پیرامون نهج البلاغه (2)

پیرامون نهج البلاغه (2)

گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین سید جمال الدین دین پرور،مدیر مسوول بنیاد نهج البلاغه

چند سؤال در رابطه با بنیاد نهج البلاغه وفعالیتهای آن

چه کمبودها و خلاء هایی احساس کردید که دست به این حرکت بزرگ فرهنگی زدید و تا کنون تا چه حد موفق بودید؟
آن مطلبی که از اول در ذهن ما به عنوان یک مبدأ فعالیت خودنمایی می کرد دوری جامعه و نسل جوان و فرهیخته ا ز این کتاب بود زیرا آن در جامعه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی محجور و غریب بود البته در کتابخانه ها و نزد اهل تحقیق مورد استفاده بود. ولی در متن جامعه و در دسترس نسل جوان و مراکز دانشگاهی نبود. من احساس می کردم که این خلأیی است در جامعه. در آن روزگار که کتاب ها و جزوه های زیادی درباره افکار و عقاید مختلف منحرف کننده و ضد دینی رواج داشت، می بایست مطبوعات دینی با استفاده از منابع ارزشمندی چون نهج البلاغه بتواند با بیان و سبکی جالب و مطابق روز جلوه کند. ما همه فکر و تلاشمان این بود که بتوانیم این محتوای عالی را به زبان روز و شکل و شیوه و نگارشی جالب و زیبا در اختیار نسل جوان بگذاریم. که بحمدالله در این رابطه گامهای خوبی برداشته شد. بطوری که باید بگویم ناموفق نبودیم و ما توانستیم به برکت انقلاب اسلامی با مطرح کردن این کتاب در رسانه ها و نیز برگزاری کنگره هزاره نهج البلاغه و انتشار بیش از یکصد کتاب و رساله در این رابطه که بارها و بارها چاپ شده، لا اقل نهج البلاغه را از انزوا و محجوریت در آورده و در مراکز علمی و دانشگاهی و دیده نسل امروز مطرح کنیم.

آیا مدرسه مکاتباتی هم در همین زمینه بوده است؟

یکی از کارهای خوبی که من فکر می کنم می تواند نقش مهمی داشته باشد. مدرسه مکاتباتی است که درس هایی از نهج البلاغه از طریق پست به دست افراد علاقمند حتی در دورترن نقطه کشور می رسد. این سبک جدیدی در آموزش معارف دینی است. البته قبلاً کتاب های دینی زیاد چاپ می شد وحتی افرادی هم آن را می خریدند ولی مهم مطالعه آن ها است که کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. ما تلاش مان این بود که این محتوا و این مطالب به فکر و دیدگاه نسل جوان منتقل ود. یعنی آن ها را بخوانند. ما در جستجوی سبک و شیوه جدیدی بودیم . که در جامعه جا باز نموده و نسل جوان از آن استقبال کند. ارسال درس برای علاقه مندان از طریق پست این هدف ما را تا حدود زیادی تأمین کرد. زیرا افراد در شهر و خانه خود نشسته اند و بدون این که بخوهند در کلاس شرکت کنند و راه دوری را طی نمیاند. پست به در خانه اش می آید و درس نهج البلاغه به او می دهد و در هر فرصتی که آمادگی دارد آن را می خواند و به سؤالاتش پاسخ می دهد و جواب را برای مرکز ارسال کننده، پست می کند . این خیلی ارتباط جالبی است که دریافت کننده علاوه براین که متنی را می خواند، با یک مرکز دینی و اسلامی هم مرتبط می شود و احساس می کند یک مرکز دینی در صدد رشد و کمال اوست. این روش از نظر عاطفی و روانی هم اثر خوبی در نسل جوان می گذارد.

در بنیاد چه کارهای تحقیقاتی انجام شده است؟

یکی از اهداف بنیاد مسئله تحقیقات بوده، یعنی کشف و استخراج رازها و اسراری که وجود دارد. در این رابطه علماء گذشته شرحهایی برنهج البلاغه نوشته که چاپ نشده بود و لازم بود تحقیق و تصحیح و سپس چاپ شود لذا با همکاری آقای عطاردی که سال ها در هند و جاهای دیگر به تحقیق و تفحص از متون مشغول بودند، بعضی از شروح نهج البلاغه تحقیق شد و به چاپ رسید، خود بنیاد هم کتاب ها و نسخه هایی را پیدا کرده و تصحیح نموده که بعضی از آن ها چاپ شده و بعضی از آن ها هنوز به چاپ نرسیده است. بنای ما براین است که آن چه در این رابطه از قدما به دست ما رسیده، مورد تحقیق و تصحیح قراربگیرد و حتی المقدور چاپ بشود.
یکی از کارهای تحقیقاتی بنیاد که گروه هایی نزدیک(15)سال کم و بیش روی آن کار کردند، جمع آوری کل کلمات امیرالمؤمنین است چون نهج البلاغه بخش کوچکی از سخنان حضرت است که مرحوم شریف رضی با ییک سبک و شیوه و هدف خاص آن را انتخاب و جمع آوری کردند و در حالی که احادیث ایشان خیلی بیشتر از این هاست. بخش تحقیقات بنیاد، کل منابعی که در اختیار بود تفحص کردند و همه احادیثی که از حضرت امیر نقل ده بود، جمع آوری کردند. حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سید یحیی علوی سال ها زحمت کشیدند و بخش مهمی از این احادیث را جمع آوری کردند محصول این تلاش گردآوری بیش از هفتاد هزار حدیث از کتاب های مختلف بود مرحله دوم این تحقیق و تفحص، تکراریابی بود زیرا بعضی از احادیث از چند منبع نقل شده بود و کتاب های مختلف هم احادیث آن ها را نقل می کردند و در هر صورت تکرار زیاد بود.
اگر ما می خواستیم همه این احادیث را بیاوریم علاوه برحجم زیاد ، مفید نبود می بایست روشی را برمی گزیدیم که هر حدیث یکبار بیشتر آورده نشود ولی نکته هایی که در کتاب ها یا سندهای دیگر هست ذکر شود. واقعاً کار مهم و پرزحمت همین بود. لذا طرحی ریخته شد که با کمک کامپیوتر و دقت در متن احادیث، یک حدیث به عنوان اصل انتخاب و بقیه در پاورقی اشاره گردد با ذکر منابع. نتیجه تحقیق در مرحله دوم و تکرار یابی تقلیل احادیث به ده هزار و هفتصد حدیث گردید. این ده هزار و هفتصد حدیث الان در سی مجلدی که هر کدام حدود پانصد صفحه می باشد آماده شده، و مجموعه ای است که من فکر می کنم که شاید کمتر حدیثی باشد که در آن نیامده باشد.

در مورد نسخه تصحیح شده نهج البلاغه چه اقدامی انجام داده اید؟

یکی از اهداف بنیاد هم این بود که یک نسخه مصححی را تهیه کنیم در این رابطه جلساتی با مرحوم حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید جواد مصطفوی، مرحوم دکتر هادی امینی و بعضی از اساتید دانشگاه مانند آقای دکتر شهیدی ودیگران که الان اسامی آن ها در خاطرم نیست داشتیم. هر یک سلیقه و نظر خاصی داشتند که جمع بین همه آن ها ممکن نبود، کار را از طریق دیگر شروع کردیم ودر واقع ما از دو کانال کار تصحیح متن را شروع کردیم. یکی جناب آقای عطاردی، بود که نسخ هایی را که مشهور بودند و به نظر می رسید برسایر نسخه ها اولویتی داشته باشند به مقابله و تصحیح پرداختند و بعد هم طی مراحلی آیت الله خزعلی و تیم بنیاد روی آن کار کردند و با اعمال نظرهایی آماده شد و بنیاد آن را چاپ کرد. کار دیگر را مرحوم دکتر مصطفوی شروع کردند، اختلاف نسخه را در آوردند و با همین چند نسخه ای که عرض کردم. ایشان کار را مستقلاً با تیم خودشان در مشهد مقدس انجام دادند که الان در اختیار بنیاد است. این کار قرار بود همراه با کتاب آقای دکتر اسعد علی به نام«نهج البلاغه ذی الفقر و شرحه العصری»چاپ شود. متأسفانه آن کار به آن شکل انجام نشد و تحقیقات و تصحیحات مرحوم مصطفوی هم محفوظ ماند و به چاپ نرسید. در هر صورت آن نسخه کامل در بنیاد نگهداری می شود تا ان شاء الله فرصتی پیش آید.

یکی از راه هایی که ما بتواینم نسل جوان را متوجه نهج البلاغه کنیم برداشتن موانع است، یکی از موانع موجود شبهاتی است که نسبت به این کتاب القاء شده است و اخیراً در اینترنت هم آمده است، آیا در زمینه پاسخ گویی به این شبهات کار جدی صورت گرفته است؟

شبهاتی که در مورد نهج البلاغه هست شبهات جدیدی نیست، از گذشته، بعضی از اشکالات واهی و بی اساس از سوی افراد و جریان های خاصی مطرح می شده که افراد بی اطلاع فکر می کنند که این اشکال های جدیدی می باشد. آن طور که تاریخ نشان می دهد مبدأ آن ها از زمان ابن خلکان بوده است. به نظر می رسد از آن دوره هایی که فکر حکومت اسلامی و مبارزه با خلفا و زمامدارانی که به نام اسلام ولی علیه آن، حکومت می کردند. گروه هایی به عنوان مبارز و مجاهد در این رابطه فعالیت می کردند قهراً دولت های طاغوتی با این فکر به مقابله پرداختند و می خواستند این صدا را خفه کنند لذا با آن ها درگیر می شدند و می گرفتند و می کشتند، زندانی می کردند که رویه آن ها بود. ولی کار اصلی جنگ فرهنگی بود که بتوانند اصل این فکر را بکوبند و آن را از درون خاموش کنند لذا نیاز به یک لشکر و حرکت علمی و وابسته بود بنابراین طاغوت ها، دانشمندان مزدور و خودفروخته یی را مستقیم و غیر مستقیم می خریدند و استخدام می کردند تا در راه اهداف آن طاغوت ها کار عملی کنند و یا زمینه های خاصی را به وجود آورند و یا زمینه هایی را از بین ببرند. خو ب نهج البلاغه یک کتابی است که در این رباطه نقش کلیدی و اساسی دارد و به کمک مبارزان می آید و می تواند نقش حرکت آخرین داشته باشد و علیه حکومت های طاغوتی و ظالمها و کسانی که به غارت اموال عمومی می پرداختند مانع باشد پس باید مشکل را از سر راهشان برمی داشتند، این کار هم، کار یک عده دانشمند وابسته است، یک عده که خود ابن خلکان هم از همان هاست، ازکسانی است که عاشق یزید بوده و متخصص و شناسایی و تحقیق در اشعار او بوده خودش هم زندگی خاصی داشته، این ها قهراً زمینه حرکت طاغوت ها را فراهم می کردند بنابراین یکی از موانع، نهج البلاغه و عهدنامه مالک اشتر بود، که در آن دستور حکومت مطرح است، هم چنین سایر نامه ها و خطبه ها لذا باید با این فرهنگ و این کتاب مبارزه کنند و آن را از سر راه بردارند. لذا شبهه هایی که می کنند جداً شبهه های مضحک و مسخره یی است مثلاً می گویند، نهج البلاغه مال سید رضی بوده، خوب کی می گوید، اسم او چیست کدام استاد، کدام محقق در تحقیق خود به این رسیده است و در کدام کتاب آمده است متأسفانه القاء شبهه و شایعه پراکنی، مدرک نمی خواهد و می توان نسبت به هر کس هر چه خواست گفت. این خط کم و بیش ادامه پیدا می کرد، خوشبختانه این شبهه ها از همان اول با برخورد قاطع و منطقی محققان وارسته روبه رو شد و در جامعه جا باز نکرد و اساتیدی به پاسخگویی به آن شبهات پرداخت.

ما می بینیم که در کنار شبهات نپخته ای که در واقع با اغراض خاص در مورد این کتاب وارد شده، صاحبان فکر و اندیشه و آزاد مردان دنیا بدون هیچ تعصبی، حتی خارج از حوزه تشیع و دیانت شیفته این کتاب و مطالب آن شدند به نظر حضرت عالی چه جنبه هایی در این کتاب هست که این افراد و شخصیت های عظیم را جذب خودش کرده و شیدای این کتاب نموده است؟

نهج البلاغه ابعاد مختلف دارد، یک بعد مهمش که مرزها را شکسته و از حوزه شیعه و سنی و مسلمان در گذشته و جنبه انسانی و بین المللی و جاودانی پیدا کرده مسئله عدالت حضرت در دوران حکومت است. یک کسی گوشه ای نشسته و از جامعه و حکومت دور است درباره عدالت صحبت می کند، کتاب می نویسد، اما کسی در رأس حکومت اسلامی باشد و این حرف ها را بزند و عمل بکند و در دوران حکومت کوتاه خود به نتیجه برسد، که در تاریخ دارد، در زمان حضرت در خود کوفه که مرکز خلافت بود و شاید بیشترین جمعیت را در خود جای داده بود، و قهراً در همه جا وجود داشت. عموم مردم، دسترسی به گندم داشتند یعنی حداقل غذا و نیر دسترسی به آب سالم، آب هم امروز در کشورهای عربی مسأله مهمی است و از ضروریات زندگی است، و سوم سرپناه که همه از آن برخوردار بودند و امام با آن همه درگیری های سیاسی و نظامی توانست عدالت اجتماعی را در جامعه پیاده کند. از نامه های نهج البلاغه استفاده می شود که حضرت یک سیستم مراقبت و نظارت برکارگزارانشان داشته اند، که خبرهایی می آوردند و عملرد آن ها را گزارش می کردند . حضرت با صراحت و قاطعیت و با توجه به این که هم شخصیت آن ها در جایی که لازم بود حفظ بشود و هم کسی که کار خلافش بیّن بوده، بدون هیچ مماشات و پرده پوشی عزل می کردند و دیگری را به جایش منصوب می کردند، این به نظر من یکی از نکاتی است که آزادگان دنیا را شیفته امام و عدالت حضرت می کند که در دوران حکومت شان این گونه برخورد قاطع و صریح داشتند. حتی با فرزندان اهل بیت خودشان مانند دیگران برخورد کرده و هیچ فرقی نمی گذاشتند.

به نظر حضرت عالی چه کارهایی مانده که انجام نشده چه در جنبه های تخصصی و چه در مراکز عالی علمی مثل حوزه و دانشگاه و یا در سطح عامه مردم؟

خیلی کار مانده است، ما که سی سال است با این کتاب سروکار داریم اعتراف می کنم که هنوز در نقطه باء بسم الله هستیم. راجع به معارف و خداشناسی و توحید و معاد، نهج البلاغه بکر است یعنی به نظر من هیچ کار نشده با این همه کارهایی که شده و کتاب هایی که منتشر گردیده است چون امام علیه السلام درباره توحید و خداشناسی یک سبک و شیوه ویژه دارند، فلاسفه و متکلمین هم یک سبک دیگری دارند، سبک حضرت در بیان معارف یک سبک ویژه است، این سبک هنوز استخراج نشده می طلبد که گروه هایی بیایند، در این زمینه کار بکنند. در زمینه سیاسی هم همین طور، مثلاً عهدنامه مالک اشتر که در این باره معروف است، شاید صد گونه ترجمه و شرح درباره اش نوشته شده، باز هم همان کار اصلی نشده است، و آن تحقیق و تفحص است که سرانجام به شکل طرح یا لایحه مطرح شود و به عنوان یک قانون و دستور بیاید، تا در کشور اسلامی اجرا شود، در قسمت های اخلاقی هم، باید مکتب اخلاقی امام کشف و تحقیق شود نه فقط ترجمه کلمات ، راجع به مسائل اقتصادی ما فکر می کردیم در نهج البلاغه مطالبی نیست ولی وقتی مطالعه کردیم دیدیم که خیلی از نکات مهم اقتصادی وجود دارد. از این نکته ها به عنوان یک قانون مطمئن و همیشگی می شود بهره فراوان برد که اگر امام در این رابطه سخنی نمی فرمود باید سال ها، گروه هایی بررسی و تحقیق و ارزیابی کنند و تحقیقات میدانی به عمل آورند تا شاید به این جا برسند یا نرسند؟!در زمینه جامعه شناسی هم همین طور یکی از دوستانمان نهج البلاغه را از این دید مطالعه کرده و کتابی هم نوشت و او رفت انگلستان راجع به جامعه شناسی دکترایش را گرفت و آمد. پس از این حرکت علمی و کسب آگاهی های زیاد با دید وسیع تر به استخراج نکات و قانون ها از نهج البلاغه می نگریست.

به عنوان آخرین سؤال اگر بخواهید نهج البلاغه را معرفی کنید در یک جمله کوتاه چه می فرمایید؟

نهج البلاغه اسمی است که شریف رضی گذاشته است، ما باید بگوییم«نهج الحیاه»یعنی روش زندگی، علم زندگی، در این کتاب است. کسی که این کتاب را با شرایط و شیوه صحیح واقعاً مطالعه کند، با دنیایی از معارف و دستورهایی روبه رو می شود که هم اخلاق و معنویات و هم روش زندگی عالی انسانی و روابط صحیح اجتماعی و سیاسی را به او می آموزد و در نتیجه جامعه ایده آل و آرمانی اسلامی تحقق می یابد.
منبع: سالنامه النهج شماره 12- 11

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید