دسته بندی های موجود در بخش"حکایت ها"

مطالب موجود در بخش "حکایت ها"

بادیه نشینان چه می کنند

بادیه نشینان چه می کنند

در جلد دوم دارالسلام نوری، ص 144 می نویسد که تاجری نصرانی در بصره بود و سرمایه زیادی داشت. از نظر معاملات تجارتی، بصره گنجایش سرمایه او را نداشت. شریکهایش از بغداد نوشتند سزاوار نیست با این سرمایه شما در بصره بمانید، خوب است وسیله حرکت خود را به بغداد فراهم کنید زیرا اینجا توسعه ...

ادامه مطلب
مهمان را چگونه پذیرائی کنیم

مهمان را چگونه پذیرائی کنیم

مهمان را چگونه پذیرائی کنیم حکم سعدالدین نزاری معاصر با شیخ مصلح الدین، سعدی شیرازی بوده. این دو بزرگ با یکدیگر رفت و آمد و آمیزش مخصوصی داشتند به طوری که شیخ سعدی دوبار برای دیدن شیخ به شیراز رفت. سعدی در مقام تجلیل و پذیرائی او بر آمد به اندازه ای در تشریفات مهمانداری ...

ادامه مطلب
داستانی شگفت

داستانی شگفت

نویسنده:محمد تقی تستری امیرالمومنین علیه السلام به وشاء فرمود: به محلتان برو! زن و مردی را بر در مسجد می بینی با هم نزاع می کنند آنان را به نزد من بیاور، وشاء می گوید بر در مسجد رفتم دیدم زن و مردی با هم مخاصمه می کنند، نزدیک رفتم و به آنان گفتم امیرالمومنین ...

ادامه مطلب
مهمان بودن چند روز است

مهمان بودن چند روز است

از کسانی که در زمان حکومت هارون الرشید فراری شد و خون را پنهان نمود. قاسم ابن موسی ابن جعفر (علیه السلام) است که از ترس جان خویش به طرف شرق متواری گشت. روزی در کنار فرات راه می رفت چشمش به دو دختر کوچک افتاد که با یکدیگر بازی می کردند. یکی از آنها ...

ادامه مطلب
بلند همتی درباره مهمان

بلند همتی درباره مهمان

حجاج ابن یوسف ثقفی، یزید ابن مهلب را زندانی کرد. از او مال زیادی خواست. یزید زندانبان را فریفته، با هم به طرف شام فرار کردند. پیش سلیمان ابن عبدالملک رفتند. سلیمان مقدم یزید را گرامی داشت و احترامات شایانی نسبت به او به عمل آورد. حجاج به ولید ابن عبدالملک که در آن وقت ...

ادامه مطلب
لباس مهمان را ملاک پذیرائی قرار ندهید

لباس مهمان را ملاک پذیرائی قرار ندهید

کمال الدین، میثم بحرانی که درباره شخصیت او خواجه نصیرالدین طوسی این جملات را گفته (استادبشر، عقل حادی عشر، سیدالمحققین) دارای صفات زیادی است از آن جمله شرح نهج البلاغه. در احوال او صاحب مجالس المومنین می نویسد که در اوائل امر گوشه نشینی را اختیار کرده بود. عده ای از فضلای عراق و حله ...

ادامه مطلب
ورقی از تاریخ در بی ارزشی دنیا

ورقی از تاریخ در بی ارزشی دنیا

مردی گفت من در مسجد جامع منصوری بغداد نماز می خواندم. ناگاه شخص نابینائی را دیدم. جبه ای مندرس در بر، که از کهنگی روی آن رفته و فقط آسترش با قدری پنبه باقی مانده بود می گفت. مردم بر من تصدق بدهید همانا من دیروز امیر المؤمنین بودم ولی امروز از فقرای مسلمین می ...

ادامه مطلب
احترام مهمان بر هر شخصی لازم است

احترام مهمان بر هر شخصی لازم است

احترام مهمان بر هر شخصی لازم است حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود دو نفر که یکی پدر و دیگری پسر او بود به عنوان مهمانی به خانه علی (علیه السلام) آمدند. حضرت از جای خویش برای آنها حرکت کرد. ایشان را در بالای مجلس نشانید و خود در مقابل آنها نشست. آنگاه دستور ...

ادامه مطلب
بی نیازی ابوذر از درهم و دینار

بی نیازی ابوذر از درهم و دینار

حضرت باقر (علیه السلام) فرمود عثمان دویست دینار به وسیله دو غلام خود برای اباذر فرستاد. گفت بگوئید عثمان تو را سلام رسانده می گوید این دویست دینار را صرف در احتیاجات خود کن. وقتی آن دو غلام به عرض اباذر رسانیدند. پرسید آیا به هر یک از مسلمین همین مقدار داده. جواب دادند نه. ...

ادامه مطلب
تاج داران واقعی

تاج داران واقعی

خلیل بن احمد عروضی از دوستان خانواده عصمت (علیهم السلام) است. کسی است که علم عروض و فن شعر را اختراع کرده هم او اول کسی است که تدوین لغت و واژه های عرب را نموده. مردی بسیار پارسا و بلند همت بود. با تنگدستی زندگی می کرد. نصر بن ثمیل می گفت کان الخلیل ...

ادامه مطلب
حکایت های درس آموز(2)

حکایت های درس آموز(2)

نادیدن عبادت بشر بن منصور یک روز نماز دراز می کرد و یکی به تعجب در عبادت وی می نگریست؛ چون سلام باز داد، گفت: یا جوانمرد! تعجب مکن، که ابلیس مدت های دراز عبادت می کرد و خاتمت وی دانی که چه بود!(1) قناعت نکردن به دنیا یکی به عامر بن عبد قیس بگذشت، ...

ادامه مطلب
حکایت های درس آموز (1)

حکایت های درس آموز (1)

لباس قناعت نقل است که یک بار به عید سه روز مانده بود؛ شبلی جوالی به سر افکند و پاره یی نان در دهان نهاد و پاره یی کنب (1) بر میان بست و می گشت و می گفت: هرکه را جامه نایافته بود (2) به عید، این کند!(3) سرّ زن خویش پوشیدن یکی را ...

ادامه مطلب