در اینجا به مواردی که موجب استرس والدین برای تربیت فرزندان میشود میپردازیم، تا نشان دهیم چگونه تربیت فرزندان برای والدین دشوارتر میشود.
« پدر و مادر ایده آل »
منظور اینست پدر و مادر می کوشند تا از هر لحاظ ایده آل باشند در حالی که هدف ایده آل بودن نیست و تنها یک پدر و مادر با کفایت و به معنای « خوب » هدف ماست . همه پدر و مادرها انسانند و انسان هم ممکن الخطاست و از آنجا که هیچکس ایده آل نیست لذا کوشش برای یک پدر و مادر ایده آل بودن نتیجه ای جز استرس ف نا امیدی ، سرخوردگی و احساس گناه ندارد.
« فرزند ایده آل »
انتظار والدین از اینکه فرزندان شان ایده آل باشند هم ، انتظاری غیر واقعی است و نتیجه آن هم احساس نا امیدی و شکست و جدال دائم با فرزندان است . همه بچه ها گاهی گریه می کنند ، نق می زنند ، غر می زنند و به حرف والدین شان گوش نمی دهند . البته گاهی هم ناراحت و افسرده می شوند. نحوه بر خورد والدین با این مشکلات ، می تواند مشکلات را همان طور حفظ ند یا اوضاع را بدتر کند و یا مشکلات را در طول دوران رشد کودکی افزایش دهد .
« همهاش تقصیر من است»
گاهی والدین به خاطر اشتباه فرزندان شان خود را سرزنش میکنند. میتوان کودک را راهنمایی کرد و مهارتها و ارزشهای اجتماعی را به او آموخت اما غیر ممکن است که بتوان تمام رفتارها و شیوه های بر خورد او را کنترل کرد. ممکن است والدین گاهی احساس گناه و افسردگی کنند چرا که فکر میکنند دائم فرزندشان را بابت کارهای اشتباهی که میکند، سرزنش میکنند و همین باعث میشود که نتوانند صبور و آرام و منطقی برخورد نمایند.
« همه چیز تقصیر آنها ست»
این تفکر، سرزنش در مورد اشتباهات و بد رفتاریها را تماماً متوجه کودک میکند مثلاً مادری میگوید: « فرزندم بسیار لجباز است، هیچوقت کاری را آن طور که به او گفتم انجام نمیدهد». این برخورد باعث میشود که والدین دلخور و ناراحت شوند و واکنشی بیشتر از آنچه که باید، از خود نشان دهند و دقت و توجهی هم نسبت به نحوه برخوردشان با رفتار نامناسب کودک نداشته باشند. گفتنی است که بسیاری از مشکلات نتیجه شیوه نا مناسب گفتگو و ارتباط کودکان و والدین با همدیگر است.