علامه مجلسی در بحار الانوار از ابن عباس روایت کرده که می گوید: یک روز خدمت پیغمبر خدا مشرف بودم و آن حضرت، ابراهیم پسر خود را بر زانوی چپ و حسین (علیه السلام) را بر زانوی راست خود نشانیده بود. گاهی حسین را می بوسید و گاهی ابراهیم را، ناگاه آثار وحی بر آن ...
دسته بندی های موجود در بخش"حکایت ها"
مطالب موجود در بخش "حکایت ها"
سپاسگذار
گویند روزی داود (علیه السلام) از خدا خواست رفیق خودش را در بهشت نشانش دهند. از اهل ایمان که خدا او را دوست می دارد، ندا رسید فردا بیرون دروازه برو او را می بینی. فردا که جناب داود از دروازه خارج شد با متی پدر یونس پیغمبر برخورد کرد، مقداری هیزم به دوش گرفته ...
دل بدست آور که حج اکبر است
آورده اند که روزی یکی از بزرگان عرب به سفر حج می رفت. نامش عبد الجبار بود و هزار دینار طلا در کمر داشت. چون به کوفه رسید، قافله دو سه روزی از حرکت باز ایستاد. عبد الجبار برای تفرج و سیاحت، گرد محله های کوفه بر آمد. از قضا به خرابه ای رسید. زنی ...
لباس خارکنی
اهل معرفت، داستانی را از ایاز و سلطان محمود نقل کرده اند که شنیدنی است؛ وقتی سلطان محمود ایاز را به غلام خصوصی خود پذیرفت، داستانهایی دارد. علاقه مخصوصی از این غلام نسبت به خود دریافته بود که او را مقرب و دربان ویژه و همه کاره خودش گردانید. حسودها و دشمنها نیز ناراحت بودند ...
آیا از ما پذیرایی نمی کنی
مرحوم نراقی در خزائن نقل می کند که گفت: من در سن جوانی با پدرم و جمعی از رفقا هنگام عید نوروز در اصفهان دید و بازدید می کردیم و روز سه شنبه ای برای بازدید یکی از رفقا که منزلش نزدیک قبرستان بود رفتیم گفتند منزل نیست راه درازی آمده بودیم برای رفع خستگی ...
در قبر چه خبر است؟!
گویند روزی ملانصر الدین از قبرستان عبور می کرد، پایش به سنگ قبر می خورد و به رو افتاده، تمام سر و صورتش پر از گرد و غبار می شود، در این حال به خاطرش رسید که خوب است خود را مرده قلمداد کند، بلکه نکیر و منکر بیایند و او آنها ببیند که چه ...
سبب گریه
آورده اند که مرد ساده دلی از محله شهری می گذشت، ناگاه گذرش به مسجدی افتاد، دید که واعظی موعظه می کند و بعد از آنکه خلق بسیاری جمع شدند، آن شخص در میان مردم نشست و آن واعظ موعظه می کرد که طالبان علم از معنی آن عاجز بودند، معهذا آن شخص شروع کرد ...
شیطان چه می کند؟
گویند در زمان دانیال نبی یک روز مردی پیش او آمد و گفت: ای دانیال امان از دست شیطان، دانیال پرسید: مگر شیطان چه کرده؟ مرد گفت: هیچی، از یک طرف شما انبیاء و اولیاء به ما درس دین و اخلاق می دهید و از طرف دیگر شیطان نمی گذارد رفتار ما درست باشد، کار ...
تقاضای سلمان فارسی
آورده اند هنگامی که سلمان در مسیر پر رنج و سفر پر خطر خود به مدینه رسید، او را بانویی از طایفه جهنیه، از کاروان به عنوان برده و غلام خرید، و چوپان خود کرد. سلمان گوسفندان آن زن را برای چراندن به صحرای اطراف مدینه می برد، در عین حال همواره جویای حال پیامبر ...
بزرگان چنین گفته اند
گویند روزی مامون با گروهی از ندیمان بر ایوان قصرش نشسته بود و با آنان از هر دری سخن می راند. در این میان گفت: ریش دراز و سر کوچک نشان حماقت و نادانی است ندیمان گفتند کسانی بسیار دیده ایم که ریش هائی دراز دارند اما آنان مردمانی زیرک و کاردانند. مامون گفت امکان ...
خربزه فروش
آورده اند که در شهر کاشان دو شخص دکان خربزه فروشی داشتند، می خریدند و می فروختند. یکی همیشه در دکان بود و یکی دیگر در تردد و گردش، و آن شریک که در تردد بود، از شریک دیگر پرسید که امروز چیزی فروخته ای؟ گفت: نه: گفت: چیزی خورده ای. گفت: نه. گفت: پس ...
فضیلت عید غدیر
علامه مجلسی در بحار الانوار از محمد بن ابی نصیر روایت کرده است که، مشرف بودم خدمت حضرت امام رضا (علیه السلام) و جمعی در مجلس آن حضرت بودند. فضیلت روز عید غدیر ذکر شد بعضی از حاضران انکار کردند، حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمودند: حدیث کرد مرا پدرم از پدرش که فرمود: روز ...