گره گشایی مشکلات مسلمانان

گره گشایی مشکلات مسلمانان

ابوالفرات یکی از شیعیان عصر امام حسن عسکری (ع) بود، می گوید: ده هزار درهم از پسر عمویم طلب داشتم ، چند بار نزد او رفتم و مطالبه کردم ، او جواب منفی داد، و مرا با شدت رد کرد، سرانجام نامه ای برای امام حسن عسکری (ع) نوشتم و در آن نامه ، جریان را یادآوری نمودم و عرض کردم که برای من دعا کن ، تا پسر عمویم ، پول مرا بدهد. آن حضرت ، جواب نامه مرا داد، در آن نوشته بود که پسر عمویت بعداز روز جمعه می میرد، و قبل از مرگش ، پول تو را خواهد داد. قبل از روز جمعه پسر عمویم نزد من آمد و طلب مرا پرداخت ، به او گفتم : چطور شد که آن همه نزد تو آمدم ، طلب مرا نمی دادی ، ولی اکنون خودت آمدی پرداختی ؟. در جواب گفت : در عالم خواب ، با امام حسن عسکری (ع) ملاقات کردم ، آن حضرت به من فرمود: وقت مرگ تو نزدیک شده است ، طلب پسر عمویت را بپرداز.
داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)/ محمد محمدی اشتهاردی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید