سبط ابن جوزی که از مورخی مشهور است در تذکره الخواص می نویسد مردی از علویین در بلخ ساکن بود و یک زن و چند دختر داشت. پس از مدتی آن مرد فوت شد. وضع زندگی زن او (از نظر پیدا کردن مخارج معاش) بسیار سخت گردید و چون آبرومند بود به واسطه سرزنش دشمنان ...
دسته بندی های موجود در بخش"حکایت ها"
مطالب موجود در بخش "حکایت ها"
دوستی و کمک کافر به خاندان نبوت پذیرفته می شود
نویسنده ای ثروتمند در بلاد ربیعه بنام یوسف بن یعقوب بود. شخصی از او پیش متوکل سخن چینی کرد. متوکل او را طلبید تا جریمه و سیاست کند. یوسف در بین راه که به طرف سامرا می آمد خیلی آشفته خاطر بود نزدیک (بسر من رآی) که رسید گفت خود را از خداوند می خرم ...
تاجر ورشکسته و حساب سادات
صاحب کتاب شرایع که از فقهاء و دانشمندان بزرگ شیعه است در کتاب فضائل علی بن ابیطالب (علیه السلام) می نویسد که ابراهیم بن مهران گفت در شهر کوفه تاجری بود ابوجعفر نام و در کسب روش بسیار پسندیده ای داشت. سودای او آمیخته به اغراض مادی و ازدیاد ثروت نبود بلکه بیشتر توجه به ...
گردن بند پربرکت
عماد الدین طبری در بشاره المصطفی می نویسد که جابر بن عبدالله انصاری گفت یک روز پس از نماز عصر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با صحابه نشسته بودند. در این موقع پیر مردی با لباسهای کهنه در کمال ضعف و سستی که معلوم می شد راه دوری را با گرسنگی ...
از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیاموزید
پیراهن پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) کهنه شده بود شخصی دوازده درهم به ایشان هدیه کرد، آنجناب پول را به علی (علیه السلام) دادند تا از بازار پیراهنی بخرد. امیر المؤمنین (علیه السلام) جامه ای به همان مبلغ خرید. وقتی؟ خدمت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آورد، ...
از جد خویش به ارث برده اند
در کلمه طیبه می نویسد سید حیدر از اعیان علماء شیعه است زوجه ایشان زنی پرهیزکار و سیده ای نیک سرشت بود. همیشه ماه رجب و شعبان را روزه می گرفت. در یکی از شبهای ماه رجب یا شعبان عده زیادی مهمان غیره منتظره بر آنها وارد شدند. آن بانوی محترمه به واسطه اشتغال زیاد ...
این را هم بخوانید
می گویند مردی مقداری نان در دست داشت و از کوچه ای می گذشت. فقیری را دید سر به زانو گذارده و گریه می کند. پیش رفت تا از او دلجوئی کند. سبب گریه اش را پرسید فقیر گفت چند شبانه روز است غذائی بدست نیاورده ام و اکنون از گرسنگی بی تاب شده گریه ...
نوازش ایتام و آمرزش خدا
شیخ بهاء در کشکول می نویسد: در اطراف بصره مردی فوت شد و چون بسیار آلوده به معصیت بود کسی برای حمل و تشییع جنازه او حاضر نگشت. زنش چند نفر را به عنوان مزدور گرفت و جنازه او را تا محل نماز بردند ولی کسی بر او نماز نخواند. بدن او را برای دفن به خارج از شهر بردند.
حسین بن علی (علیه السلام) و یتیمان مسلم
هنگامی که خبر شهادت مسلم بن عقیل به حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) رسید به خیمه مخصوص خود وارد شد و دختر مسلم را پیش خواند. او دختری سیزده ساله بود که همیشه با دختران سیدالشهداء (علیه السلام) مصاحبت می کرد و با آنها می زیست. وقتی آن دختر خدمت حضرت رسید او را نوازش ...
از علی (علیه السلام) بیاموزید
صاحب دررالمطالب می نویسد که علی (علیه السلام) در بین راه متوجه زن فقیری شد که بچه های او از گرسنگی گریه می کردند و او آنها را به وسائلی مشغول می کرد و از گریه بازمی داشت. برای آسوده کردن آنها دیگی که جز آب چیز دیگری نداشت بر پایه گذاشته بود و در ...
چه اشخاصی را باید ترحم کرد؟
هنگامی که اسیران بنی طی (قبیله حاتم طائی) را به مدینه آوردند و آنها را وارد خدمت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) کردند از جمله آنها سفانه دختر حاتم بود. مردم از زیبائی او در شگفت شدند؛ وقتی که شروع به سخن گفتن کرد در ملاحت گفتار و شیرینی بیانش حیران ...
به مستمند قبل از درخواست کمک کنید
حضرت صادق (علیه السلام) فرمود برای مردی امیر المؤمنین (علیه السلام) پنج بار شتر خرما از دیگری درخواست و سوالی نمی کرد. یک نفر خدمت حضرت بود گفت یا علی آنمرد از شما تقاضائی نکرد و هم از پنج بار شتر یکی او را کفایت می نمود. ایشان فرمودند (لاکثر الله فی المومنین مثلک) مانند ...