مبارزه ای با تاکتیک دفن شبانه

مبارزه ای با تاکتیک دفن شبانه

پس از انتخاب سقیفه، حضرت زهرا(سلام الله علیها) به مبارزه با غاصبان خلافت پرداخت، مبارزه ای که منجر به شهادت این بانوی نمونه اسلام شد. عاملان شهادت به دنبال از بین بردن ننگ این حادثه عظمی شدند و پیش از شهادت به عیادت آمدند اما حضرت آنان را ملامت کرد. به گواهی تاریخ شیخین خدمت حضرت علی(علیه السلام) رسیده و برای عیادت از بانوی دو عالم کسب اجازه کردند. آن دو چندین مرتبه قصد عیادت داشتند که با ممانعت حضرت زهرا(سلام الله علیها) مواجه شدند لذا برای مرتبه دیگری متوسل به حضرت علی(علیه السلام) شدند. با این وساطت حضرت قبول کرده فرمودند:« الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ الْحُرَّهُ زَوْجَتُکَ افْعَلْ مَا تَشَاء» خانه خانه توست و من هم همسر تو هستم آنچه می خواهی انجام بده.

آن دو با اذن حضرت وارد شدند ولی حضرت زهرا(سلام الله علیها) یادآوری کردند آیا یادتان هست که پیامبر(صلی الله علیه و آله)‌ در مورد من فرمود:« فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی» فاطمه(سلام الله علیها) پاره تن من است، هر کس ایشان را اذیت کند مرا اذیت کرده است. آنان گفتند: بله،‌ سپس فاطمه زهرا (سلام الله علیها)دست ها را بالا برده و در درگاه خدا از آن ها اعلام نارضایتی کرد.(1) پس از شهادت نیز قصد شرکت در تشییع جنازه را داشتند تا قضاوت تاریخ نسبت خود را تغییر دهند، همان کاری که مأمون با پیکر مطهر امام رضا(علیه السلام) کرد و با پوشیدن لباس عزا سه روز بر سر مرقد مطهر امام هشتم ادای گریه کنندگان را درآورد. لذا حضرت زهرا (سلام الله علیها) با اشراف به این هدف دشمنان وصیت کرد یاعلی مرا شب غسل بده، شب کفن کن و شب به خاک بسپار.

امروزه دشمنان ولایت، وصیت حضرت را حمل بر حیا و عفاف می کنند اما چنین برداشتی از وصیت حضرت صحیح است؟ شاهکار وصیت حضرت زهرا(سلام الله علیها) مخالفان را به بذله گویی انداخته که چنین سخن بی پایه و اساسی می گویند. اگر آن ها مدعی هستند که عفاف و حیای بیش از حد دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به فکر تجهیز شبانه انداخت بهتر است برای سوالات زیر پاسخی های درخوری آماده کنند.

مشخص بودن قبر همسران رسول خدا(صلی الله علیه و آله)
چرا قبر همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله) مشخص است، مگر آنان به فکر حیا و عفاف نبودند؟ عایشه وصیت کرد او را در بقیع در کنار قبر دیگر همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله) دفن کنند.(2) این بدان معناست که قبر دیگر همسران مشخص بوده و همه می دانستند و عایشه در همان مکان که همه اطلاع داشتند دفن شد. امروزه نیز مکان قبر مشخص است و کسانی که به مدینه مشرف شده اند می دانند قبر صفیه، ام حبیبه، جوریه، ام سلمه، زینب بنت حجش، زینب بنت خزیمه،‌ ماریه،‌ صفیه بنت حی ابن اخطب، حفصه، سوده و عایشه در کنار درب نزدیکی قبر عقیل واقع شده است. شاید تشییع جنازه ربطی به عفاف و حیا داشته باشد اما مشخص شدن قبر فردای دفن چه ربطی به عفاف و حیا دارد. کسانی که وصیت تشییع شبانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را حمل بر عفاف می کنند آیا از خود پرسیده اند که عایشه چگونه دفن شد؟ در منابع اهل سنت از چگونه دفن عایشه سخن گفته شده است، او در همان شبی که درگذشت دفن شد؛ مردم جمع شدند و چنان مردم در مدینه ازدحام کردند که به گفته برخی شلوغ ترین تشییع جنازه در آن روز بود. ابوهریره با همان جمعیت بر او نماز خواند.(3) حال با این توصیف چگونه در مورد عفاف عایشه قضاوت می کنند؟ آیا مرتبط دانستن تشییع به عفاف نوعی اهانت به عایشه نیست؟

محرم نبودن عده قلیل تشیع کنندگان
آیا همه کسانی که در تشییع جناز شرکت داشتند، محرم حضرت زهرا(سلام الله علیها) بودند؟ شرکت کنندگان امام علی(علیه السلام) حسنین(علیهماالسلام)، عمار، مقداد، عقیل، زبیر، ابوذر، سلمان، بریده اسلمی و برخی از بنی هاشم و خواص حضرت علی(علیه السلام) بودند که جز امیرمؤمنان(علیه السلام) و حسنین محرمی در بین آنان نیست!(4)

گذشته از آن به اعتراف منابع فریقین حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای حضور اندک تشییع جنازه کنندگان وصیت کرد که تا در تابوتی گذاشته شود تا بر پیکر مطهر احاطه داشته باشد. به تصریح تاریخ، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نسبت به تشییع جنازه در انظار مردان به شیوه مرسوم که بر تکه چوبی بود ناراحت بود و این ناراحتی را با اسماء بنت عمیس در میان گذاشت و اسماء شیوه مرسوم در حبشه را یاد آور شد. رسم مردم حبشه تابوتی بود که شبیه به صندوق کاملا بدن میت را احاطه می کرد و با پشنهاد حضرت چنین تابوتی ساخته شد.(5) با این توصیف چه تفاوتی دارد که چهار نفر تشییع کنند یا هزاران نفر؟

ارتباط نداشتن مخفی بودن قبر با عفاف
بر فرض که تشییع با عفاف مرتبط باشد و حضرت زهرا(سلام الله علیها) به همین دلیل وصیت می کرده باشند که شبانه دفن شوند، پس از دفن دیگر بحث عفاف مطرح نمی شود باید فردای آن روز حضرت علی(علیه السلام) می فرمود به دلیل عفاف بیش از حد دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) دیشب دفن شد و محل قبر را مشخص می کرد. نه اینکه همچنان تا کنون مرقد مطهر مخفی بماند. متاسفانه این ادعا چنان مضحک است که انسان یاد خرافات قبر بی بی شهربانو در کوه های ری می افتد. متولی مقبره بی بی شهربانو پیش از انقلاب اجازه زیارت به مردان نمی داد وی می گفت شما نامحرم هستید، تنها سادات و زنان اجازه زیارت داشتند.

عدم اذن به عایشه بر حضور
اگر وصیت حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای دور ماندن از انظار مردم بود چرا به عایشه اجازه ورود ندادند. هنگامیکه عایشه خواست وارد شود اسماء به وی اجازه ورود نداد؛ عایشه ناراحت شده و شکایت نزد پدرش برد با سخنی اهانت آمیز گفت: این زن حبشیه میان و من و دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) حائل شده و اجازه نمی دهد من وارد اتاق شود. هنگامیکه ابوبکر از اسماء علت را جویا شد ایشان پاسخ داد خود حضرت زهرا(سلام الله علیها) دستور داده کسی نزد جنازه اش نرود(6)

علت وصیت
تاثیر کوتاه مدت
وصیت نامه حضرت زهرا(سلام الله علیها) تأثیری فوری و آنی و برای زمان خودشان داشت و آن عدم اذن شرکت در مراسم تشییع به کسانی است که در حق ایشان ظلم کردند زیرا در روایات فریقین اشاره به عدم اذن به شیخین برای حضور در تشییع جنازه شده است. در این مرحله حضرت با وصیت خویش افکار خفته مردم مدینه را بیدار می ساختند و توجه افکار عمومی را نسبت به پایمال کردن حق خویش جلب می کردند.(7) در روایتی از امام صادق (علیه السلام)‌ در مورد علت وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) ذکر شده«لانها اوصت ان لا صلی علیها رجال ]الرجلان[» برای این وصیت کرد تا آن دو بر پیکرش نماز نخوانند.(8)

نه تنها منابع شیعی بلکه معتبرترین منابع از نظر اهل سنت یعنی صحیح بخاری در مورد این واقعه می گوید: فَلَمّا تُوُفّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلَاً و لَمْ یُؤْذَنْ بِها ابابَکرٍ و صَلّی عَلَیْهَا»(9)هنگامیکه]فاطمه زهرا(سلام الله علیها)[ وفات کرد همسرش علی(علیه السلام) شبانه او را دفن کرد و به ابوبکر اجازه نداد تا ابوبکر شرکت کند و نماز بر او خواند.

دیگر عالم اهل سنت یعنی ابن قتیبه ضمن بیان این حوادت،‌ نارضایتی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بیان نموده و از عدم تکلم حضرت تا آخر عمر شریفشان با شیخین سخن به میان آورده و تأکید می کند که اجازه نداد تا ابوبکر در دفن وی حاضر شود.(10) ابن ابی الحدید دیگر عالم اهل سنت در تأیید آنچه سید مرتضی در اینباره گفته می نویسند:«مخفی بودن قبر و پنهان نگه داشتن شهادت،‌ و عدم برپایی نماز میت و آنچه سید مرتضی دراینباره گفته نزد قابل قبول است»(11)

تأثیر بلند مدت
اما با نگاه عمیق تر به نتیجه مطلوب تری می رسیم، با این وصیت حضرت به مبارزه منفی در طول تاریخ با غاصبان حق شوهر و قاتلان خود پرداختند و نگذاشتند پرونده شهادت به صورت یک طرفه از سوی آنان مختومه اعلام شود.

می دانیم که حضرت علی (علیه السلام) نیز وصیت کردند مرا شبانه دفن کنید. اما علت دفن مخفیانه و شبانه حضرت علی (علیه السلام) زودگذر بود زیرا علت اصلی بنی امیه بودند(12) ابن ابی الحدید در این باره می گوید:« أن علیا (علیه السلام) لما قتل قصد بنوه‏ أن‏ یخفوا قبره‏ خوفا من بنی أمیه أن یحدثوا فی قبره حدثا »(13) هنگامیکه علی علیه السلام به شهادت رسید فرزندانش تصمیم گرفتند مرقدش را مخفی کنند از بیم اینکه بنی امیه نسبت به مرقد مطهر جسارت نمایند. سید محسن امین علاوه بر بنی امیه به خطر خوارج نیز اشاره کرده است(14) بنابراین علت دفن شبانه و قبر مخفی، بنی امیه و خوارج بودند و بدیهی است با از این بین رفتن خطر مرقد مطهر مشخص شود و چنین هم شد. با انتقال خلافت از بنی امیه به بنی عباس امام صادق (علیه السلام) مرقد مطهر را مشخص نمودند و خود نیز به زیارت بارگاه ملکوتی شتافتند و شیعیان خود را مطلع نمود و از آن روز زیارت قبر مطهرش شروع و متداول گردید (15) اما مسئله مخفی بودن مرقد مطهر حضرت زهرا (سلام الله علیها) زودگذر نبود بلکه یک مبارزه منفی در طول تاریخ تا مشخص شدن حقانیت مسئله امامت و باطل بودن اساس خلافت بود که تا زمان حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادامه دارد. حضرت با درایت و زیرکی خاص اجازه ندادند تا دشمنان با شرکت در تشییع جنازه و عادی جلوه دادن همه چیز، تمام وقایع بعد از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را زیر خروارهای نیرنگ دفن نموده و خود را برای آیندگان مشروع نشان دهند. امروزه هر حقیقت جویی هنگامیکه به مدینه سفر کند قبور شخصیت های مطرح صدر اسلام را مشاهده نماید شاید از خود بپرسید پس قبر دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) کجاست؟ و برای پاسخ به این سوال به جستجوی صفحات تاریخ برود و حقیقت را تشخیص دهد.

سخن پایانی:
با در کنار هم گذاشتن گزارش ها و تحلیل های فوق به این نتیجه می رسیم که واقعیت چیز دیگری است؛ حضرت که در دفاع از ولایت به تنهایی به مبارزه با غاصبان پرداخت و جان گرامی را در این راه فدا نمود به این بسنده نکرده و حتی بعد از شهادت نیز به این مبارزه ادامه داد، ایشان با وصیت قبر پنهان به آیندگان پیام داد راه برای تشخیص حقیقت باز است. بنابراین این وصیت نامه،‌یک وصیت نامه سطحی که فقط فلان شخص و فلان شخص شرکت نکنند نیست بلکه یک وصیت نامه سیاسی است؛ حضرت با این وصیت یک مبارزه تازه را آغاز کردند که پایانش قیام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.بنابراین علت وصیت حضرت نسبت به غسل و کفن و دفن شبانه را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

الف، عدم شرکت غاصبان خلافت: کسانی که در حق حضرت ظلم کردند به قبر حضرت دسترسی نداشته باشند و از این طریق با حضور در کنار قبر و عزاداری های دروغین نتوانند لک ننگ بی حرمتی به یادگار پیامبر(صلی الله علیه و آله) را پاک کنند.

ب، تأثیر کوتاه مدت: افکار خفته مردم مدینه نسبت به این مظلومت بیدار شود و نسبت به احقاق حق قیام کنند و حق را به حقدار برسانند اگر چه این موضوع شکل نگرفت و اتمام حجت بر این افکار خفته بود.

ج: تأثیر دراز مدت، حضرت مبارزه سیاسی خود با هیئت حاکمه را منحصر به زمان حیاتشان نکردند و با این وصیت، مبارزه منفی در طول تاریخ را آغاز کردند حقیقت جویان در آینده اسلام با سراغ گرفتن از مکان قبر، به دنبال پرسشهایی که در ذهنشان ایجاد می شود رفته و در صورت مطالعه، حقیقت را دریابند. به عبارت دیگر ممکن بود با مشخص بودن خبر،‌پرونده شهادت ایشان در افکار عمومی و آیندگان مختومه تلقی شود اما از مختومه شدن پرونده تا ظهور فرزند برومندشان حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جلوگیری کردند.

پی‌نوشت:
1. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج28،‌ص303
2. ابن سعد، طبقات کبری، ج8، ص59.
3. ابن سعد، طبقات کبری، ج8، ص61.
4. فتال نشابوری، روضه الواعظین، ج1، ص349.
5. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج4، ص1897
6. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج4، ص1897
7. عاملی،‌ علامه سید جعفر مرتضی،‌ ترجمه محمد سپهری، قم،‌ نشرایام،‌چاپ اول،‌1378ش،‌ص223.
8. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص185.
9. بخاری، صحیح، ج4،‌ص1549،‌ حدیث3998.
10. ابن قتیبه دینوری، تأویل مختلف الحدیث،‌ج1،‌ ص300.
11. ابن ابی الحدید،‌ شرح نهج البلاغه،‌ج16،‌ص170.
12. شیخ مفید، ارشاد، ج1، ص10.
13. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص81
14. امین، اعیان الشیعه، ج1، ص533.
15. شیخ مفید، ارشاد، ج1،ص 10

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید