نگینی بر لوح عرش، فاطمه زهرا(س) الگوی زندگی دینی

نگینی بر لوح عرش، فاطمه زهرا(س) الگوی زندگی دینی

کم نیستند افرادی که برای دست یابی به سعادت، خوشبختی و کمال واقعی در زندگی مادی و معنوی خود همواره به دنبال الگویی صادق هستند؛ ولی با وجود این دغدغه زیبا و ارزشمند، نتوانسته اند آن طور که باید و شایسته است به هدف خود نائل آیند؛ چرا که نتوانستنه اند به الگویی که بتواند آنها را به اهدافشان نزدیک نماید دست پیدا کنند. این در حالی است که حدود 14 قرن پیش خدای متعال الگوهای برتر زندگی را در پیش روی بشریت قرار داده و همگان را این چنین امر به تبعیت و همراهی از آنها کرده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ؛[1] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!». بر اساس آموزه های دینی و اسلامی مصداق روشن صادقین که خدای متعال امر به تبعیت و همراهی از آنها نموده، اهل بیت پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله)هستند.[2] در میان خاندان عمصت و طهارت(علیهم السلام) صدیقه طاهره (سلام الله علیها) از چنان قداست و بزرگی برخودار است که در منابع روایی در اهمیت جایگاه و منزلت ایشان و اهمیت الگو برداری از سبک زندگی ایشان از امام زمان(علیه السلام) این چنین نقل شده است: «وَ فِی ابْنَهِ رَسُولِ اللَّهِ(صلى الله علیه و آله) لِی أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ؛[3] (فاطمه دختر رسول خدا(صلى الله علیه و آله) براى من اسوه و الگویى نیکوست».

نگینی بر لوح عرش، فاطمه زهرا(س)الگوی زندگی دینی
سبک زندگی فاطمی از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار است که نه یک انسان معمولی، بلکه امام معصوم(علیه السلام) در برابر آن تعظیم نموده و زندگی خود را الهام بخش از سبک زندگی فاطمی معرفی می نماید. وقتی خاصان و مقربان درگاه الهی خود را این چنین مفتخر به تبعیت و الگو برداری از سبک زندگی فاطمی می نمایند، به طریق اولی تکلیف و مسئولیت انسان های عادی که هزاران فرسنگ از او فاصله دارند و تمنای عطر فاطمی را در زندگی خود می کنند، روشن تر می شود. در این نوشتار تلاش داریم به مناسبت سال روز میلاد با سعادت این اسوه برتر زندگی، گذری بر صفحات عرشی و پر افتخار زندگی فاطمی داشته باشیم.

صدیقه طاهره(سلام الله علیها )بهانه ای برای خلقت انسان
صدیقه طاهر (سلام الله علیها) پیش از آنکه در میان زمینیان شناخته شود در میان عرشیان و فرشتگان مقرب الهی شناخته شده بود و ایشان را تعظیم و تکریم می کردند. پیش از خلقت انسان زمانی که فرشتگان با کمال تعجب و حیرت سؤال از چرایی خلقت انسان بر زبان جاری می کردند،[4] خدای متعال برای فرشتگان پرده از اسراری برداشت که گویای زیبایی های خلقت بود. اسراری سر به مهر که شاید برخی از روایات به نوعی تلاش داشته اند زوایایی از آن را برای عالمیان روشن و هویدا نماید. زوایای اسرار آمیزی که ارتباط مستقیمی با وجود با برکت اهل بیت پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) و همچنین صدیقه طاهره (سلام الله علیها) دارد، کما اینکه در روایتی قدسی چنین نقل شده است:«یـا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَهُ لَما خَلَقْتُکُما[5]ای احمد! اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم».
نگینی بر لوح عرش، فاطمه زهرا(س)الگوی زندگی دینی

صدیقه طاهره الگوی عینی زن و انسان کامل
با اندکی در سبک زندگی الگوهایی که برخی افراد آنها را نسخه شفا بخش زندگی خود قلمداد کرده اند دقت و تأمل نماییم و زوایای مختلف سبک زندگی آنها را مورد مطالعه و واکاوی قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که بسیاری از آن مدل های زندگی در واقع شایسته تبعیت و پیروی کردن نیست؛ چرا که حیطه و سبک و سیاق زندگی و مدلی که آنها ارائه داده اند تک بعدی بوده و تنها در جنبه های جزئی زندگی مادی به نوعی مورد استقبال جامعه انسانی قرار گرفته است؛ کما اینکه در مواردی همان افراد به ظاهر الگو، چالش ها و نواقص فراوانی را در زندگی خود تجربه کرده اند و کماکان با آن دست به گریبان می باشند به طوری که اگر افراد به آن موارد واقف بودند به هیچ وجه حاضر به پذیرش آنها نبودند.
نوع رفتار و عملکرد صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با دیگران نیز شگفت انگیز و اعجاب آور است. به گونه ای که می توان شاخص های مهمی همچون تعقل گرایی، ایثار، از خودگذشتگی، انسان دوستی، مهرورزی، احسان مداری را در آن رفتار مشاهده کرد. این در حالی است که سبک و سیاق زندگی صدیقه طاهر(سلام الله علیها) از نواقص مطرح شده به طور کامل به دور بوده و نمونه عینی یک انسان کامل و سعادتمند برای جامعه بشری است. انسانی که در عین پرداختن به جنبه های مختلف زندگی مادی، ارتباط خود را با خود و خداوند متعال و بندگان او به نحو شایسته ای بر اساس اصول و چارچوب های دینی و قرآنی سامان داده بود. در ادامه به برخی جوانب این موضوع اشاره خواهیم کرد.

سه شاخص ممتاز سبک زندگی فاطمی
1-ارتباط انسان با خود در اندیشه فاطمی
اولین و مهمترین ویژگی و خصویتی که در سبک زندگی فاطمی باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد، رابطه هوشمندانه انسان با خویش است. آیت الله مصباح یزدی در کتاب ارزشمند اخلاق در قرآن در تبیین این شاخص دینی و تربیتی این چنین بیان داشته است: «منظور از رابطه انسان با خودش همان رابطه روح با بدن است، چرا که روح و بدن هیچ گاه بیگانه از خود انسان نیست، اینکه انسان چگونه بتواند جهات نفسانی و روانی خود را تنظیم نماید، و در این خصوص چه ملکاتی را باید کسب نماید.»[6] باید به این موضوع توجه داشت که هر انسانی به خودی خود دارای غرایض مختلف نفسانی است. غرایضی که اگر در دایره تربیت الهی و قرآنی قرار نداشته باشند انسان را در سراشیبی سقوط قرار می دهد. خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) بخصوص صدیقه طاهره(سلام الله علیها) در نهایت سلامت و پاکی روح قرار داشتند، به گونه ای که می توان این چنین بیان داشت مصادیق بیرونی آیات الهی شده اند،«قَد أَفلَحَ مَن زَکّاها؛[7]که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده؛» چرا که تمام غرایض و خواسته ایشان تحت مدیریت الهی و قرآنی قرار گرفته بود به طوری که اگر بخواهیم اسوه و نمونه عینی برای تذکیه نفس و تقوا پیشکسوتی مطرح نماییم، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نمونه عینی این چنین شخصیتی است. شخصیت والا مقامی که مدیریت نفس و روح خود را در چارچوب معارف نبوی و آموزه های قرآنی قرار داده بود. با اصلاح و پالایش نفس است که انسان می تواند در گام های بعدی خویش درخشیده و رابطه خدا پسندانه ای در عرصه ارتباط با دیگران نیز از خود نشان دهد.
نگینی بر لوح عرش، فاطمه زهرا(س)الگوی زندگی دینی
2-ارتباط انسان با خدا در اندیشه فاطمی
یکی از مهمترین و زیباترین ابعاد سبک زندگی فاطمی، توجه به معنویت و ارتباط اصولی و هوشمندانه با خدای متعال است. روایات فراوان و شگفت انگیزی در خصوص ارتباط اعجاب آور و معنوی صدیقه طاهره(سلام الله علیها) در منابع روایی و اسلامی به یادگار مانده است. در واقع این بخش و شاخص سبک زندگی فاطمی گویای این است که یک انسان کامل در رویکرد مادی و معنوی خود، به هیچ وجه خود را منحصر در چارچوب حیات مادی نکرده و برای اوج گرفتن به قله سعادت و کمال رابطه خود را با پروردگارش اصلاح می نماید و در زندگی اهمیت ویژه ای برای این ارتباط قائل شده و هرگز در این خصوص ذره ای تنبلی، سستی و ضعف به خود راه نمی دهد و با شوق و اشتیاق کامل ساعت مشخصی از زندگی خود را به این ارتباط مهم اختصاص می دهد. در متون اسلامی در خصوص شیوه عبادت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) این چنین نقل شده است: حسن بصری می‌ گوید: «مَا کَانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّهِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَهَ کَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا[8]؛ در میان این امت، عابدتر از فاطمه (سلام الله علیها) یافت نمى‌ شود؛ او به حدى براى عبادت می ‌ایستاد که پاهایش ورم می‌ کرد».

3-ارتباط انسان با دیگران در اندیشه فاطمی
نوع رفتار و عملکرد صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با دیگران نیز شگفت انگیز و اعجاب آور است. به گونه ای که می توان شاخص های مهمی همچون تعقل گرایی، ایثار، از خودگذشتگی، انسان دوستی، مهرورزی، احسان مداری را در آن رفتار مشاهده کرد. او کسی است که پیش از آنکه خود را مقدم بدارد به دنبال رفع نیاز همسایه و نزدیکان است.«یَا بُنَیَّ الْجَارَ ثُمَ‏ الدَّار»[9] این نگاه متعالی یک انسان کامل است که در رفع نیازها همسایه و دیگران را در اولویت احسان مداری خود قرار می دهد همین روحیه سخاوت، ایثار و از خود گذشتگی است که موجب می شود فرشته وحی نیز در مدح او سخن باری تعالی را برای زمینیان به رامغان آورد و این چنین سخن به مدح و توصیف او بردارد: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً؛[10] و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مى‏ دهند! (و مى‏ گویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مى‏ کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى‏‌ خواهیم!».

پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه توبه، آیه 119.
[2]. ر.ک: امینی، الغدیر، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۰۶.
[3]. الغیبه (للطوسی)/ کتاب الغیبه للحجه، ص286.
[4]. ر.ک: سوره مبارکه بقره، آیه 30. «أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماء».
[5]. ر.ک: میرجهانی، جنه العاصمه، ۱۳۸۴ش، ص۲۸۳-۲۸۳؛ بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۳؛ انصاری زنجانی، الموسوعه الکبرى عن فاطمه الزهراء، ۱۴۲۸ق، ج ۲۰، ص ۵۱۶.
[6]. آیت الله مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج2، ص 21.
[7]. مبارکه الشمس آیه ۹.
[8]. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص341 .
[9]. علل الشرائع ؛ ج‏1 ؛ ص182، ح1.
[10] سوره مبارکه انسان، آیات8و9.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید