توحید و نفی غلو

توحید و نفی غلو

قال مولانا الامام المهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف- :
(إِنَّ اللّهَ تَعالى هُوَ الَّذی خَلَقَ الاَْجْسامَ وَقَسَّمَ الاَْرْزاقَ، لاَِنَّهُ لَیْسَ بِجِسْم وَلا حالٌّ فی جِسْم، لَیْسَ کَمِثْلِهِ شیءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ، وَأَمَّا الاَْئِمَّهُ(علیهم السلام) فَإِنَّهُمْ یَسْأَلوُنَ اللّهَ تَعالى فَیَخْلُقُ، وَیَسْأَلوُنَهُ فَیَرْزِقُ، إِیجاباً لِمَسْأَلَتِهِمْ وَإِعْظاماً لِحَقِّهِمْ)[1] تنها خداوند متعال است که اجسام را خلق و روزى ها را تقسیم کرده است; زیرا او جسم یا حلول کننده در جسم نیست. چیزى همانند او نیست. او شنوا و داناست; امّا ائمّه(علیهم السلام) چیزى را از خدا مى خواهند و خدا نیز براى آنان خلق مى کند. از خدا مى خواهند، خدا هم روزى مى دهد. خدا چنین مى کند، چون بر خود حتم کرده که خواسته ى آنان را اجابت و منزلت و شأن آن ها را عظیم گرداند.
شرح
شیخ طوسى(رحمه الله) درکتاب الغیبه نقل مى کند،جماعتى از شیعیان، در مقام اهل بیت(علیهم السلام) اختلاف کردند.عدّه اى قائل بودند که خداوند ـ عزّوجل ـ قدرت خلق و رزق را به امامان معصوم واگذار کرده است.در مقابل، عدّه اى براین عقیده بودند که این امر،محال است وبر خداوند متعال جایز نیست که امر خلق و رزق رابه ائمه واگذار کند;زیرا، تنها خداوند متعال قادر برخلق اجسام است.
شیعیان، در این امر، به نزاع شدید برخاستند. شخصى که در آن مجلس حاضر بود، گفت: «چرا نزد ابى جعفر محمّد بن عثمان عمرى (سفیر دوم حضرت) نمى روید و در این باره از او سؤال نمى کنید تا حقّ بر شما روشن گردد؟ او تنها راه و واسطه به سوى حضرت صاحب الأمر(علیه السلام)است.» شیعیان، بر این امر راضى شدند و نامه نوشتند و در آن، مسئله ى مورد نزاع را پرسیدند. حضرت در جواب نامه مرقوم فرمودند:
خالق نباید جسم، و رازق نباید روزى خورنده باشد; در نتیجه، ما چون جسم داریم و روزى مى خوریم، نه خالق هستیم و نه رازق; ولى خداوند، حق ما را بزرگ قرار داده و درخواست ما را اجابت مى کند; لذا دعایى که مى کنیم، برآورده مى شود، نه این که ما، خود، جداى از خواست الهى، توان این را داشته باشیم.[1]. الغیبه، طوسى، ص 294، ح248; احتجاج، ج2، ص285; بحارالأنوار، ج 25، ص 329، ح4.
علی اصغر رضوانی – شرح چهل حدیث حضرت مهدی(عج)

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید