دوست سفر

دوست سفر

حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت زین العابدین – علیه السلام – مسافرت نمی کرد مگر با رفیقهائی که او را نمی شناختند با آنها شرط می کرد در کارهائیکه پیش می آید اجازه دهند آن جناب هم خدمت کند زمانی با دسته ای به سفر رفت در بین راه مردی ایشان را شناخت به رفیقان گفت: می شناسید این آقا کیست؟ جواب دادند نه . گفت : علی بن الحسین زین العابدین است ، آنها حرکت کرده دست و پای حضرت را می بوسیدند. عرض کرد یابن رسول الله آیا با این این عمل خیال داشتی برای همیشه ما را به آتش جهنم بسوزانی.
چنانچه خدای ناخواسته جسارتی یا دست درازی یا زبان درازی نسبت به شما می کردیم ، یابن رسول الله شما را چه بر این کار واداشت ؟ آن جنان فرمود: من چندی پیش با عده ایکه مرا می شناختند مسافرت کردم خدماتی به من می کردند بواسطه حضرت رسول – صلی الله علیه و آله – که سزاوار آن نبودم . ترسیدم شما هم مثل آنها بکنید
داستانها و پندها, ج2/ مصطفی زمانی وجدانی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید