گفتار اخلاقی آیت الله مظاهری – 1

گفتار اخلاقی آیت الله مظاهری – 1

گفتاری اخلاقی از آیت الله العظمی مظاهری درباره آثار اخلاص

روایت می‌گوید اگر عالم هستید، باید طبق علم خود عمل کنید. علمای عامل نیز وقتی در معرض هلاکت نیستند و خداوند به آنها عنایت می‌کند که مخلص باشند. هیچ چیز و هیچ ‌کس جز خدای سبحان در نظر آنان نباشد؛ زیرا اگر نعوذبالله ذره‌ای ریا و تظاهر در عمل کسی باشد، به تعبیر قرآن کریم کفر است و موجب بطلان عمل می‌شود.

آنچه می خوانید متن کامل یکی از دروس اخلاق حضرت آیت الله مظاهری است که درباب آثار اخلاص در حیات فردی و اجتماعی است. حکایات و روایتی که معظم له در این باب شرح داده است،به خوبی اهمیت اعتقادی اخلاص در پذیرش اعمال را عیان می کند.

برخورداری از صبر در اطاعت، بسیار سخت و دشوار است؛ امّا در عین حال برای رسیدن به مقام عبودیّت، به عنوان هدف خلقت، گریزی از آن نیست و باید با پشتکار و تلاش مداوم، به آن دست یافت.

یکی از راه‌های درک مقام صبر در عبودیت، رعایت حضور قلب و خلوص در تمامی اعمال، مخصوصاً در نماز، با تمام مراتب آن است. مثلاً انسان از وقتی نماز را شروع می‌کند، دلش نیز نماز را شروع کند و از اول تا آخر نماز، توجّه کاملی به خداوند متعال داشته باشد.

حضور قلب و خلوص در عبادات، مرهون توفیق الهی

چنان‌که در جلسه قبل نیز بیان شد، درک حضور قلب و دستیابی به خلوص نیّت در عبادات، تنها با تلاش فردی میسّر نیست، بلکه تا توفیق و عنایت ویژه خداوند همراه انسان نباشد، نمی‌تواند این درجات و مقامات را تحصیل کند.

معلم اخلاق انسان باید خدای سبحان باشد. کسب حضور قلب و داشتن خلوص، توفیقی از جانب خداوند متعال است که با مقدّمه ‌چینی انسان، فراهم می‌شود.

به عبارت دیگر تا وقتی لیاقت و زمینه مناسبی در دل انسان برای درک عنایات خاص الهی نباشد، از درک آن عنایات محروم می‌ماند. انسان بی‌لیاقت، نظیر چراغ سوخته‌ای است که با وجود ارسال برق از نیروگاه، قادر به روشنایی نیست.

روشن نشدن چراغ، تقصیر نیروگاه برق نیست؛ زیرا نیروگاه، برق را به همه وسایل برقی می‌رساند، پس خاموشی چراغ به علّت آماده نبودن آن برای پذیرش نیروی برق و روشن ‌شدن است.

وقتی دل انسان سراسر گناه ‌آلود و تاریک باشد، نمی‌تواند عنایات نورانی و خاصّ خداوند متعال را دریافت کند. بنابراین برای پیدا کردن حضور قلب و خلوص، باید زمینه‌سازی شود تا خداوند رحمان نیز این فضائل ارزشمند را در تمامی مراتب، به انسان عنایت فرماید.

اهمیّت خلوص

خلوص نیّت، بسیار مهم است و در تعالیم اسلامی بر آن سفارش فراوانی شده است. در روایات آمده است:

«الناس کلهم هلکى إلا العالمین، و العالمون کلهم هلکى إلا العاملین و العاملون کلهم هلکى إلا المخلصین و المخلصون على خطر عظیم‏» (1)

بر این اساس، همه مردم در معرض هلاکتند جز علما. البته علم بی عمل نیز بسیار خطرناک است. علم بی عمل انسان را به سقوط می‌کشاند؛ لذا روایت می‌گوید اگر عالم هستید، باید طبق علم خود عمل کنید. علمای عامل نیز وقتی در معرض هلاکت نیستند و خداوند به آنها عنایت می‌کند که مخلص باشند.

هیچ چیز و هیچ ‌کس جز خدای سبحان در نظر آنان نباشد؛ زیرا اگر نعوذبالله ذره‌ای ریا و تظاهر در عمل کسی باشد، به تعبیر قرآن کریم کفر است و موجب بطلان عمل می‌شود. (2)

در ادامه روایت می‌فرمایند: «و المخلصون على خطر عظیم‏» مخلصین هم باید به شدّت مواظب و مراقب اعمال خود باشند؛ زیرا خطر، آنها را نیز تهدید می‌کند و ممکن است به سقوط کشیده شوند.

بسیاری از اوقات دیده می‌شود کسی چهل‌ یا پنجاه سال عالم و عامل بوده، امّا ناگهان از مسیر حق منحرف می‌شود. در اثر رفیق بد، نشست و برخاست با افراد ناپاک یا به دلیل اینکه مواظب زبان یا غذا یا نگاهش نبوده، خداوند متعال به او خذلان داده است.

مصادیق این مسائل، در تاریخ و روایات فراوان ذکر شده است. به تجربه نیز اثبات شده که گاهی یک غذای حرام، انسان را منحرف می‌کند و به سقوط می‌‌کشاند، آن هم چه انجراف و سقوطی!

پرهیز خالصانه از غذای شبهه ناک در سیره علما

شخصی مرحوم آیت الله آقا سید محمدباقر درچه‌ای را که یکى از علماى بزرگ اصفهان بودند، برای صرف غذا به منزل خود دعوت کرد.

ایشان معمولاً منزل کسی نمی‌رفتند، امّا با اصرار و دعوت فراوان آن شخص، به منزل او رفتند. بعد از صرف غذا که میهمانى به پایان آمد و آیت الله دُرچه‏‌اى عازم رفتن شدند، صاحب خانه که تاجر بود، سندى‏ را پیش‌روی ایشان گذاشت تا امضا کنند.

آن عالم بزرگ احساس کردند که آن میهمانى و غذای آن، شبهه رشوه داشته است. نقل می‌کنند در آن هنگام، رنگ صورت ایشان تغییر کرده و شروع به لرزیدن کرده و به میزبان فرموده‌اند: من با تو چه کرده بودم که این زهرمار را به خورد من دادى؟! بعد بلافاصله از اتاق بیرون رفته، غذاهاى خورده شده را برگردانده‌اند. سپس با گریه و ناراحتی گفته‌اند: ذرّه‌های غذا که در دلم مانده را چه کنم؟

گاهی یک لقمه حرام یا یک تهمت و غیبت، انسان را به پرتگاه سقوط بکشاند؛ لذا مخلصین هم باید مواظب اعمال خود باشند.

آثار سوء ریا در عبادات

قرآن کریم، عمل همراه با ریا را باطل و در ردیف کفر می‌داند و می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ کَالَّذی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ» (3)

اگر چیزی به کسی دادید، بر سر او منّت نگذارید و موجب اذیّت او نشوید؛ زیرا اگر منت گذاشتید، عمل باطل می‌شود. همچنین مواظب باشید تظاهر و ریا در کارهایتان نباشد. اگر در عملی ریا آمد، عمل باطل است. حتّی بزرگان می‌فرمایند: اگر کسی نماز را برای خداوند متعال می‌خواند، امّا برای آنکه مردم بگویند این فرد مسجدی است، به مسجد برود، عبادت او باطل می‌شود!

ورود ریا در اعمال، بسیار مخفیانه و پنهان است. یکی از مهارها و دام‌های بزرگ شیطان، ریاست که انسان را به سقوط می‌کشاند. گاهی انسان یک عمر عبادت می‌کند و ناگهان متوجّه می‌شود همه اعمال او بر اثر ریا باطل بوده است.

شخصی به مسجد می‌آمد و همیشه صف اول نماز می‌ایستاد و در اثر تداوم نماز جماعت، وجهه‌ای پیدا کرده بود. شبی دیر به مسجد رسید و دید جای همیشگی او را گرفته‌اند و به ناچار در صف دوّم ایستاد. مرتّب در دل خود از اینکه در صف دوّم ایستاده است، ناراحت بود.

در این حین، ناگهان متوجه شد که چرا اینقدر ناراحت است؟ پس از تأمّلی فهمید همه این مدّت که در صف اوّل نماز جماعت می‌ایستاده، برای مردم بوده و همه نمازهای قبلی او باطل است!

در روایات آمده است که خداوند متعال می‌فرماید:

«أَنَا خَیْرُ شَرِیکٍ‏ فَمَنْ عَمِلَ لِی وَ لِغَیْرِی فَهُوَ لِمَنْ عَمِلَهُ غَیْرِی» (4)

خدای سبحان می‌فرماید من شریک خوبی هستم. هرکس در عملی، دیگری را با من شریک کند، من همه عمل را به شریک خود واگذار می‌کنم. گاهی انسان هفتاد سال عبادت کرده، ولی چون ریا و شرک خفی همراه آن بوده است، ناگهان در قیامت می‌بیند هیچ ندارد. گردویی با ظاهر خوب و درونی پوچ و بی‌مغز نصیب او شده است.

به تعبیر بزرگان و علماء، عمل باید هم حسن فعلی داشته باشد و هم حسن فاعلی. عمل باید نیک باشد، ضمن آنکه انجام آن، تنها برای رضای الهی صورت گیرد. عمل خالص، چه عبادی مانند نماز و روزه باشد و چه اجتماعی مانند خدمت به خلق خدا، تنها در صورتی که مخلصانه انجام شود، مورد پذیرش پروردگار عالم قرار می‌گیرد.

پی‌نوشت‌ها:

1. روضه المتقین، ج‏12، ص146.

2. بقره، 246.

3. بقره، 246.

4. المحاسن، ج 1، ص 252.

منبع: فردا

تهیه و تنظیم: حق دوست؛ تبیان

وب گردی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید