی به عمل نماز و روزه و حج و جهاد که خود بدانها عادت داده ام نمانده است، پس ای رسول الله دستوری سبک یادم ده تا خدای مرا از آن بهره رساند. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: گفتارت را دوباره بازگو کن. شیبه سه بار سخنش را بازگو کرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: در گرداگرد تو درخت و کلوخی نیست مگر این که از رحمت بر تو به گریه افتاد. چون نماز صبح را گذارده ای ده بار بگو:
سبحان الله العظیم و بحمده و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.
که البته خدای عزوجل تو را به گفتن آن از کوری و دیوانگی و بیماری خوره و تنگدستی و ناداری و رنج پیری نگاه می دارد.
شیبه گفت: ای رسول خدا این از برای دنیای من است، از برای آخرت چه باید کرد؟
رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: بعد از هر نماز می گویی:
اللهم اهدنی من عندک، و افض علی من فضلک، و انشر علی من رحمتک و انزل علی من برکاتک.
شیبه این کلمات را بگرفت و برفت.
پس رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: اگر بدین دستور عمل کند و به عمد آن را ترک نگوید درهای هشتگانه بهشت برویش گشوده شود از هر کدام که خواهد داخل بهشت شود.
منبع: ماهنامه ی خلق شماره ی دوم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید