آرامش و وقار (1)

آرامش و وقار (1)

وَ ألبِسْنِی زِینَهَ المُتّقینَ فی… سُکُونِ الرِّیحِ‌. یکی دیگر از ویژگی‌های مردم صالح و باتقوا که در این فراز از دعای نورانی مکارم الاخلاق آمده است، متانت، وقار و آرامش در زندگی فردی و اجتماعی است که از آن به «سکون الریح» تعبیر شده است.

آرامش و وقار

وَ ألبِسْنِی زِینَهَ المُتّقینَ فی… سُکُونِ الرِّیحِ‌.[۱]

یکی دیگر از ویژگی‌های مردم صالح و باتقوا که در این فراز از دعای نورانی مکارم الاخلاق آمده است، متانت، وقار و آرامش در زندگی فردی و اجتماعی است که از آن به «سکون الریح» تعبیر شده است.

زمخشری در اساس البلاغه می‌ نویسد:

رجل ساکن‌ الریح‌: وقور.[۲]

مردی که «ساکن الریح» است یعنی باوقار و سنگین است.

برای مفهوم وقار و متانت و سنگینی از تعبیر «سکون الریح» استفاده می‌ست که چند خصوصیت دارد: یکی اینکه سبک است و به راحتی این طرف و آن طرف می‌رود؛ دیگر آنکه در جهات مختلف حرکت می‌کند و این طور نیست که یک جهت خاص داشته باشد؛ خصوصیت سوم آن هم این است که گاهی تند حرکت می‌کند و تبدیل به توفان می‌گاهی نیز بدون حرکت است که در واقع هوا سنگین و بدون حرکت می‌باد تولید نخواهد شد.

در این فراز هم که وقار و آرامش انسان‌های صالح به ساکن بودن باد تشبیه شده است، به این معناست که آنها افراد وزینی هستند و مثل باد نیستند که به این طرف و آن طرف حرکت کنند، گاه تند شوند و زمانی کُند؛ بلکه آنان با متانت و وقار رفتار می‌

در قرآن و روایات برای این خصوصیت تعبیرهای دیگری هم آمده است. مثلا در قرآن از تعبیر «سکینه» به معنای آرامش استفاده شده است:

﴿هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ﴾[۳]

اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمانشان بیفزایند.

تعبیر «رزانت» و «وقار» نیز در روایات به کار رفته است. در روایتی از رسول گرامی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌ خوانیم:

علَیکُم‌ بالسَّکِینَهِ و الوَقارِ.[۴]

بر شما باد آرامش و وقار!

یعنی در زندگی، آرامش و وقار داشته باشید و با متانت رفتار کنید.

یا در روایت دیگری از آن حضرت، چنین وارد شده است:

لَیس البِرُّ فی حُسنِ اللِّباسِ و الزِّیِّ، و لکنَّ البِرَّ فی السَّکِینَهِ و الوَقارِ.[۵]

نیکى، به نیکویىِ لباس و شکل ظاهرى نیست؛ بلکه نیکى، به آرامش و وقار است.
[۱]الصحیفه السجّادیّه: الدعاء ۲۰.
[۲]أساس البلاغه، زمخشری، ص: ۲۵۷.
[۳]سوره فتح، آیه ۴.
[۴] کنز العمال، متقی هندی، ج۳ ص۲۵۲ ح۶۴۰۲.
[۵] کنز العمال، متقی هندی، ج۳ ص۲۵۲ ح۶۴۰۱.

وبسایت : آیت الله محمدی ری شهری

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید