آداب و اخلاق کسب و تجارت

آداب و اخلاق کسب و تجارت

 

 

1. مستحبات کسب و تجارت
در کتب روایی، از ائمه معصومین ( علیهم السلام)، در آداب و چگونگی داد وستد، مطالب ارزنده ای نقل شده است که ما گوشه ای از آنها را بیان می کنیم:
1 – مستحب است کسی بین طلوع فجر و طلوع شمس به تجارت نپردازد. زیرا پیامبر اکرم (ص) در این هنگام نهی فرموده است:
«نهی رسول الله صلی الله علیه و آله عن الشوم ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس»(1)
از طرفی خوابیدن در این موقع کراهت دارد؛ پس بهترین فرصت برای مطالعه و کسب فضایل و معارف اخلاقی در جهت رشد و نورانیت عقل، همین وقت است.
اصولا آن چیزی که نفس انسان از آن گریزان است، اسلام روی آن عنایت بیشتری دارد. بنابراین در صبحگاهان، ساعتی را مطالعه کردن و قرآن خواندن، از بهترین کارهاست.
2- دعای اهل بازار
مستحب است هنگام وارد شدن به بازار این دعا خوانده شود و این دعا از امام صادق (ع) روایت شده است:
«اللهم انی أسألک من خیرها و خیر أهلها و اعوذ بک من شرها و شر اهلها، اللهم انی اعوذبک من ان اظلم و اظلم، او ابغی او یبغی علی او اعتدی او یعتدی علی. اللهم الی اعوذ بک من شر ابلیس و جنوده و شر فسقه العرب و العجم، و حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم.»(2)
یعنی بارالها، خیر آن و خیر اهل آن را از تو خواهانم، و از بدی آن و شر اهل آن به تو پناه می برم. بارالها، پناه می برم از اینکه ظلم بکنم و یا ورد ظلم واقع شوم، یا اینکه طمع کنم و یا مورد طمع دیگران قرار گیرم، یا حقی را پایمال کنم و یا حقی از من پایمال گردد. بارالها، من از شر ابلیس و جنود او به تو پناه می برم و نیز از شر همه ی مردم. خدایا، ای مربی و گرداننده همه ی هستی، تنها تو مرا کفایت می کنی و توکل و تکیه گاه من تو هستی.(3)
3. اثر ذکر خدا در بازار
امام صادق (ع) فرمودند:
«من ذکر الله عزوجل فی الاسواق غفر الله له بعدد اهلها».(4)
یعنی کسی که در بازار ذکر خدا گوید، خداوند به عدد اهل بازار او را مشمول غفران و بخشش خود قرار می دهد.
همچنین آن حضرت فرمودند:
«من قال فی السوق «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله» کتب الله له الف حسنه».(5)
4- رعایت مسائل اخلاقی
گاهی مشتری در حال بررسی یک جنس و در حال گفتگو با صاحب جنس است که مشتری دیگری از راه می رسد و همان جنسی را می خواهد که در دست مشتری اول است. در اینجا نباید به مشتری دوم توجه کرد. زیرا از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که:
« صاحب السلعه احق بالسوم».(6)
یعنی آنکه جنس را در دست دارد، سزاوارتر است به معامله تا دیگری.
5- دقت در وقت معامله
مشتری می تواند با اجازه ی صاحب جنس، هرجنسی را که می خواهد بخرد، امتحان و آزمایش کند. مثلا جنس بوییدنی را بو کند، خوردنی را بخورد، صوتی را بشنود تا بعدا دچار ضرر و مشکلات نشود. و یا اینکه او صاف و خصوصیات جنس بیان شود تا اگر خلاف آن درآمد، حق برگرداندن یا اَرش و ما به التفاوت را داشته باشد.
امام صادق (ع) می فرماید:
« شکی رجل الی رسول الله صلی الله علیه و آله الحرقه فقال: انظر بیوعا فاشترها ». (7)
مردی پیش رسول خدا (ص) از کاسبی شکایت کرده حضرت در جواب فرمود: در موقع خرید دقت کنید، سپس بخرید.
6- استحباب جنس خوب خریدن و جنس خوب فروختن
اگر کاسب، جنس خوب بخرد و جنس خوب بفروشد، تولیدکنندگان را وادار خواهد کرد تا جنس را هر چه بهتر تولید کرده و به بازار مصرف عرضه کنند. اما وقتی فروشنده از هر جنسی استقبال کرد، تولید کننده هم کاری به کیفیت نخواهد داشت و تنها ضررش برای مشتری می ماند که از باب ناچاری می خرد و از او هم احیانا نفرینی عاید فروشنده و تولید کننده می شود.
امام صادق (ع) فرمودند:
«فی الجید دعوتان، و فی الردی دعوتان، یقال لصاحب الجید: بارک الله فیک وفی من باعک، و یقال لصاحب الردی: لا بارک الله فیک و لا فی من باعک».(8)
یعنی آنکه جنس خوب به دستش می رسد، هم فروشنده را و هم تولید کننده را دعا می کند و می گویدخداوندا به آنها برکت عنایت بفرما، و آنکه جنس بد به دستش می رسد، می گوید خدایا برکت را از آنها بردار.
7- مستحب است معامله ای که انجام می گیرد، سودآور و دارای منافع باشد.
8- مستحب است انسان در امر خرید و فروش مسامحه کند و سختگیر نباشد. خصوصا اگر مورد معامله از ابزار و آلات طاعت و عبادت باشد. از رسول خدا (ص) روایت شده است که می فرماید:
«بارک الله علی سهل البیع، سهل الشراء، سهل القضاء، سهل الاقتضاء».(9)
یعنی خدا برکت دهد بر کسی که آسان می خرد و آسان می فروشد و آسان می گیرد و آسان می پردازد.
9- مستحب است انسان در معامله مقداری چانه بزند. امام باقر (ع) فرمودند:
«ما کس المشتری فانه اطیب للنفس، و ان اعظی الجزیل، فان المغبون فی بیعه و شرائه غیر محمود و لا مأجور». (10)
یعنی چانه زدن اطمینان نفس می آورد، ولو بعدا به او اضافه ای دهد؛ زیرا کسی که در معامله مغبون می شود، نه مورد ستایش است و نه اجری دارد.
10- مستحب است انسان در معامله کم بگیرد و زیاد رد کند.
امام صادق (ع) فرمودند: «مر امیرالمؤمنین – علیه السلام –
«علی جاریه قد اشترت لحما من قصاب و هی تقول: زدنی، فقال له امیرالمؤمنین – علیه السلام – زدها فانه اعظم للبرکه».(11)
روزی علی (ع) از مغازه ی قصابی عبور می کرد، شنید زنی که دارد گوشت می خرد به قصاب می گوید افزون کن. حضرت به قصاب فرمودند: زیاد کن که این برکت عظیمی است.
11- مستحب است صاحب جنس، اجناس خود را به جهت رغبت و جلب نظر مشتریان تزیین نکند.
شهید ثانی در آداب تجارت می فرماید: اگر قصدش از این عمل امر دیگری باشد، غیر از فریب و ترغیب جاهلین، مثل اینکه از نظر عرف، اجناس مزین مطلوب است، در این صورت اشکال وایرادی نیست.(12)
12- مستجب است عیوب موجود در جنس را ذکر کردن، چه عیوب ظاهری و چه عیوب پنهانی؛ که این عمل از علائم مؤمن بودن است.(13)
«اذا اشتریت مناعا فکبر اللهثلاثا ثم قل اللهم انی اشتریته التمس فیه من خیرک، فاجعل لی فیه خیرا، اللهم انی اشتریته التمس فیه من فضلک». (14)
یعنی هنگامی که جنسی را خریدی، سه مرتبه «الله اکبر» بگو. سپس بگو بارالها به انتظار خیری از جانب تو خرید می کنم. پس برای من در آن خیر قرار بده. بارالها من خرید کرده ام و از تو می خواهم که فضلت را در آن قرار دهی.
14- مستحب است اجتناب کردن از معامله با کسی که مالش را در معصیت خدا مصرف می کند. این عمل در حقیقت گونه ای از نهی از منکر و مبارزه ی منفی است تا شاید شخص گناهکار از این طریق متنبه و آگاه گردد.
امام صادق (ع) می فرماید:
«اذا رأیت الرجل یخرج من ماله فی طاعه الله فاعلم انه اصابه من حلال، و اذا اخرجه فی معصیه الله فاعلم انه اصاب من حرام ».(15)
یعنی وقتی می بینی مردی مالش را در طاعت خداوند خرج می کند، پس بدان که از راه حلال به دست آورده؛ و اگر دیدی در معصیت خدا خرج می کند، بدان که از راه حرام به دست آورده است.
15- مستحب است انسان در شهر خودش کسب و تجارت کند. زیرا این امر باعث خواهد شد اولا تا با هر کس معامله نکند و ثانیا در کک و یار و یاور تنها نماند. امام سجاد (ع) می فرماید:
«ان من سعاده المرء ان یکون متجره فی بلده و یکون خلطاؤه صالحین و یکون له اولاد یستعین بهم ».(16)
از سعادت مرد این است که تجارتخانه اش در وطن و همکاران و هم صحبتانش از صالحین و کمک کار او فرزندانش باشند.
16- مستحب است با کسانی که عقب ماندگی فکری دارند، معامله نشود. مرحوم شهید اول (ره) در کتاب لمعه فرموده اند: مستحب است با اشخاص پست معامله نشود و شهید ثانی (ره) در شرح لمعه فرموده است:
17- مستحب است با «محارفین» معامله نشود. «محارف»، کسی را گویند که در کسب و تجارتش برکت نیست. امام صادق (ع) می فرمایند:
«لا تشتر من محارف فان صفقته لا برکه فیها»(17)
از محارف چیزی نخر، زیرا برکت در خرید و فروش او نیست.
همچنین از امام صادق (ع) روایت شده است:«المؤمن لا یکون محارفا». مؤمن، محارف نیست. زیرت مؤمن هر دو دستش یمین و برکت آفرین است، برخلاف کافر که هر دو دستش شمال و شوم است. این ممانعتها شاید بدین جهت باشد که افراد یاد شده خود را اصلاح کنند و با معنویت وارد تجارت شوند.
18- مستحب است در مزایده، وقتی واسطه و دلال در فروش جنسی، به منظور جلب مشتری ندا سر می دهد و اعلان قیمت می کند، شنونده بر قیمت آن اضافه نکند تا بدین وسیله بخواهد بر دیگران مقدم شود و بازار گرمی به وجود آورد.
از علی (ع) روایت است:
«اذ نادی المنادی فلیس لک ان تزید، و انما یحرم الزیاده النداء و یحلها السکوت».(18)
یعنی زمانی که منادی (دلال) ندا می کند، حق زیاد کردن قیمت را نداری، وگرنه حرام است و تنها سکوت آن را حلال می کند. ( باید صبر کرد و ساکت بود و با حالت عادی معامله کرد، آنگاه اگر انسان خواست مبلغی اضافه کند، مانعی ندارد. )
19- مستحب است رعایت حال مؤمنین شود و هنگام فروش، به حداقل سود بسنده شود.
امام صادق (ع) فرمودند:
ربح المؤمن علی المؤمن ربا الا ان یشتری باکثر من مأه درهم فاربح علیه فوت یومک، أو یشتر به للتجاره فاربحوا علیهم و ارفقوا بهم.»(19)
یعنی سود گرفتن مؤمن از مؤمن صحیح نیست، مگر اینکه بیشتر از صد درهم بخرد که می تواند مخارج روزانه را روی آن قرار دهد، یا برای تجارت بخرد که در اینجا با رعایت حال، سود گرفتن مانعی ندارد.
توضیح آنکه کلمه ی «ربا» در روایت فوق، آن ربای اصطلاحی و حرام نیست، بلکه به معنی لغوی آن (زیاده است).
20- مستحب است نسبت به همه ی مشتری ها و معامله کنندگان رعایت انصاف و عدل را نموده و به یک نظر نگاه کند و تفاوتی بین افراد قائل نشود.(20)
21- مستحب است انسان در اول وقت نماز، کسب را رها کرده و به نماز برود و کسب کردن در این وقت، کراهت دارد.
عن الحسین بن یسار عن رجل رفعه فی قول الله عزوجل: «رجال لا تلهیهم یجاره و لا بیع عن ذکر الله» قال: هم التجار الذین لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله عزوجل اذا دخل مواقیت الصلاه اذوا الی الله عزوجل حقه فیها.(21)
حسین به یسار که از اصحاب امام هفتم (ع) بود، از امام درباره ی آیه ی فوق سؤال کرد، آن حضرت فرمود: آنان تجار و کسبه ای هستند که تجارتشان باعث غفلت از ذکر و یاد خدا نمی شوند، هر گاه وقت نماز می رسد، می روند تا حق خداوند را بجا آورند.
22- مستحب است فروشنده در معامله حسان کند و چیزی را به خریدار بدهد که به نفع و صلاح او باشد.(22) و اگر به او وعده ی احسان داد، مستحب است به وعده ی خود وفا کند و به وسیله ی ترک سود، احسان کند.(23)
23- مستحب است انسان در خرید و فروش، مدح از کالای خود و مذمت از جنس دیگری نکند.(24)
امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) روایت کرده است:
«من باع او اشتری فلیحفظ خمس حضال و الا فلا یشترین و لا یبیعن: الرباء و الحلف و کتمان العیب و الحمد اذا باع و الذم اذا اشتری».
یعنی کسی که معامله می کند، باید از پنج خصلت، خودداری کند؛ و گرنه معامله نکند:
1- ربا 2- قسم خوردن 3- پوشانیدن عیب 4- تعریف در موقع فروختن 5- مذمت در موقع خریدن.
24- مستحب است اقاله ی نادم. یعنی پس از اینکه معامله ای واقع شد، خریدار یا فروشنده در صورتی که متوجه شد که این معامله به نفع او نبوده و یا فعلا به کارش نمی خورد، اگر پیشنهاد فسخ معامله را کرد از او قبول کند و معامله را برگرداند.
امام صادق (ع) فرمودند:
«انما عبد مسلم اقال مسلما فی بیع افان الله عثرته یوم القیامه»(24)
یعنی هر مسلمانی که عقد معامله واقع بین خود و مسلمان دیگر را اقاله و فسخ نماید،خداوند متعال روزقیامت از لغزشها و اشتباهاتش در می گذرد.
همچنین از رسول خدا (ص) روایت شده است:
«من اقال نادما اقاله الله یوم القیامه».(25)
یعنی اگر کسی از معامله ی انجام شده پشیمان شد، و فروشنده با برگشت معامله، رضایت او را جلب کرد، فردای قیامت خداوند از اشتباهات او خواهد گذشت.
26- مستحب است معاملات نسیه ای در محلی ثبت گردد.

پی نوشت :

1- وسائل، ج 12، ص 295.
2- وسائل، ج 12، ص 301.
3-چه زیبا است که ایت دعا به صورت تابلو در ابتدای بازار نصب گردد.
4- وسائل، ج 12، ص 303.
5- وسائل، ج 12، ص 303.
6- وسائل، ج 12، ص 295.
7- فروع کافی، ج 5، باب المعیشه.
8- وسائل، ج 12، ص 332.
9- همان مأخذ.
10- وسائل، ج 12، ص 335.
11- وسائل، ج 12، ص 290.
12- شرح لمعه قسمت آداب تجارت.
13- شرح لمعه قسمت آداب تجارت.
14- وسائل، ج 12، ص 304.
15- وسائل، ج 12، ص 339.
16- فروع کافی،ج 5، ص 257.
17- وسائل، ج 12، ص 305.
18- وسائل، ج 12، ص 337.
19-وسائل، ج 12، ص 293.
20- کافی، ج5، ص 154.
21و 22 – وسائل، ج12، ص 287 و ص 292.
23 -شهید در شرح لمعه، باب آداب تجارت.
24- کافی، ج 5، ص 153.
25- کنز العمال.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید