احکام فقهىِ سفرِهای زیارتى

احکام فقهىِ سفرِهای زیارتى

مقدمه
از آنجا که «فقه» برنامه عملى تمام زندگى است و براى همه مراحل آن; در حضر و سفر، تنهایى یا گروهى، براى اعمال فردى یا اجتماعى، قانون عملى دارد، لذا بر آن شدیم تا در این نوشته مختصر برخى از احکام مربوط به سفر زیارتى عتبات را مرور کنیم، باشد که با مراعات آن ها، زائران عزیز بتوانند وظیفه دینى خود را بهتر بشناسند و به آن ها عمل کنند و بهره معنوى بیشترى ببرند.

احکام و آداب سفر
در این قسمت گوشه اى از احکام و آداب سفر را با استفاده از منابع فقهى در سه بخش: «پیش از سفر»، «در سفر» و «نماز مسافر» مى آوریم:

پیش از سفر
این کارها پیش از سفر و هنگام آغاز آن مستحب است:
1. طلب خیر از خداوند; بدین معنى که از خداوند، خیر و خوبى در این سفر را درخواست کند.
2. اطلاع دادن به دوستان و بستگان و حلالیّت طلبیدن از آنان.
3. وصیت کردن، به خصوص نسبت به امور واجب.
4. انتخاب همسفران مناسب و هم شأن خود از نظر اخلاقى و اقتصادى.
5 . انتخاب زمان مناسب براى سفر، که در ایام هفته، روزهاى شنبه و پس از آن، روزهاى سه شنبه و پنجشنبه مستحب است و روز جمعه، قبل از نماز جمعه به سفر رفتن مکروه است. اگر در سایر ایام هفته لازم شد به سفر برود، صدقه بدهد و برود.
6. خواندن دعاى سفر و آیات و سوره هاى قرآنى و دعاهاى دیگرى که وارد شده است و از جمله آنهاست، سوره قدر (انا انزلناه فی لیله القدر…)، آیه الکرسى از (لا اله الاّ هو الحیّ القیوّم تا … هم فیها خالدون) و سوره هاى حمد (الحمد لله ربّ العالمین…)، ناس (قل أعوذ بربّ الناس…)و فلق (قل أعوذ بربّ الفلق…).
7. صدقه دادن در آغاز سفر، و بهتر است هنگام سوار شدن به وسیله نقلیه صدقه بدهد.
8 . غسل کردن پیش از بیرون رفتن براى زیارت.

در سفر
هر چند احکام و آداب سفر بسیار است و به تناسب افراد و مکان ها نیز احکام و آداب خاصى دارد و بسیارى از آن ها در بخش آداب زیارت و در بخش هاى دیگر این نوشته خواهد آمد ولى گوشه اى از آن ها بدین شرح است:
1 . مستحب است زاد و توشه لازم و کافى به همراه داشته باشد.
2 . با همسفران خود با اخلاق نیکو رفتار کند.
3 . به افراد ضعیف و مریض در طول سفر کمک کند.
4 . به خدمت کاران حرم هاى مطهر کمک و انفاق کند.
5 . به فقرا و مساکین محل صدقه بدهد.

نماز مسافر
1. اگر برنامه سفر زائران عزیز به گونه اى باشد که کمتر از ده روز در یک محل مى مانند، نمازهاى چهار رکعتى را باید دو رکعتى (شکسته) بجا آورند، حتى افرادى که پیش از این به جهت آنکه شغلشان یا مقدمه شغلشان مسافرت بوده است، مانند خلبانان و ملوانان و برخى از رانندگان. و کسانى که براى انجام کار زیاد به سفر مى روند ولى این سفر آنان زیارتى است و شغلى نیست باید نمازهاى چهار رکعتى را شکسته بخوانند. آرى اگر افرادى بدانند که مى توانند حداقل ده روز در یک محل; مثلاً در کربلا یا نجف بمانند و با قصد ماندن حداقل ده روز به آنجا بروند، نمازشان تمام است.
2 ـ مسافرى که قصد کرده ده روز بماند، اگر بیشتر از ده روز، مثلا 13 یا 15 روز بماند، تا وقتى که مسافرت نکرده و از آنجا نرفته، باید نمازش را تمام بخواند و لازم نیست دوباره قصد ماندن ده روز کند.
3 ـ مسافرى که بنا دارد ده روز در جایى بماند، اگر از قصد خود برگردد تکلیف او بدین شرح است:
الف: پیش از خواندن نماز چهار رکعتى از قصد خود برگردد و تصمیم بگیرد کمتر از ده روز بماند، باید نماز را شکسته بخواند.
ب: پس از خواندن یک نماز چهار رکعتى از قصد خود برگردد; تا وقتى که در آنجاست باید نماز را تمام بخواند.
4 ـ مسافرى که قصد کرده ده روز در جایى بماند، اگر در بین نماز چهار رکعتى از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول رکعت سوم نشده، باید نماز را دو رکعتى تمام نماید و بقیه نمازهاى خود را شکسته بخواند و اگر مشغول رکعت سوّم شده، نمازش باطل است و تا وقتى که در آنجاست باید نماز را شکسته بخواند، اگر چه داخل در رکوع رکعت سوم شده باشد.
5 ـ مسافرى که بنا دارد ده روز در جایى بماند اگر:
الف: تصمیم نداشته باشد به اطراف آنجا برود، یعنى تمام ده روز را در یک جا مى ماند، نمازش تمام است.
ب: تصمیم دارد به اطراف (کمتر از 5/22 کیلومتر) برود و برگردد ولى کمتر از چند ساعت در آنجا مى ماند، یعنى در تمام ده روز چند ساعتى بیرون آن محل خواهد بود، در این صورت نیز نمازش تمام است.
ج: تصمیم دارد پس از ده روز به اطراف (کمتر از 5/22 کیلومتر) برود و برگردد، در این صورت نیز نمازش تمام است.
د: تصمیم دارد در بین ده روز به اطراف برود و مى داند، بیش از چند ساعت طول مى کشد، در این صورت قصد ده روز صحیح نیست و نمازش شکسته است.
هـ : تصمیم بیرون رفتن نداشته و پس از خواندن حداقل یک نماز چهار رکعتى، بیرون رفت (کمتر از 5/22 کیلومتر) در این صورت نماز تمام است و ضررى به قصد ندارد، هر چند بیش از چند ساعت طول بکشد.
6. مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند، در صورتى باید نماز را تمام بخواند که بخواهد تمام ده روز را در یک جا بماند، پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و کوفه بماند، باید نماز را شکسته بخواند.
7. مسافر مى تواند در مسجدالحرام و مسجد النبى (صلى الله علیه وآله) و مسجد کوفه و حرم امام حسین(علیه السلام) نماز را تمام یا شکسته بخواند ولى تمام خواندن با فضیلت تر است.
8. تمام روضه شریفه (زیر گنبد) حرم مطهّر امام حسین(علیه السلام)و رواقها و مسجد متصل به آن، همین حکم را دارد و مسافر مى تواند در آنجا نیز نماز را تمام بخواند، ولى در غیر از روضه شریفه; یعنى در رواق ها و مسجد متصل به آن احتیاط مستحب است که مسافر نماز را شکسته بخواند ولى در صحن و شهر کربلاء باید نماز را شکسته بخواند.
9 . مسافر مى تواند در این اماکن، بدون نیّتِ تمام یا شکسته، نماز را شروع کند و در وسط آن یکى را اختیار کند و بر همان اساس نماز را به پایان ببرد و حتى در اثناى نماز مى تواند نیّت را برگرداند; مثلاً به نیت شکسته خواندن نماز را شروع کرده ولى در اثناى نماز قصد کند که نماز را چهار رکعتى تمام کند و همچنین به عکس، تا وقتى که محل عدول نگذشته باشد. پس اگر به نیت چهار رکعتى نماز را شروع کرده و در رکعت اوّل یا دوم تصمیم گرفت که نماز را شکسته بخواند، اشکال ندارد.
10. حکم تخییر بین تمام و شکسته مخصوص نماز است، بنابراین شخص مسافر حتى اگر تمام روز را در حرم امام حسین(علیه السلام) یا مسجد کوفه بماند نمى تواند روزه بگیرد. مگر روزه مستحب با نذر که حکم آن خواهد آمد.

احکام مسجد و حرم
شش تن از امامان معصوم(علیهم السلام) در کشور عراق مدفونند. زائران عتبات مقدس عراق، به زیارت ایشان و بسیارى از مساجد آنجا; از جمله مسجد کوفه خواهند رفت که جهت آگاهى آنان مسائلى از احکام مسجد و حرم را یادآور مى شویم:
1 . نماز خواندن در مساجد مستحب است، بلکه حاضر نشدن در مسجد به خصوص براى همسایگان مسجد، در صورتى که عذرى مثل بارش باران نباشد، مکروه است.
2 . وقتى انسان وارد مسجد مى شود، مستحب است دو رکعت نماز به قصد تحیّت و احترام به مسجد بخواند و اگر نماز واجب یا مستحب دیگرى هم بخواند کافى است.(14) شایسته یادآورى است که برخى مساجد; از جمله مسجد کوفه و سهله، داراى نمازها و آداب ویژه اى است که در کتاب هاى ادعیه و زیارات آمده است و چنانچه زائران بتوانند آن آداب را مراعات کنند و آن نمازها را بخوانند خوب است.
3 . ترتیب اولویت مساجد براى نماز خواندن از نظر ثواب بدین شرح است:
* مسجد الحرام، هر نماز در آنجا، معادل یک میلیون نماز است.
* مسجد النبى(صلى الله علیه وآله) هر نماز در آنجا، معادل ده هزار نماز است.
* مسجد جامع کوفه، هر نماز در آنجا معادل هزار نماز است.
* مسجد الاقصى، هر نماز آن معادل هزار نماز است.
* مسجد جامع هر شهر، هر نماز در آنجا معادل یکصد نماز است.
* مسجد قبیله، هر نماز در آنجا معادل بیست و پنج نماز است.
* مسجد بازار، هر نماز در آن، معادل دوازده نماز است.
با توجه به این مسأله و اهمیت بسیار زیاد مسجد کوفه، زائران عزیز فرصت را غنیمت شمرده، و در وقت حضور در آن مسجد، از عبادت و نماز و ادعیه و آداب آن غفلت نکنند.
4. نماز خواندن در حرم امامان(علیهم السلام) ثواب بسیار دارد به خصوص در حرم امیرالمؤمنین على(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) و در روایتى وارد شده است نماز کنار قبر حضرت على(علیه السلام)معادل دویست هزار نماز است.
5 . انسان باید رعایت ادب را بکند و جلوتر از قبر پیغمبر(صلى الله علیه وآله)و امام(علیه السلام) نماز نخواند و چنانچه نماز خواندن بى احترامى باشد حرام است(17) ولى نماز باطل نیست.
7 . تعطیل کردن مسجد مکروه است و مستحب است انسان نماز را در مسجدى بخواند که نماز گزار ندارد تا تعطیل نشود. از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که – سه چیز در قیامت از مردم شکایت مى کنند: اول، مسجد متروکى که اهالى آنجا در آن نماز نمى خوانند. دوم، عالمى که بین عده اى جاهل قرار دارد و از او استفاده نمى کنند. و سوم، قرآنى که متروک مانده و غبار گرفته است و آن را تلاوت نمى کنند.
8 . زیاد رفتن به مسجد مستحب است. از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)روایت شده است که هرکس به مسجد رود از وقتى که روانه مسجد مى شود تا به خانه بر گردد، براى هر قدم که بر مى دارد ده حسنه نوشته مى شود.
9 . س: نماز اول وقت که در غیرمسجد خوانده شود افضل است یا نماز درمسجد که با تأخیر از اول وقت خوانده مى شود؟
ج: ظاهراً فضیلت نماز در مسجد بیشتر است به شرط اینکه تأخیر زیاد نباشد.

نماز تحیّت مسجد
وقتى انسان به مسجد مى رود مستحب است دو رکعت نماز به قصد تحیّت و احترام مسجد بخواند و اگر نماز واجب یا مستحب دیگرى هم بخواند، کافى است.

جا گرفتن براى نماز
1 . مسجد و حرم از اماکن مشترک و عمومى مسلمانان است که همه آنان در استفاده از آن مساوى هستند ـ البته استفاده هایى که مخالف شرع و شأن آن اماکن مقدس نباشد ـ پس اگر شخصى قبل از دیگرى، جایى براى نماز یا عبادتى دیگر یا قرائت قرآن یا خواندن دعا در اختیار گرفت، دیگرى
نمى تواند آن جا را از او بگیرد. آرى بعید نیست که نماز ـ جماعت یا فرادى ـ بر سایر کارها مقدم باشد، پس اگر شخصى جایى از مسجد یا حرم را براى تلاوت قرآن یا درس گفتن یا دعا خواندن اشغال کرده باشد و شخص دیگرى بخواهد در آنجا نماز بخواند و جاى دیگرى در مسجد براى نماز خواندن نباشد یا بخواهد به جماعت ملحق شود و جاى دیگرى براى فُرادا خواندن نماز هست ولى براى شرکت در جماعت نیست، مثلاً در کنار صفوف به هم فشرده نماز جماعت، شخصى مشغول قرائت قرآن است و شبستان دیگرى در مسجد براى نماز فرادى خواندن هست ولى جایى براى شرکت در نماز جماعت باقى نمانده و شخصى وارد مى شود و مى خواهد در نماز جماعت شرکت کند، بر شخصى که قرآن مى خواند واجب است جاى خود را به نمازگزار بدهد.
2 . اگرکسى درمسجد یا حرم جایى براى خود بگیرد ودیگرى نگذارد که از آنجا استفاده کند، حق او را غصب کرده است.
3 . کسى که در مسجد یا حرم نشسته است، اگر دیگرى جاى او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند بنابر احتیاط واجب باید دوباره نمازش را در محل دیگرى بخواند.
4 . گذاشتن رحل(27) براى نشستن در حرم یا مسجد، مانند نشستن است، یعنى صاحب رحل حق اولویتى نسبت به آن مکان پیدا مى کند و دیگران نمى توانند جاى او را بگیرند به شرط آن که رحل، چیزهایى مثل سجاده و عبا باشد که تمام محل نماز خواندن یا قسمت عمده آن را بگیرد، نه مثل گذاشتن مهر یا تسبیح یا مسواک و شانه و امثال اینها. بنابراین با گذاشتن مهر یا تسبیح و حتى هردو، حقى براى او ثابت نیست و دیگران مى توانند بردارند و در آن مکان نماز بخوانند.
5 . بین گذاشتن رحل و آمدن فرد نباید فاصله زیاد باشد، به طورى که آن مکان معطّل بماند، پس اگر رحلى بگذارد و برود و برنگردد در صورتى که بدون برداشتن نتوان در آن محل نماز خواند، دیگران مى توانند آن را بردارند، ولى کسى که آن را بر مى دارد ضامن نگهدارى آن است تا صاحبش برگردد.
6 . اگر شخصى که در جایى از مسجد یا حرم نشسته است، برخیزد و از آن محل صرفنظر کند، حتى اگر رحلى گذاشته و رحل را بر ندارد، دیگران مى توانند آن جا را بگیرند. ولى تصرف در رحل او جایز نیست، مثلاً نمى توانند بر سجاده او نماز بخوانند.
7 . اگر شخصى در مسجد جهت نماز جماعت رحل گذاشته و بیرون رفته و جماعت بر پا شده و صاحب رحل مراجعه نکرده است بعد از منعقد شدن نماز جماعت، احتیاط آن
است که تا امام به رکوع رکعت اول نرفته جاى او را اشغال
نکنند.

بردن مهر و قرآن مسجد و حرم
بردن مهر و قرآن و کتاب هاى دعاى مساجد و حرم هاى مطهّر جایز نیست و چنانچه کسى عمداً یا سهواً برده باشد، باید به جاى آن برگرداند.

حفظ حرمت مسجد و حرم
1 . حفظ احترام مسجد و حرم واجب است و هر کارى که بى احترامى به آن اماکن مقدس باشد حرام است; مثل آب دهان انداختن یا با کفش وارد شدن.
2. نجس کردن زمین و سقف و بام و طرف داخل دیوار مسجد و حرم امام(علیه السلام) حرام است.
3. احتیاط واجب آن است که طرف بیرون دیوار مسجد و حرم را هم نجس نکنند.
4. نجس کردن فرش مسجد و حرم نیز بنابر احتیاط واجب حرام است.

تطهیر مسجد و حرم
1 . برطرف کردن نجاست از مسجد و حرم واجب است وفرقى در این مسأله بین داخل و سقف و پشت بام وحتى طرف داخل دیوار مسجد و حرم نیست. یعنى هرجاى مسجد یا حرم نجس شود باید تطهیریا به گونه اى دیگر نجاست برطرف گردد.
2 . بنابر احیتاط واجب اگر طرف بیرون دیوار مسجد یا حرم نجس شود، بر طرف کردن نجاست از آن واجب است.
3 . هنگامى که انسان از نجاست مسجد یا حرم مطلع شد، فوراً باید آن را تطهیر کند، پس نباید به قدرى معطل کند که عرفاً بگویند تأخیر کرده است.
4 . بر طرف کردن نجاست از مسجد یا حرم واجب کفایى است و اختصاص به کسى که آنجا را نجس کرده یا سبب نجس شدن آن شده ندارد، بلکه بر همه افرادى که مى توانند آنجا را تطهیر کنند واجب است.
5 . اگر فرش مسجد یا حرم نجس شود، بنابر احیتاط واجب باید آن را تطهیر کنند ولى چنانچه به واسطه آب کشیدن خراب مى شود و بریدن و تراشیدن جاى نجس بهتر است، باید محل نجس را بتراشند یا ببرّند و اگر کسى که مى بُرد یا مى تراشد خودش نجس کرده باشد، باید آن را اصلاح کند.
6 . اگر انسان نتواند جایى را که نجس شده تطهیر کند یا کمک لازم داشته باشد و پیدا نکند، تطهیر مسجد بر او
واجب نیست ولى اگر بى احترامى به مسجد یا حرم باشد، بنابر احتیاط واجب باید به کسى که مى تواند آن را تطهیر کند،
اطلاع دهد. بنابراین چون زائران محترم خودشان نمى توانند به این امر اقدام کنند، باید به مسئولان نظافت و خدام حرم اطلاع دهند.

خواندن نماز یا تطهیر مسجد و حرم
1 . اگر انسان در وقت نماز و قبل از شروع آن متوجه شود جایى از مسجد یا حرم نجس است، مثلاً ببیند چند قطره خون بر فرش مسجد یا حرم ریخته است و:
الف: وقت نماز وسعت دارد، تطهیر آن بر خواندن نماز مقدم است.
ب: وقت نماز تنگ است; یعنى اگر بخواهد آنجا را تطهیر کند و بعد از آن نماز بخواند، تمام یا قسمتى از آن پس از وقت خوانده مى شود، نماز خواندن بر تطهیر آنجا مقدم است.
2 . اگر در بین نماز متوجه شود یا یادش بیاید که جایى از مسجد یا حرم نجس است، اگر با تمام کردن نماز، تطهیر تأخیر نمى شود، مثلاً در رکعت آخر نماز است یا وقت نماز تنگ است، نمازش را تمام کند و بعد از نماز آنجا را تطهیر کند و در
صورتى که تأخیر نمى شود و وقت نماز هم وسعت دارد باید نماز را رها کند و آنجا را تطهیر کند و بعد از آن نمازش را بخواند.
3 . کسى که باید ابتدا مسجد یا حرم را تطهیر کند، اگر اول نمازش را خواند، هر چند به جهت ترک تطهیر مسجد یا حرم گناه کرده است ولى نمازش باطل نیست.
4 . اگر نجس بودن مسجد یا حرم را فراموش کرد و نماز را خواند و پس از نماز یادش آمد نمازش صحیح است.

رفتن جنب و حائض به مسجد و حرم
1 . جنب و زن حائض یا نفساء نباید به مسجد الحرام و مسجد النبى(صلى الله علیه وآله) وارد شوند، هر چند از یک در داخل و از در دیگر بیرون روند، یعنى حتى عبور از این دو مسجد براى چنین افرادى جایز نیست.
2 . توقف جنب و حائض و نفساء در حرم امامان معصوم(علیهم السلام) حرام است، ولى عبور از آن، بطورى که از یک در وارد و از در دیگر خارج شود اشکال ندارد و احتیاط مستحب است که در آن حال از داخل حرم عبور نکند، این حکم اختصاص به اطراف ضریح (روضه شریفه) و رواق ها دارد
ولى صحن ها و حرم امامزاده ها این حکم را ندارد.
3 . زن مستحاضه مى تواند به مسجد یا حرم امامان معصوم(علیهم السلام) وارد و در آنجا توقف کند، حتى مستحاضه متوسطه و کثیره، ولى احتیاط مستحب است اگر غسلهایى را که براى نماز گفته شده انجام نداده در آنجا توقف نکند.

استفاده از وضوخانه مسجد
1. کسى که نمى خواهد در مسجدى نماز بخواند، اگر نداند حوض یا وضوخانه آن را براى همه مردم وقف کرده اند یا براى کسانى که در آن جا نماز مى خوانند، نمى تواند از حوض یا وضوخانه آن مسجد وضو بگیرد، ولى اگر معمولاً کسانى هم که نمى خواهند در آنها نماز بخوانند وضو مى گیرند، مى تواند در آنها وضو بگیرد.
2. اگر طهارتخانه مسجد، تنها براى استفاده نمازگزاران آن مسجد وقف شده باشد، استفاده کسانى که نمى خواهند در آن مسجد نماز بخوانند، حرام است. ولى اگر ندانند که براى استفاده همه مردم وقف شده یا فقط نمازگزاران همان مسجد، حکم مسأله قبل را دارد.

آداب مسجد
در رابطه با مسجد آداب زیادى وجود دارد یعنى کارهاى مستحب و مکروه که به نوعى با مسجد مربوط مى شود بسیار است ولى در اینجا به برخى از اعمال مکروه که از بعضى افراد سر مى زند اشاره مى کنیم.
* خوابیدن در مسجد مگر در حال ناچارى.
* صحبت کردن راجع به کارهاى دنیا.
* انجام دادن کارهاى صنعتى، مثل نجارى، جوشکارى و… (مگر براى مسجد)
* خواندن شعرى که نصیحت و مانند آن نباشد.
* بلند حرف زدن و فریاد کشیدن.
* گمشده اى را طلب کردن.

نماز جماعت
از آنجا که ایام زیارتى و مکان هاى مقدسى که زائران مشرف مى شوند، فرصت مناسبى است براى شرکت در نماز جماعت و به تناسب سفرى که دارند مسائل ویژه اى براى نمازشان در جماعت مطرح است. لذا بخشى از احکام نماز جماعت را در این قسمت مى آوریم.

اهمیت نماز جماعت
گذشته از آن که در روایات، براى نماز جماعت اجر و پاداش بسیارى وارد شده است، با دقت در برخى از مسائل فقهى، به اهمیت نماز جماعت پى مى بریم و در اینجا به برخى از آنها اشاره مى کنیم.
1 . مستحب است نمازهاى واجب، به خصوص نمازهاى یومیه را به جماعت بخوانند و بر این مسأله در روایات تأکید فراوانى شده است.
2 . شرکت در نماز جماعت براى همه مستحب است به ویژه براى همسایه مسجد.
3 . مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.
4 . نماز جماعت هر چند اول وقت خوانده نشود از نماز فُراداى اول وقت بهتر است.
5 . نماز جماعتى که مختصر خوانده مى شود از نماز فرادایى که طول بدهد، بهتر است.
6 . سزاوار نیست انسان بدون عذر نماز جماعت را ترک کند، به ویژه نماز جماعتى که در مسجد خوانده مى شود.
7 . حاضر نشدن در نماز جماعت از روى بى اعتنایى به آن جایز نیست.
8 . وقتى که جماعت بر پا مى شود، مستحب است کسى که نمازش را فرادا خوانده دوباره به جماعت بخواند.
9 . امام یا مأموم مى تواند نمازى را که به جماعت خوانده، دوباره به جماعت بخواند در صورتى که جماعت دوم و اشخاص آن غیر از اول باشد.

شرایط نماز جماعت
هنگام برپایى نماز جماعت، شرایط زیرا باید مراعات شود:
* مأموم از امام جلوتر نایستد و احتیاط واجب آن است که کمى عقب تر بایستد.
* جایگاه امام جماعت از جایگاه مأمومین بالاتر نباشد.
* فاصله امام و مأموم و فاصله صف ها زیاد نباشد.
* بین امام و مأموم و همچنین بین صف ها چیزى مانند دیوار یا پرده مانع نباشد. ولى نصب پرده بین صف مردهاو زن ها اشکال ندارد.

اتصال صفوف جماعت
مأمومین باید با امام جماعت مرتبط باشند و ارتباط آنها یا بدون واسطه است که از محل سجده مأموم تا محل ایستادن امام نباید بیش از یک گام فاصله باشد. یا با واسطه سایر مأمومین که از جلو یا از سمت راست یا چپ باید این ارتباط بر قرار باشد و بین نمازگزار و صف جلو یا کسى که طرف راست یا چپ او قرار دارد بیش از یک گام فاصله نباشد.

مانع بین صفوف
اگر نمازگزار در صف اول ایستاده، نباید مقابل او مانعى باشد که نتواند امام جماعت را ببیند. پس اگر امام جماعت در محراب باشد، کسانى که دو طرف محراب پشت دیوار مى ایستند و امام جماعت را نمى بینند نمى توانند اقتدا کنند، ولى اگر مانعى در کار نباشد و به جهت طولانى بودن صف اول، امام جماعت را نبیند، اشکال ندارد.
و اگر در صفوف بعدى مى ایستد، نباید مانعى از دیدن صف جلو وجود داشته باشد، پس اگر صفوف جماعت تا در شبستان برسد، کسى که بیرون شبستان، مقابل در ایستاده که صف جلو را مى بیند و کسانى که پشت سر او ایستاده اند نمازشان صحیح است ولى کسانى که دو طرف پشت دیوار ایستاده اند و از صف جلو، هیچکس (حتى یک نفر) را نمى بینند، نمازشان باطل است.

نماز قضا در سفر
1 . سفر زیارتى فرصت مناسبى است براى به جاى آوردن نماز قضا. در این بخش از نوشته حاضر، جهت یادآورى زائران، برخى از احکام نماز قضا را مى آوریم، امید است زائران عزیز در اوقات فراغت خود، به ویژه در حرم هاى مطهّر یا مساجد با فضیلت، نمازهاى قضا شده خود را به جا آورند که از هر عمل مستحبى بهتر است، چون این تکلیف واجب است و ممکن است در آینده چنین فرصتى به دست نیاید و اگر نماز قضاى خود را بجا آورند، افزون بر اینکه به وظیفه شرعى خود
عمل مى کنند، از ثواب بسیار زیاد نماز در حرم مطهر و مسجد نیز بهره مند خواهند شد.
2 . نماز قضا را به جماعت مى توان خواند، چه نماز جماعت ادا باشد یا قضا، و لازم نیست هر دو، یک نماز را بخوانند; مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر یا عصر امام جماعت بخواند اشکال ندارد.
3 . در سفر نمى توان روزه گرفت، حتى روزه قضا و روزه مستحب ـ مگر در چند مورد استثنایى ـ ولى نماز قضا را مى توان خواند. بنابراین کسانى که قصد ماندن ده روز در
نجف یا کربلا یا شهرهاى دیگر را ندارند مسافر هستند
و نمى توانند روزه بگیرند. ولى مى توانند نماز قضا بجاى آورند.
4 . اگر انسان در سفر بخواهد نمازهایى را که در غیر سفر قضا شده بجا آورد، باید نمازهاى ظهر و عصر و عشا را چهار رکعتى قضا کند.
5 . اگر در سفر نماز ظهر یا عصر یا عشا را نخواند یا باطل خوانده باشد باید قضاى آنها را دو رکعتى بجا آورد، هرچند در وطن آنها را قضا کند.
6 . نماز قضا را در هر وقت مى توان به جا آورد; یعنى قضاى صبح را مى توان ظهرا یا شب خواند.

شرکت مسافر در نماز جماعت
1 ـ مسافرى که نماز را شکسته مى خواند اگر به امام جماعتى که نماز را تمام مى خواند اقتدا کند هر چند ثوابش از نماز جماعت که هر دو ـ امام و مأموم ـ نمازشان تمام باشد یا هر دو نمازشان شکسته باشد، کمتر است ولى از نماز فرادى ثواب بیشترى دارد.
2 ـ مسافرى که نمازش شکسته است و پس از اتمام دو رکعت سلام مى دهد و نمازش تمام مى شود مى تواند در دو رکعت دیگر امام جماعت، نماز دیگرى ـ ادا یا قضا ـ اقتدا کند.
3 ـ لازم نیست نماز امام و مأموم یکى باشد، پس مأموم مى تواند نماز قصاى ظهر را به نماز عشاى امام اقتدا کند.
3 ـ در دو رکعت آخر که مأموم مسافر نماز دیگرى را اقدا مى کند لازم نیست، آن نماز دو رکعتى باشد، پس نماز سه رکعتى یا چهار رکعتى نیز مى تواند اقتدا کند.
4 ـ در رکعت سوم که مأموم اقتدا مى کند، چنانچه فرصت خواندن حمد و سوره یا لا اقل حمد تنها را داشته باشد، مى تواند بیشتر از رکوع امام ـ در بین تسبیحات اربعه ـ اقتدا کند ولى اگر چنین فرصتى ندارد باید صبر کند تا امام جماعت به رکوع رود آنگاه مى تواند تکبیر بگوید و به رکوع رود و چنانچه به رکوع امام جماعت برسد صحیح است.
5 ـ اگر مأمور به تصور اینکه فرصت خواندن حمد و سوره را دارد، اقتدا کرد ولى پیش از تمام شدن حمد امام جماعت به رکوع رفت، مأموم باید حمد را به پایان ببرد و در این فرض اگر به رکوع امام جماعت هم نرسد ولى به سجده برسد نمازش به جماعت، صحیح است.
2 ـ در رکعت سوّم یا چهارم نماز جماعت، چنانچه مأموم در رکعت اوّل یا دوّم باشد، باید حمد و سوره را آهسته بخواند.
7 ـ خواندن قنوت در نمازهاى یومیّه واجب نیست بلکه مستحب است، لذا نخواندن آن ضررى به نماز نمى زند، لذا نمازگزارانى که یک یا دو رکعت از امام جماعت عقب تر هستند، چنانچه فرصت خواندن قنوت را نداشته باشد اشکال ندارد.

احکام و آداب زیارت
براى تشرف به حرم مطهر معصومین(علیهم السلام) و در حال زیارت قبور مطهر آنان، این کارها مستحب است:
1. غسل زیارت، که به همین نیت انجام شود و کیفیّت آن با سایر غسل ها فرقى ندارد.
2. با طهارت و وضو بودن.
3. پوشیدن لباس هاى پاک و تمیز و بهتر است سفید باشد.
4. عطر زدن و خوشبو کردن خود. بجز براى زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام)که این عمل مستحب نیست.
5. با آرامش و وقار حرکت کردن و گام ها را کوتاه برداشتن.
6. مشغول بودن به ذکر،به خصوص ذکر «الله اکبر» و «الحمد لله» در حال رفتن به زیارت.
7. خواندن اذن دخول و اجازه گرفتن براى ورود به حرم.
8 . بوسیدن آستانه و درگاه حرم، ولى سجده کردن جایز نیست مگر آنکه سجده شکر به جهت توفیق این زیارت باشد.
از آنجا که امروزه برخى از دشمنان مکتب اهل بیت از این مسأله سوء استفاده کرده و علیه شیعیان تبلیغ مى کنند، بهتر است زائران گرامى سجده شکر را نیز روبروى قبر و ضریح انجام ندهند.
9. وارد شدن به حرم با پاى راست .
10. نزدیک قبر رفتن، به طورى که بتواند در کنار ضریح قرار گیرد و خود را به آن بچسباند، در صورتى که مزاحمتى براى زائران نداشته باشد و سبب اختلاط با نامحرم نباشد. یادآورى مى شود، هر چند نزدیک ضریح رفتن اگر مزاحمتى براى دیگران نداشته باشد مطلوب است ولى زیارت حضرت صرفاً به دست مالیدن و بوسیدن ضریح نیست. بلکه اگر در حرم در گوشه خلوتى نیز زیارت نامه بخوانند به حضرت سلام بدهند از ثواب زیارت بهره مند خواهند بود و این فکر که اگر دست به ضریح نرسانند یا نبوسیدند زیارتشان کامل نیست تصور بى جایى است.
11. ایستادن در حال زیارت، اگر عذرى ندارد و بتواند بایستد.
12. تکبیر گفتن پیش از زیارت، وقتى قبر مطهر را مى بیند.
13. خواندن زیارت هایى که از معصومین(علیهم السلام) رسیده است مانند زیارت جامعه و امین الله.
14. آهسته زیارت خواندن و پرهیز از صداى بلند.
15. خواندن دو رکعت نماز زیارت، پس از زیارت و هدیه آن به صاحب مزار.
16. در زیارت معصومین(علیهم السلام) مستحب است پشت به قبله و رو به قبر زیارت بخواند.
17. خواندن دعا و قرآن و هدیه ثواب آن به صاحب مزار.
18. توبه از گناهان; زیرا آن اماکن مقدس محل پذیرش توبه است.
19. پرهیز از سخنان ناشایست و لغو و بیهوده و امور دنیایى در آن اماکن مقدس.
20. بیرون رفتن از حرم (به ویژه اطراف ضریح) پس از زیارت تا جا براى دیگران باشد و از زیارت ملول نشود و شوق زیارت همچنان در دلش زنده بماند.

ایّام زیارتى معصومین(علیهم السلام)
در برخى از روایات رسیده از معصومین(علیهم السلام) آمده است
که زیارت آنان در ایام خاصى سفارش شده و ثواب بیشترى دارد که در روزهاى هفته، زیارت هر یک از آنان به ترتیب ذیل مستحب است و براى هر روز زیارت خاصى وارد
شده است:
* روز شنبه: زیارت حضرت رسول(صلى الله علیه وآله)
* روز یکشنبه: زیارت امیرالمؤمنین(علیه السلام)
* روز دوشنبه: زیارت امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)
* روز سه شنبه: زیارت امام سجاد و امام باقر و امام صادق(علیهم السلام)
* روز چهار شنبه: زیارت امام موسى بن جعفر، امام رضا و امام جواد و امام هادى(علیهم السلام).
* روز پنج شنبه: زیارت امام حسن عسکرى(علیه السلام).
* روز جمعه: زیارت حجه بن الحسن، امام عصر(علیه السلام).
در برخى از ایّام سال نیز زیارت حضرت امیر المؤمنین على و امام حسین(علیهما السلام)سفارش بیشترى شده و ثواب افزون ترى دارد که اگر زائران عزیز بتوانند سفر خود را طورى تنظیم کنند که در آن ایام به زیارت قبر ایشان نائل شوند سعادت بزرگى است و چنانچه به طور اتفاقى در این ایام در نجف و کربلا بودند، زیارت قبر ایشان را فراموش نکنند. هر چند خواندن زیارت نامه ایشان در این روزها از راه دور نیز ثواب دارد و آن ایام بدین شرح است:

اوقات مخصوص زیارت امیرالمؤمنین على(علیه السلام)
1 . روز تولد ایشان (13 رجب).
2 . شب و روز عید غدیر. (18 ذى حجه)
3 . روز نزول سوره «هل اتى» (25 ذى حجه).
4 . شب و روز مبعث پیامبر(صلى الله علیه وآله) (27 رجب).
5 . روز 21 ماه رمضان.
6 . شب اول ربیع الاول، شبى که حضرت على(علیه السلام) در بستر پیامبر(صلى الله علیه وآله) خوابیدند.
7 . روز غزوه بدر، (17 ماه رمضان).
8 . روز فداکارى ایشان در غزوه احد، (17 شوال).
9 . روز فتح خیبر.
10 . روزى که بر دوش پیامبر(صلى الله علیه وآله) بالا رفت و بت ها را شکست (20 رمضان).
11 . روز فتح بصره (نیمه جمادى الاولى).
12 . روزى که خورشید به احترام ایشان برگشت (ردّ شمس، 17 شوال).
13 . روزى که از طرف پیامبر (صلى الله علیه وآله) مأمور ابلاغ آیه برائت شد (اول ذى حجه).
14 . روزى که به امر خدا و ابلاغ پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) درِ خانه هاى دیگران به مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله)بسته و در خانه حضرت باز گذاشته شد (روز عرفه).
15 . روزى که آن حضرت انگشترى خویش را در حال نماز به فقیر داد که همان روز مباهله است و از دو جهت خصوصیت دارد (24 ذى حجه).
16 . روزى که با حضرت زهرا(علیها السلام) ازدواج کرد (21 محرم).
17 . آغاز خلافت ایشان; یعنى روز وفات پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله)(28 صفر).
18 . روزى که مردم براى خلافت ظاهرى با حضرت بیعت کردند (18 یا 25 ذى حجه)
19 . روز اوّل فروردین (نوروز) که روز بیعت با ایشان، با این روز مصادف بوده است.

اوقات مخصوص زیارت امام حسین(علیه السلام)
1 . شب و روز جمعه.
2 . روزهاى اوّل، وسط و آخر ماه قمرى.
3 . روز عاشورا.
4 . اوّل و نیمه ماه رجب.
5 . سوم شعبان (سالروز ولادت آن حضرت).
6 . شب نیمه شعبان.
7 . در تمام روزهاى ماه رمضان به ویژه در دهه آخر آن ماه.
8 . شبهاى قدر.
9 . عید فطر.
10 . روز عرفه.
11 . عید قربان.
12 . روز مباهله (24 ذى حجه)

زیارت قبور
از جمله کارهاى مستحب، زیارتِ قبور اولیا، شهدا، صالحان و مؤمنان است. زائران عتبات عراق، افزون بر زیارت امامان(علیهم السلام)، قبور بسیارى از امام زادگان و راویان و شهدا و علما
و مؤمنان را نیز زیارت خواهند کرد و به زیارت یکى از قبرستان هاى مهم جهان اسلام یعنى وادى السلام در نجف خواهند رفت، که در آنجا اولیا، علما، شهدا و بزرگانى از اهل ایمان آرمیده اند. بى مناسبت نیست که برخى از آداب زیارت قبور مؤمنان را یادآور شویم:
1 . در طول هفته، روزهاى دوشنبه، پنجشنبه و صبح شنبه، ثواب بیشترى دارد.
2 . هنگام زیارت اهل قبور نیز این امور مستحب است:
* رو به قبله نشستن و گذاشتن دست بر قبر.
* خواندن هفت مرتبه سوره قدر ( إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ…) .
* خواندن سوره حمد و ناس و فلق و آیه الکرسى، هر کدام سه مرتبه و سوره «یس».
* سلام دادن بر اهل قبور و دعا کردن براى آنان و در روایت است که امام صادق(علیه السلام)فرمود: اینگونه سلام دهید:
«السَّلامُ عَلَى أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُوْمِناتِ وَ الْمُسْلِمِینَ الْمُسْلِماتِ، أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ اِنّا بِکُمْ إِنْ شَاءَ اللهُ لاحِقُونَ».

احکام عزادارى
گریستن در عزاى معصومین(علیهم السلام) و گریاندن دیگران و
بر پایى مجالس سوگوارى اهل بیت; از جمله کارهاى مستحب مؤکد و از افضل کارها و داراى ثواب بسیارى است ولى از آنجا که برخى افراد گاهى در عزادارى دچار افراط
یا تفریط مى شوند، توجه به چند شرط از شرایط عزادارى
لازم است:
1 . آنچه خوانده مى شود; مشتمل بر مطالب دروغ و باطل نباشد.
2 . همراه با کار حرام; مثلاً موسیقى لهوى نباشد.
3 . همراه با مطالبى که وهن مذهب یا تنقیص و تحقیر معصومین(علیهم السلام) است نباشد.
4 . موجب اضرار به نفس (ضرر قابل توجه) نباشد.
5 . سبب ترک واجب نباشد، که گاهى سبب ترک نماز یا قضا شدن آن مى شود.
س: نظر مبارک خود را در مورد خواندن وعاهاى کمیل، ندبه، سمات، زیارت عاشورا و جامعه، عزادارى حضرت امام حسین(علیه السلام) (از قبیل روضه خوانى، سینه زنى و غیره) مرقوم فرمایید تا رفع ابهام و شبهه از دسائس مغرضین شود و نیز شیعیان راستین اغفال نشوند؟
امام خمینى(قدس سره): ج) خواندن ادعیه مأثوره و عزادارى براى حضرت سید الشهداء(علیه السلام)از افضل قُرُبات و آدم ساز است.
س: لطفاً نظر خود را در مورد تعزیه اى که با شرایط ذیل خوانده مى شود و مرسوم محلّ مى باشد، مرقوم فرمائید تا به آن عمل شود؟
1 – از طبل و شیپور و سائر ادوات طرب انگیز هیچ گونه استفاده نمى شود.
2 – تعزیه را با صداى ساده که غنا به آن گفته نمى شود مى خوانند.
3 – اجتماع مرد و زن به صورتى است که زنها و مردها جداگانه و با فاصله پنجاه متر از هم مى نشینند.
4 – کسى که نسخه زنانه را مى خواند فقط عبا به دوش دارد و یک دستمال سیاه به سر مى پیچد.
5 – اشعار معمولى به زبان محلّى (که در اغلب مجالس مرسوم است) خوانده مى شود.
6 – مزاحم وقت نماز و روضه خوانى و مانع وعظ نیست وخواننده هم اهل محل است.
امام خمینى(قدس سره): ج) باخصوصیّات مذکوره اشکالى ندارد.
س – در بعضى از هیئت هاى مذهبى، مصیبت هاى خوانده مى شود که مستند به مقتل معتبرى نیست و از هیچ عالم
یا مرجعى هم شنیده نشده است و هنگامى که از
خواننده مصیبت از منبع آن سؤال مى شود، پاسخ مى دهند که اهل بیت: اینگونه به ما فهمانده اند و یا ما را راهنمایى کرده اند
و واقعه کربلا فقط در مقاتل نیست و منبع آن هم فقط به گفته هاى علما نمى باشد بلکه گاهى بعضى از امور براى مدّاح
یا خطیب حسینى از راه الهام و مکاشفه مکشوف مى شود، سؤال من این است که آیا نقل وقایع از این طریق صحیح
است یا خیر؟ و در صورتى که صحیح نباشد، تکلیف شنوندگان چیست؟
آیه الله خامنه اى: ج) نقل مطالب به صورت مزبور بدون اینکه مستند به روایتى باشد و یا در تاریخ ثابت شده باشد وجه شرعى ندارد
مگر آنکه نقل آن به عنوان بیان حال به حسب برداشت متکلّم بوده و علم به خلاف بودن آن نداشته باشد و تکلیف شنوندگان نهى از منکر است به شرطى که موضوع و شرایط آن نزد آنان ثابت شده باشد.

استفاده از ابزار موسیقى در عزادارى
از آنجا که در برخى از هیئت هاى عزادارى از شیپور و طبل و سنج و دیگر وسائل موسیقى استفاده مى شود، توجه به چند استفتاء لازم است:
س: آیا زدن طبل و شیپور در تعزیه حضرت سید الشهداء(علیه السلام) جایز است یا نه؟
امام خمینى(قدس سره): ج) اگر از آلات لهو و
لعب نباشد و وهن بر مذهب هم نشود مانع ندارد.
س: استفاده از طبل وسنج وشیپور وهمچنین زنجیرهایى که داراى تیغ هستند در مجالس و دسته هاى عزادارى چه حکمى
دارد؟
آیت الله خامنه اى: ج) اگر استفاده از زنجیرهاى مزبور موجب وهن مذهب در برابر مردم شود و یا باعث ضرر بدنى قابل توجهى گردد جایز نیست ولى استفاده از شیپور و طبل و سنج به نحو متعارف اشکال ندارد.
س: استفاده از آلات موسیقى مانند اُرگ (از آلات موسیقى و شبیه پیانو است) و سنج و غیر آنها در مراسم عزادارى چه حکمى درد؟
آیت الله خامنه اى: ج) استفاده از آلات موسیقى، مناسب با عزادارى سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزادارى به همان صورت متعارفى که از قدیم متداول بوده برگزار شود.

قمه زنى
از جمله اعمالى که در عصر حاضر سبب توهین دیگران به مذهب تشیّع شده و سابقه تاریخى و توجیه عقلانى ندارد قمه زنى یا تیغ زنى است. این عمل در فتاواى بسیارى از فقها حرام شمرده شده که به برخى از آنها اشاره مى شود.
س: قمه زنى و سینه زنى با بدن برهنه در انظار عمومى چه حکمى دارد؟
امام خمینى(قدس سره): ج) در شرایط و اوضاع کنونى از قمه زدن خوددارى شود و عزادارى و سینه زدن مانعى ندارد.
س: آیا قمه زنى به طور مخفى حلال است یا اینکه فتواى شریف جنابعالى عمومیت دارد؟
آیت الله خامنه اى: ج) قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه حساب نمى شود و سابقه اى در عصر ائمه(علیهم السلام) و زمان هاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم(علیه السلام) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى شود، بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست.
س: آیا قمه زنى جایز است؟ چنانچه در این مورد نذرى و جود داشته باشد، وظیفه چیست؟
آیه الله فاضل لنکرانى: ج) با توجه به گرایشى که نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در اکثر نقاط جهان پیدا شده و ایران اسلامى به عنوان ام القرى جهان اسلام شناخته مى شود و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام مطرح است، لازم است در رابطه با مسائل سوگوارى و عزادارى سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) به گونه اى عمل شود که موجب گرایش بیشتر و علاقمندى شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وى گردد، پیداست در این شرایط مسأله قمه زدن نه تنها چنین نقشى ندارد، بلکه به علت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچگونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء برآن مترتب خواهد شد. لذا لازم است شیعیان علاقه مند به مکتب امام حسین(علیه السلام) از آن خود دارى کنند و چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، ندر واجد شرایط صحت و انعقاد نیست.
آیه الله مکارم: ج: … درست است که این مراسم ذاتاً مستحب است ولى زنده نگه داشتن آن در مواردى از اوجب واجبات است.
در اینجا لازم مى دانم همه برادران و خواهران ایمانى را به چند نکته توجه دهم:
1 – باید همه بکوشند با خالص ترین نیّات در این مراسم شرکت جسته، و قلب و روح خود را در اختیار سالار شهیدان قرار دهند، وبه اهداف والاى این قیام بزرگ تاریخ اسلام و بشریت بیاندیشند، و گویندگان عزیز و نویسندگان محترم اهداف مهم این قیام پربار را تشریح کرده، و سوگواران را به روز به روز با آن آشناتر سازند تا مصداق کامل «عارفاً بحقه» حاصل گردد.
2 – برادران و خواهران ایمانى باید خلوص این مراسم را از امورى که مخالف شرع اسلام و دستورهاى پیشوایان بزرگ دین است حفظ کنند و از هر کارى که بهانه به دست دشمنان مى دهد بپرهیزند و نیز از اعمالى مانند قمه زدن و قفل در تن کردن و امثال آن که رهبر معظّم انقلاب در بیانات پربار خود به آن اشاره نمودند اجتناب جویند.
زیرا این اعمال دست آویزى به دست دشمنان خواهد داد تا کلّ این مراسم عظیم و سازنده را زیر سؤال برند، قمه را باید بر سر دشمن کوبید نه بر سر دوست، قفل را باید بر دهان دشمن زد، نه بر تن دوست، درست است که انگیزه این افراد عشق به امام حسین(علیه السلام) و مکتب اوست ولى باید توجّه داشت که مقدس بودن انگیزه به تنهایى کافى نیست، باید نفس عمل هم مقدّس باشد، کیفیّت عزادارى یا باید در نصوص اسلامى وارد شده باشد و یا مشمول عمومات و اطلاقات ادلّه گردد، و این گونه کارها مسلّما” نه منصوص است و نه مصداق عزادارى در عرف عقلاً و اهل شرع، به علاوه موانعى نیز از نظر شرع در برابر آن قرار دارد، و به تعبیر دیگر نه مقتضى شمول عمومات موجود است و نه مانع، مفقود.
درست است که جمعى از بزرگان فقهاى شیعه پیشین قدس الله اسرار هم اجازه بعضى از این امور را در عصر خود به دلایل خاصى داده اند ولى آنها هم اگر در عصر ما و شرایط زمان ما بودند به یقین طور دیگرى فتوا مى دادند.
3 – باید توجّه داشت که هدف اصلى قیام امام حسین(علیه السلام)همانگونه که در وصیت تاریخى معروف آن حضرت آمده احیاى امر به معروف و نهى از منکر بود بر همه عاشقان مکتبش لازم است این دو فریضه الهى و قرآنى را زنده کنند و به امام و پیشواى بزرگشان اقتدا نمایند، و از طریق صحیح و حساب شده با منکرات به مبارزه برخیزند، و با گفتار و اعمال خود معروف را زنده کنند.
خداوندا همه ما را از پیروان راستین مکتب آن بزرگوار قرار ده، و مشمول شفاعتش در دنیا و آخرت بنما، آمین یا رب العالمین.

نذر و وقف
یکى از سنت هاى پسندیده مسلمانان، نذر اعمالى است براى معصومین(علیهم السلام) یا اموالى براى آنان و همچنین وقف ملک یا مالى براى آنان و این سنت حسنه همچنان رواج دارد و از آنجا که برخى از زائران گاهى براى عمل به نذر خود یا صرف منافع موقوفات، راهى آن دیار مى شوند، توجه به برخى از احکام نذر و وقف که ارتباطى با آن پیشوایان پاک و حرم هاى مطهّر آنان و امور مربوط به ایشان دارد، مفید خواهد بود:
1 . در نذر باید صیغه خوانده شود و لازم نیست آن را به عربى بخواند; پس اگر بگوید: «اگر مریض من خوب شود براى خدا بر عهده من است که ده هزار تومان به حرم امام حسین(علیه السلام)بدهم» نذر او صحیح است و باید مطابق آن عمل کند، بنابراین اگر صیغه نذر نخوانده باشد، عمل به آن واجب نیست.
2 . انسان کارى را مى تواند نذر کند که انجام دادن آن برایش ممکن باشد; بنابراین کسى که نمى تواند پیاده به نجف یا کربلا برود، اگر نذر کند پیاده برود، نذر او صحیح نیست.
3 . اگر انسان نذر کند کارى را انجام دهد، باید همان طور که نذر کرده عمل کند، پس اگر نذر کند روز اوّل ماه به زیارت برود، چنانچه روز قبل یا بعد از آن برود، کفایت نمى کند و به نذر عمل نشده است.
4 . اگر نذر کند که به زیارت یکى از امامان(علیهم السلام) برود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافى نیست و چنانچه به واسطه عذر نتواند آن امام را زیارت کند، چیزى بر او نیست بنابراین اگر نذر کرده باشد به زیارت یکى از امامان مدفون در آن کشور یا یکى از امامزاده یا اماکن مقدس برود و به جهت ناامنى و عذرى دیگر نتواند برود چیزى بر او واجب نیست.
5 . کسى که نذر کرده به زیارت برود و غسل زیارت و
نماز آن را نذر نکرده، لازم نیست، غسل و نماز را انجام
دهد.
6 . اگر براى حرم یکى از امامان(علیهم السلام) یا امامزادگان چیزى
نذر کند، باید آن را به مصارف حرم برساند; از قبیل فرش و پرده و روشنایى امّا اگر نتواند به این مصارف برساند، به
افراد مسؤول یا عالمان متعهد مراجعه کند تا به مصارف شرعى
آن برسد.
7 . اگر چیزى را نذر خود امام(علیه السلام) یا امامزاده کند، چنانچه مصرف معینى را قصد کرده باید به همان مصرف برساند و
اگر مصرف معینى را قصد نکرده، باید به فقیران و زائران
بدهد یا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را به امام هدیه کند.
8 . اگر چیزى را به حرم امامان(علیهم السلام) یا امامزادگان وقف کرده باشد، منافع آن صرف در تعمیر و نور و خدمت کاران حرم و نگهبانان و سایر امور مربوط به حرم مى شود.
9 . اگر چیزى را براى سیدالشهدا(علیه السلام) وقف کرده
باشند، صرف در عزادارى آن حضرت; مانند مزدِ قارى و
مداح و آنچه در مجلس عزاى امام حسین(علیه السلام) متعارف است
مى شود.

تربت امام حسین(علیه السلام)
به پاس فداکارى امام حسین(علیه السلام) و شهادت ایشان در راه احیاى دین، آثار و احکام خاصى براى خاک قبر(93) آن امام قرار داده شده است:
1 – در حال نماز سجده بر تربت امام حسین(علیه السلام)مستحب است و سبب افزایش ثواب نماز مى باشد.
2 – خوردن هر نوع خاکى حرام است به جز تربت حسینى که خوردن اندکى از آن به نیّت شفا گرفتن جایز است.
3 – برآوردن کام نوزادان با تربت حسینى مستحب است.(96)
4 – حفظ احترام آن لازم است و هرگونه بى احترامى به آن حرام مى باشد، از جمله:
* نجس کردن آن جایز نیست.
* انداختن آن در جایى که بى احترامى باشد حرام است.
* اگر در جایى که بى احترامى باشد بیفتد باید آن را بیرون آورند، حتّى اگر در چاهى باشد و بیرون آوردن تربت ممکن نباشد، در صورت امکان باید چاه را تعطیل کنند.
5 – مستحب است، هنگام دفن میت مقدارى تربت همراه او گذاشته شود و با حنوط(97) او نیز مخلوط کنند.
6 – کالایى که به جایى مى فرستند مستحب است مقدارى تربت هم همراه آن بگذارند، مثلا جهیزیه دختر.
7 – بوییدن و بوسیدن تربت امام حسین(علیه السلام) و بر چشم مالیدن مستحب است، و حتى دست کشیدن بر آن و بر سایر اعضاى بدن مالیدن نیز ثواب دارد.
از این مسائل بر مى آید که مستحب است تمام
زندگى همراه با تربت حسینى باشد، آغاز و ادامه و
پایان.

تسبیح تربت
ذکر گفتن با تسبیحى که از تربت امام حسین(علیه السلام)ساخته شده باشد و حتى همراه داشتن آن مستحب است، حال که سخن از تسبیح تربت به میان آمد، بجاست تاریخچه مختصر آن نیز گفته شود:
پس از آنکه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) ذکرهاى معروف را به دخترشان حصرت زهرا(علیها السلام)آموختند، ایشان براى شمارش آن ذکرها، تسبیحى از نخ پشمین ساختند که به آن گره هاى متعدد زده بودند، پس از شهادت حضرت حمزه سید الشهداء(علیه السلام) در غزوه احد، حضرت زهرا(علیها السلام) از تربت ایشان تسبیحى ساخته و به نخ کرده بودند و با آن تسبیحات را مى گفتند، مردم نیز پس از آن همین گونه عمل کردند، چون امام حسین(علیه السلام) در کربلا به شهادت رسید، به خاطر فضیلت تربت او، این کار درباره تربت قبر آن امام شهید انجام گرفت. امام صادق(علیه السلام) فرمود: من کان معه سبحه من طین قبر الحسین(علیه السلام) کتب مسبّحاً و ان لم یسبّح بها.
هرکه تسبیحى از تربت قبر حسین(علیه السلام) داشته باشد، تسبیحگوى نوشته مى شود، هر چند با آن تسبیح نگوید.

آب فرات
فرات رودخانه عظیمى است که حادثه عظیم کربلا در نزدیکى آن اتفاق افتاده است و یادآور تشنگى ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) و یاران ایشان در روز عاشور است.
مطابق آنچه در روایات آمده، آب این رودخانه داراى فضیلت و برکت بسیارى است(100) به چند نمونه از احکام فقهى مربوط به این آب اشاره مى شود:
1 . نوشیدن در هر حال و براى شفا یافتن از بیمارى مستحب است و اثر دارد.
2 . مستحب است کام نوزاد را با آب فرات و تربت سیدالشهدا(علیه السلام) بردارند.
3 . مستحب است غسل زیارت قبور معصومین(علیهم السلام)در صورت امکان با آب فرات باشد.
والحمد لله اوّلا وآخراً

پی نوشت :

(1)1 . العروه الوثقى، ج2، کتاب الحج، فى آداب السفر، ص411 و سراج الشیعه فى آداب الشریعه، ص255
(2)2 . همان.
(3)3 . توضیح المسائل، نماز مسافر و تحریر الوسیله، ج1، ص258، القول فى قواطع السفر، الثانى.
(4)4 . توضیح المسائل، م1347
(5)5 . همان، م1342
(6)6 . همان، م1346
(7)7 . العروه الوثقى، ج1، فى قواطع السفر، م8
(8)8 . توضیح المسائل، م 1337 و تحریر الوسیله، ج1، ص259، القول فى قواطع السفر، م 6
(9)9 . توضیح المسائل، م 1356 و تحریر الوسیله، ج1، ص264، القول فى احکام المسافر، م 8
(10)10 . همان.
(11)11 . تحریر الوسیله، ج1، ص264، القول فى احکام المسافر، م 8
(12)12 . همان، ج1، ص264، القول فى احکام المسافر، م 10
(13)13 . تحریرالوسیله، ج1، فى مکان المصلى، ص151، م 16
14 . توضیح المسائل، م 913
(15)15 . تحریرالوسیله، ج1، فى مکان المصلى، ص151، م 16 والعروه الوثقى، ج1، مکان المصلى، ص596 ، م4
(16)16 . تحریر الوسیله، ج1، ص151، م16 و العروه الوثقى، ج1، ص596، م5.
(18)17 برخى از فقها نماز را نیز باطل مى دانند.
18 . توضیح المسائل، م884
6 . اگر در نماز چیزى مانند دیوار بین او و قبر مطهر باشد که بى احترامى نشود اشکال ندارد ولى فاصله شدن صندوق شریف ضریح و پارچه اى که روى آن افتاده است کافى نیست.
(19)19 . توضیح المسائل، م885
(20)20 . العروه الوثقى، ج 1، فى مکان المصلى، ص 596، م 6.
(21)21 . العروه الوثقى، ج 1، فى مکان المصلى، ص 597، م 9.
(22)22 . استفتاء
(23)23 . توضیح المسائل، م 913.
(24)24 . تحریر الوسیله، ج 2، کتاب اجیاء الموات و المشترکات، ص 214، م 15.
(25)25 . توضیح المسائل، م 2545.
(26)26 . توضیح المسائل، م 868.
* رحل = اثاث و وسایل; مانند سجاده، عبا و…
(28)28 . تحریر الوسیله، ج 2، ص 215، م 17.
(29)29 . همان، ص 215.
(30)30 . همان، ص 214 و 215، س 16 و 18.
(31)31 . مجمع المسائل، ج 1، ص 135، س 32.
(32)32 . استفتاآت، ج 2، ص 345، س 26.
(33)33 . توضیح المسائل، م 900.
(34)34 . توضیح المسائل، م 900.
(35)35 . العروه الوثقى، ج 1، فى احکام النجاسات، ص 86، م 8 و توضیح المسائل، م 905.
(36)36 . العروه الوثقى، ج 1، فى احکام النجاسات، ص 84، م 2.
(37)37 . العروه الوثقى، ج 1، فى احکام النجاسات، ص 84، م 2.
(38)38 . العروه الوثقى، ج 1، فى احکام النجاسات، ص 84، م 2.
(39)39 . العروه الوثقى، ج 1، فى احکام النجاسات، ص 84، م 2.
(40)40 . العروه الوثقى، ج 1، فى احکام النجاسات، ص 86، م 8 و توضیح المسائل، م 905.
(41)41 . توضیح المسائل، م 901.
(42)42 . العروه الوثقى، ج 1، فى احکام النجاسات، ص 85، م 4.
(43)43 . همان، ص 84، م 2.
(44)44 . همان، ص 84، م 2.
(45)45 . همان، ص 84، م 2.
(46)46 . تحریر الوسیله، ج 1، القول فى احکام الجنب، ص 38 و 39.
(47)47 . تحریر الوسیله، ج1، فصل فى الاستحاضه، ص59 ، م 8
(48)48 . توضیح المسائل، م 269.
(49)49 . توضیح المسائل، م 64 و 269.
(50)50 . توضیح المسائل، 914
(51)51 . توضیح المسائل، م 1399 تا 1404.
(52)52 . العروه الوثقى، ج 1، ص 777 و 778; توضیح المسائل، م 1415، 1432 و 1433.
(53)53 . توضیح المسائل، م 1435 و 1436.
(54)54 . توضیح المسائل، م 1411 و 1412.
(55)55 . توضیح المسائل، م 1374 و 1383.
(56)56 . توضیح المسائل، م 1368.
(57)57 . تحریر الوسیله، ج 1، ص 224، م 5 و العروه الوثقى، ج 1، ص 734، م10.
(58)58 . همان
(59)59 . تحریر الوسیله، ج 1، ص 293، م 1 والعروه الوثقى، ج 1، ص 734، م 10.
(60)60 . العروه الوثقى، ج1، فصل فى الجماعه و مکروهاته، السادس.
(61)61 . همان، فصل فى الجماعه، م3
(62)62 . همان، م4
(63)63 . همان، م4
(64)64 . همان، فصل فى احکام الجماعه، م18
(65)65 . همان، م21
(66)66 . همان، م22
(67)67 . همان، فصل فى القنوت.
(68)68 . العروه الوثقى، ج1، فى الوضوءات المستحبه، ص194، الخامس و فى الاغسال المکانیه و الفعلیه، ص462 ; سراج الشیعه فى آداب الشریعه، ص241 و مفاتیح الجنان، آداب زیارت.
(69)69 . مفاتیح الجنان، باب اول، فصل پنجم، به نقل از جمال الاسبوع.
(70)70 . بحارالأنوار، ج97، باب زیاراته ـ صلوات الله علیه ـ المختصه بالأیام و اللیالى، ص354
(71)71 . کامل الزیارات، باب 70 تا 74، ص186 تا 201 و بحارالأنوار، ج98، باب 12 تا 14، ص85 تا 104
(72)72 . بحارالأنوار، ج99، کتاب المزار، باب زیاره المؤمنین و آدابها، ص295 ; کامل الزیارات، باب فضل زیاره المؤمنین و کیف یزارون، ص333
(73)73 . استفتائاتِ امام خمینى، ج3، ص579. ترجمه اجوبه الاستفتائات، ص222 و 223
(74)74 . استفتائات امام خمینى، ج 3، ص 582، س 39.
(75)75 . استفتائات امام خمینى، ج 3، ص 579، س 32.
(76)76 . اجوبه الاستفتاءات، ترجمه فارسى، ص 323، س 1446.
(77)77 . استفتاآت، ج 3، ص 583، س 45.
(78)78 . اجوبه الاستفتاءات، ترجمه فارسى، ص 322، س 1441.
(79)79 . همان. ص 324، س 1449.
(80)80 . استفتائات، ج 3، ص 583، س 42.
(81)81 . رساله اجوبه الاستفتائات، ترجمه فارسى، ص 326، س1461
(82)82 . جامع المسائل، ج 1، ص 622، س 2172.
(83)83 . استفتاء
(84)84 . توضیح المسائل، م2641
(85)85 . توضیح المسائل، م2647
(86)86 . توضیح المسائل، م2651
(87)87 . توضیح المسائل، م 2660
(88)88 . همان، م 2661
(89)89 . همان، م 2662
(90)90 . همان، م 2663
(91)91 . تحریر الوسیله، ج2، ص74، کتاب الوقف، م 57
(92)92 . تحریر الوسیله، ج2، ص74، کتاب الوقف، م 58
93 . در روایتى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که اگر تا یک میل (1800 متر) اطراف قبر آن حضرت خاک بردارند، احکام تربت امام حسین(علیه السلام) را دارد.
(94)94 . العروه الوثقى، ج 1، فى مسجد الجبهه، ص 646، م 26 – توضیح المسائل، م 1083.
(95)95 . توضیح المسائل، م 2628.
96 . تحریرالوسیله، ج2، ص 310، م 2.
97 . حنوط: مقدارى کافور که بر جاهاى سجده میت مى گذارند: بر پیشانى، کف دستها، سر زانوها و نوک انگشتان بزرگ پاها.
(98)98 . براى توضیح بیشتر مى توانید به کتاب فرهنگ عاشورا، ص119 مراجعه کنید.
(99)99 . بحار الانوار، ج 83، ص 332.
100 . سفینه البحار، ج7، ص49
(101)101 . سراج الشیعه فى آداب الشریعه، ص36 در آداب خوردن و آشامیدن.
(102)102 . تحریر الوسیله، ج2، ص310، م 2
(103)103 . سراج الشیعه فى آداب الشریعه، ص241، در آداب زیارت.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید