مجله نیایش: به نظر شما ضرورت پرداختن به نماز به عنوان یکی از فرائض دینی چه اهمیتی دارد؟
سبحانی نیا: با هر نگاهی به موضوع نماز بنگریم ضرورت پرداختن به آن روشن می گردد؛ مثلا نماز در کلام رسیده انبیاء و ائمه (علیهم السلام) جایگاه ویژه ای دارد، زیرا اولین و آخرین توصیه های آنان به نماز بوده و تجلی باور توحیدی انسان در نماز است. ائمه (علیهم السلام) در هر فرصتی ضمن تاکید بر انجام این فریضه به راز و رمزهای این فرمان الهی اشاره داشته اند و او را بر هر امری مقدم می داشتند.
لذا ضرورت دارد این امری که پایه و راه بندگی است، به صورت شفاف و عمیق به آیندگان منتقل و تبیین شود. اگر حتی به نماز از زاویه مسائل تربیتی، اجتماعی و سیاسی نگاه کنیم ضرورت تبیین آن لازمست. مثلا نماز و نماز جماعت نشان داده است که یکی از مؤثرترین راه های اجتماعی شدن انسان است. از سویی دیگر عامل مؤثری در معنویت بخشیدن به انسان در اجتماعات می باشد. چیزی که در آینده بیش از این مورد نیاز است و انسان نمی تواند خود را از اجتماع به دور نگه دارد و نیاز دارد در اجتماع به گونه ای باشد که در مقابل ناهنجاریها توان ایستادگی را داشته باشد، چیزی است که برای آینده به عنوان یک چالش و آسیب مطرح شده، یعنی در آینده نمی توان با تکیه بر اصل پرهیز و دور بودن از ناهنجاریها سالم ماند؛ زیرا قدرت تکنولوژی و ارتباطات رسانه ای به سرعت در حال جهانی شدن فرهنگها پیش می رود و انسانهایی در چنین فضا عزت و هویت خویش را خواهند داشت که به جای پرهیز، در خود توانمندی و قدرتی را فراهم سازند که بتوانند مصون بمانند و نماز چنین جایگاهی را برای انسان فراهم می سازد و همچنین از هر زاویه دیگری به نماز بنگریم ضرورت طرح آن روشن است. اگر چه باید بپذیریم که دین یک نظام به هم پیوسته و مرتبط با یکدیگر است و لازمست برای تربیت انسان به همه جنبه های دینی پرداخته شود. همچنان که ایمان مجموعه ای از علم، عمل و اخلاقیات است که در زندگی انسان عینیت پیدا می کند. اگر ما تنها به نماز منفک از دیگر باورهای دینی بپردازیم، توفیق کمتری خواهیم داشت.
امروزه وقتی می خواهند از یک مغز سالم و کامل سخن بگویند مغز انسانی که از تعادل رشد و همه جانبه برخوردار باشد، یک مغز سالم و کامل نامیده می شود. خوب، پس در یک جمع بندی می توان گفت: ضرورت دارد به نماز به دلیل این که یک واجب الهی است و اثرات این دستور الهی در زندگی به صورت مدام تجلی می یابد متناسب با مقتضیات زمان پرداخته شود.
بلادیان: نماز اگر با حضور قلب و توجه کامل به محتوی و فلسفه آن ادا شود نه تنها یکی از مهمترین فرائض دین است، بلکه محور تمامی فرائض دیگر و باعث تقویت آن ها است. بی دلیل نیست که عقل کل و ختم رسل حضرت ختمی مرتبت آن را ستون دین معرفی فرموده و شرط قبولی تمام اعمال و عبادات را قبولی فریضه نماز می داند.
ضیایی: نماز یکی از فرائض دینی، بلکه ستون دین است. نماز فریضه ای است که با تمام تشخصات دینی ارتباط مستقیم دارد؛ حتی با اصول دین، کسی که نماز را اقامه می کند سیم های ارتباط قلبی خود را با توحید، نبوت، معاد؛ عدل و امامت مستحکم تر می کند؛ یعنی در واقع هر روز که نماز می خواند موحدتر می شود، قیامت را بیشتر باور می کند و خدا در رفتار او بیشتر حضور می یابد. علاوه بر آن نماز باعث اصلاح رفتار او می شود و او را از فحشا و منکر باز می دارد. به حلال و حرام خدا بیشتر توجه می کند و خلاصه نماز به عبارتی ضامن دین، پاسدار دین و جلوگاه دین و … است، پس سزاوار است که بیشتر از هر فریضه دیگری بدان پرداخت شود.
مجله نیایش: موانع یا عوامل تأثیرگذار بر گسترش فرهنگ دینی مخصوصاً در بین نسل جوان، از دیدگاه شما چه چیزهایی می توان باشد؟
سبحانی نیا: در مورد موانع یا عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ دینی یک سری عوامل وجود دارد که بر همه باورهای انسانها تأثیر گذار است و مختص موضوع نماز نخواهد بود، بلکه از جدی ترین موانع پذیرش و الگوگیری یک امر خواهد بود. مثلا تعارض بین گفتار و رفتار انسان به خصوص در زندگی انسانهایی که عهده دار ترویج مسائل فرهنگی و یا عهده دار مدیریت یک جامعه می باشد بسیار تأثیرگذار است و از موانع جدی کار خواهد بود و یا همراه نبودن یک فرهنگ از هنر و محبت و تواضع در رفتار در تعامل با دیگران خود یکی از موانع عمده و جدی خواهد بود. همچنین برخوردار نبودن یک تفکر از پایه های عقل و خرد و منطقی نبودن آن و بی ارتباطی بودن با زندگی انسان و نداشتن آن لطافت هنرو ادبیات زمان خود از عهده عوامل توسعه و گسترش یک فرهنگ خواهد بود. یا بی حوصله بودن، صبر و استقامت نداشتن و به دنبال نتایج مقطعی و لحظه ای بودن از موانع جدی یک حرکت فرهنگی است اما اگر ما بخواهیم به موانع اختصاصی در گسترش نماز اشاره داشته باشیم، ضمن دخالت همه عواملی که در قبل گفته شد می توان در محیط مدرسه به حضور و عدم حضور مدیران و مربیان در خانواده، به توجه نداشتن و یا توجه داشتن به دوران کودکی و در ادارات است به بستر سازی و دوری گزیدن از دولتی شدن نماز اشاره کرد. لازمست هر جامعه ای را آسیب شناسی و راه حلی برای آسیب های آن فراهم سازیم، بررسی کنیم که جوان در خانه، جوان در مدرسه، جوان در دانشگاه و جوان در مسجد چه می کند.
زیرا جوان به عنوان عضو سنت شکن و بی قرار در یک سری سنتهای ثابت انتظار دارد در هر محیطی با شخصیت او و جایگاه او متناسب برخورد شود؛ لذا موانع و عوامل مؤثر را در هر قسمتی جداگانه باید دید و راه حل برای آن پیدا کرد؛ اگر چه موانع کلی اشاره شده جزو عوامل عمومی و مؤثر خواهد بود.
بلادیان: از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر گسترش دینی فطرت پاک جوانان و نوجوانان است، آنها چون روانشان به تمایلات پست حیوانی آلوده نشده و حقیقت پذیرند؛ با ایجاد شرایط مفید نماز را به عنوان یک فریضه سازنده و ضروری ادا می کنند؛ البته توجه به الگوهای و الا همچون امام راحل، رهبر معظم انقلاب، شهدا و جوانان متعهدی که در صحنه های علمی، ورزشی و هنری درخشیده و نماز را به عنوان نردبان ترقی می نگرند، بعد از والدین (به شرطی که آنها نیز صادقانه نماز بخوانند) همه تأثیرات سازنده خواهند داشت و در مقابل هر گونه انحراف و دوگانگی که در خانواده و مبلغین دین حاصل آید و یا فلسفه و راز و رمز نماز خوب تبیین نشود از موانع عمده بر گسترش فرهنگ دینی است.
ضیایی: البته پاسخ هر کدام از این سوالات را می توان مفصل داد تا حق مطلب ادا شود ولی در این مختصر می توان به عواملی چند اشاره کرد. اول عوامل را می شماریم:
1ـ غنی تر کردن فعالیت های فرهنگی در کنار فعالیت های تبلیغی برای جهت دادن به باورهای مخاطبین با علم به آن که احساس پرستش و نیایش و ستایش همگی یک احساس صادق هستند و اشباع صادق انها در فعالیت فرهنگی به سوی بعضی اعمال هدایت می شود که نماز در رأس آنها است.
2ـ اصلاح رفتار کسانی که شهرت به تدین دارند، به طوری که اگر الگو و سرمشق قرار گرفتند باعث دلسردی افراد نشوند. برای مثال کسی که در نماز جماعت محله یا بازار یا اداره دیده می شود اگر بازاری است نباید گرانفروشی کند، اگر اداری است نظم و ترتیب و وظیفه شناسی او زبانزد باشد.
4ـ پرهیز از ایراد و اشکال در کارهایی که مباح هستند و حتی تبلیغ بعضی از آنها به طوری که پرداختن به آنها با نماز تعارض نداشته باشد. مثلا القاء نشود که کسی که نماز می خواند نباید گردش برود یا به موسیقی مباح گوش کند یا … به هر حال باید تربیت را از جایی شروع کرد که مربی می خواهد و به جایی برود که مربی می خواهد.
موانع ـ در مورد موانع می توان گفت عکس فعالیت های فوق اگر انجام یابد آن فعالیت ها به مانع تبدیل می شود، مثلا چنانچه به تبلیغات بدون فعالیت های فرهنگی بپردازیم، مثل آن است که در تلویزیون چیزی را تبلیغ کنیم ولی عملا فواید آن را اثبات نکنیم؛ یا آن که کسی که تبلیغ می کند خودش عامل به آن نباشد، فرضا نماز بخواند و تبلیغ نماز بکند ولی از مواضع تهمت به فحشا و منکر پرهیز نکند یا آنکه وظایف نمازگزار را آنقدر سخت و تنگ بگیریم که نتیجه عکس بدهد. مسلما در دنیای امروزی هر حرکتی که در جهت غیر استکباری باشد بی جواب نمی ماند. ما معتقدیم که نماز خواندن چون دلیل و پرچم اسلام است معارضین فراوان دارد، پس ما هم باید بتوانیم پیشرفت کنیم و هم مقابل حملات بایستیم و البته آسان نیست. میدان این فعالیت ها و چالش ها ذکر، فکر و عقل نوجوانان و جوانان است که هر یک از دو طرف متخاصم که بتواند آن را اشغال کند، برنده است. البته حریف خیلی قوی است چون با سلاح سرمایه ای بسیار به میدان آمده و می توان گفت متاسفانه زمینه را هم شیطان در انسانها برای پذیرش آماده کرده است. ذهن جوانان سریع تر از هر چیزی متوجه وعده هایی است که تضمین کننده دنیای آنها باشد نه آخرت، به محسوس توجه دارد نه به معقول. اگر کسی وعده ازدواج، اشتغال، رفاه و مسکن بدهد سریع تر جذب می کند تا درس ایثار گذشت و … مقابله با این فقط هنگامی میسر است که آنقدر معنویت در ذهن آنها زیبا نمایانده شود که عروس دنیا جلوه ای نداشته باشد.@#@ آنقدر خالق را بزرگ ببیند که مادون آن حقیر نماید. اشکال در این است که زیبایی نماز ادراک نشده نه آنکه مخالفتی هست. اگر ما بتوانیم این عروس دنیا و آخرت را بیاراییم و چشم بصیرت مربی را به روی آن بگشاییم هرگز نگرانی وجود ندارد. اگر وجود متربی چون آیینه باشد تجلی قرآن و عترت در آن به صورت نماز و دعا جلوه گر خوهد شد. آن وقت نیازی به تبلیغ هم نیست. اگر چنین اتفاقی نیفتد زخرف دنیا آنچنان دل از جوان خواهد برد که سر از پا نمی شناسد و چالش ما بی اثر خواهد بود.
مجلّه نیایش: چالشهای احتمالی در سالهای آینده در برابر نسل جوان و یا مربیان و مبلغان برای تربیت دینی چه چیزهایی خواهد بود؟
سبحانی نیا: 1ـ چالش بیکاری و بی حالی و گرفتاری افراد در زندگی که در ارتباطات انسانها تأثیر دارد. نماز را نباید پناه یافته پس از بازماندگی تلقی کرد، بلکه نماز را باید به عنوان توکل و امیدواری مطرح کرد.
2ـ پدید آمدن پرسشهای جدید در مسائل عبادی و اعتقادی که رابطه مستقیم یا غیر مستقیم با نماز دارد.
3ـ پاسخگو نبودن ادبیات و نوشته های امروز در ارتباطات آینده.
4ـ ایجاد پرسشهای متنوع یا پدید آمدن شبهه و پرسشهای متعدد نسبت به منادیان دین و تأثیرگذاری در باور دینی مردم
5ـ فراوان شدن پرسشها و آموزشهای مختلف در شبکه های اینترنتی و ضرورت پرداختن پرسش به سوالات در اینترنت
6ـ پدید آمدن سبک و سلیقه های مختلف در اجرای مراسم دینی به صورت افراط و تفریط
7ـ قدرت تکنولوژی و حاکمیت یافتن این ابزار بر فرهنگ جامعه و تحت تأثیر قرار دادن باورهای دیگران
8ـ تأثیر جهانی شدن زندگی، باورها، اعتقادات و پدید آمدن زمینه هم گرایی به معنی تبعیت از فرهنگ های کلی دنیا، نه گرایشهای بخشی و جمعی و لو آداب مذهبی و سنتهای ملی اختصاصی.
9ـ چـالـش تـعارض بـین گـفتار با عمل به خصوص در مربیان، مدیران و منادیان تربیت به دلایل مختلف تنگناها و … .
بلادیان: شبیخون فرهنگی دنیای غرب از طریق ماهواره، اینترنت و مهاجرت ها و بهره برداری ناصحیح از آنها بیش از هرچیز فرهنگ دینی ما را نشانه می گیرد که طبیعتا در فرهنگ انسانساز نماز هم بی تأثیر نیست. از نسلی که در آینده همه چیز را زیر سؤال می برد و برای مساله ای غیر مادی دلائل متقن و ارضا کننده طلب می نماید، با تبلیغات سنتی نمی توان بهره گرفت.
مجلّه نیایش: اولویتهای پژوهشی و تحقیقی مرتبط با نماز چیست:
سبحانی نیا: 1ـ تحقیق در ابزار و تکنولوژی مناسب مقطع راهنمایی و ابتدایی در انتقال و ترویج نماز ـ پرسشهای عمده جوانان در مورد نماز
2ـ راههای مناسب درونی سازی باورهای دینی
3ـ راههای مشارکت بخشیدن به ترویج نماز در محیطهای آموزشی
4ـ بیشترین تأثیر را چه عاملی در دور شدن انسان از مباحث عبادی و اعتقادی داشته است؟
5ـ نیازهای آموزشی ائمه جماعات و مدیران در بخش نماز
6ـ عمده سؤال های مادران در مورد نماز نسبت به تربیت و ترویج نماز برای اعضای خانواده
7ـ عوامل تأثیرگذار در گرایش و عدم گرایش در نماز جماعات ادارات
8ـ بحث نماز و عزت
9ـ عوامل مؤثر در گرایش جوانان به نماز جمعه و نمازهای جماعت مساجد
بلادیان: اولویت های پژوهشی و تحقیقی مرتبط با نماز روانشناسی و جامعه شناسی مخصوصا رابطه نماز با تعدیل غرائز جنسی است.
ضیایی: از مجموع آنچه گفته شد بر می آید که ما با نسل نو سر وکار داریم و نسل نو، جوانانی هستند که هم استقلال طلب هستند هم استدلال خواه؛ هم آزادی را دوست دارند و هم به زمان خاص خودشان تعلق دارند و هم تبلیغ و تحریکات خنثی کننده معنویت از در و بام آنها را بمباران کرده و هر مربی زمانی در این ازدحام می تواند موفق باشد که زمان را بشناسد (به معنای تاریخ و جامعه شناسی) هم مکان را بشناسد (خلاصه اقلیمی)، هم مخاطب را بشناسد (روانشناسی اجتماعی)، هم روش های اثر گذاری را بداند (روش شناسی) و هم مواضع و تحرکات دشمن را بشناسد (آسب شناسی) و … .
و این همه میسر نیست الا این که در هر مورد کارهای پژوهشی انجام گیرد و آمارهای حاصله از تحقیقات میدانی با در نظر گرفتن یافته های کتابخانه ای مبنای موضوعات اجلاسهای استانی، کشوری و حتی بین المللی قرار گیرد و صاحب نظران این یافته ها را توام با راههای عملی عنوان نمایند، و در مرحله عمل مسؤولین سخت افزار در مورد نیاز را فراهم آورند. در پایان تمام این حرفها اگر توکل نباشد ابتر می ماند، باید بدانیم که ما عاجزیم و خداوند قادر، منتها اینها وظیفه است، ما مکلف به وظیفه هستیم نه مسؤول حصول نتیجه.
گفتگوبا: سیدموسی بلادیان (روزنامه نگار)، اسدالله ضیایی (استاد معارف)، حجت الاسلام سبحانی نیا (مدرس)