مدیریت زمان از دیدگاه امام علی (علیه السلام)(1)

مدیریت زمان از دیدگاه امام علی (علیه السلام)(1)

چکیده
مدیریت زمان از مباحث مهم و مطرح مدیریت است و دانشمندان علم مدیریت اصولی را برای استفاده بهینه از زمان برشمرده اند. در اسلام نیز توجه خاصی به این موضوع شده و در آموزه های دینی، مسلمانان توصیه شده اند تا با توجه به اهداف والای الهی و به منظور نیل به کمال و سعادت ابدی، از بطالت در گذراندن عمر پرهیز کرده و با شناخت نیازها، اولویت بندی آنها و برنامه ریزی صحیح، از به تأخیر انداختن کارها بپرهیزند و همانند شریکی سختگیر به محاسبه نفس خود پرداخته و بر چگونگی صرف عمر گرانمایه نظارت کنند. در این مقاله به بیان دیدگاه امام علی (علیه السلام) در موضوع مدیریت زمان می پردازیم.

مقدمه
زمان، با ارزش ترین و گرانبهاترین سرمایه و حیاتی ترین منبعی است که در اختیار هر فردی قرار داشته، زندگی از آن ساخته می شود و تلف شدن آن ضایعات جبران ناپذیری را به بار می آورد. نگرش صحیح نسبت به زمان و مدیریت پذیر بودن آن، نخستین گام در مسیر استفاده بهینه از وقت است، زیرا برخلاف آنچه تصور می شود، زمان را می توان در اختیار گرفته و کنترل کرد. در حقیقت هر ساعت و هر روز یک ظرف زمانی است که باید آن را بر حسب اولویت و به شکل حساب شده پر کرد. به این ترتیب دیگر «زمان بی کاری» معنا نداشته و باید برای لحظه لحظه های عمر برنامه ریزی کرد. (نک: به پژوه) این امر به حدی مهم است که حتی مطابق آنچه در احادیث آمده است در روز قیامت بنده قدم از قدم بر نمی دارد مگر آنکه از او درباره چند چیز سؤال می کنند؛ یکی از آنها نعمت عمر است (مجلسی 258/7 و 261؛ همان 161/10؛ همان 134/27 و 311؛ همان 292/33؛ همان 79/36؛ همان 300/39). بنابراین باور غلط «چو فردا بیاید، فکر فردا کنیم» در تعالیم اسلامی جایی ندارد. مدیریت صحیح زمان موجب به حداکثر رساندن کارایی فرد، افزایش میزان انرژی و امید به زندگی و کاهش فشارهای روانی، ارتقای دانش، نگرش و رفتار شخص در جهت بهره برداری مناسبتر از عمر خواهد بود (نک: غفاری و فرهی) با مدیریت زمان می توان بیشترین کار را در کمترین زمان انجام داد (نک: سروش) مدیریت زمان در واقع نوعی تجارت است که با سرمایه زمان انجام می شود. امام علی (علیه السلام) می فرماید:
من ذا الذی تاجر الزمان فغنم، و من ذا الذی استرحم الایام فرحم (محموی 7 / 68)
کیست که به تجارت با زمان بپردازد و سود برد و کیست که از
روزگار بخواهد که به او رحم کند و زمانه هم به او رحم می کند؟
اما از سوی دیگر، اگر از زمان غافل شویم و به گذشت زمان اعتماد کرده و آن را به حال خود رها کنیم نتیجه ای جز زیانکاری به دنبال نخواهد داشت. امام علی (علیه السلام) می فرماید:
من امن الزمان خانه و من تعظم علیه اهانه و من ترغم علیه ارغمه و من لجا الیه اسلمه (همان 4 / 327 و مجلسی، بحارالانوار 74/ 232)
هر آنکه به زمانه اطمینان کند، زمانه به او خیانت کند؛ و هر که زمانه را بیش از اندازه بزرگ شمارد، زمانه او را خوار کند، و هر که برخلاف میل زمانه عمل کند، زمانه را به خشم آورده است؛ و هر که به زمانه پناه آورد، زمانه او را تسلیم می کند.
این روایت شریف دلالت بر اهمیت برنامه ریزی و مدیریت زمان و پرهیز از باری به هر جهت بودن دارد. کسی که برنامه نداشته باشد و به گذشت زمان اعتماد کند، زمانه هم به او خیانت می کند. لذا امام (علیه السلام) به ما هشدار می دهد که از زمان و تغییر و تحول آن غافل نباشیم و قبل از هر پیشامدی خود را با برنامه ریزی صحیح برای آن آماده کنیم که لحظه ای غفلت موجب پشیمانی است (همان)
با توجه به اهمیت این سرمایه گرانبها است که معصومین (علیهم السلام) همواره طالب طول عمر از خداوند بوده اند تا بتوانند هرچه بیشتر از این سرمایه در بهترین راه که طاعت خدا باشد بهره برده و از کسانی باشند که خداوند عملشان را نیکو گردانیده و در حالی که خدا از ایشان راضی است بسوی او بازگردند (الصحیفه السجادیه الجامعه / 111 و نیز ری شهری، میزان الحکمه 3/ 2117 و مجلسی، بحارالانوار 91/95) بنابراین در اسلام طول عمر
به خودی خود مطلوب نیست، بلکه عمری که در راه خدا باشد ارزش دارد و چه بهتر که چنین عمری طولانی هم باشد. اما به فرموده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) «وای بر کسی که عمرش طولانی و عملش بد و فرجامش با ناخرسندی پروردگار همراه باشد.» (ری شهری/ همان و نیز صندوق، من لا یحضره الفقیه 4/ 396) از این رو است که اگر سرمایه گرانبهای عمر در مسیری غیر از آنچه خداوند معین کرده به کار گرفته شده و چراگاهی برای شیطان فراهم آورد، نه تنها کارایی و اثربخشی خود را از دست داده و هیچ ارزشی نخواهد داشت بلکه نبود آن بهتر است و چه بهتر که قبل از پیش آمدن چنین وضعی خداوند جان انسان را باز گیرد (الصحیفه السجادیه الجامعه / 111)
بنابراین لازم است تا با استفاده مؤثر از زمانی که در اختیار داریم ضمن درخواست از خداوند برای افزایش طول عمر، سعی کنیم تا به بهترین شکل ممکن حداکثر استفاده از آن را داشته باشیم و تحقق این امر تنها با مدیریت صحیح زمان امکان پذیر است. با بهره گیری از اصول و شیوه های مدیریت زمان می توان به اهداف دل خواه رسید و بازدهی و بهره وری خود را افزایش داد. مدیریت صحیح زمان عامل اصلی موفقیت هر فرد بوده و تأثیر قابل ملاحظه ای بر کمیت و کیفیت زندگی دارد. به این منظور در کتابها و مقالات عمومی مربوط به مدیریت، و به طور خاص مدیریت زمان (3)، اصول، روشها و راهکارهایی را بر شمرده اند که عبارت اند از هدفمندی، اولویت بندی، تعیین زمان مناسب برای هر یک از کارها، برنامه ریزی درست و در نهایت ارزیابی مرتب به منظور کنترل و نظارت بر حسن اجرای برنامه تعیین شده. با مطالعه این موارد چنین به نظر می رسد که دانش مدیریت زمان، دانشی نوین است که سابقه دیرینی ندارد، اما با جستجو در معارف نورانی اهلبیت (علیه السلام) و به طور خاص امام علی (علیه السلام) مشخص می شود که علم حقیقی نزد آنان است و ایشان ضمن رهنمودهایی ارزشمند به این اصول و راهکارها اشاره کرده اند. در این مقاله ضمن مروری بر کلیات دانش مدیریت زمان، فرمایشات امام علی (علیه السلام) را در این خصوص دسته بندی و مورد اشاره قرار می دهیم.

تعریف مدیریت زمان
مدیریت زمان عبارت است از آگاهی به علم و فن و هنر استفاده بهینه از زمان، داشتن دانش و مهارت لازم در این زمینه و انجام کارها و امور بطور اثربخش و به موقع، که برخورداری از آن یکی از کلیدهای موفقیت است. مدیریت زمان یعنی برنامه ریزی زمان، یعنی فراهم کردن نقشه و طرحی مناسب و دقیق برای رسیدن به هدف های مورد نظر و از قبل تعیین شده (نک: به پژوه)

انگیزه های مدیریت زمان
مدیریت زمان می تواند با اهداف و انگیزه های متفاوتی انجام شود و چه نیکوست که این انگیزه ها جنبه الهی داشته باشد. برخی از مواردی که می تواند انگیزه مدیریت زمان بشمار آید عبارت اند از:

1- تخلق به اخلاق الهی
آموزه های دینی آدمی را به آراستگی به صفات الهی رهنمون می دارند (مجلسی، بحارالانوار 58 / 129)، و یکی از صفات و ویژگیهای الهی نظم، تدبیر، هدف مندی و زمان دار بودن امور عالم است. بنابراین شایسته است ما نیز سعی کنیم همواره با نظام هستی، هدف مندی و زمان دار بودن را در کارهای خود مد نظر قرار دهیم.
امام علی (علیه السلام) در مورد تدبیر الهی در امور می فرماید:
احال الاشیاء لاوقاتها (سید رضی/ خطبه 1 و مجلسی، بحارالانوار 54 / 22).
اشیاء را از عدم و نیستی در وقت خود به وجود و به هستی انتقال داد.

2- زمان دار بودن تکالیف شرعی
تمامی احکام شرعی و تکالیف الهی زمان مخصوص به خود را دارند، مانند نماز، حج، روزه و… که لازم است هر کدام در موقع خود بجا آورده شود، مانند نماز که باید اول وقت خواند یا روزه واجب که در ماه رمضان است و اهتمام به انجام بموقع تکالیف الهی نشانه وقت شناسی و برخورداری از مدیریت صحیح زمان است. در کلمات امام علی (علیه السلام) مواردی از توصیه به انجام به موقع تکالیف الهی و از جمله نماز وجود دارد که برخی از آنها عبارت اند از:
تعاهدوا امر الصلاه و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقربوا بها فانها کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتا (سید رضی، خطبه 190 و وسائل الشیعه 4/ 30).
امر نماز را مراعات کنید و آن را محافظت کنید و (از وقت فضیلت آن غافل نمانید)
صل الصلاه لوقتها الموقت و لا تعجل وقتها لفراغ و لا توخرها عن وقتها لاشتغال (سید رضی، نامه 27 و مجلسی، بحارالانوار 33 / 581)
نماز را در وقتی که برای آن تعیین گشته بجا آور و از جهت بیکاری آن را پیش از وقت بجا نیاور و به جهت کارداشتن، آن را از وقتش مگذران
و یا در مورد عبادات مستحبی چنین رهنمود داده اند که مبادا انجام کار مستحبی مانع فریضه شود و در وقت فریضه نباید به انجام قضای نوافل
پرداخت و باید که فریضه مقدم داشته شود و پس از آن به نوافل قضا شده پرداخت (وسائل الشیعه 4/ 228 مجلسی، بحارالانوار 84/ 39، آمدی 10397؛ برازش 3/ 3141).

3- محدودیت عمر
از نگاه امام علی (علیه السلام) شمار نفسهای آدمی معلوم و معین است و انسان با هر نفسی در حقیقت پاره ای از عمر خویش را سپری نموده است (آمدی/ 535؛ برازش 2/ 1998). یادآوری کمی دنیا و کوتاهی عمر از مواعظی است که در لسان روایات به بیانهای مختلف و از زبان افرادی چون لقمان حکیم نقل شده است (مجلسی 13/ 420). امام علی (علیه السلام) نیز در سخنان خود بارها این نکته را به پیروان خویش متذکر شده و می فرماید تمام مدت عمر شما همانند لحظه ای است که در آن قرار گرفته اید (مجلسی 75 / 85، نمازی 7 / 421) و شایسته است در این عمری که رو به نابودی است به انجام اعمال خیر بشتابید (آمدی/ 4366؛ برازش 2/ 1999). ایشان در ضمن یکی از خطبه های خود مدت کوتاه عمر را به فرصت اندکی تشبیه می فرمایند که به کسی داده شده تا رضایت شاکی خود را جلب کند:
قد امهلو فی طلب المخرج و هدوا سبیل المنهج و عمروا مهل المستعتب (سیدرضی/ خ 82)
برای رهایی از گمراهی مهلت داده شده اند و (به وسیله ی پیغمبران) به راه راست هدایت گردیده اند و فرصت به آنها داده شده مانند فرصتی که به کسی می دهند تا رضا و خوشنودی ناراضی خود را جلب نماید
در کلامی دیگر امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به گذشت سریع عمر اشاره
کرده و می فرماید:
فان غداً من الیوم قریب ما اسرع الساعات فی الیوم و اسرع الایام فی الشهر و اسرع الشهور فی السنه و اسرع السنین فی العمر (سید رضی / خ 230)
فردا نسبت به امروز بس نزدیک است ساعتها در روزها چه زود می گذرند و روزها چه شتابان سپری می شوند و ماهها چه تیزگام اند و به نسبت عمر سالها را چه گریز شتاب آلودی است
به بیان امام علی (علیه السلام) بنای عمر رو به فنا و نابودی است و هر روز که بر آدمی می گذرد و روز جدیدی را آغاز می کند، یک روز از عمر خود را از دست داده است.
لا یعمر معمر منکم یوماً من عمره الا بهدم آخر من اجله (سید رضی / خ 145 و نیز خ 182 و مجلسی، بحارالانوار 70 / 30)
هیچ سالخورده، روزی از عمر را نمی گزارد، جز به ویرانی یک روز از مدتی که دارد
فما خیر دار تنقض نقض البناء و عمر یفنی فیها فناء الزاد و مده تنقطع انقطاع السیر (سید رضی/ خ 112)
پس چه ارجی است سرایی را که همواره در حال فرو ریختن است؟ و آن عمری که چونان توشه راه مصرف می شود؟ و آن دورانی که به سان مسیر حرکت آن به آن منقطع می گردد؟
در اسلام هر چیزی که باعث نزدیکی انسان به خدا شود از قبیل ایمان، عمل صالح، بندگی خدا، اخلاق نیکو و… وقت و عمر او را ارزشمند کرده
و به فرمایش امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) مهریه سعادت او خواهد بود. (آمدی/ 3429). از نگاه ایشان به حال کسی باید غبطه خورد که عمرش را در راه تحصیل ایمان و معرفت، بندگی خدا و کسب اخلاق الهی صرف کرده و از وقت خود به خوبی استفاده کرده است چه در غیر این صورت، دچار ضرر شده و عمر خود را باخته است (آمدی/ 3502، برازش 3/ 2090).
فبادروا العمل و خافوا بغته الاجل فانه لا یرجی من رجعه العمر ما یرجی من رجعه الرزق ما فات الیوم من الرزق رجی غداً زیادته و ما فات امس من العمر لم یرج الیوم رجعته الرجاء مع الجائی و الیاس مع الماضی (سید رضی/ خطبه 113)
پس به کار پیشدستی کنید و از ناگهان رسیدن اجل بترسید، که امید بازگشت عمر رفته چون روزی از دست شده نیست. آنچه از روزی از دست رفته، امید افزودن آن در فردا رود، و آنچه دیروز از عمر رفته، امید نیست که امروز باز گردد. که امید به آینده است (شهیدی)
بنابراین باید مراقب بود که این وقت محدودی که در اختیار داریم را جز در آنچه مایه سعادت و نجات است صرف نکرده (آمدی/ 3430 و 3642؛ برازش 3/ 3142) و در گرانمایه عمر خویش را ارزان از دست نداده و جان خود را جز به بهشت نفروشیم (سید رضی/ حکمت 448)

4- فناپذیری و کوتاهی دنیا در مقابل بقا و جاودانگی آخرت
مدت دنیا آنقدر گذرا و محدود است که در روز قیامت وقتی بندگان برای محاسبه اعمال برانگیخته شده و از آنان سؤال می شود که چه مدت در
دنیا درنگ کردید می گویند جز مدت اندکی یا لحظه ای از یک روز نبود. (یونس/ 45؛ احقاف/ 35؛ نازعات/ 46)
امام علی (علیه السلام) که قرآن ناطق است نیز در رهنمودهای ارزشمند خود دنیا را سرایی فانی و زودگذر دانسته است که لذت ها و ناگواریهای آن هیچ یک پایدار نبوده و به زودی بشر به جایگاه ابدی خویش یعنی سرای آخرت ملحق خواهد شد، و در این دنیا همچون مسافری است که مدتی اندک برای استراحت در بین راه درنگ می کند و توشه برمی دارد. ایشان با تذکر کوتاهی دنیا و فناپذیری آن و اینکه لحظه ای بیش نیست و در عوض این آخرت است که همیشگی است (آمدی/ 4 و مجلسی 74/ 164 و 57/75 و نیز الاحسائی 284/1 – 285) می فرماید:
اما بعد فان الدنیا قد ادبرت و آذنت بوداع و ان الاخره قد اقبلت و اشرفت باطلاع الا و ان الیوم المضمار و غدا السباق الا و انکم فی ایام امل من ورائه اجل فمن عمل فی ایام امله قبل حضور اجله فقد نفعه عمله و لم یضرره اجله و من قصر فی ایام امله قبل حضور اجله فقد خسر عمله و ضره اجله (محمودی 3/ 251، 1/ 466 و نیز سید رضی/ خ 28)
همانا دنیا پشت کرده و بدرود گویان است، و آخرت روی آورده و از فراز جای نگران است. بدانید که امروز ریاضت است و فردا مسابقت، و خط پایان، دروازه بهشت برین است، و آن که بدان نرسد در دوزخ جایگزین. بدانید که شما در روزهایی به سر می برید. که فرصت ساختن برگ است، و از پس این روزها مرگ است. آن که اجل نارسیده، ساز خویش برگیرد، و از مرگ آسیب نپذیرد، و آن که تا دم مرگ کوتاهی کند، حاصلش
خسران است و مرگ او موجب زیان. (شهیدی)
از نگاه امام علی (علیه السلام) فرصت دنیا به گونه ای است که به زودی گویا آنچه از دنیا گذشته اصلاً نبوده و گویا آنچه از آخرت محقق شده همیشه بوده است (سید رضی. خ 102) (4) زیرا دنیا سرای گذر است و آخرت سرای باقی است پس باید از گذرگاه خود برای اقامتگاه ابدی توشه برگرفت (سید رضی/ خطبه 194 و حکمت 128) (5)
امام علی (علیه السلام) افرادی که به بهترین وجه ممکن با مدیریت صحیح این زمان محدود از آن در مسیر طاعت الهی و رسیدن به اهداف اخروی استفاده می کنند را خردمند خوانده و آنها را چنین می ستاید:
فاتقوا الله عباد الله تقیه ذی لب شغل التفکر قلبه… قد عبر معبر العاجله حمیداً و قدم زاد الاجله سعیداً و بادر من وجل و اکمش فی مهل و رغب فی طلب و ذهب عن هرب و راقب فی یومه غده و نظر قدماً امامه (سید رضی/ خ 82)
پس، از خدا چون خردمندی بترسید که دل خود را از جز تفکر پرداخته،… از گذرگاه این جهان گذشت با نیک نامی، و توشه آن جهان را از پیش روانه داشت، با نکو فرجامی. از بیم پیشدستی کرد و در فرصتی که داشت شتافت و خواست آنچه باید و از آنچه نباید ترسان رخ بتافت امروز نگاهبان فردای خویش بود، و طومار کارهای کرده در پیش (شهیدی)

5- رستگاری آخرت
برخی نامهای قیامت دلالت بر آن دارد که عدم استفاده صحیح از فرصتهایی
که در دنیا در اختیار انسان بوده و مدیریت نکردن آنها موجب ندامت و پشیمانی است از جمله این نامها یوم الحسره، یوم التغابن، یوم الجزا که انسان جزای اعمال خود را مشاهده می کند و سزای سوء تدبیر خود در دنیا را می چشد و یا هنگامی که زمان مرگ او فرا رسد دیگر توبه سودی به حال او ندارد و همچون فرعون به او گفته می شود:
الآن و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین (یونس/91)
و یا باز خطاب به انسان گفته می شود:
اولم نعمرکم ما یتذکر فیه من تذکر و جاء کم النذیر (فاطر/37)
امام علی (علیه السلام) کسی که برای آخرتش کار کند را رستگار واقعی (آمدی/3816) و شایسته غبطه خوردن دانسته و در مقابل کسی که با سوء اختیارش نعمتهای خود از جمله نعمت عمر را از دست داده و به شقاوت دچار می شود را هرگز با او برابر نمی داند (آمدی/ 9687) بنابراین ضروری است برای رسیدن به این رستگاری و از دست ندادن نعمتها و فرصتهایی که در دنیا در اختیار داریم به مدیریت زمان خویش پرداخته تا بتوانیم به بهترین شکل ممکن از آن در راه اطاعت الهی که هدف اصلی خلقت ما است، بهره گیریم.

پی نوشت ها :

1. استاد دانشگاه الهیات دانشگاه تهران pahlevan@ut.ac.ir
2. دانشجوی دکتری دانشگاه تهران hshariati@ut.ac.ir
3. برای نمونه ر.ک منابعی که در انتهای این مقاله در فهرست مآخذ آمده است.
4. فکان ما هو کائن من الدنیا عن قلیل لم یکن و کان ما هو کائن من الآخره عما قلیل لم یزل.
5. ایها الناس انما الدنیا دار مجاز و الآخره دار قرار فخذوا من ممرکم لمقرکم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید