کمک مؤمنانه در سیره امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)

کمک مؤمنانه در سیره امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)

مردم ایران همچون سایر مردمان سایر نقاط جهان، چند ماهی است که درگیر مسائل مربوط به ویروس منحوس کرونا می‌باشند. این ویروس اثرات مخرّب زیادی در اقتصاد جهان گذاشته و سبب تعطیلی بسیاری از کارخانه‌ها و بیکاری بسیاری از کارگران شده است؛ امّا در ایران با پویش کمک مؤمنانه که به پیشنهاد رهبر عزیزمان در حال اجرا است، تلاش می‌شود تا از ابعاد معیشتی آن کاسته شود و لا اقل در بحران اقتصادی ناشی از کرونا ابتدائیات زندگی افراد تأمین گردد.

شرکت انبوهی از مردم در این پویش دلیلی واضح بر کلام رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب است که این‌گونه فرمودند: پس ‌از انقلاب، مردم در مسابقه‌‌ی خدمت‌رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت می‌کنند.

امّا باید دانست که برای انجام هرکاری یک سری آداب و رسومی وجود دارد که در صورت رعایت نکردن این آداب، زحمات ما یا بی ثمره و یا کم ثمره خواهد شد.

سیره امیرمؤمنان (علیه‌السلام) در کمک مؤمنانه
در این یادداشت در سیره امام علی (ع) به دنبال آداب کمک مؤمنانه به نیازمندان هستیم تا با الگو گرفتن از ایشان، عملی را که مطلوب امام شیعیان است را محقّق سازیم.

1 – انفاق بی‌سر و صدا
امام علی (ع) در طول مدّتی که مُلَبَّس به لباس امامت گردیدند، شبانه در کوچه‌های شهر به دنبال منازل فقرا می‌گشتند و کیسه‌هایی از آرد و گندم به در خانه آنان می‌گذاشتند و بدون آن که کسی متوجّه شود از آنجا دور می‌شدند. رسیدگی شبانه امام به فقرا وقتی معلوم شد که ایشان به شهادت رسیدند و مردم دیگر کمک‌های شبانه‌ای را دریافت نمی‌کردند.

و یا بدون آنکه خود را معرّفی نماید وارد خانه یتیمان می‌شد و به آنان خدمت می‌کرد و حتّی هم‌بازی یتیمان می‌شد و در پخت نان و درست کردن آتش کمک می‌نمود. باوجودآنکه ایشان حاکم جامعه هم بود.[1]

2 – شناسایی نیازمند واقعی
یکی از اصول کمک مؤمنانه، شناسایی افراد نیازمند است؛ کسانی که یا سرپرست ندارد و یا سرپرست آنان از کارافتاده هستند.
امام علی (ع) در این که کمک به چه کسی برسد تعصّب خاصی داشتند و اجازه نمی‌دادند که هرکسی به هر بهانه‌ای از بیت‌المال پولی بگیرد و به مصرف شخصی برساند. بلکه دقّت داشتند مبلغ خارج‌شده از بیت‌المال دست نیازمند واقعی برسد و در مسیر صحیح خرج شود و راجع به این مسئله با هیچ‌کسی تعارف نداشتند، حتی نسبت به دختر و برادر خویش.[2]

اما در مورد برخورد مردم با شخصی که معلوم نیست فقیر هست یا نه در روایتی امام علی (ع) به کمیل می‌فرمایند: ای کمیل درخواست‌کننده را برمگردان اگرچه به نصف خرما یا نصف انگور باشد.[3]

3 – بخشیدن مال خود
امام علی (ع) در ابعاد معنوی و علمی دارای درجات عالی بودند و در بین اصحاب رسول‌الله (ص) سرآمد دیگران و غیرقابل مقایسه بودند؛ اما این‌ها دلیل نشد برای اینکه ایشان دست از کار و زحمت و تلاش بردارد. امام علی (ع) کارگری می‌کرد و از دسترنج خویش بنده‌ها را در راه خدا آزاد می‌نمود. [4]

ایشان بسیاری چاه آب کندند و درخت‌های بسیاری از خرما را پرورش دادند و از این طریق کسب درآمد می‌نمودند و هر آنچه که دستمزد نصیبشان می‌شد، بین فقرا تقسیم می‌نمودند.[5]

4 – خودپسندی
در علم اخلاق خودپسندی یک رذیله اخلاقی معرّفی شده است. امّا پای کمک به فقرا و مساکین که باز می‌شود، می‌گویند همان‌گونه که برای خود می‌پسندی برای دیگران بپسند.[6] یعنی اگر دوست داری کسی برای شما کالایی باکیفیت و خوب بیاورد، شما نیز برای شخص نیازمند از بهترین جنس و کیفیت عالی ببر.

این‌گونه نباشد که در بازار بگردیم و ارزان‌ترین و بی‌کیفیت‌ترین جنس را به نیازمند هدیه کنیم. این رفتار سبب کم شدن ارزش کار شما خواهد شد.

5 – یتیمان در اولویّت
امام علی (ع) نسبت به خانواده‌هایی که سرپرست نداشتند و بچه‌هایی که طعم پدر را نچشیده بودند، حسّاسیّت بیشتری داشتند و آنان را در اولویّت قرار می‌دادند. مخصوصاً آن دسته از خانواده‌هایی که بر اثر جنگ مرد و پدر خود را از دست داده بودند و حقّ بزرگی بر گردن حکومت و جامعه داشته‌اند.[7]

برای امام علی (ع) توجه به یتیمان به قدری پراهمیت است که ایشان در وصیت خویش سفارش به یتیمان می‌نمایند. اینکه نکند روزی گرسنه باشند و به خاطر بی توجّهی مسئولین و مردم آنان از بین بروند.[8]

6 – اعتقاد صحیح
اگر کسی توفیق خدمت به نیازمندان را پیدا کرد و خداوند به او این فرصت را داد تا بتواند با مالش که آن هم لطفی است از ناحیه خداوند متعال، به فقرا و مساکین و ایتام کمکی نماید، اعتقاد و بینشش نسبت به این عمل، نباید منّت گذارانه و طلب کارانه باشد. بلکه بداند این وظیفه اوست و توجه داشته باشد که خداوند نسبت به این‌گونه افراد حسّاسیّت دارد و در واقع سهمی از اموال شما متعلّق به این دسته از افراد است و خداوند آن را به صورت امانت در اختیار شما قرار داده است و شما باید به آنان برگردانید.[9]

با این اعتقاد دیگر جایی برای منّت گزاری نمی‌ماند و اگر کسی از ما به خاطر انفاق مالمان تشکر و تقدیر نکرد ناراحت و غمگین نخواهیم شد.[10]

7 – توجه به همه صنوف و گروه ها
در کشور بزرگ ایران، مکاتب و مذاهب دیگر غیر از اسلام و شیعه وجود دارد. اگر افرادی از مکاتب و مذاهب دیگر در کشور دچار فقر و گرفتاری بشوند ولی چون ایرانی هستند و در این حکومت زندگی می‌کنند، بر مسئولین و مدیران لازم هست که نسبت به آنان نیز مواسات به خرج داده و آنان را نیز کمک نمایند. این سیره امام علی (ع) است. در روایتی آمده است که امیرالمؤمنین در دوران حکومت خویش از جایی عبور می‌نمودند که نگاه مبارکشان به پیرمرد فرتوت و درمانده‌ای می‌افتد که در حال گدایی بوده است. امام از دیدن این صحنه متأثّر می‌شوند و علّت را جویا می‌شوند. اطرافیان می‌گویند که این شخص نصرانی هست و از طریق کارگری زندگی خود را می چرخانده است و اکنون از کارافتاده، شده است و دیگر کسی او را برای کار استخدام نمی‌کند. امام به همراهانشان که ظاهراً از مدیران حکومتی بوده‌اند می‌گوید: تا زمانی که جوان بود از او کار کشیدید و حالا که پیر شده او را این‌گونه به حال خود رها نموده‌اید. امام دستور می‌دهند که از بیت‌المال مسلمین برای این شخص نصرانی هزینه‌های زندگی و مخارجش را تأمین نمایند.[11]

8 – تقسیم عادلانه
یکی از آداب زکات و صدقه این است که این سرمایه و پول‌ها ابتدا در همان شهر خرج شود و به دست فقرا و نیازمندان همان شهر برسد و مابقی را به مرکز و بیت‌المال واریز گردد تا خرج سایر نقاط دیگر شود.

امام علی (ع) دراین‌باره در نامه‌ای که به یکی از فرمانداران خویش می‌نویسد، می‌فرماید: اموالی که اکنون در نزد تو می‌باشند، متعلّق به خداوند است و در مصرف آنان باید دقت بنمایی و ابتدا به مصرف نیازمندان و گرسنگان شهر خویش برسانی و بعدازآنکه به صورت صحیح و مساوی به دست همه رساندی مازاد آن را نزد ما بفرست تا ما آن را میان کسانی که اینجا هستند تقسیم نماییم.[12]

کلام آخر
مردم و مسئولین با الگو گرفتن از رفتارهای امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام راه‌های سعادت و پیشرفت را راحت تر و آسوده‌تر طی خواهند نمود. به امید جامعه‌ای به‌دوراز هرگونه فقر و فساد. انشا الله.

پی‌نوشت:
[1] بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏41، ص 52.
[2] نهج البلاغه، خطبه224.
[3] بحارالانوار، ج74، ص270.
[4] منتهی الآمال، ج1، ص289.
[5] امالی شیخ صدوق، ص169.
[6] الحیاه، ترجمه احمد آرام، ج‏1، ص439.
[7] بحارالانوار، ج41، ص123.
[8] تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص 333.
[9] سوره ذاریات، آیه 19 .
[10] نهج البلاغه، خطبه142.
[11] تهذیب الاحکام، ج6، ص293.
[12] نهج البلاغه، نامه67.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید