مدح پیامبر اعظم (ص) خلیل شفیعی ای جلوه رخت زده آتش به جان گل نامت محمد است و نشانت، نشان گل میلاد باشکوه تو ای باغبان نور همزاد نغمهخوانی بلبل زمان گل قرآن تویی چو خیره نظر میکنم به نور گل میکند دوباره نگاهم میان گل این جای حیرت است که در گلشن کساء هم ...
مطالب موجود در دسته بندی "حضرت محمد (ص)"
اشعار نبوی (4)
روح مجرد مولانا جلال الدین محمد بلخى جامه سیه کرد کفر، نور محمد(ص) رسید طبل بقا کوفتند، ملک مخلد رسید روى زمین سبز شد، جیب درید آسمان بار دگر مه شکافت روح مجرد رسید گشت جهان پر شکر، بست سعادت کمر خیز که بار دگر، آن قمرین خد رسید دل چو سطرلاب شد، آیت هفت ...
اشعار نبوی (5)
حدیث لولاک آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانى اى اصل قدیم و عقل اَقدم وى حادث با قدیم توأم در رتبه تویى حجاب اَقرب بودى تو نبى و در گِل آدم ملک و ملکوت در کف تست چون خاتمى اى نبىّ خاتم از لطف تو شمّه اى است فردوس وز قهر تو شعله اى است ...
اشعار نبوی (6)
مثنوی محمّد (ص) محمد رضا آقاسی الا ساقی مستان ولایت بهار بی زمستان ولایت از آن جامی که دادی کربلا را به نوشان این خراب مبتلا را چنان مستم کن از یکتا پرستی که از آهم بسوزد کل هستی – هزاران راز را در من نهفتی ولی در گوش من اینگونه گفتی ز احمد تا ...
اشعار نبوی (7)
رنگین کمان سیدحسن رضوی محمد زینت نام جهان است چه خوشبوتر از آن اندر دهان است نزائیده کسی همچون محمد که نور روی وی رنگین کمان است محمد نور عالمتاب هستی است وجودش روشنی بخش زمان است به هر قلبی نماید رخنه و جا خدا داند که قلب او جوان است معطر هر کجا نام ...
اشعار نبوی (8)
بمناسبت بعثت نبی اکرم (ص) ژولیده نیشابوری شب گشت و تیرگی همه جا را فرا گرفت وز نور ماه دامن گیتی ضیا گرفت ماه رجب به شوق وصال خدای خویش جا در درون غار حرا مصطفی گرفت مهد صفا به غار حرا تا نهاد پای غار حرا ز یمن قدومش صفا گرفت پاسی ز شب ...
اشعار نبوی (9)
ترانه میلاد علیرضا قزوه و انسان هر چه ایمان داشت پای آب و نان گم شد زمین با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد شب میلاد بود و تا سحرگاه آسمان رقصید به زیر دست و پای اختران آن شب زمان گم شد همان شب چنگ زد در چین زلفت چین و غرناطه ...
اشعار نبوی (10)
شکرانه حسن تو حبیب الله چایچیان (حسان) چه شود گر ، به سرم دست نوازش بکشی ؟ لطفی ای ساقی رحمت به دل پُر عطشی ای که در هر دو جهان ، اذن شفاعت با توست چه شود گر خَطِ غفران به گناهم بکشی ؟ عقل کل هستی و ، من عاشق مجنون توام لحظه ...
قسم به روز
نویسنده:مرتضی امیری اسفندقه مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد خدا که در حرم امن خویش راهت داد هجوم جهل و خرافه ، هجوم تاریکی خدا پناه در آن دوره سیاهت داد خدا، خدا و خدا ، آن خدای بی مانند همان که عصمت پرهیز از گناهت داد همان که جان نجیب تو را مراقب بود ...
بعثت نور
نویسنده:محمد سهرابی آنچه در دل بود هوس دارم هوس او به هر نفَس دارم مبریدم ز کوى او به رحیل کاروانى پر از جرس دارم بى مغیلان هواى کعبه چه سود در رهش میل خار و خس دارم گر شوم صید ابرویت، سوگند رغبت گوشه قفس دارم آنچنانم به زلف تو دربند نه ره پیش ...
پیغمبر رحمت با ماست
نویسنده: علیرضا قزوه در ذکر و دعا تن شستیم، ترتیل و تلاوت با ماست سالی همه لبریز از فیض، سالی همه برکت با ماست سالی همه شور است امسال، یک پارچه نور است امسال هم این همه شوکت در ما، هم آن همه برکت با ماست در زیر کسایی از نور، از مکر زلیخا رستیم ...
در مدح سرور کائنات محمد بن عبدالله (ص)
نویسنده: ژولیده نیشابوری خواهم که شوم معتکف کوی محمد بر دیده نهم تربت خوش بوی محمد ای اهل نظر کن نظر از روی حقیقت تا آنکه به بینی همه جا روی محمد در دیر و حرم رفتم و دیدم که به صد ناز در گوش رسد بانگ هیاهوی محمد افتاد گذارم ز قضا سوی گلستان ...