تفاوت درک شخصیت زن و مرد (1)

تفاوت درک شخصیت زن و مرد (1)

مسلماً پاسخ هر یک از ما نسبت به چنین پرسشی بر اساس نوع نگرش ودیدگاه ها ، شرایط اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و حتی خانوادگی که در آن رشد کرده و پرورش یافته ایم متفاوت است. اما علیرغم تمام تفاوتهای موجود در اندیشه و عمل ، پاسخ قطعی و مشترکی نیز برای این پرسش در بطن تمام جوابها پیدا می شود و آن دست یافتن به آرامش ، شادی و احساس رضایتمندی است . شاید بتوان ادعا کرد مهمترین کارکرد نهاد خانواده ، به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی ، تحقق بخشیدن به آرزوی دیرین تمام نسلها ، اقوام و نژادهای بشری استیعنی رسیدن به آرامش . صرف نظر از این که ازدواج هر یک از ما چنین پدیده ای را در برداشته یا خیر ، در این مبحث کوتاه قصد داریم به مواردی اشاره کنیم که رعایت آنها علاوه بر ترمیم روابط و مناسبات خانوادگی ، در باقیمانده زندگی مشترکمان نیز ، رضایت و آرامش را در جهت درک خوشبختی و رفع زمینه های سوء تفاهم به ما هدیه می کند .

نگرش ، افکار ، احساسات
یقین بدانید که همه چیز به نگرش شما بستگی دارد . برداشتها ، طرز تلقی و باورهای شما تعیین کننده هستند. مهم است که حوادث را چگونه تفسیر می کنید ودید شما به دیگران چگونه است. آنگاه که نسبت به پدیده ای منفی فکر می کنید چطور می توانید از خود انتظار داشته باشید احساس خوبی درباره آن موضوعِ بخصوص پیدا کنید ؟ اگر تصور می کنید عمر زندگی مشترک شما به پایان رسیده و راهی برای ادامه آن نیست،دیگر دلیلی نمی بینید تا برای قوام و بقای آن تلاش کنید .

همه یا هیچ
ارزیابی همه یا هیچ،واقع بینانه نیست . زیرا زندگی انسان بر اساس همه چیز یا هیچ چیز قوام نیافته است . گاهی تصور می کنیم همه چیز باید مطابق میل و خواسته ما باشد و حتی کمی تخلف قابل پذیرش نیست . می اندیشیم همسر ما باید الگوی تمام و کمالی از انسانیت باشد وگرنه همسر خوبی نیست . قبول این واقعیت که هیچ انسانی کامل نیست به ما کمک می کند تا بتوانیم خطاها و اشتباهات طرف مقابل را ببخشیم و راه لطافت و آرامش را در زندگی هموار کنیم .توقع ایده آل نداشتن ، در تمام شئونات زندگی به ما کمک می کند شرایط و موقعیت هایموجود را به راحتی پذیرفته ، خود و دیگران را آن طور که هست ببینیم و بپذیریم. نه آن طور که باید باشد یا آن طور که ما می خواهیم !

تفاوت های احساسی عاطفی و شناختی بین زنان و مردان
گاهی روابط خانوادگی پر از برخورد و کشمکش است ، چون فراموش کرده ایم زنها و مردها با هم متفاوت اند. وقتی زنان و مردان تفاوت های همدیگر را بپذیرند ، به جای مقاومت در برابر یکدیگر و یا تلاش برای تغییر دادن افکار و رفتار همسر، به نقطه ای می رسند که همکاری متقابل و همدلی را بهترین شیوه ارتباطی برای یک زندگی موفق می یابند. به عنوان مثال یکی از تفاوتهای اساسی ، شیوه برخورد این دو جنس با استرس( فشار عصبی) است . زنان در برخورد با موقعیتهای ناراحت کننده ، سعی می کنند در رابطه با موضوع صحبت کنند . تنها از این راه است که به آرامش می رسند. بسیاریازاوقات هدف از صحبت درباره مشکل چاره اندیشی نیست . بلکه یافتن گوشی شنوا و مونس و همدمی است که با تمام وجود افکار و احساسات او را درک کند . در حالی که مردان تا راه حلی برای مشکلات خود نیابند در افکار خود فرو رفته و پیرامون مشکل، در ذهن می اندیشند . در چنین حالتی برای مرد دشوار است تا توجه خود را به چیزی غیر از مسئله پیش آمده جلب کند .اگر این تفاوت را از نظر دور کنیم به آنجا می رسیم که در گلایه های زوجین می شنویم که مرد از غرولندهای مکرر همسر شکایت دارد و زن از بی توجهی ، بی مهری و بدخلقی شوهر . در حالی که آنچه را مردان از آن به عنوان غرولند یاد می کنند تنها تقسیم عواطف و نگرانیهای زن به منظور دستیابی به آرامش یافتن ، رفتار همدلانه و رهایی از فشار عصبی است. هدف زنان از صحبت کردن در اکثر موارد ، مقصر قلمداد کردن مرد و یا نشان دادن بی مسئولیتی و یا عدم تعهد او نیست. اگر به عنوان یک شوهر قصد حمایت از همسرتان را دارید بهترین رفتار حمایتگرانه و احترام آمیز در برخورد با چنین شرایطی آن است که کاملاً به سخنان او گوش فرا دهید. گوش دادن همراه با نشان دادن رفتار حاکی از درک عواطف و احساسات ، به طور باور نکردنی کمک می کند تا آنچه که احساس بهتر و آرامش می نامیم در او ایجاد شده تعادل به محیط خانواده باز گردد.
گفتیم که مردان در برخورد با استرس سعی می کنند به فکر فرو رفته و تا زمان حل مشکل در افکار خود باقی بمانند. زنان نیز بهتر است این وضعیت را به معنای بی توجهی و نادیده گرفته شدن و یا عدم علاقه شوهر نسبت به خود تلقی نکنند.زنان باید بیاموزند که وقتی مرد به دنیای ذهنی خود پناه می برد به طور ضمنی این پیام را اعلام می کند که : ” من مشکل دارم ” ” من در شرایط دشواری قرار دارم که صحبت کردن درباره آن برایم آسان نیست “و … . گاهی اوقات مرد واقعاً در شرایط توجه و گوش دادن نیست. در این حالت بهتر است زنان بیش از پیش پذیرای شوهران خود باشند و به جای ارائه راه حل ( که چندان مقبول مردان نیست ) با احترام فراوان ، برای خواست او ارزش قائل شده اجازه دهند گوشه دنجی در زوایای روحش و تنها برای خود داشته باشد و بیندیشد.

زمان و مکان و روش مناسب
طبیعی است که همسران در مورد درگیریهای ذهنی خود با هم به گفتگو بنشینند. اما وقتی می بینید همسرتان در برابر شما مقاومت می کند احتمالاً دلیلش این است که در انتخاب زمان و شیوه برقراری ارتباط اشتباه کرده اید.

پرهیز از شیوه های خود مغلوبی
شیوه های خود مغلوبی به آن قسمت از رفتارهای ما اطلاق می شود که با استفاده از آنها ، امکان مغلوب شدن خود ما بیش از طرف مقابل است. شیوه هایی مثل تهدید ، ارعاب و … .
موقعیتی را در نظر بگیرید که اختلافی پیش آمده و زن ، شوهر را به ترک منزل و یا شوهر ، همسر خود را به جدایی تهدید می کند. در چنین رابطه ای احساس شکست بر هر دو نفر مستولی شده ، احساس رنجش برای یک طرف و احساس گناه ، گریبانگیر طرف مقابل خواهد شد. در حالی که لازمه ی یک رابطه موفق آن است که هر دو طرف احساس پیروزی داشته باشند. اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید خوب است شیوه هایی به جز تهدید و مشاجرات طولانی را امتحان کنید . به عنوان یک مرد بد نیست بدانید که مهرورزی و محبت برای زن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. درک کردن ، اعتماد متقابل ، مهر ومحبت و پذیرا بودن بهترین راه حمایتگرانه و حلال مشکلات ماست. وقتی مشاجره ای در می گیرد بهتر است مردان به جای اینکه همسر را مقصر قلمداد کنند ( که معمولاً به وخیم تر شدن اوضاع می انجامد) با محبت و سخنان حاکی از نرمی و لطافت ( به عنوان رفتار حمایتگرانه ) و گوش کردن به سخنان او حتی اگر با لحنی ملامتگر و همراه با سرزنش باشد می توانند شرایط را به گونه ای مناسب تغییر دهند. اگر تغییر مثبتی از خود نشان دهید از تغییرات خوب و رفتار همراه با ملایمت همسر خود تعجب خواهید کرد.

گذشت زمان
گاهی برای ترمیم روابط، زمان به همراه تغییرات فکری و رفتاری بهترین درمان تلقی می شود . اما برخی مواقع گذشت زمان عامل فراموش کردن برخی نکات اساسی اما جزئی دیگر است. به عنوان مثال با گذشت زمان تشکر از همدیگر را فراموش می کنیم. انگار کلمه ای که نشان از قدردانی و درک زحمات طرف مقابل باشد در ذهن و حافظه لغوی خود سراغ نداریم. در مقابل کارهای جزئی و بی اهمیت غریبه ها ، ساعتها تشکر می کنیم اما در برابر از خودگذشتگی ها و زحمات شریک زندگی خود کلامی بر زبان نمی آوریم. خوب است برای انجام کارهایی حتی به ظاهر بی اهمیت که وظیفه همسر می دانیم ، از او قدردانی کنیم تا علاوه بر ایجاد احساس خوب و مناسب در طرف مقابل ، رمز موفقیت در زندگی ، که همانا قدرشناسی از زحمات دیگران و تشکر از تلاش صادقانه آنهاست را به فرزندانمان نیز بیاموزیم.
ادامه دارد…
کاربر محترم در قسمت بعد مطالبی در مورد توجه به انتظارات ، خواسته ها و نیازهای یکدیگر ، نیازهای عاطفی و اخلاقی مردان ارائه خواهد شد.
منبع:www.motaharfamily.com

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید