وسواس و درمان آن (1)

وسواس و درمان آن (1)

نویسنده: علی نقی فقیهی* / جمشید مطهری**

مقایسه دو شیوه شناخت درمانگری اسلامی و شناخت درمانگری سنّتی

چکیده
این مقاله به مطالعه درباره رویکرد « شناخت رفتار درمانگری اسلامی» و مقایسه آن با رویکرد « شناخت رفتار درمانگری سنّتی» در زمینه علایم پیش گیری و درمان اختلال وسواس فکری عملی می پردازد. اختلال وسواس فکری عملی (OCD)(3) یکی از اختلالات اضطرابی است که با تفکر وسواسی ، رفتار اجباری و درجات متفاوت اضطراب مشخص می شود. اولین و جامع ترین مطالعه در مورد این اختلال را ژانه (Johane) در سال 1903 انجام داد و پس از آن ، رویکردهای روان تحلیلگری، زیست شناختی ، رفتاری ، شناختی و شناختی رفتاری به بررسی این اختلال پرداختند. در این میان ، شناخت رفتار درمانگری بر پردازش های شناختی نادرست در شکل گیری و تداوم این اختلال تأکید کرده ، با ایجاد دگرگونی و تغییر نظام شناختی فرد و بهره گیری از فنون و اصول شناختی و رفتاری ، به درمان این اختلال می پردازد.(4)
از سوی دیگر ، در متون اسلامی به نکات ظریف و کاربردی در ارتباط با این اختلال برمی خوریم. در این رویکرد ، علاوه بر نقش عوامل فیزیولوژیک و عوامل عاطفی و هیجانی ، بر نقش فرایندهای شناختی و عقلانی تأکید شده است. همچنین راهبردهای پیشگیرانه و درمانی اسلامی بر تمام جنبه های درمانی، به ویژه فنون شناختی ، رفتاری ، معنوی ، ارتباطی و دارویی ، تأکید دارند.
مقاله حاضر درصدد مقایسه رویکرد «شناخت رفتار درمانگری سنّتی» با «شناخت رفتار درمانگری اسلامی» برگرفته از متون و منابع اسلامی در زمینه علایم ، محتوا ، سبب شناسی ، پیش گیری و درمان اختلال وسواس فکری عملی و شناخت وجود تشابه و تمایز این دو رویکرد در ارتباط با موارد مذکور است.

مقدّمه
«وسواس فکری عملی» یکی از اختلالات اضطرابی است که ویژگی های بارز آن شامل افکار وسواسی ،(5) تصورات وسواسی،(6) نشخوارهای وسواسی، (7) شک های وسواسی،(8) تکانه های وسواسی(9) و آیین های وسواسی(10) است که عامل مهمی در ایجاد آشفتگی در افراد مبتلا به آن می باشد و غالبا در عملکرد و سازگاری اجتماعی این افراد اختلال ایجاد می کند. افکار وسواسی پیوسته موجب پریشانی بیمار می شوند و فرد مبتلا با تلاش ناموفق ، درصدد مقابله با آن ها برمی آید. اعمال یا آیین های وسواسی به صورت رفتارهایی کلیشه ای درمی آیند که بیمار مدام آن ها را تکرار می کند. این اعمال ماهیتا لذتبخش نبوده و مفید نیستند. علایم خودکار اضطراب غالبا وجود دارند.
ارتباط تنگاتنگی میان علایم وسواسی ، به ویژه افکار وسواسی ، و افسردگی وجود دارد. این اختلال در زنان و مردان به طور مساوی وجود دارد و به عنوان اختلالی نهفته مطرح شده است که قریب یک درصد از نوجوانان و دو درصد از بزرگ سالان از آن رنج می برند. شروع اختلال معمولاً در کودکی یا اوایل بزرگ سالی است. سیر آن متغیر بوده و احتمالاً بدون علایم عمده افسردگی به سوی مزمن شدن پیش می رود.(11)
این اختلال در طول تاریخ، دامنگیر تعدادی از انسان ها بوده است. جان بانیان (Bunyan) و چارلز داروین (Darwin) از جمله افراد مشهوری به شمار می روند که در گذشته مبتلا به این اختلال فلج کننده بوده اند.(12)
در بسیاری از توصیف های اولیه از این اختلال ، محتوای مذهبی آن مورد تأکید قرار گرفته است. این نوع محتوا راهنمای مهمی در درک ماهیت این اختلال به شمار می رود. محتوای وسواس ها منعکس کننده نگرانی عمده هرعصر به شمار می روند، خواه این محتوا مربوط به کار شیاطین و آلودگی به وسیله میکروب باشد ، خواه مربوط به تشعشع یا خطر ابتلا به ایدز. اگرچه اولین و جامع ترین مطالعه در مورد این اختلال را ژانه در سال 1903 انجام داد، اما تا زمانی که فروید راهی به سوی درک عمیق تر این اختلال نگشود و توصیف بالینی خوبی از آن به دست نداد، این اختلال به خوبی شناخته نشده بود. با این حال، ناتوانی و ضعف رویکرد روان تحلیلگری در درمان منجر به شکل گیری رویکردهای دیگری همچون رویکردهای زیست شناختی، رفتاری ، شناختی و شناختی رفتاری در ارتباط با علایم، پدیده شناسی ، سبب شناسی و درمان این اختلال گردیده است.
عوامل زمینه ساز اختلال (OCD) شناخته نشده اند ، اما سه علت احتمالی شامل علل عضوی ، ژنتیک و تجربیات اولیه بررسی شده اند.(13) مطالعات درمانی در مورد این اختلال به طور کلی در سه زمینه دارو درمانی، رفتار درمانی، شناخت درمانی و ترکیب درمان های شناختی رفتاری با دارو درمانی بوده است.
شناخت رفتار درمانگری از جمله رویکردهایی است که بر نقش پردازش های شناختی نادرست در شکل گیری و تدام این اختلال تأکید کرده است. در رویکرد «شناخت رفتار درمانگری سنّتی» ، وسواس به عنوان افکار ، تصاویر ذهنی و تکانه های ناخواسته و مزاحم تعریف شده است و محتوای آن می تواند شامل وسواس آلودگی با نجاست ، آسیب رسانی به خود و دیگران، رفتارهای غیرقابل پذیرش از نظر اجتماعی ، وسواس های جنسی و وسواس نظم و ترتیب یا شمارش باشد. همچنین پیش گیری از وسواس به میزان شناخت فرد از خود و تعیین در موقعیت های زندگی او وابسته است. مهم ترین تدابیر درمانی ذکر شده در این رویکرد شامل رویارویی و جلوگیری از پاسخ است که طی آن، درمانگر به شناسایی افکار خودکار منفی فرد پرداخته و با ایجاد تغییر در نظام شناختی و اعتقادی او و استفاده از فنون شناختی و رفتاری به درمان وی می پردازد.(14)
در متون و منابع اسلامی نیز به نکات کاربردی قابل اعتمادی در عرصه وسواس و چگونگی درمان آن برمی خوریم؛ در آیات متعددی، واژه «وسواس» در قرآن کریم آمده (سوره های مبارکه ناس ، اعراف و طه) و منظور از آن نوعی اختلال روانی و فکری است که مترادف با ذهاب عقل بوده ، باعث می شود افراد به سوی افکار ناخواسته کشیده شوند و در نتیجه، دست به رفتارهای نادرست یا ناپسند بزنند.
پیامبراکرم نیز وسواس را به صورت تصورات و افکاری تعریف می کند که شخص را تحت تأثیر قرار داده، او را به قهقرا می برد و از انجام اعمال طبیعی باز می دارد.
بر اساس متون و منابع اسلامی ، محتوای وسواس بیش تر در ارتباط با اعمال و رفتارهای عبادی و مذهبی همچون نماز، غسل، طهارت و نجاست است و علامت مشخصه آن وجود اضطراب می باشد، به گونه ای که اضطراب ، آسایش و راحتی را از فرد سلب می کند و همراه با شک و تردید است. افراد وسواسی دایم در مورد امور اعتقادی مانند وضو و طهارت دچار شک و تردید می شوند و احساس الزام و اجبار به اعمال و رفتارهای تکراری دارند.
با مراجعه به آیات ، روایات و متون اسلامی می توان مشاهده کرد که وسواس انواع متفاوتی دارد که عبارتند از: وسواس فکری (ترس از بیماری و تفکر افراطی در مورد سلامتی)، وسواس اعتقادی (اندیشه های بیهوده درباره مرگ ، قبر ، برزخ و معاد)، وسواس افراطی (داشتن افکاری که به هیچ وجه عاقلانه نمی باشند) ، و وسواس عملی (تکرار رکعات نماز، طهارت یا غسل.)
در مورد سبب شناسی وسواس ، نظریه پردازان اسلامی با استنباط از آیات و احادیث ، معتقدند: وجود اضطراب (حالات شدید روحی)، اختلالات جسمی (مانند سوء هاضمه)، توجه افراطی به غرایز (شهوت و امیال کاذب)، عدم رشد عقلی، ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و برخی عوامل دیگر می توانند سرچشمه ایجاد این اختلال گردند. همچنین پرورش صحیح ذهنی، رشد عقلانی، به کارگیری شیوه های تربیتی درست ، پیش گیری از تشدید اضطراب و ترس و پرخاشگری، برقراری نظم و انضباط منطقی در زندگی، آگاهی از وظایف شرعی و زدودن ابهام در این زمینه از جمله راهبردهای پیش گیرانه ای هستند که در متون اسلامی بر آن ها تأکید شده است.
در احادیث و روایات، به روش ها و فنون شناختی ، معنوی ، ارتباطی، رفتاری و دارویی برای درمان این اختلال اشاره شده است که برخی از آن ها عبارتند از: پرورش عزّت فرد مبتلا به وسواس ، تشریح کامل وظایف شرعی در مورد افکار و اعمال وسواسی، تکیه به خداوند و توکّل به او و استعانت از او، اکتفا به واجبات و ترک مستحبات ، مراقبت مستمر از وسواس و کنترل پیوسته افکار و اعمال خود در فرایند درمان، نظارت مشاوری معتبر و متخصص بر اجرای راهبردهای درمانی مذکور، درمان از طریق خوردن انار شیرین، روغن زیتون، خرما، سیب، کندر و سبزیجات، شست وشوی سر با آب سدر، دود کردن اسپند و خضاب و رنگ کردن مو.

وسواس از دیدگاه اسلام

الف . « وسواس » از نظر لغوی و اصطلاحی
«وسواس» یکی از نکاتی است که مکرّر در کتب آسمانی و به ویژه در قرآن کریم به آن اشاره شده است. وسواس در زبان عربی و فارسی در اصل، بر نوعی اندیشه و محتوای ناخواسته و نامطلوب دلالت می کند.(15)
«وسواس» از ماده «وسوسه» مشتق شده که بیانگر رابطه شیطان با قلب انسان است. بهتر است بگوییم: القائات و تصورات نامقدّس و باطل بر قلب انسان را در مکتب اسلام «وسواس» می گویند. وسواس دو جنبه فکری و عملی دارد و نوعی بیماری روانی است. کسی که به «وسوسه» مبتلا شده است «وسواس» و «موسوس» نام دارد.
در لغت، «وسوسه» و «وسواس» یکی دانسته شده و «وسوسه» کلامی پنهانی است که در آن اختلاط صورت گرفته و در هم و بر هم و بی نظم است. همچنین «وسواس» در جایی گفته می شود که کسی وحشت کرده، کلامش در اثر وحشت ، بی نظم شده باشد و همانند دیوانگان عمل کند.
زمخشری گفته است: « الوسواس» اسمی است به معنای « وسوسه» و مراد از آن شیطان است.(16)
در قرآن کریم نیز آمده است که «فوسوَس لهُما الشیطان»؛ (اعراف: 30) پس شیطان آنان را وسوسه کرد. بنابراین، «وسواس» با (فتح واو) هم به معنای شیطان و هم به معنای گفته وسوسه آمیز است.
از سوی دیگر، در علم کلام نیز برای وسواس و وسوسه تعاریفی بیان شده است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود:
دو دلی، تردید و شکی که در ضمیر انسان پدید می آید؛
شک و شبهه در عبادات و احکام مذهبی، بخصوص در طهارت و نجاست؛
آنچه شیطان در دل انسان افکند و او را به کار بد برانگیزاند؛
ایجاد امری بی نفع یا ضرر در ضمیر کسی توسط نفس شخص یا توسط شیطان که نیروی محرّک انسان به انجام بدی هاست.(17)
نکته قابل ذکر در مورد وسواس این است که طبق متون و منابع اسلامی، وسواس فقط در اعمال انسان تجلّی پیدا نمی کند، بلکه به اندیشه او نیز راه می یابد. مرحوم علّامه مجلسی ضمن شرح یک روایت می گوید: «وسوسه سخن بیهوده و بی سودی است که نفس و شیطان در روح انسان پدید می آورند.»(18)
همچنین از شیخ مفید نیز نقل گردیده که «وسوسه» عبارت است از تحریک افعال و اعمال و نیات باطل انسانی به وسیله عوامل شیطانی.(19)
میر سید شریف جرجانی ، مؤلف ترجمان القرآن، «وسوسه» را چنین تعریف کرده است: « اندیشه بد در دل کرده» و در تعریف «وسواس» چنین می گوید: « دیو وسوسه کننده یعنی اندیشه بد در دل افکننده ». نسبت دادن این وسوسه ها یا اندیشه های بد به دیو یا شیطان از غایت اجباری بودن افکار وسواسی حکایت می کند.(20)
به طور کلی، از روایات می توان نتیجه گرفت که:
اولاً، وسوسه یا وسواس نوعی اختلال روانی است.
ثانیا، با اضطراب و ترس همراه است.
ثالثا، وسوسه و ذهاب عقل و کثره التخلیط در اختلال روانی باهم مشترکند.
رابعا، مراد از وسوسه، وسوسه فکری است و از این رو، از آن به « شیطان الوسوسه» تعبیر شده است؛ زیرا شیطان کارش این است که افراد را به افکار ناخواسته و مذموم بکشاند تا به وسیله آن ، رفتاری ناپسند از آن ها صادر شود.(21)

ب . محتوای وسواس
وسوسه و وسواس در فرهنگ عرفانی، همان «هواجس و خواطر» نفسانی و به معنای انگیزش های نفس آدمی است. نفس، آدمی را به انجام کارهایی ترغیب می کند و بر آن اصرار می ورزد. این خاطره های نفسانی اگر طبق موازین شرع باشند، به سمت نعمت های خداوند و انجام اعمال مشروع گرایش پیدا می کنند، اما وسوسه های شیطانی همواره آدمی را به سوی گناه و معصیت می برند و تنها با توکّل به ذات اقدس خداوند و ذکر حضرت او از میان می روند و بی اثر می شوند. وسواس مرضی است که اغلب، اشخاص متدیّن به آن مبتلا می شوند؛ گاه در نیت و گاه در مخارج حروف و گاه در صحّت وضو و غسل و گاه در عدد رکعات نماز و گاه در طهارت و نجاست. به همین دلیل ، در علم فقه ، بابی تحت عنوان «کثیرالشک» یا «وسواس» وجود دارد و طبق دلایل فقهی ، شک وسواسی ارزش مذهبی ندارد و احکام شک شامل افراد وسواسی نمی شود. به طور کلی، محتوای متداول و رایج وسواس ، شک و شبهه در عبادات و در امور مذهبی ، به ویژه طهارت و نجاست، است.
مرحوم دهخدا در یادداشت های خود درباره این کلمه آورده است: « در تداول ، حالتی است که به بعضی مقدّسین دست می دهد که متنجّس را مثلاً صد بار می شویند و گمان می برند هنوز پاک نشده ، یا کلمه ای از نماز را صدبار می گویند و تصور می کنند درست نبوده ، یا بارها در آب غوطه می خورند و فکر می کنند ارتماس لازم بجا نیامده است.»(22)
حضرت امام خمینی قدس سره نیز در این باره مواردی از ابتلا به وسواس را ذکر می کنند؛ از جمله درباره طهارت و نجاست، نیت و تکبیره الاحرام ، قرائت به واسطه تکرار آن و تغلیظ در ادای حروف آن و خروج از قواعد تجوید و وسواس در وضو و غسل.(23)
یحیی سید محمدی انواع متفاوت وسواس را این گونه ذکر کرده است:(24)

وسواس فکری :
درباره سلامتی بدن بسیار فکر کردن و ترس از بیماری، به طوری که فرد وسواسی ممکن است بدون هیچ کسالت و دردی ، به پزشک مراجعه کند و دارو مصرف نماید.

وسواس اعتقادی :
اندیشه های بیهوده درباره مردن ، قبر ، برزخ ، معاد ، خیر و شرّ ، خوبی و بدی و…

وسواس افراطی :
وجود افکاری که به هیچ وجه عاقلانه نیست؛ مثلاً ، گاه فرد وسواسی عقیده دارد که داروی بخصوصی طول عمر می آورد و حال آن که ممکن است مضر باشد.

وسواس عملی :
فرد وسواسی دست به کارهایی می زند که کاملاً بی مورد و حتی مخالف عرف و خلاف شرع و احکام الهی است و شاید بدعت محسوب گردد. در صورت همراه شدن وسواس عملی و فکری ، فرد با مشکلات بیش تری مواجه می شود.
آثار وسواس عملی فراوانند؛ از جمله تکرار شستن، رفتارهای انحرافی (مثل دزدی بدون نیاز مادی)؛ شمارش بی فایده اشیا، به صورت خاصی راه رفتن (مثلاً، با فاصله 3 سانتی) و ترس از آلودگی و مرگ. به طور کلی ، افراد مبتلا به وسواس ممکن است به امراضی مانند افسردگی ، کم خونی ، بی محبت شدن ، احساس های بیجا که جنبه افراط و تفریط دارند و پندارهای موهوم دچار شوند.

انواع وسواس
از آیات و روایات نیز می توان انواعی از وسواس را استخراج کرد که عبارتند از:

1. وسواس جدال و کشمکش
یکی از نمونه های بارز و روشن وسوسه های شیطانی ، جدال و کشمکش و گفت وگوهای زننده و پرخاش جویی و ستیز است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: « به تحقیق ، شیاطین دوست خود را وسوسه می کنند تا با شما به جدال و کشمکش برخیزند.» (انعام: 121)

2. وسواس در نیت
وسواس در نیّت نوعی از کارهای عجیب و غریب و بیهوده برخی افراد مبتلا به وسواس است؛ مانند این که در نیت برای نماز تعلّل می کند و از نماز جماعت باز می ماند.
ابوحامد غزّالی معتقد است وسوسه در نیت نماز ، یا به سبب کمبود عقل است یا به دلیل آشنا نبودن به شرع؛ زیرا فرمان برداری و تعظیم و اجرای دستورات در قصد و نیت ، مثل فرمان برداری و تعظیم دستورات دیگران است.

3. وسواس های اعتقادی
وسوسه های شیطان گاه به مراحل خطرناک تری می رسند و تا پای اعتقادات مؤمنان پیش می روند. شیطان می کوشد مؤمنان را در اعتقادات و مبانی فکری وسوسه کند و پایه های ایمانی آن ها را سست سازد؛ از جمله در مسائلی همچون حج، نماز ، روزه ، صدقه ، صله رحم ، خوش زبانی ، تقدّم در سلام و مانند آن.

4. وسواس در زمان عبادات
برخی از افراد متدیّن در تعیین و فرا رسیدن زمان عبادات دچار وسواس هستند ، به گونه ای که یقینی عادی مثل سایر افراد برای آن ها حاصل نمی شود و در نتیجه، از فضیلت عبادت محروم می شوند.

5. وسواس در وضو
این نوع وسواس یکی از وسواس های بسیار شایع و متداول بین افراد مبتلا به این بیماری است. مبتلایان این کار را آن قدر تکرار می کنند که وقت فضیلت عبادت می گذرد و در آب نیز اسراف می شود.

6. وسواس بروز حَدَث
کار شیطان همواره وسوسه های آزاردهنده و شکنجه کننده است؛ از قبیل این که پس از فراغ از غسل و وضو فرد بیهوده احساس می کند که حدث هایی از او خارج می شوند، که البته نباید به آن ها توجه کند.
به طور کلی ، در کلیه مسائل عبادی و اعتقادی، با تسلط شیطان ، فرد دچار وسوسه می شود و با تکرار یا اجتناب از آن اعمال یا افکار، موجبات محرومیت خویش را از پاداش و ثواب فراهم می سازد. سایر اعمال عبارتند از: وسواس در غسل، قبله، نماز، عدالت امام جماعت، عدم استجابت دعا ، وسوسه ریا، ثروت ، دنیاخواهی و مانند آن.

پی نوشت ها :

* دانشیار علوم تربیتی دانشگاه قم و رئیس مؤسسه مطالعاتی مشاوره اسلامی (دکترای علوم تربیتی)
** پژوهشگر در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و مؤسسه مطالعاتی مشاوره اسلامی (کارشناش ارشد روان شناسی)
1. Obsessive – Compulsive Disorder (OCD).
2. J. Piacentini (2000), Cognitive Behavioral Therapy of Childhood OCD. Child and Adolescent Psychiatric Clinics of North America, 8(3), 599 – 616.
3. obsessive thoughts.
4. obsessive images.
5. obsessive yuminations.
6. obsessive doubts.
7. obsessive impulses.
8. obsessive rituals.
9 نصرت الله پورافکاری، افسردگی واکنش یا بیماری، تهران، آزاده، 1371.
10 کیت هاوتون، کرک پاتریک، سالکوسکیس و کلارک (1989)، رفتار درمانی شناختی: راهنمای کاربردی در درمان اختلال های روانی، ترجمه قاسم زاده، تهران، ارجمند، 1376.
11 مایکل گلدز، دنیس گات و ریچارد می یر، مبانی روان پزشکی آکسفورد، ترجمه کیانوش هاشمیان و ابوحمزه الهام، تهران، تبیان، 1377.
12. J. Piacentini, Opcit.
13 علی نقی فقیهی، شناخت مشاوره از دیدگاه اسلامی (چکیده مقالات دومین همایش)، تهران، سپهر، 1379، ص 97.
14 اثیرالدین محمد بن یوسف بن ابی حیان اندلسی، تفسیر البحر المحیط، ج 10، ص 579.
15 محمود ارگانی بهبهانی، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، قم، مجمع ذخائر اسلامی، 1379، ص 20 19.
16 محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 57، ص 122.
17 محمود ارگانی بهبهانی، پیشین، ص 21.
18 ابن منظور، لسان العرب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج 15، ص 293.
19 محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 66، ص 163، ح 20، 4 تا 43 و ج 82، ص 83، ح 30.
20 علی اکبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، ج 14، حرف واو.
21 امام خمینی، چهل حدیث، تهران، رجاء، 1368، ص 402.
22 ر.ک.به: یحیی سیدمحمدی، وسوسه و وسواس در اسلام.
23 کنزالعمّال، ح 1266.
24 شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 1، ص 231، ج 5 و 6.
منبع: پایگاه حوزه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید