امام حسن مجتبی علیه السلام اسوه‏‌ بزرگواری

امام حسن مجتبی علیه السلام اسوه‏‌ بزرگواری

در تاریخ میلاد خجسته امام مجتبی علیه السلام اندکی اختلاف وجود دارد. طبق قول مشهور، در 15 ماه مبارک رمضان سال سوم هجری، در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود. هفت سال از عمر شریفش مصادف با حیات پربار خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم بود. پدر گرامی‌اش امام علی بن ابیطالب علیه السلام و مادر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام، دختر پیامبر خداست.

پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم و والدین حضرت نه تنها در نامگذاری آن کودک از خدای متعال سبقت نگرفتند که در انتظار نشستند تا اسم آن مولود مبارک را خداوند بی همتا برگزیند. سرانجام وحی الهی نازل شد و به رسولش خبر داد که: «این نوزاد را حسن بنامید.» آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گوسفندی را قربانی کرد و موی سر آن نورسیده را تراشید و به اندازه وزن آن، نقره صدقه داد و با دستان مبارکش نوعی عطر مخلوط، به نام «خَلوق» به سر آن کودک شایسته مالید و آنگاه نافش را برید و…

تنها کنیه امام مجتبی علیه السلام «ابومحمّد» است. ولی در القاب حضرت تعابیر مختلفی ذکر شده است. مشهورترین القاب حضرتش عبارتند از: تقیّ، زکیّ، سیّد، سبط، ولیّ. در نقش نگین انگشتری‌اش نیز اختلاف است. سیره نگاران، عبارات زیر را نقش نگین حضرت دانسته‌اند: «العزّه للّه وحده»؛ «العزّه للّه»؛ «اللّه اکبر»؛ «به نستعین» و «حسبی اللّه».

شجاعت امام حسن علیه السلام
در بیان شجاعت امام حسن علیه السلام همین بس که او تربیت یافته شیر خدا، علی علیه السلام است که در جنگ‌ها به دشمن پشت نمی‌کرد و تا دشمن را به هلاکت نمی‌رساند، از پای نمی‌نشست. امام حسن علیه السلام نیز که از کودکی همراه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم جنگ ها دیده بود و از پدر جنگاوری آموخته بود، در پیکار بسیار دلاور بود.

بردباری امام علیه السلام
امام حسن علیه السلام بسیار بردبار و شکیبا بودند. این صفت حضرت در برخورد با مشکلات و مصائب و نیز در روبه رو شدن با جاهلان و دشمنان بسیار آشکار بود. مردی از اهل شام به تحریک معاویه امام علیه السلام را به باد دشنام گرفت. پس از این که آن مرد ساکت شد، امام علیه السلام او را سلام گفته، فرمودند: «به گمانم در این شهر غریب هستی. اگر نیازمند خانه هستی به تو منزل دهیم، و اگر نیاز به مالی داری آن را در اختیارت می‌کنیم. اگر گرسنه‌ای سیرت سازیم و اگر نیاز دیگری داری کمکت کنیم». مرد شامی‌ از عمل زشت خود پشیمان شد و در حالی که می‌گریست گفت: «تو و پدرت نزد من مبغوض‌ترین مردم بودید و اینک محبوب‌ترین آن‌ها هستید». و این گونه مردی جاهل و فریب خورده با برخورد حلیمانه امام حسن علیه السلام هدایت یافت و در جمع دوستان اهل بیت علیه السلام درآمد.

کرامت و بخشندگی امام علیه السلام
کرم و سخاوت امام حسن مجتبی علیه السلام به حدی بود که در روایت آمده است که هیچ گاه سائلی را رد نکرد و در برابر درخواست او «نه» نگفت. به همین دلیل است که او را «کریم آل طه» می‌خوانند.هنگامی‌ که به ایشان عرض شد: «چرا هیچ سائلی را رد نمی‌کنید؟» فرمود: «من سائل درگاه خدا و راغبِ پیشگاه اویم و شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم». و نیز می‌فرمود: «بهترین روزهای جوانمرد روزی است که از او چیزی درخواست شود».

اسوه‏ ی بزرگواری
امام حسن علیه السلام در طول زندگی پر برکتش همواره در راه هدایت و ارشاد مردم گام بر می ‏داشت و شیوه‏ ی برخوردش با عموم مردم – حتی دشمنان – چنان جالب و زیبا بود که همه را به خود جذب می‏ کرد. مورخین نوشته ‏اند «روزی امام مجتبی علیه السلام سواره از راهی می‏ گذشت. مردی شامی بر سر راه آن حضرت آمد و ناسزا گفت. وقتی که فحش‌هایش تمام شد، امام علیه السلام رو به او کرده و سلامش کرد! آنگاه خندید و گفت: ای مرد! فکر می‏ کنم در این جا غریب هستی… اگر از ما چیزی بخواهی، به تو عطا خواهیم کرد. اگر گرسنه‌‏ای سیرت می ‏کنیم، اگر برهنه‌ای می‌پوشانیمت، اگر نیازی داری، بی‏ نیازت می‏ کنیم، اگر از جایی رانده شده‌‏ای پناهت می‌دهیم، اگر حاجتی خواسته باشی برآورده می‏‌کنیم، هم ‏اینک بیا و مهمان ما باش. تا وقتی که این‏جا هستی مهمان مایی…

مرد شامی که این همه دل‏جویی و محبت را از امام مشاهده کرد به گریه افتاد و گفت: «شهادت می‏ دهم که تو خلیفه‏ ی خدا روی زمین هستی و خداوند بهتر می‏ داند که مقام خلافت و رسالت را در کجا قرار دهد. من پیش از این، دشمنی تو و پدرت را به سختی در دل داشتم. اما اکنون تو را محبوب ترین خلق خدا می‏دانم. آن مرد، از آن پس، از دوستان و پیروان امام علیه السلام به شمار آمد و تا هنگامی که در مدینه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود.‏» (1)

اسوه‏‌ی ایثارگری
یکی دیگر از صفات برجسته‏ ی امام مجتبی علیه السلام انفاق و بخشش بی‏ سابقه‌ی اوست.تاریخ نگاران نوشته‌‏اند: امام حسن علیه السلام دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار دارایی‌اش را به دو نصف کرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد. (2)

امام حسن علیه السلام ملجاء درماندگان، آرام بخش دل‏‌های دردمندان و امید تهیدستان بود، هیچ گاه نشد که فقیری به حضور آن بزرگوار برسد و دست‏ خالی برگردد. در همین مورد نقل کرده ‏اند: مردی به حضور امام حسن علیه السلام آمد و اظهار فقر و حاجت کرد. امام حسن علیه السلام دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافه‌‏ی پانصد دینار به او بدهند. مرد سائل حمالی را صدا زد که پول‌هایش را برایش ببرد. امام مجتبی علیه السلام پوستین خود را هم به آن مرد داد و فرمود: این را هم به جای کرایه به آن مرد بده. (3)

پی‌نوشت‌ها:
1. ستارگان درخشان، ص‏42، محمد جواد نجفی.
2. تاریخ یعقوبی، ج‏2 ص‏215- اسد الغابه، ج‏2 ص‏13، تذکره سبط بن جوزی، ص‏196.
3. ستارگان درخشان، ص‏46.

منابع:
1. قرآن تی وی/ ویژه نامه ولادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
2. حوزه/ طلوع خورشید در خانه وحی
3. حجیج/ ولادت حضرت امام حسن (علیه السلام)

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید