حضرت صادق (علیه السلام) فرمود شنیدم مردی را اهل سنت و جماعت بسیار می ستایند و احترامش می کنند. میل داشتم به طور ناشناس او را ببینم، اتفاقا روزی در محلی ملاقاتش کردم. مردم اطرافش را گرفته بودند ولی او از آنها کناره می گرفت. با پارچه ای (نموده) صورت خود را تا بینی پوشانده ...
دسته بندی های موجود در بخش"حکایت ها"
مطالب موجود در بخش "حکایت ها"
مادر مسلمان این چنین تربیت می کنند
صاحب بن عباد در سنه 326 متولد شد. ابتدای وزارت این مرد دانشمند از مویدالدوله دیلمی آغاز گرفت، تا زمان فخرالدوله منصب وزارت را داشت. صاحب مردی بسیار دانشمند و دانش دوست، نیکو رفتار و با کمال بود. کمتر وزیری مانند او دیده شده. او را از نظر بزرگواری و عظمت کافی الکفاه لقب دادند. ...
حکایتی از اهل بیت (ع)
آخرین پیام روزها یکی پس از دیگری می آمدند و می رفتند و خورشید عالم افروز به علت همیشگی اش هر روز از مشرق سر در می آورد و درمغرب غروب می کرد،اما چیزی که او می دید فقط تاریکی سیاه چال بود.سال های سال بود که سهم او از روشنایی روز.فقط نوراندک از روزنه ...
داستانهایی از کودکی امام موسی کاظم (ع)
انتظار ابوبصیر می گوید در سالی که حضرت امام موسی کاظم (ع) متولد شد ، من در خدمت حضرت صادق (ع) به سفر حج رفتم . در بازگشت ، چون به منزل ابواء رسیدیم ، حضرت برای ما چاشت طلبید در حال غذا خوردن بودیم که کسی از جانب حمیده ، همسر حضرت خدمت ایشان ...
این غلام بر خواسته نفس چیره شد
حضرت صادق (علیه السلام) غلامی داشت که هرگاه سواره به مسجد تشریف می برد، غلام درب مسجد استر ایشان را نگه می داشت تا مراجعت فرماید. اتفاقا یک روز خارج مسجد افسار استر را به دست گرفته بود، چند نفر مسافر از خراسان آمدند، یکی از آنها پیش غلام آمده گفت میل داری من به ...
آهن تافته هم نمی سوزاند
در کتاب مدهش ابن جوزی می نویسد، مردی از پرهیزگاران وارد مصر شد. آهنگری را دید که آهن تافته را با دست از کوره بیرون می آورد و حرارت آن به دست او هیچ تأثیری ندارد. با خود گفت این شخص یکی از بزرگان و اوتاد است. پیش رفت سلام کرده، گفت تو را به ...
قدرت یک زن آلوده
حضرت باقر (علیه السلام) فرمود زنی هرزه گرد با چند نفر از جوانان بنی اسرائیل مصادف شد. با قیافه به ظاهر آراسته خود آنها را فریفت. یکی از جوانان به دیگری گفت اگر فلان عابد هم این زن را ببیند فریفته اش خواهد شد. زن آلوده این سخن را شنید، گفت به خدا سوگند تا ...
در مبارزه ثروت و ایمان کدام چیره شد؟
عبدالله ذوالبجادین پسر یتیمی بود از نظر ثروت دنیا به طور کلی چیزی نداشت. در کودکی تحت تکفل عموی خود بسر می برد تا اینکه بزرگ گردید از توجه عمویش دارای ثروت زیادی شد. مقداری گوسفند و شتر، غلام و کنیز به هم رسانید. او را در جاهلیت عبدالعزی می نامیدند. مدتی بود تمایل وافری ...
در آغوش نوعروس یا میدان نبرد
حنظله ابن ابی عامر جوانی بود از قبیله خزرج در آن شبی که فردایش مبارزه احد اتفاق افتاد با دخترک عبدالله بن ابی سلول ازدواج کرد. آن شب، زفاف این دو عروس و داماد بود. حنظله خدمت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده اجازه خواست برای انجام مراسم زفاف همان شب ...
نیابت ولی عصر (علیه السلام) به چنین مردانی می رسد
آقا سید محمد فشارکی متوفی در سنه 1316 ه ق که استاد مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری بود گفت بعد از وفات مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی (میرزای بزرگ) پدرم توسط من به مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی (میرزا کوچک) پیغام داد اگر ایشان خودشان را اعلم از من می دانند تقلید زن و ...
قدرت تسلط بر نفس را ببین!
مرحوم شیخ محمد حسن صاحب جواهر الکلام متوفی در سنه 1266 ه ق وقتی که از دنیا رفت علماء آن عصر مرحوم شیخ مرتضی انصاری را برای تقلید معین کردند. شیخ فرمود سعید العلماء مازندرانی اعلم از من بود باید به او مراجعه شود. چون شیخ مرتضی در حوزه درس شریف العلماء متوفی در سنه ...
مخالفت عابد بنی اسرائیل با نفس
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود در میان بنی اسرائیل عبادی زیبا و خوش سیما بود. زندگی خود را به وسیله درست کردن زنبیل از برگ خرما می گذرانید. روزی از در خانه پادشاه می گذشت کنیز خانم پادشاه او را دید. وارد قصر شد و حکایتی از زیبائی و جمال ...